فاطمیون؛ لشکر سرداران بیادعای مدافع حرم
دکتر سید وحید ظهوری
« الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَه عِنْدَ اللَّهِ وَأُولئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ»
آیه ۲۰ سوره توبه
اهل افغان شدم آقا چو به میدان دیدم
رخ نهادی به رخ خونی افغانیها
***
چه باک از کدخدا وقتی خدا با کربلاییهاست
نشد روح خدا محبوس در بند جمارانش
رها از قید و بند مرزها پیچیده در عالم
اگر باور نداری از یمن بیتابِ لبنانش
حرم کی بیمدافع مانده یارب غیر عاشورا
خدا برکت دهد بر غیرت مردان افغانش
فاطمیون یکی از نیروهای فعال شیعه و مبارز افغانستانی است که برای دفاع از حرم قهرمان کربلا عقیله بنیهاشم حضرت زینب کبری و حضرت رقیه سلام الله علیهما در مقابل نیروهای داعش در سوریه حضور دارند.
این لشکر شبهنظامی از سه دستۀ (افغانستانیهای مجاهد زمان حمله شوروی به افغانستان و دوران طالبان، افغانستانیهای حاضر در جنگ ایران و عراق و افغانستانیهای شیعه مقیم ایران و سوریه) تشکیل شده است.
مأموریت اصلی فاطمیون، دفاع از حرم و اماکن متبرکه و مأموریت ثانویه آن مبارزه با ظلم علیه شیعیان و مسلمانان در سراسر جهان است.
فاطمیون در سال۱۳۹۰هجری شمسی با استعداد یک گروهان اعلام موجودیت کرد، تبدیل به تیپ شد و اکنون به نام لشکر شناخته میشود و در حال حاضر تعداد نیروهای این لشکر به بیش از 20هزار نفر میرسد.
فرمانده فاطمیون، سردارعلیرضا توسلی اهل افغانستان ملقب به ابوحامد بود که سال گذشته در پی یک جنگ نابرابر و دفاع شجاعانه از این حریم مقدس به درجه رفیع شهادت نایل آمد و سرداری شد که بیسر به دیار یار شتافت.
شجاعت و ازخود گذشتگیهای این لشکر و فرماندهان آن زبانزد خاص وعام است و تاکنون شهدای زیادی را هم در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) تقدیم کردهاند.حضور فاطمیون در سوریه حامل این پیام است که برای اسلام، مرزهای جغرافیایی معنایی ندارد و هرجا مسلمانان و محبان اهلبیت(ع) درخطر باشند، باید به یاری آنان شتافت، لذا فاطمیون با این پیمان در عمل با خون خود امضاء کردند که تا آخرین لحظه پای آن بمانند.درمطلب زیر به معرفی اجمالی این لشکر مخلص خدا در دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مقاومت و مقابلۀ آنان با جنایتکاران تروریست و خون آشام موسوم به داعش و معرفی برخی گروههای تروریستی در منطقه پرداخته شده است.
وجه تسمیه «فاطمیون» چیست و چگونه شكل گرفت؟
هسته اولیه شكلگیری فاطمیون، مجاهدین افغانستانی پیروامام خمینی(ره) بودند که در جهاد این کشور علیه شوروی وهمچنان در جنگ با طالبان حضور و سهم بسزایی داشتند.
اینها نیروهاییاند كه از انقلاب اسلامی ایران حمایت كرده و در جنگ ایران و عراق هم حاضر بودند، حتی بعضی از این رزمندهها به خاطر این كه بتوانند در جنگ تحمیلی و دفاع از این ارزشها شركت كنند، شناسنامه ایرانی درست کرده بودند.
زمانی كه آمریكا به افغانستان حمله کرد و مستقر شد، بسیاری از این رزمندهها مقیم ایران شدند چون سرویسهای جاسوسی آمریكا به دنبال شان بودند و دولت افغانستان نیز آنها را بازداشت میكرد.
