طلبکاری به جای شرمندگی بعد از دو دهه دروغ گفتن به مردم(خبر ویژه)
باورکردنی نیست اما عبارات فوق را روزنامه زنجیرهایی نوشته که هم طیفانش طی دهه گذشته از سر ندانم کاری یا مأموریت برای غرب، حل همه مشکلات کوچک و بزرگ و متنوع را به سیاست خارجی، آن هم در محدوده مذاکره با غرب و قبول دیکتههای آن گره زدند و بدترین عملکرد اقتصادی و دیپلماتیک چند دهه اخیر را به بار آوردند.
روزنامه هممیهن در یادداشت خود مینویسد: «نگارنده، پشت نیمکت کلاس سوم یا چهارم ابتدائی مینشست که اخبار کشور حول برنامه هستهای و قطعنامههای آژانس و مذاکرات و مانند آن میگشت. امروز که وارد دهه چهارم زندگی شده، باز هم اخبار حول همین مسائل میچرخد.
دوی ماراتن هم یک خط پایان دارد؛ اما ماراتن هستهای ایران انگار به آخر نمیرسد. قبلا بحث هستهای محور اصلی بود و صرفاً نگرانیهایی درباره مسائل منطقه وجود داشت. اما امروز با قصه جنگ اوکراین و تمام وقایع پس از هفت اکتبر، مسائل منطقهای به صورت جدی مطرح است. ایران نیز دچار وضعیتی بسیار پیچیده در داخل و خارج از کشور است. با طیفی از ناترازیها مواجه هستیم که گوشهای از آنها خود را در قطع متناوب برق نشان میدهد. در مورد مسئله برق، هنوز به طور مشخص نمیدانیم با ترک فعل از دولت چهاردهم روبهرو بودهایم یا این نیز یکی از بستههای هدیه قرار گرفته در خورجین اسب زین شده است.
اقلیت تندرو در دوران رئیسی میخواستند به افکار عمومی بقبولانند که با همین دستفرمان میشود پیش رفت، از کلیدواژه «بدون برجام، بدون FATF» زیاد استفاده میکردند. اما هرچه زمان گذشت و بهخصوص بعد از این که دولت تغییر کرد، مشخص شد این بازی با کلمات، ارتباطی با واقعیت ندارد. واقعیت تلخ است. ایران تحت تحریمهای آمریکا قرار دارد و باید (بهعنوان مثال) برای به دست آوردن یک کالای مهم به قیمت ۱ دلار، ۳ دلار هزینه کند. چون نمیتواند آنچه نیاز دارد را بهطور مستقیم تهیه کند.
ایران همواره از سال ۱۳۹۲ و کنار گذاشتن سعید جلیلی از بحث مذاکرات، پنجره دیپلماسی را باز نگه داشته است. در حال حاضر نیز این روزنه همچنان باز است. اولین جلسه گفتوگو میان ایران و تروئیکای اروپایی در ژنو برگزار شد و منتظریم که تاریخ جلسه بعدی به زودی تعیین شود. در وضعیتی قرار گرفتهایم که مذاکره و گرفتن تصمیمات سخت، ناگزیر است. قدم بعدی مذاکره با اروپاییها، باید مذاکره مستقیم با دولت ترامپ باشد چراکه چهار سال آینده را با آنها طرف هستیم. اروپای تنها به کار ایران نمیآید و به گواه کارشناسان، برای کار با شرق هم به حل مشکلات خود با آمریکا نیاز داریم.
شاید باور این مسئله حتی از گرفتن این تصمیمات سختتر باشد: این ما هستیم که به پایان تنش و توافق نیاز داریم. چون طرف مقابل تمام ارکان حکمرانی و زندگی ملتش به سیاست خارجی گره نخورده است».
شبه تحلیل روزنامه هممیهن از این جهت که اصرار میکند واقعیتها و عبرتهای دو دهه اعتماد یکطرفه به آمریکا و اروپا را نفهمد، رقتآور است. از وضعیت تحریمها مینالد اما عمداً به یاد نمیآورد که دولتمردان دولت «برجام دیگر هیچ» میگفتند: «در روز اجرای برجام، همه تحریمهای مالی و بانکی و اقتصادی یکجا لغو میشود»، ترامپ نمیتواند از توافق خارج شود و تحریمها را برگرداند»، «امضای کری تضمین است»، «آقای کری قول داده برخی کوتاهیهای توافق موقت را در برجام جبران کند»، «کاسبان تحریم آب و صابون از کجا بیاوریم تا صورتتان را بشویید، تحریم رفت و دیگر بر نمیگردد»!
همین حالا که 95 درصد برنامه هستهای را به تعطیلی کشاندند اما ضمناً تحریمها دو برابر شد، بعد از از قبول دو توافق کلاهبردارانه اروپا و آمریکا به فاصله دو دهه در دولتهای خاتمی و روحانی و آشکار شدن نتایج آن، باز هم با لودگی تمام میگویند چرا وقتکشی و فرصتسوزی میکنید و نمیگذارید تحریمها با مذاکره و توافق برداشته شود؟!
حافظهشان یاری نمیکند که تروئیکای اروپایی چگونه برجام را زیر پا گذاشت و به مدت سه سال وعده راهاندازی اینستکس را داد (وعده فروش دارو و غذا به ایران در ازای نفت فروخته شده ایران به طرف ثالث) اما به همان وعده هیچ و پوچ هم عمل نکرد. یادشان نمیآید از اوباما تا ترامپ و بایدن هرکدام چگونه مورد توهین و تحقیرشان قرار دادند.
در موضوع ناترازیها، روزنامه زنجیرهای اصلاً به یادش نمیآید که با برجام، هدفگذاری برای تولید برق هستهای و بال توافق آب و هوائی پاریس، تولید برق توسط نیروگاههای فسیلی را به حاشیه راندند و ضمناً وزرای مربوطه پالایشگاهسازی را کثافتکاری و نیروگاهسازی را رفتن زیر بار مافیای نیروگاهسازی نامیدند؟ و باز هم خبر ندارند که دولت آقای پزشکیان باید برای ذخیرهسازی سوخت زمستانی نیروگاهها اقدام میکرد و نکرد!
اما در موضوع عملکرد دولت شهید رئیسی: احیای رشد اقتصادی منفی شده بدون برجام و FATF را باور نمیکنند؟ یا سه برابر شدن صادرات نفت و واردات 150 میلیون دُز واکسن و واکسیناسیون کرونا را؟ احیای 8 هزار واحد تعطیل یا کاهش چشمگیر قطع برق را؟ تسویه 500 هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق فروخته شده در دولت روحانی از سوی دولت رئیسی را یا تسویه بدهی گندمکاران و احیای خودکفایی گندم را؟ از اجرای طرح همسانسازی برخی اقشار مثل فرهنگیان و بازنشستگان با دهها هزار میلیارد تومان خبر ندارند؟ یا از اجرا و بهرهبرداری صدها پروژه ملی در زمینه آب و گاز و برق و پتروشیمی و راه و بهداشت و درمان بیخبر هستند؟!