نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
سانسور موفقیت جهانی؛ مدعیان اصلاحات «نور» را ندیدند
علیرغم موفقیت غرورآفرین سپاه در پرتاب ماهواره «نور» به فضا و شگفتی ناظران جهانی، این دستاورد راهبردی در صفحه نخست تعدادی از مطبوعات مدعی اصلاحات ـ اعتماد، شرق و سازندگی ـ سانسور شد.
سرویس سیاسی ـ
صبح چهارشنبه سوم اردیبهشت ماه، نخستین ماهواره نظامی جمهوری اسلامی ایران توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با موفقیت به فضا رفت. ماهواره «نور» به عنوان یک ماهواره خاص و استراتژیک توسط ماهواره بر ۳ مرحلهای «قاصد» و از کویر مرکزی ایران با موفقیت پرتاب و در مدار ۴۲۵ کیلومتری زمین قرار گرفت.
در حالیکه پرتاب موفقیت آمیز این ماهواره تحولی نوین و دستاوردی بزرگ و راهبردی محسوب میشود، ناظران جهانی را شگفت زده کرده و بازتاب گستردهای در رسانههای بینالمللی داشته است، خبر این رویداد عظیم در صفحه نخست روزنامههای شرق، اعتماد و سازندگی سانسور شد. اینکه چنین اقدام غرورآفرین و مهمی، در صفحه نخست برخی مطبوعات مدعی اصلاحات، مشمول ممیزی میشود، بدون تردید در چارچوب اسلوب روزنامهنگاری معنای خاصی دارد.
باید توجه داشت که بزک آمریکا و اروپا از کارویژههای رسانههای مدعی اصلاحطلبی است تا بدین وسیله تمدن در حال سقوط غرب را منجی عالم جا بزنند و به آن تنفس مصنوعی دهند. از این منظر، سانسور پرتاب ماهواره از سوی سپاه در صفحه نخست این روزنامهها امتداد داخلی واکنش عنادورزانه و کینهتوزانه آمریکا و دولتهای حیلهگر اروپایی به این اتفاق مبارک است.
مذاکره بر سر توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران و تقلا برای الحاق ایران به کنوانسیونهای مرتبط با FATF موارد دیگری از همنوایی و همراستایی مطبوعات طیف موسوم به اصلاحات با دشمنان تابلودار نظام و از پشت به خنجر زدن به سپاه است. با وجود همه این خباثتورزیها و ندیدن «نور» از سوی مطبوعات زنجیرهای مدعی اصلاحات، سپاه به سوی آفاق بلند و درخشان در پرواز است.
رانت و پول، توصیف لیست امید است نه گزارشات به شورای نگهبان
جلال میرزایی، عضو فراکسیون امید مجلس در دفاع از قانونی که رفوزههای انتخابات در واپسین روزهای نمایندگی برای خود نوشتند، (کلیات طرح الحاق یک تبصره به قانون انتخابات ریاستجمهوری، مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی) در روزنامه اعتماد نوشت: «باز ماندن منافذ ارسال گزارشات کذب با توجه به محدودیت منابع امکاناتی شورای نگهبان اعم از زمان و نیروی انسانی و بودجه این خطر را در پی دارد که نهادهای ملی ما نظیر مراجع چهارگانه استعلام و حتی خود شورای نگهبان توسط افراد یا گروههایی به صورت زیرپوستی و نامشهود تحت تاثیر قرار بگیرند. اتفاقی که باعث میشود در فرآیند گزینش نمایندگان واقعی جامعه برای حضور در نهاد قانونگذاری کشور خلل جدی ایجاد شود و این علاوهبر تمام ایرادات حقوقی، اجتماعی و سیاسی که دارد مستقیما موجبات توسعه فساد و البته ضربه به اقتصاد ملی را فراهم میکند. در واقع به هر میزان که از امکان ورود منتخبان واقعی ملت به مجلس جلوگیری شود به همان میزان زمینه زد و بند برای منتخبان پارلمان بر مبنای باندهای ثروت و قدرت فراهم میگردد که چنین نمایندگانی نیز به طور طبیعی پیش از هر چیز خود را پاسخگوی همان پشتوانههای غیر مردمی خواهند دانست و این اولین گامی است که میتواند اقتصاد و اقتدار ملی ما را با چالش مواجه کند. بر این اساس برداشت گامهایی در جهت اصلاح این موضوعات نه تنها منافاتی با اولویتهای اقتصادی و معیشتی جامعه ندارد بلکه درست باید در همین راستا تعبیر و تفسیر شود.»
علیرغم لفاظی نویسنده برای تأیید مطلوب خود، گفتنی است، «زمینه زد و بند برای منتخبان پارلمان بر مبنای باندهای ثروت و قدرت» معلول گزارشات به شورای نگهبان نیست؛ توصیف همین لیست امید است که الهه کولایی، عضو حزب منحله مشارکت درباره آن تصریح کرد که با رانت و پول بسته شد.
