kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۰۱۹۵
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۸:۳۷
زنگ مجازی- جنگ ترکیبی

سایبر و جنگ جهانی سوم

 

عزیزالله محمدی(امتدادجو)
چه قبول کنیم و چه انکار، مفهوم «جنگ» به پر کاربردترین مفهوم جهانی در محاورات حقیقی و در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده است که در کمال تاسف باید گفت؛ حتی خیلی از نظریه پردازان شهیر جهانی نیز ابایی از اینکه بگویند «جنگ جهانی سوم» در حال انجام است ندارند؛ اما دیدگاه عام و غالب مردم جهان به موضوع جنگ، هنوز همان شکل سنتی از زد و خوردهای نظامی است که در جبهه و جغرافیایی مشخصی با اداوات و تجهیزات مختلف شکل می‌گیرد.
این دیدگاه عامیانه یا ناشی از عدم آگاهی به دانش کنونی بشر و جهان تکنولوژیک است و یا به عللی چون ساده‌لوحی و ترس از مواجهه با پدیده جنگ به وجود آمده که در هر صورت اصل و اساس و حقیقت وقوع جنگ را هر دو دیدگاه نمی‌توانند تغییر بدهند.
نگاه به پدیده جنگ جهانی سوم آنچنان نیاز به تخصص و یا شناخت علومی چون نظامی و یا اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ندارد؛ بلکه جزء بدیهیاتی است که تمام شئون و ساحات زندگی بشر را اکنون تحت تأثیر قرار داده و به راحتی با بلوک‌بندی‌های سیاسی که در جهان روزبه روز به صورت فشرده‌تر در حال شکل گیری 
است؛ می‌توان سایه آن(جنگ جهانی سوم) را احساس کرد.
در این بین، ظهور و بروز قدرت‌های نوظهوری چون ایران که توانسته به تنهائی و بدون وابستگی خود را در اندازه یک ابر قدرت نمایان کند از نقطه‌های قابل توجه در مناسبات و روابط بین‌الملل است که محاسبات گذشته را بر هم زده و نسبت به محاسبات پیش رو حتما بیشتر مورد توجه خواهد بود.
اگر چه شاید تا همین یک سال پیش خیلی‌ها قدرت ایران را فقط روی کاغذ ذکر می‌کردند؛ اما واقعه طوفان الاقصی و هفتم اکتبر و پیامدهای آن به خوبی نشان داد که ایران یک بازیگر هوشمند و قدرتمند نه تنها منطقه‌ای، بلکه جهانی است که همواره باید نسبت به حقوق آن احترام گذاشت.
پیکر‌بندی و صورت‌بندی گرایشات به سمت جبهه موسوم به مقاومت و یا نقطه مقابل آن یعنی صهیونیزم جهانی به سرکردگی آمریکا و رژیم صهیونیستی امروز در نزد مردم جهان تبدیل به موضوع شناخت حق از باطل شده است که دیگر جغرافیا و یا حتی دین و مذهب نیز به عنوان ملاک قرار نمی‌گیرند و اساس بر محور تعلق یا عدم تعلق به جبهه مقاومت است که‌ای بسا کسانی باشند که حتی در ایران حضور داشته باشند اما در جبهه مقابل قرار بگیرند.
تا پیش از این و به طور واضح می‌توان گفت که خیلی از واقعیت‌های رسانه و تبلیغات و فضای سایبری 
به طور تئوری و یا در بستر قاب و ستون‌های رسانه ذکر و بیان می‌شد؛ اما پیامدهای عملیات طوفان الاقصی و قساوت‌های همه‌جانبه رژیم صهیونیستی به خوبی نشان داد که آنچه که سالها تحت عنوان هشدار و یا تذکر برای فضای مجازی و یا صنایع الکترونیک داده می‌شد شعار نبوده و در نقطه بزنگاههای مثل انفجار پیجرها این هشدارها و تذکرات رنگ عینی و واقعی به خود گرفتند.