در ابتدا این جمع برای تجدید خاطره دوران جهاد، یک هیئت مذهبی تشکیل داده و جمعههای هرهفته دعای ندبه برگزار میکردند، اما زمانی كه بحث سوریه پیش آمد از جمهوری اسلامی كه همیشه و همهجا حامی گروههای مقاومت است، تقاضای كمك كردند تا در جنگ و دفاع از حریم بانوی کربلا شركت كنند، ایران هم از آنها و تشكیل گروه فاطمیون حمایت كرد.
نام «فاطمیون» برای این گروه به این دلیل انتخاب شد که شکلگیری آن در ایام شهادت حضرت زهرا(س) بود و از آنجایی که آن حضرت در دفاع از ولایت، تازیانه، سیلی و پهلوی شکسته را به جان خرید، غریب بود و در غربت شهید شد، آنان نیز فدایی ولایت بوده و غریباند، لذا در تمسک به ایشان، این نام برازندهتر تشخیص داده شد.
رزمندههای فاطمیون همه افغانستانی هستند، عدهای از خود آن کشور آمدهاند و عدهای مقیم سوریه بودند با جمعیتی در حدود ۱۵ تا ۱۶هزار نفر که در اطراف زینبیه زندگی میکردند و بعد از حمله تکفیریها، چیزی حدود ۵ هزار نفر ماندند و به صورت یک گروه خودجوش به دفاع از حرم پرداختند، همچنین عدهای از افغانستانیها که با حزبالله لبنان کار میکنند و اکنون غالباً با فاطمیون هستند.
فاطمیون چگونه تبدیل به لشکر شد؟
این گروه که ابتدا با اعزام 25 نفر شكل گرفت اولین نیروهای افغانستانی بودند كه به سوریه رفتند. اوایل با گروههای عراقی كتائب سیدالشهدا وابسته به گردانهای حزبالله عراق* و دیگر گروهها كار میكردند و به عنوان دسته كوچكی در كنار آنها قرار داشتند.
اما با رسیدن خبر تجاوز تكفیریها به حرم حضرت زینب(س) سایر علاقهمندان هم به سمت سوریه رهسپار شده به آنان پیوستند، همچنان با بازگشت اولین پیكرهای شهدای مدافع حرم از تیپ فاطمیون و هر بار كه شهیدی از بچههای افغانستانی را برای تشییع به ایران و افغانستان میبردند و احساس خطر بیشتر میشد موجی از شیعیان افغانستان برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) برای اعزام به سوریه آماده میشدند.
با اعزام تعداد زیادی از این جوانان مؤمن به سوریه كمكم جمعیت زیادی برای دفاع حضور پیدا کردند تا اینكه تعدادشان به چند هزار نفر رسید.
همین امر و ازدیاد تعداد نیروها و افزایش توان عملیاتی فاطمیون، موجب شد كه این تیپ به لشكر که معمولا متشکل از۱۰ تا ۲۰هزار نفر و متشکل از چند تیپ است، ارتقا یابد.
اکنون فاطمیون در مبارزه با تكفیریها در صف نخست جنگ ایستاده و تیپهای این لشکر در شهرهای مختلف سوریه مستقر شده و با پیوستن موج جمعیت روز به روز در حال گسترش است.
2200شهید افغانستانی مدافع حرم و دوران دفاع مقدس
فاطمیون تاکنون ۲۰۰شهید مدافع حرم در سوریه تقدیم کرده است، چنانچه در دوران دفاع مقدس نیز بیش از ۲هزار نفر افغانستانی در جنگ تحمیلی در راه آرمانهای انقلاب اسلامی ایران به شهادت رسیدند که آمار مستند آن وجود دارد.
شهید علیرضا توسلی ملقب به ابوحامد فرمانده و بنیانگذار فاطمیون نیز سال گذشته در پی یک جنگ نابرابر و دفاع شجاعانه از حریم مقدس و مرقد حضرت زینب(س) به درجه رفیع شهادت نایل آمد و سرداری شد که بی سر به دیار یار شتافت.وی متولد سال۱۳۴۱هـ ش از رزمندگان جهاد مقدس افغانستان و فارغالتحصیل جامعه المصطفی بود که با ایده و انگیزه «اسلام مرز ندارد» در دوران ۸سال دفاع مقدس انقلاب اسلامی و جنگهای حملات رژیم صهیونیستی در ایران و لبنان حضور داشت.