ائتلاف اصلاحطلبان و دولت شکست نخورده!
روزنامه شرق در گفتوگویی با یکی از فعالان سیاسی طیف موسوم به اصلاحطلب به موضوع ائتلاف این طیف با دولت تدبیر و امید پرداخته است. احمد شیرزاد به شرق گفته است: «اگر منصفانه قضاوت کنیم، سیاست ائتلافی اصلاحطلبان با آقای روحانی شکست نخورد. شاید اکنون که در اوج بحرانها قرار داریم، چیزی جز انتقاد به آقای روحانی و اصلاحطلبانی که از او حمایت کردند به ذهنمان نرسد اما پس از این دولت و در شرایطی که از این بحرانها دور شده باشیم، میتوانیم داوری دقیقتری انجام دهیم. واقعیت این است که سیاست اصلاحطلبان در سالهای 92 و 96 هم خودشان و هم روحانی و هم مردم را منتفع کرد زیرا اگر روحانی رئیسجمهور نمیشد، یک نیروی تندروی اصولگرا بر کرسی ریاستجمهوری مینشست و معلوم نبود متعاقب سیاستهای چنان فردی در تمام این سالها چه بر سر ایران میآمد. هنر یک جبهه سیاسی بازی با ممکنات است نه غرقشدن در آرزوها؛ پس اگر اصلاحطلبان در سال1400 بازهم سیاست ائتلاف را در پیش بگیرند، چندان عجیب نخواهد بود.»
سپس از شیرزاد پرسیده شده که «اصلاحطلبان در چند سال اخیر با انتقادهای جدی از سوی مردم مواجه شدند؛ بهنحوی که بخشی از مردم باور داشتند مسئولیت مشکلاتی که در دوران ریاستجمهوری روحانی ایجاد شد، با اصلاحطلبان است زیرا ایشان حامی او در سالهای 92 و 96 بودند. با توجه به پیشنهاد شما مبنی بر گفتوگوی اجتماعی آیا این امکان وجود دارد که تا انتخابات سال آینده گفتوگو با مردم بتواند منجر به ترمیم سرمایه اجتماعی شود؟» گفت: «خیر؛ تا سال1400 چنین امکانی وجود ندارد اما در طول زمان خیلی چیزها دگرگون میشود. گرچه در حال حاضر چشمانداز روشنی پیشِروی اصلاحطلبان وجود ندارد و جامعه تا سال 1400 اقبال خوبی به آنها نشان نمیدهد اما میشود با برنامهای بلندمدت بازهم سرمایه اجتماعی را بازسازی کرد.»
چنانکه خواندید، این فعال سیاسی اصلاحطلب اولا نتیجه ائتلاف اصلاحطلبان با روحانی را خیلی خوب ارزیابی کرده است و دلیل او برای این سخن این است که اگر اصلاحطلبان یا متحد آنها به دولت نمیرسیدند وضعیت بدتر از این میشد!!
مشخص نیست او با چه دلیل یا علمی مطمئن است وضعیت بدتر میشد؟ یا اینکه او از روش رقیب هراسی برای جبران عملکرد ضعیف این طیف و از دست رفتن پایگاه اجتماعی خود سود برده است.
حمله به مجلس یازدهم با چاشنی ناامیدکردن مردم
مصطفی هاشمی طبا، از فعالین مدعی اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «نمایندگان مجلس یازدهم غیر از نطق و صحبت و تذکر در مجلس کاری از پیش نخواهند برد. ممکن است طرحهایی هم بدهند یا حرفهای بزرگی بزنند اما تمام آنها شعار است و پشتوانهای هم ندارد و بعید است که بتوانند اقدامیکنند که پشتوانههای مالی داشته باشد یا حتی در حد عملکرد بخواهند پیشروی کنند.» هاشمی طبا در ادامه گفت: «نمایندگان مجلس یازدهم فقط به گذران وقت مشغول میشوند و نهایتا نطق و تذکر بدهند. حتی اگر در جهت تاثیرگذاری بر شرایط هم گامی بردارند و بخواهند طرحی ارائه بدهند این طرحها هم بازی با کلمات است و امکان عملی ندارد. با این وضع امروز کشور و نمایندگان مجلس یازدهم و باتوجه به سوابق برخی آنها به راحتی میتوان دریافت که کار خاصی از آنها ساخته نیست. ممکن است لفاظی کنند یا در قالب شعار و جمله حرفهای تندی بزنند اما کاری از پیش نمیبرند.» در شرایطی که مجلس یازدهم هنوز آغاز به کار نکرده است، مدعیان اصلاحات با حمله به این نهاد در پی ناامیدسازی مردم هستند. طیف مدعی اصلاحات علیرغم ترافیک کاندیدا در انتخابات مجلس یازدهم شکست خورد. به عبارت دیگر، مدعیان اصلاحات در انتخابات مجلس یازدهم به کارنامه خود در دولت و مجلس باختند.
