kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۷۲۸۸
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۴

اخبار ویژه



کدام خطرناک‌ترند؟ بدلی‌ها یا غارتگران صندوق فرهنگیان؟!
یک سایت اصلاح‌طلب نوشت: اصلاح‌طلبان بدلی و قلابی، آینده جریان اصلاح‌طلبی را تیره‌وتار می‌کنند.
نامه‌نیوز در تحلیلی نوشت: به تازگی برخی چهره‌های جریان اصلاحات در اظهارنظرهای متفاوتی ابراز عقیده‌ کردند که این روزها با اصلاح‌طلبانی در داخل این جریان مواجه هستیم که به این جریان لطمه می‌زنند. اصلاح‌طلبان «کاذب» و «بدلی» که همچون موریانه از درون در حال استحاله و پوک‌ کردن جریان و گفتمان اصلاح‌طلبی هستند.
همان کسانی که به گفته محمدرضا تاجیک به نام و به دست جریان اصلاح‌طلبی پشت ویترین قدرت و سیاست یا جریان اصلاح‌طلبی قرار گرفته‌اند، اما با نمایش تصویر کژ و کدر و نازیبای خود و جامه گفتمانی و اجرایی که بر تن دارند، هر خریداری را از توقف در پشت ویترین وازده و دلزده و منصرف می‌کنند.
اگر بخواهیم نگاهی به تاریخچه پیدایش اصلاح‌طلبان بدلی بیندازیم باید به سال 92 برگردیم. همان زمان که الهه راستگو به همراه دنیامالی، دو عضو حاضر در فهرست اصلاح‌طلبان شورای شهر، بر قول خود با دیگر اصلاح‌طلبان پایبند نبودند و به جای دادن رای به محسن هاشمی نامزد اصلاح‌طلبان، به قالیباف نامزد اصولگرایان رای دادند و در نتیجه با همان دو رای، قالیباف برای سومین دوره متوالی در «بهشت» باقی ماند تا رتق و فتق امور شهرداری را برعهده گیرد. اصلاح‌طلبانی که در بزنگاهی حساس برخلاف تعهدات اخلاقی و حرفه‌ای عمل کردند و به اذعان کارشناسان موجب لطمه به بدنه اصلاحات شدند.
انتخابات هیئت رئیسه مجلس دهم نمونه دیگری از حضور اصلاح‌طلبان دروغین در بدنه سیاسی کشور است؛ شبه اصلاح‌طلبانی که با لیست امید وارد مجلس شدند اما بر عهد خود پایبند نبوده و در بزنگاه‌های حساس پشت هم‌طیفی‌های خود را خالی کردند. پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس دهم در هر دو مرحله، مشخص شد حداقل 140 نفر منتخبان از کاندیداهای لیست امید بودند، اما در انتخاب رئیس مجلس حدود دو سوم این لیست بدون توجه به نظر فراکسیون، تغییر مسیر دادند.
ماجرا از این قرار بود که برخی از نمایندگانی که با لیست امید راهی بهارستان شده بودند در انتخابات هیئت رئیسه لاریجانی را برعارف ترجیح داده و با عهدشکنی خود باعث شدند ردای ریاست بهارستان بار دیگر به علی لاریجانی برسد. «اصلاح‌طلبان بدلی» به گفته مصطفی کواکبیان عکس یادگاری را با لیست امید گرفتند، اما زنبیل را جای دیگری بردند!
این روزها اصلاح‌طلبان بیش از گذشته نگران هستند که حضور این چهره‌های به ظاهر اصلاح‌طلب آینده سیاسی آنها را با چالش مواجه کند. آنها معتقدند این موضوع در درازمدت اعتبار اصلاح‌طلبان و شاخصه‌های اصلاح‌طلبی را زیر سوال برده و این جریان را با چالش مواجه خواهد کرد.
نویسنده این تحلیل توضیح نداده که آیا کسانی مانند الهه راستگو و برخی نمایندگان مجلس برای ادعای اصلاح‌طلبی خطرناک‌تر هستند یا مفسدان بزرگ سیاسی و اقتصادی که فسادهایی نظیر فساد 11 هزار میلیارد تومانی صندوق فرهنگیان را به بار آوردند و به اسم اصلاح‌طلبی در چارچوب قانون، کشور را به کام آشوب و ناامنی کشیدند.