خصوصیات و خاطراتی از فرمانده شهید
علیرضا توسلی (ابوحامد) خیلی باهوش و شجاع بود و مدیریت خوبی در عملیاتها داشت، وی همواره اهل گذشت بود و خیلی متواضع، در میان دهها رزمنده فهمیده نمیشد که او یک فرمانده است بلکه مانند یک سرباز بود.
در آغاز بحران سوریه زمانی که تروریستها در 200متری حرم حضرت زینب(س) بودند، ابوحامد با 13نفر به سوریه رفت و از حرم خانم دفاع کرد تا سایر مدافعان به او پیوستند و امروز تبدیل به یک لشکر شده است.
یکی از رزمندهها میگوید: من حدود دو ساعت با ابو حامد ملاقات داشتم، بعد از این ملاقات همیشه احساس میکردم او برای ما مثل یک برادر و یا حتی یک پدر است.
خاطره دیگری از ابوحامد این است که یک بار موقع غذا سربازی گفت هنوز گرسنهام! وی غذای خودش را به او داد. لذا یاران و همراهان وی یاد میکنند در طول زندگی خود مانند او را ندیده بودند.
زمانی که بچهها شهید میشدند ابوحامد خودش میرفت و آنها را بر میگرداند. یک بار 500 متر طناب گرفت و 13 یا 14 شهید را از 300 متری دشمن آورد.
خاطره دیگری از این فرمانده شهید نقل کردهاند که دو نفر از رزمندهها دعوا کرده بودند، وی رفته بود بین آنها گفته بود من را بزنید ولی با هم دعوا نکنید!
نحوه شهادت فرمانده
در سری اول شروع آخرین عملیات با حضور سردار لشکر فاطمیون(ابوحامد) وی از همه حلالیت خواست و گفت اگر شهید شدم من را حلال کنید؛ بچهها گریه کردند، عملیات ساعت 9 صبح شروع شد و تا 10 ادامه پیدا کرد و خودش بعد از عملیات ساعت 2 نیمه شب مجددا برای شناسایی رفت. دو تپه در منطقه دشمن بود که گرفتن آنها سخت بود. چون تپهها با بتن درست شده بودند و حتی با موشک و خمپاره هم از بین نمیرفتند. از طرف دیگر چند راه فرار هم برای دشمن وجود داشت. ابوحامد ساعت11شب با 20 نفر رفت و موفق شد تپه اول را بگیرد.
عملیات فردا صبح برای گرفتن تپه دوم ادامه یافت. در این عملیات 150تانک شرکت داشت که هر تانک 43 گلوله داشت و همزمان توپخانه هم تپه دوم را میزد در نتیجه تپه دوم هم آزاد شد.
ابوحامد و معاونش فاتح، بعد از عملیات بالای تپه آزاد شده میرفتند که از مرکز خبر دادند نروند، اما آنها اصرار کردند و رفتند، دشمن که گرای آن موقعیت را داشت با خمپاره منطقه مورد نظر را هدف قرار داد و هردوی آنها به شهادت رسیدند، طوریکه سرشان از بدن جدا شد.
تقاضای ابوحامد از رهبری
ابو حامد در وصیت نامهاش از رهبر معظم انقلاب تقاضا کرده بود که برای تجهیز و معرفی نیروهای فاطمیون تلاش بیشتری صورت گیرد.
ابوحامد ضمن اظهار تقاضای فوق از رهبرعزیز، خوشحال بود که خوشبختانه نیروهای فاطمیون کم و بیش از طریق تلویزیون و سایر رسانههای ایران معرفی میشوند و رهبری هم دستور دادند شهدای فاطمیون را همچون شهدای خودمان تشییع کنند، همچنین فرمودند ایران خانه برادران افغانستانی است.