حالا این طیف که به شلوغ کاری و بیعملی مشهور است، مشغول پیشگویی و ناامیدکردن مردم از مجلسی است که هنوز فعالیت خود را آغاز نکرده است.
چاپلوسی با چاشنی قلب واقعیتها
محمدرضا خباز، از مدعیان اصلاحات در روزنامه اعتماد نوشت: «اگر بپرسیم که آیا میشد در زمینه مدیریت کرونا بهتر عمل کرد باید پاسخ داد که بله؛ قطعا امکانپذیر بود. البته این پاسخ بدین معنا نیست که تلاش شبانهروزی دولتمردان را انکار کنیم اما به نظر میرسد که قطعا میشد شرایط را به گونهای مدیریت کرد تا دامنه خسارت به کشور محدودتر شود.»
وی مدعی شده است: «موضوع دیگری که مدیریت آن با نقصان همراه بود، امتناع از قرنطینه شهر قم بود. اگرچه قرنطینه کردن کل کشور تصمیم سخت و پرهزینهای است اما از آنجا که ویروس کرونا ابتدا در قم شناسایی شد و با وجود از سر گذراندن راهپیمایی ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس احتمال میرفت، انتشار گستردهای پیدا کند شاید این امکان وجود داشت که با قرنطینه قم که شهر کوچک و کم جمعیتی است از شیوع گسترده آن در کشور جلوگیری کنیم. البته مشخص است که این تصمیم گیری تنها برعهده دولت نبوده و نیست. ضمن اینکه گروههای فشار نیز در امتناع دولت از این تصمیم گیری نقش داشتهاند اما دولت باید وارد عمل میشد و نشان میداد که چه عواملی مانع این تصمیمگیریها هستند. علاوهبر دولت برخی نهادها و دستگاهها نیز میتوانستند بهتر یا به عبارتی زودتر وارد عمل شوند. نهادها یا بنگاههای اقتصادی ثروتمندی چون بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس و... میتوانستند با تکیه بر ثروت هنگفتی که دارند زودتر به میدان بیایند تا دلگرمی برای طبقه مستضعف و فرودست جامعه باشند؛ کاری که ارتش از همان روزهای ابتدایی انجام داد و تمام تجهیزات خود را به میدان آورد. به هر روی قطعا میتوان نقدهای دیگری نیز مطرح کرد که نشان دهد، مدیریت کرونا میتوانست بهتر باشد اما نباید محدودیتها و معذوریتهای دولت را نادیده گرفت. به گمان من البته مردم از این معذوریتها و محدودیتها خبر ندارند و شاید بهتر است، دولتمردان در این زمینه بیشتر و صریحتر اطلاعرسانی کنند. به هر روی بر کسی پوشیده نیست که از رئیسجمهوری تا همه وزرا، روسا و مسئولان تلاش شبانهروزی دارند به خصوص وزارت بهداشت و درمان که در خط مقدم این جبهه حضور داشته و دارد که شایسته تقدیر است.»
ظاهرا نویسنده آنقدر در تقلای چاپلوسی و چربزبانی بوده که امتناعی از قلب واقعیات نداشته است. خلافگوییهای وی درباره قرنطینه قم در حالی است که روحانی 25 اسفند 98 گفت؛ «چیزی به نام قرنطینه نداریم، نه امروز و نه در ایام عید»
واعظی، رئیسدفتر رئیسجمهور نیز گفته بود؛ «این پیشفرض که استفاده از قرنطینه کامل، منجر به کنترل سریعتر بیماری میشد، با توجه به تجربه کشورهای دیگر و آمارهای سازمان بهداشت جهانی، امروز مخدوش شده است. متخصصان ما در نظام سلامت، از همان ابتدا نگاهشان این بود که قرنطینه کامل- چه درخصوص قم و چه درخصوص شهرهای دیگر- کارساز نخواهد بود و به جای آن الگوی خاص جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با بیماری طراحی و پیشنهاد کردند که در هفتههای گذشته به صورت گام به گام اجرایی شده است.» همچنین، در حالی که نیروهای مسلح و برخی دیگر از نهادها از ابتدای شیوع کرونا در کشور، با کمکرسانی و همکاری مثال زدنی در مسیر مقابله با کرونا حماسه آفریدهاند، چقدر پلشت و مشمئزکننده است که نویسنده تقلا کرده نهادهای انقلابی را مقابل ارتش قرار دهد.