گزارش کیهان از یک حرکت مرموز
ریختن آب به آسیاب قاچاقچیان با حمله به طرح ساماندهی یارانه آرد و نان
اصلاحطلبان پس از تحمیل گرانی نان، لبنیات و دلار، حالا به دنبال جهش قیمت نان از طریق آزادسازی قیمت قوت لایموت افتادهاند و به همین دلیل حمله به طرح ساماندهی آرد و نان را آغاز کردهاند؛ اقدامی که تجربه خسارتبار حذف کارت سوخت، طرح شبنم و... را تکرار میکنند.
به گزارش کیهان، در ادامه جاده صافکنی رسانههای مدعی اصلاحطلبی برای گرانسازی کالاها و خدمات و باز کردن راه قاچاق کالاهای مورد نیاز کشور، یکی از مراکز اصلی این به اصطلاح رسانهها که توسط پدرخواندههای مدعیان اصلاحطلبی مدیریت میشود به طرح ساماندهی عرضه آرد و نان حمله کردهاند.
اصلاحطلبان پس از تحمیل گرانی نان، لبنیات، دلار و کالاها و خدمات دیگر از آغاز دولت چهاردهم؛ حالا به دنبال جهش قیمت نان از طریق آزادسازی قیمت قوت لایموت و باز کردن راه قاچاق آرد افتادهاند و به همین دلیل حمله به طرح ساماندهی آرد و نان را آغاز کردهاند.
اجرای طرح هوشمندسازی یارانه آرد و نان یکی از اقدامات مهم دولت سیزدهم برای جلوگیری از انحراف آرد و نان یارانهای و رسیدن یارانه دولت به جامعه هدف بود. پیش از اجرای این طرح شکاف قیمتی آرد دولتی و آزاد زمینهساز قاچاق آرد دولتی شده بود و میرفت که این موضوع به یک معضل اقتصادی برای کشور تبدیل شود، ولی با تدبیر دولت سیزدهم این چالش به میزان زیادی مرتفع شده است.
البته سامانه آرد و نان، ایراداتی دارد اما این نوع سامانهها همچون املاک و کارت سوخت و شبنم و...، علاوهبر جلوگیری از قاچاق و صرفهجویی در مصرف مردم و هزینههای دولت، اشراف حاکمیت بر ذینفع نهائی یارانه پرداختی را افزایش میدهد و باید هر روز، بر دقت آن افزوده شود.
ماجرا چه بود؟
ماجرا از این قرار است که چند روز قبل رضا باقری اصل؛ سرپرست مرکز تحول دیجیتال و فناوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه اعلام کرد: «سامانه نان نیز یکی سامانههایی است که هیچ مسئلهای را حل نکرده و 25 هزار میلیارد تومان برای سامانه بیحاصل نان هزینه شده است.»
طرح این شبهه بلافاصله با واکنش مسئولان طرح هوشمندسازی آرد و نان و سامانه مرتبط رو به رو شد. در واقع در حالی که از اظهارات مسئول سازمان برنامه این طور برداشت میشد که 25 هزار میلیارد تومان، صرف تشکیل این سامانه شده اما اعلام شد که این مبلغ صرف حمایت از نانوایان در پی شوک کاهش درآمد آنها از محل سیستمی شدن نظارت بر عملکرد آنهاست و البته این هزینه از محل بودجه نبوده است.
با اینحال برخی رسانهها و افراد مدعی اصلاحطلبی که نزدیکی خاصی به مخالفان امنیت غذایی و خودکفایی گندم و مافیاهای واردات و صادرات دارند به طرح ساماندهی عرضه آرد و نان حمله کردند. به عنوان مثال، روزنامه سازندگی وابسته به جریانی موسوم به «کارگزاران سازندگی» است که دولت هشتساله هاشمی رفسنجانی در قبضه آنها بود و عملکرد آنها از آغاز دهه 70 موجب تشدید فشار اقتصادی کمرشکن به مردم شد روز یکشنبه در تیتر یک خود، به طرح ساماندهی عرضه آرد و نان حمله کرد.