وی گفتوگوی صمیمانهای با سردارسلیمانی داشت که صحبتهای جالبی بین شان رد و بدل شده بود. ازجمله سردارسلیمانی به ابوحامد گفته بود شما در فرماندهی اول هستید و ابوحامد به سردار گفته بود شما اولید و هردو با هم مزاح میکردند.
دانستنیهایی درباره فاطمیون
اکثر افراد این گروه به منظور دفاع از حرم، از افغانستان با مهاجرت به ایران جذب فاطمیون شده و همراه با سایر مهاجران متقاضی و ساکن ایران، شناسایی، ثبتنام و بعد از مدت کوتاهی انتظار به پادگان ویژۀ فاطمیون معرفی و تقسیمبندی میشوند و بعد از25 تا 35روز آموزش به سوریه اعزام میشوند.
در انجام عملیات همۀ گروههای مقاومت اعم از فاطمیون، زینبیون و حزبالله در هماهنگی با یکدیگر مشارکت و وحدت دارند.
در میان گروههای مقاومت متاسفانه نیروهای نفوذی هم دیده میشود اما در عملیاتها وقتی وارد عمل میشوند با هوشیاری نیروهای مدافع، شناسایی شده و توطئهشان خنثی میشود. به طورمثال یکی از عملیاتها که توسط جاسوسی لو رفت به آن فرد مشکوک بودند و وی را زیر نظر داشتند. زیرا هر وقت تماس گوشی وی قطع میشد خمپارهای میآمد، و وی که با فاصله حدود 50 متری از گروه یا تبادل پیامک داشت و یا با تماسهای پیدرپی گرای منطقه را به دشمن میداد، شناسایی شد.
ترور و ربودن مدافعان حرم در سوریه و مناطق دیگر همچنان ادامه دارد، در یک مورد زمانیکه مسئولان تعدادی از منافقان نفوذی را شناسایی کردند، آنها تنها کاری که میتوانستند، ناجوانمردانه و بیرحمانه 13نفر از مجروحان فاطمیون را در بیمارستان سوریه به شهادت رساندند و یکبار هم سه اتوبوس حدود 120 نفر از رزمندگان فاطمیون توسط راننده عرب سوری ربوده میشود و آنها را تحویل داعش میدهد.
رزمندهای که برای «تیپ فاطمیون» افغانی شد
«مصطفی صدرزاده» با تهیه مدارک هویتی افغانستانی و یادگیری فارسی دری، خود را در دل لشکر فاطمیون جای کرده بود.
این رزمنده ایرانی که خود از مدافعین حرم بود میگفت: علاقه خاصی به فاطمیون پیدا کرده بودم لذا خواستم از كانال این نیروها به سوریه بروم، دیدم اجازه نمیدهند به هر ترتیب ظاهرم را تغییر دادم، شناسنامه افغانستانی گرفتم، فقط یك ماه زبان كار كردم و بالاخره عضو تیپ شدم.این پروسه نزدیك به دو ماه طول كشید بازهم به دلیل لهجهای كه داشتم، شك كردند از نیروهای نفوذی نباشم لذا مرتب من را به حفاظت میبردند در نتیجه خیلی سختی كشیدم تا اینكه ما را پذیرفتند.
وی برای اینکه هویتاش فاش نشود از اسم جهادیاش به نام «سید ابراهیم» استفاده میکرد و میگفت با یک دست لباس و یک جفت دمپایی به سوریه رفته است.
صدرزاده بعد از مدتی نشان داد میتواند فرمانده باشد و در زمان شهادت فرمانده گردان عمار لشکر فاطمیون بود.
فاطمیون و گروههای تروریستی
در اوایل بحران سوریه گروه های تروریستی داعش، جبهه النصره و ارتش آزاد با یکدیگر اختلاف داشته و میجنگیدند اما با پیشرفت مقاومت الان هرسه گروه تروریستی در بخشهای مختلف سوریه با هم هستند.