اساسا وارد شدن به دنیای جنگ سایبری شیوه زیست و حتی شیوه جنگ را تغییر می‌دهد و به طور خاص و مع الاصف باید گفت که رژیم صهیونیستی پیشگام حمله و جنگ‌های سایبری است که در این خصوص هیچ‌گونه محدودیت و ارزش‌های اخلاقی را هم مثل عرصه نظامی مورد لحاظ قرار نمی‌دهد.
از حمله سایبری به سایت‌های انرژی هسته‌ای با ویروس‌های مثل استاکس نت و یا حمله به پمپ بنزین‌ها و نیروگاه‌ها و... عواملی هستند که پیش از این نیز ما تجربه کردیم؛ اما وقایع و ترورهای شکل گرفته اخیر که دامنه چند ساله برای ما دارد موضوعی است که باید نسبت به آینده در قالب پدافند غیر عامل بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
برای بشر امروز به تناسب ویژگی‌های زیستی که دارد حتی جنگ سایبری نیز مثل دوران‌ پیش از این که جنگ در اشکال مختلف آن پذیرفته شده بود؛ پذیرفته است؛ اما ماجرا از جایی هولناک می‌شود که حتی این جنگ نیز در شکل خود ماهیت تروریستی به خود می‌گیرد و حدود ارزش‌های انسانی و اخلاقی را پشت سر می‌گذارد و‌ای بسا که این نوع تروریسم و جنگ، نوعی جنایت جنگی نیز باشد که کمتر به آن پرداخته می‌شود.
در این نوع جنگ مثل موضوع سلاح‌های کشتار جمعی گاهی اهداف زیستی و الزامات زندگی اجتماعی مورد تهاجم قرار می‌گیرد که عموما این واقعه باز هم به دلیل عدم پایبندی به اصل و اساس جامعه بشری شکل می‌گیرد و مطابق نمونه‌های بی‌شمار باز آنکه در این عرصه پیشگام و پیشرو -به دلیل خودبرتر بینی- است؛ کسی نیست جزء غده سرطانی منطقه یعنی رژیم صهیونیستی.
 خلایی که در انتشار اخبار مربوط به فلسطین در جهان مشاهده می‌کنیم(با کنترل، مهار و هدایت اطلاعات) در پوشش خبری تمامی رسانه‌های مطرح و جریان اصلی رسانه‌ای وابسته به «مرداک» یا «جرج سورس» آشکارا به چشم می‌خورد که از تسلط امپریالیسم نوین رسانه‌ای ناشی می‌شود و شکل نوینی از استعمار بر افکار و اذهان در جهان به واسطه احاطه بر اطلاعات در حال شکل‌گیری است که بخش دیگر آن ایجاد نیاز کاذب به اطلاعات زرد و غیر ضرور است که عموما در فضای مجازی و شبکه‌های معاند ماهواره‌ای تولید و ارائه می‌شود و صد البته که سرورهای کنترل و پردازش این اطلاعات و اتاق فرمان و کارگردانی نیز در اختیار همان استعمارگران نوین است که به هر قیمت تلاش دارند یوغ وابستگی را به گردن جوامع بشری بیندازند.
در مقابل این امپریالیسم خون‌خوار، شاهد هستیم که تنها چند رسانه مستقل در مسئله فلسطین اقدام به انتشار اخبار بیطرفانه و یا جانبداری از حق می‌کنند که رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران از این گروه هستند و تمام قد و با تمام توان برای دفاع از حقوق مردم فلسطین ایستاده‌اند و این در حالی است که مشاهده می‌کنیم فعالیت همین چند رسانه مستقل نیز همواره با برخورد قهر‌آمیز امپریالیسم رسانه‌ای هر چند وقت یک بار دچار مشکل می‌شود. قطع کانال‌های ماهواره‌ای، جلوگیری از ادامه فعالیت دفاتر نمایندگی و ندادن اجازه فعالیت در تمام نقاط دنیا از جمله این مشکلات و محدودیت‌هاست.