دولت صادرات را جدی نمی‌گیرد/سند: وزیر صنعت!
وزیر صنعت ضمن گلایه از اعضای کابینه می‌گوید دولتی‌ها صادرات را جدی نمی‌گیرند.
روزنامه صبح نو با انتشار این مطلب و درباره برگزاری روز ملی صادرات نوشت: بنابراین گزارش شده که در این روز از صادر کنندگان تقدیر شود. وزیر صنعت یکی به نعل می‌زند و یکی به میخ. از دولتمردان گلایه دارد که صادرات غیرنفتی را جدی نمی‌گیرند و از رییس اتاق بازرگانی شاکی است که چرا به وظایف خود به خوبی عمل نمی‌کند؛ هر چه باشد او رییس شورای نظارت بر عملکرد اتاق‌های بازرگانی هم هست.

همه‌ساله، سازمان توسعه تجارت ایران به‌عنوان متولی برگزاری مراسم روز ملی صادرات، به نمایندگی از وزارت صنعت، معدن و تجارت از رییس‌جمهور، وزرای کار، اقتصاد و رییس کل بانک مرکزی دعوت به عمل می‌آورد؛ اما امسال، نه رییس‌جمهور آمد و نه وزرای کار و اقتصاد و رییس کل بانک مرکزی. حتی مدیران عامل بانک‌ها هم آن‌طور که باید و شاید نیامده بودند و تنها مدیرعامل بانک توسعه صادرات ایران به عنوان بانک تخصصی حوزه صادرات در این مراسم حضور داشت.
 تمام اینها در شرایطی است که محمد شریعتمداری گلایه‌مند از آن است که صادرات از سوی دولتمردان جدی گرفته نمی‌شود و عزم ملی برای صادرات وجود ندارد. او  به صراحت با بیان اینکه عزم ملی برای صادرات وجود ندارد، گفت: اگر عزم ملی برای صادرات وجود داشت، افرادی که برای حضور در مراسم روز ملی صادرات، دعوت شده بودند، حضور می‌یافتند.
شریعتمداری با بیان اینکه ظرفیت صادراتی ایران ۱۸۰ میلیارد دلار است، افزود: فقدان باور و عزم ملی به اینکه صادرات غیرنفتی، تنها راه شکوفایی اقتصادی کشور است، مشکل اصلی به شمار می‌رود؛ البته در عرصه‌های گوناگون مشکلاتی وجود دارند که همه به آن اشاره کرده‌اند، اما به نظر می‌رسد که به این باور و عزم نرسیدیم که باید عزم ملی برای صادرات را به عنوان مهم‌ترین مأموریت خود در این عرصه از تاریخ ایران بشناسیم.
وی تصریح کرد: اگر این عزم ملی وجود داشت، از افرادی که دعوت شده بودند اما نیامدند، حضور جدی داشتیم.
صحبت‌های شریعتمداری در حالی است که بسیاری از صادرکنندگان از عملکرد دولت در حمایت از صادرات دلخور بوده و بر این باورند که توجهی به صادرات غیرنفتی صورت نمی‌گیرد؛ به‌خصوص اینکه مقام معظم رهبری در ابلاغیه سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، اصل را بر اقتصاد درون‌زای برون‌نگر گذاشته‌اند که همین امر، زمینه را برای توجه به تولید صادراتی که با نگاه به داخل و البته با سیاست عرضه به بازارهای جهانی عرضه می‌کند، بیش از پیش فراهم می‌سازد؛ اما اکنون هم، که سال از سوی ایشان به‌نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامیده شد، عزم جدی برای این امر وجود ندارد. به‌خصوص اینکه رهبر فرزانه انقلاب به صراحت اعلام کرده‌اند که آرزویشان این است که روزی در چاه‌های نفت را بست و کشور را با صادرات غیرنفتی اداره کرد.
 اما اکنون خود وزیر صنعت، مردی که از دل کابینه یازدهم بیرون آمد و در دولت دوازدهم، سکاندار وزارت صنعت شد، از نبود عزم جدی برای حمایت از صادرات نالان است؛ اما در این میان حرف‌های صادرکنندگان هم شنیدنی است. آنها می‌گویند که از صادرات غیرنفتی کشور هیچ‌گونه حمایتی نمی‌شود.
 