داعش بیشتر در حلب و مرز ترکیه است و از آنجا نمیتواند جلو بیاید، جبهه النصره طرف مرز اسرائیل است و از رژیم صهیونیستی کمک میگیرد آنها در مقایسه با داعش دارای تجهیزات پیشرفتهتری هستند، داعش موشک حرارتی و کورنت ندارد اما جبهه النصره این تجهیزات را دارد، لذا سمت مرز اسرائیل موشکهای حرارتی کورنت اسرائیلی و سمت اردن تجهیزات اردنی دیده میشود.
فاطمیون عقبه تروریستها را قیچی کرده که با این کار نیروهای آنها دیگر نمیتوانند جلو بیایند. زمانیکه رزمندگان، منطقهای را آزاد میکنند همۀ تجهیزات را منتقل کرده 100نفر از نیروهای فاطمیون، 100نفر از حزبالله لبنان و تعدادی نیز از نیروهای بسیج سوریه در آنجا مستقر میشوند. یک تک تیرانداز اردنی که زن بود و اسیر گرفته شده بود، میگفت«140نفر از فاطمیون را کشته ام؛ من را بکشید تا بروم صبحانه را در بهشت بخورم»(!) اینقدر آنها را شستشوی فکری دادند که این طور حرف میزنند. نیروهای فاطمیون هم گفتند، اول اطلاعات لازم را بده تا ما تو را به موقع برای ناهار بفرستیم.
رزمندگان زینبیون، فاطمیون وحزبالله اگر اسیر میشوند داعشیها از دست شروع کرده و با ساتور قطعه قطعه میکنند حتی زمانی که روستاها را میگیرند همه را جمع میکنند و از بچه نوزاد گرفته تا پیرمرد 70ساله را سر بریده و میکشند.
تروریستهای داعش و جبهه النصره با فرماندهان فاطمیون دشمنی ویژهای دارند، معمولا فرماندهان فاطمیون را از ناحیه پا با قناسه میزنند تا اسیر شوند و بعد با زجر شهید کنند.
شباهتهای طالبان و داعش
داعش و طالبان در حقیقت یکیاند؛ تصاویر و فیلمهای جنایات داعش این است که سر رزمندگان را میبرند و مثل توپ با آن بازی میکنند و اسرا را هم مانند طالبان مثله میکنند.
داعش و طالبان هردو از طرف آمریکا و اسرائیل حمایت میشوند، زمانی که داعش وجود نداشت طالبان در افغانستان جنایت میکرد ما به یاد داریم که مردم و اسرا و حتی رهبران اسیر مانند شهید مزاری را آنها زنده زنده مثله کرده و پوست میکردند.
داعش و گروههای تروریستی سوریه، عراق و افغانستان
گروههای تروریستی وابسته به القاعده در سوریه و عراق که در برهه اخیر و به ویژه پس از آغاز بحران و جنگ در سوریه، به تهدیدی واقعی برای کشورهای منطقه تبدیل شدند، عبارتند از:
۱-داعش یا دولت اسلامی عراق و شام: گروه مسلحی است که با تفکرات سلفی افراطی و تروریستی، در تلاش است در سوریه و عراق «خلافت اسلامی» ایجاد کند. این گروه در عراق و سوریه فعال است و سرکرده آن «ابوبکر البغدادی» نام دارد.
۲-جبهه النصره: گروه «جبهه النصرة لاهل الشام» در اواخر سال 2011 و با آغاز بحران و جنگ در سوریه تشکیل شد و یک گروه مسلح سازمان یافته در سوریه محسوب میشود که از مرزهای شمال سوریه به ترکیه تا مرزهای لبنان حضور داشته و جنگجویانش از میان گروههای مسلح که با دولت سوریه میجنگند، آموزشدیدهتر و دارای تسلیحات پیشرفتهتر است.
بر اساس گزارشهای منتشر شده؛ النصره دارای امکانات مادی چند برابر سایر گروههاست که نشانه حجم کمک قدرتهای بینالمللی است که از آن حمایت مالی به عمل میآورند.عناصر جبهه النصره به طور مستقیم از دفتر طیفور در استانبول و اتاق عملیات بینالمللی که در مرز ترکیه و سوریه تشکیل شده است، دستور میگیرند.