باید قبول کنیم در جهان امروز، رسانه‌های جمهوری اسلامی و معدود رسانه‌های مستقل دیگر، تحت فشار امپریالیسم رسانه‌ای، از نظر حرفه‌ای در محدوده‌ای از فشار و غربت فعالیت می‌کنند و به همین دلیل رقابت عادلانه‌ای میان آنها حاکم نیست؛ اما با این حال رسانه‌های ایرانی توانسته‌اند تا حدود خیلی زیادی نقش خوبی را در بیداری ملت‌ها به ویژه ملت‌های منطقه داشته باشند و در بیداری جنبش‌های اسلامی و مردم آزادیخواه نقش ایفا کنند. واقعیت غیر قابل انکار و اظهر من الشمس -به رغم بزک دوز کردن آمریکا توسط بعضی‌ها- آن است که آمریکا به هیچ عنوان به حقوق انسانها علی رغم همه ظاهر سازی‌های که دارد پایبند نیست و هرگز به اخلاق انسانی نمی‌اندیشد و این موضوع را به راحتی حتی در میان فیلم‌های‌هالیود نیز می‌توانیم ببینیم و درک کنیم؛ از همین رو رسانه‌های وابسته به آمریکا نیز به هیچ عنوان پایبند به قواعد حقوقی و اخلاقی نیستند و در انعکاس واقعیت‌ها وارونه سازی حقیقت را در دستور کار رسانه‌ای خود دارند که تروریسم غربی را به عنوان اقدامات متکی به دموکراسی قلمداد می‌کنند و از اثنا هفتم اکبر و طوفان الاقصی تاکنون تلاش دارند تا آنچه که پیش از هفتم اکتبر بود را به ورطه نیستی بسپارند و اساسا تمایل دارند قصه اسرائیل و فلسطین را از روز هفتم اکتبر بازخوانی کنند؛ در واقع همان کاری که نتانیاهو در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا انجام داد و بارها و بارها مورد تشویق تمام عیار نمایندگان کنگره قرار گرفت تا تجلی دموکراسی خواهی 
شیادانه از سیاستمدران غربی و بالاخص آمریکایی را شاهد باشیم.
مقابله به مثل همواره به عنوان منطقی‌ترین راهکار برای جلوگیری از تکرار در نظر گرفته شده است که در قرآن کریم هم به مسلمانان توصیه شده به همان قِسمی که مورد مواخذه و یا تجاوز قرار گرفتید مقابله و اقدام کنید؛ در واقع این یک دستور دینی و شرعی و اخلاقی است که ما جلوه‌های عملی آن را در وعده صادق یک و دو و حتی در میان کلام مسئولین نیز بارها دیدیم که هر گاه مسئولین نظامی و سیاسی سخنرانی داشتند پاسخ به اسرائیل را به نسبت اقدامات آن رژیم منوط کرده‌اند.
به طور کلی، مطابق آیین مقدس اسلام برای مقابله با هر اقدامی باید نوع اقدام در نظر گرفته شود و از آن فراتر نرفت. به معنی دیگر برای مقابله کردن باید دید دشمن از چه ابزار یا راهکاری استفاده می‌کند.
بر این اساس برای مقابله با هر گونه تروریستی در فضای رسانه‌ای و سایبری مانند انتشار ویروس‌های رایانه‌ای، سرقت یا نفوذ اطلاعاتی باید دید که دشمن از چه طرقی اقدام کرده است. نوع مقابله هم مختلف است؛ می‌تواند دفع حمله، پیشگیری یا حتی عقیم گذاشتن حرکات بعدی دشمن باشد که بسته به امکانات و توانمندی‌ها دارد؛ اما به طور کلی نباید به دشمن اجازه فکر کردن برای انجام توطئه را داد. اقدامی که در چند روز گذشته از سوی بعضی گروههای سایبری جبهه مقاومت خیلی خوب صورت گرفته بود و تا عمق اطلاعات به کلی سری دشمن نفوذ کردند و گوشه‌ای از آن اطلاعات را به جهت هشدار به رژیم صهیونیستی منتشر کردند که این شیوه باید دامنه و استمرار داشته باشد تا در فضای سایبری نیز همانند عرصه میدان فیزیکی توان حمله از دشمن سلب شود.