گزارش روزنامه حامی دولت از بی‌رمقی روز صادرات
«روز ملی صادرات چندان رمقی نداشت، دلیل آن شاید وضعیت نه چندان مساعد صادرات باشد. شاید اصولا به همین دلیل بود که رئیس‌جمهور باز هم در این روز غایب بزرگ لقب گرفت. از بین وزرا و مسئولان اقتصادی نیز جای بسیاری خالی بود.». روزنامه تعادل از روزنامه‌های حامی دولت ضمن انتشار خبر فوق نوشت: احتمالا اکثر این افراد ترجیح می‌دادند، پاسخی به مشکلات مزمن صادرات ندهند. افرادی که در جلسه حضور داشتند بهتر از هر کس می‌دانستند که صادرات غیرنفتی از اوایل دهه 90 تقریبا درحال درجا زدن است. یک گام جلو و یک گام عقب رفتن طبیعتا صادرات را به سرمنزل مقصود نخواهد رساند.
با این وجود تنها یک موضوع در این جلسه را می‌توان امیدوار‌کننده دانست؛ صحبت‌های وزیر صنعت، معدن و تجارت. محمد شریعتمداری به جای حرف‌های تکراری به یک مسئله اساسی‌اشاره داشت؛ نهادهایی که قرار است نقش تسهیل‌کننده در زمینه صادرات غیرنفتی را داشته باشند اصولا کارکردی جز هدف اصلی خود پیدا کرده‌اند. وی این بحث را از سازمان توسعه تجارت آغاز کرد سپس به اتاق بازرگانی تعمیم داد. سازمان توسعه تجارت مدت‌هاست که دیگر به عنوان خانه صادرکنندگان شناخته نمی‌شود و به جای تسهیل امور صادرکنندگان عملا تنها اقدام به توجیه ضعف در رشد صادرات غیرنفتی می‌کند و پشت آمار رشد اقتصادی 20 ساله مخفی می‌شود بدون آنکه متوجه باشیم، حجم صادرات غیرنفتی نسبت به اوایل دهه 90 چندان تغییری نکرده است. اگر میعانات گازی و صادرات پتروشیمی که به مدد نرخ خوراک صورت می‌گیرد در نظر گرفته نشود، آن وقت به واقعیت‌های صادرات پی خواهیم برد.
در عین حال انتقادهای شریعتمداری به اتاق بازرگانی نیز جای تحلیل زیادی دارد. وی در سخنرانی خود صراحتا اعلام کرد که اتاق بازرگانی نیز در جایگاه خود نیست و باید به جایگاه خود برگردد.
مثال وی این بود که در سایر کشورها اتاق‌های بازرگانی خود اقدام به تاسیس شرکت‌ها و مراکز بزرگ بازرگانی به وسیله اعضایشان می‌کنند و همین شرکت‌ها با سرشکن کردن هزینه‌ها به اقتصاد و تجارت کشور رونق می‌دهند. اما اتاق بازرگانی در ایران عملا کار خود را به جلسات با طرف‌های خارجی در قالب پذیرش یا اعزام هیئت خلاصه کرده است.
تاسیس شرکت‌های بزرگ و کنسرسیوم‌ها نیاز به فعالان بخش خصوصی واقعی و بزرگ دارد. اگر می‌خواهیم اتاق به جایگاه واقعی خود بازگردد، لازم است این سؤال مطرح شود که چند درصد از سردمداران اصلی اتاق بازرگانی امروز سابقه دولتی دارند و چند درصد از بخش خصوصی آمده‌اند؟
آن فعالان بخش خصوصی سابقه مدیریت چه شرکت‌هایی با چه حجم از تجارت را دارند؟ آیا می‌توان انتظار داشت وقتی مسئولیت بر عهده یک فرد دولتی است، شرکتی با دیدگاه بخش خصوصی واقعی تشکیل شود؟ آیا بهتر نبود دولتی‌هایی که به توسعه صادرات غیرنفتی علاقه‌مند هستند به جای اتاق بازرگانی به سازمان توسعه تجارت و نهادهای دولتی می‌رفتند؟