به نوشته هفته نامه فرانسوی اوکانارد آنشینیه، این دفتر اتاق شامل افسران فرانسوی، آمریکایی، قطری و ترک است.
به دستور ابوبکر بغدادی با ادغام «جبهه النصره» به «داعش» «دولت اسلامی در عراق و شام» شکل گرفت، اما پس از مدتی «ایمن الظواهری» سرکرده القاعده ادغام این دو گروه را لغو و هر کدام را مسئول رسیدگی به مناطقی کرد که در آن حضور دارند. وی تأکید کرد که فعالیتهای «دولت اسلامی در عراق» فقط به عراق منحصر شود.
این اقدام الظواهری موجب آغاز اختلاف جبههالنصره و دولت اسلامی در عراق و درگیریهای مسلحانه بین دو طرف شد و برای سرکرده داعش خوشایند نبود، به صورتیکه البغدادی، در نواری صوتی اعلام کرد که با درخواست ایمن الظواهری، برای لغو گروه داعش و جدایی از جبهه النصره، مخالف است.
همچنین با توجه به گستردگی کمکهای مالی، تسلیحاتی و لجستیکی که با آغاز جنگ در سوریه برای تروریستها به این کشور سرازیر شد، تلاش گروههای مسلح به ویژه داعش برای دستیابی هرچه بیشتر به این کمکها و سلطه بر گروههای دیگر شدت گرفت که این امر موجب آغاز جنگ و درگیری گروههای مسلح با یکدیگر شد.
اما با وجود اعلام برائت حامیان گروههای مسلح از داعش و جبهه النصره، کمکهای حامیان خارجی همچنان به دست این دو گروه میرسد. این کمکها در قالب حمایتهای مالی، تسلیحاتی، لجستیکی، اطلاعاتی و آموزشی از سوی حامیانی مانند عربستان و قطر و ترکیه به همراه چند کشور غربی، موجب ادامه جنگ و ویرانی در سوریه شده است.
۳- ارتش آزاد سوریه:این گروه تروریستی از عناصر مسلح و شبهنظامیانی تشکیل شده که برخی از آنها از نیروهای سابق ارتش و برخی نیز از کشورهای دیگر به سوریه اعزام شدهاند.
ترکيه و برخي کشورهاي غربي و عرب حاشيه خليج فارس به صورت ویژه از این گروه نظامی حمایت مالی، تسلیحاتی و لجستیکی میکنند، و نیروهای آن قبل از اعزام به سوریه در خاک ترکیه آموزش میبینند. «ریاض الاسعد» و «حسين هرموش» از بنيانگذاران و عوامل اصلي اين گروه تروريستي هستند.
ارتش آزاد، نخستین گروه مسلحی بود که در سوریه تشکیل شد و در حال حاضر، ریاض الاسعد، سرکردگی این گروه مسلح را به عهده دارد.
همکاری طالبان افغانستان با سران داعش
البغدادی چند سال در افغانستان حضور پیدا کرده و در آن کشور با گروههای افراطگرا و طالبان به همکاری پرداخته است.
آنگونه که از شواهد برمیآید، البغدادی در اوایل دهه۱۹۹۰ به همراه ابومصعب الزرقاوی (بنیانگذار القاعده عراق درسال۲۰۰۳)، به افغانستان رفته بود.
هسته اصلی گروهی که این روزها با نام «داعش» و بعدتر با نام «دولت اسلامی» شناخته میشود، همان گروهی بود که در آن روزها در اطراف زرقاوی بودند.
زرقاوی فرد مجرمی بود که به واسطه خشونت و بیرحمیاش شناخته شده بود. وی سالهای فراوانی را در زادگاهش اردن، در زندان بود و در همان سالهای زندان در دهه۱۹۸۰ بود که به سوی ایدههای افراطگرایانه گرایش یافت و پس آزادی در فاصله سالهای۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲ به همراه مجاهدین افغان علیه دولت کمونیست افغانستان که مورد حمایت شوروی بود، به مبارزه پرداخت.
گفته شده اردنیها بار دیگر زرقاوی را در سال۱۹۹۴ دستگیر کردند و این بار به اتهام توطئهچینی علیه معاهده صلح ملک حسین دادگاهی کردند. ولی اتهام فعالیتهای ضدرژیم و خرابکارانه، سبب مشهورشدن او شد. پس از پنج سال زندان، زرقاوی با فرمان عفو عمومی ملک عبدالله، پادشاه اردن، در فوریه ۱۹۹۹ از زندان آزاد شد و به افغانستان بازگشته همکاری با بغدادی را آغاز کرد.
ریاست امنیت ملی افغانستان میگویند این دو تن با تأسیس گروهی به نام «جندالشام»، شرکای نزدیکی به شمار میرفتند و توانستند حمایت قابل توجهی را از اسامه بن لادن، رهبر القاعده به دست آورند. محل فعالیتهای این گروه شهرهای کابل و هرات بود.
افراد این گروهها در قالب نیروهای ویژه در خطوط نبرد پنجشیر، سمنگان و تخار بر ضد جبهه متحد دولت اسلامی افغانستان تحت فرماندهی احمد شاه مسعود میجنگیدند. بغدادی و زرقاوی در سالهای حضور خود در افغانستان، ارتباط نزدیکی با طالبان داشتند.بغدادی به ویژه توانسته بود با وزیر آموزش دولت طالبان، ارتباط نزدیکی برقرار کند. افراد گروه زرقاوی و ابوبکر بغدادی تنها دو روز پیش از ترور احمد شاه مسعود و حوادث یازده سپتامبر در شمال افغانستان توسط سربازان جبهه متحد دستگیر شدند اما زرقاوی و بغدادی توانستند از حلقه محاصره نیروهای دولت اسلامی افغانستان فرار کنند.
پس از حمله آمریکا به افغانستان در سال۲۰۰۱، بغدادی از افغانستان به خارج فرار کرد، زرقاوی نیز در همان زمان به عراق رفت و شروع به ایجاد زیرساختهایی کرد که قرار بود به القاعده عراق و سپس (پس از مرگ وی در سال ۲۰۰۶) به داعش تبدیل شود.
ایمن الظواهری جانشین بن لادن در القاعده، اوایل سال ۲۰۱۴ میلادی، بغدادی را بر سر آنچه یک ماجرای جنگ قدرت گفته شده از القاعده اخراج کرد، بغدادی خود را خلیفه خواند و داعیه حکومت بر همه مسلمانان را مطرح کرد، این در حالی بود که ملا عمر رهبر طالبان افغانستان نیز به نوبه خود، ادعای خلافت بر مسلمانان را داشت، تصمیم بغدادی برای خلیفه خواندن خود، به معنای به چالش کشیدن مستقیمِ ملاعمر رهبر طالبان افغانستان، بود.
جانشین موقت داعش
اکنون البغدادی در آستانه مرگ قرار دارد و به همین دلیل سرکردگان داعش نشستی فوری تشکیل دادند تا در اقدامی سریع، تدابیر لازم را برای حفظ این گروه و تعیین جایگزین او اتخاذ کنند. جایگزین البغدادی و سرکرده موقت داعش فردی است که ابوعلاء العفری خوانده میشود.
وی به دنبال کشته شدن معاون البغدادی در جریان حمله هوایی اواخر سال گذشته میلادی به این مقام رسید.
دولت آمریکا به کسی که اطلاعاتش منجر به دستگیری یا کشتن العفری شود ۷میلیون دلار پاداش تعیین کرده است.
پی نوشت:
*گروههای كتائب سیدالشهدا: این گروهها یکی از گردانهای وابسته به حزبالله عراق است که از سال ۲۰۰۳ با جریان اشغالگری آمریکا مبارزه میکردند و پس از سال ۲۰۱۱ نقش مؤثری در سوریه داشته و گردانهایی از آن برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) حاضر شدند و موفقیتهایی هم داشتند اما پس از رخداد مسئله داعش به عراق برگشتند و در حال حاضر در عراق و سوریه از حرمین شریفین دفاع میکنند.