زبان بازی روباه پیر و حتی یک حسابی که باز نشد
وزیر خارجه انگلیس می‌گوید باید به مردم ایران نشان داد که برجام شرایط بهتری برای آنها رقم می‌زند.
«بوریس جانسون» در اندیشکده سلطنتی چتم‌هاس گفت تا زمانی که ایران به توافق هسته‌ای پایبند باشد، انگلیس از سرمایه‌گذاری اقتصادی شرکت‌های خارجی در این کشور حمایت می‌کند، این بخشی از توافق است.
وی در ادامه مدعی شد که اگر ایران سلاح اتمی داشته باشد، فشار سختی به کشورهای همسایه وارد می‌کند.
جانسون با بیان اینکه توافق هسته‌ای ایران باید برای امنیت غرب حفظ شود، گفت: شک ندارم که با عزم و شجاعت می‌توان برجام را حفظ کرد.
وی با تأکید بر اینکه باید برای حفظ این توافق تلاش کرد، افزود: دیپلماسی ما در همین راستا خواهد بود و برای شرکت‌های انگلیسی خوب است که در ایران سرمایه‌گذاری کنند.
جانسون ایران را کشوری بزرگ با 80 میلیون جمعیت خواند که جوانان تحصیل کرده بسیاری دارد که مشتاق پیشرفت هستند.
او گفت که غرب باید به ایران نشان دهد که مسیر تعامل که با توافق هسته‌ای انتخاب کرده، مسیر درستی بوده و برایش منفعت دارد.
سخنان جانسون در حالی است که وزیر خارجه کشورمان در جمع‌ وزرای 5+1 در نیویورک تصریح کرده بود با جود سپری شدن 21 ماه از اجرای برجام، هنوز نمی‌توانیم حتی یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم.
جان ساورز (رئیس سرویس جاسوسی انگلیس به هنگام انعقاد برجام و عضو اولین تیم انگلیس در مذاکرات سال 1382) پس از اعلام توافق گفته بود این توافق فرصت 15 ساله برای نرمال‌تر شدن ایران فراهم می‌کند.
یادآور می‌شود طبق نظرسنجی‌های مختلف، اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران معتقدند برجام، هیچ تأثیر مثبتی در رونق اقتصادی نداشت.

کارت زرد به ربیعی گله‌گذاری بود یا تسویه‌حساب؟!
عضو فراکسیون امید می‌گوید نمایندگان در دولت دکور هستند.
نامه‌نیوز نوشت: «بعد از رای اعتماد دیگر جواب تلفن هم نمی‌دهند» این بخشی از گله‌هایی است که اهالی بهارستان نسبت به پاستورنشینان مطرح می‌کنند، حتی آنقدر دامنه این دلخوری‌ها زیاد شده که کار به کارت زرد هم کشیده است. نمایندگان مجلس اولین کارت زرد خود را به کابینه دوازدهم نشان دادند تا نارضایتی خود را از وضع موجود اعلام کنند. وقتی محمدرضا عارف بعد از دومین کارت زرد به ربیعی گفت این یک هشدار به دولت بود، این حقیقت عیان‌تر شد که دایره گله‌گذاری‌ها شاید به مرحله تسویه‌حساب رسیده باشد. هر چند فرید موسوی از اعضای فراکسیون امید می‌گوید آنچه عارف گفته، یک صحبت دوستانه بوده و این کارت‌های زرد هم تسویه‌حساب سیاسی نیست بلکه پاسخ نمایندگان مجلس به وزرا برای پشت گوش انداختن وعده‌هایی است که قبل از رای اعتماد قول آن را به بهارستانی‌ها برای جلب  رای داده بودند.
عضو فراکسیون امید می‌گوید: مسئله این است که نمایندگان در جریان رای اعتماد صحبت‌هایی با وزرا داشتند و وزرا نیز در جریان این مذاکرات وعده‌هایی را به نمایندگان در مورد حوزه‌های انتخابیه و اصلاح امور به ویژه در مورد تصمیمات وزارتخانه یا در مورد انتصابات وعده‌هایی به نمایندگان داده بودند؛ اما بعد از آنکه مجلس رای خوبی به کابینه داد، از رفتارهای بعدی دولتی‌ها برداشت این بود که دوستان وزرا نیز وعده‌هایی را که دادند فراموش کرده‌اند و با وجود آنکه یکی دو ماهی از این ماجرا می‌گذرد هنوز هیچ اقدامی صورت نگرفته است. لذا این دلخوری کلیت مجلس بود؛ بنابراین کارت زردی که داده شد برآیند این دلخوری بود و حتی به جرات می‌توانم بگویم هیچ کسی به توضیحات وزرا توجه نکرد.