نان بیاتشده مدعیان اصلاحات
این روزنامه در تحلیلی که عمق کهنگی افکار و نظرات صاحبان و گردانندگان اصلی خودش را که از زمانه حاضر جا ماندهاند عیان میکند، به بهانه حمله به طرح ساماندهی عرضه آرد و نان، نوشت: «دولت قبل سعی میکرد «سامانهها» را جایگزین «بازارها» کند، اما از آنجا که هیچ سازوکاری نمیتواند جایگزین بازارها شود همه سامانهها با شکست مواجه شدند.»
این تحلیل روزنامه سازندگی در حالی است که اقتصاد بازار در سال 2008 در جهان شکست خورد و نظم جدید اقتصادی ایجاد شد که اقتصادهای نوظهور، آن را سامان دادهاند و حتی اروپاییها در حال الگوگیری از آن هستند. شکل گیری هوشمند سامانهها، یکی از اجزای مهم نظم اقتصادی جدید در جهان است.
همچنین عباس عبدی؛ فعال اصلاحطلب که به گفته خودش با دنیای بیرون از خانه قطع ارتباط کرده هم چند روز پس از اظهارات باقری اصل و پاسخ مسئولان امر، از جریان سامانه آرد و نان مطلع شد و با استناد به گفتههای سرپرست جديد مركز تحول ديجيتال و فناوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه به طرح ساماندهی عرضه آرد و نان حمله کرده است! شبیه این حملههای کور را امثال حسین سلاحورزی و برخی دیگر از افراد رسانهای این طیف هم انجام دادهاند.
صرفهجویی 75 هزار میلیارد تومانی یک طرح
این در حالی است که «رسول نظافتی»؛ مدیر اجرائی طرح ملی هوشمند سازی یارانه آرد و نان در پاسخ به حمله اصلاحطلبان به طرح ساماندهی عرضه آرد و نان تصریح کرد: با اجرای طرح هوشمندسازی و جلوگیری از خروج آرد یارانهای از زنجیره تولید نان، مصرف آرد یارانهای در سال ۱۴۰۲ به سطح مصرف سال ۹۸ کاهش یافت (علیرغم افزایش جمعیت، افزایش اتباع، افزایش ۳ هزار واحد نانوایی).
او افزود: با این روند، تا پایان شهریور امسال و طی ۳۰ ماه اجرای طرح، ۷۵ هزار میلیارد تومان بار مالی کمتری به دولت تحمیل شد. بار مالی مورد اشاره مدیران سازمان برنامه نیز فارغ از عدم صحت عدد، تدبیر شهید رئیسی و خارج از طرح بود تا افزایش هزینه تولید نان برای نانوایان جبران شده و نرخ نان برای مردم افزایش نیابد؛ که در صورت تعدیل قیمت نان متناسب با تورم، در هر برهه زمانی قابل حذف است. نتیجه اینکه، در ۳۰ ماه اجرای طرح، سهم هزینه نان در سبد هزینه خانوار به نصف کاهش یافت.
اصلاح پس از جنجال!
پس از این پاسخها بود که رضا باقری اصل؛ سرپرست جديد مركز تحول ديجيتال و فناوری اطلاعات سازمان برنامه و بودجه، موضع قبلی خود را اصلاح کرد و در صفحه شخصی خود نوشت: «پیرو انتشار بخشی از جلسه مرکز پژوهشهای مجلس درخصوص احکام هوشمندسازی و سامانه، نقد من به اینکه باید رویکرد یکپارچه داشته باشیم و حل اساسی مسائل جاری کشور سامانه درمانی نشود دو مثال از مثالهای ذکرشده موجب ابهام، سوءتفاهم و بعضا سوءاستفاده شده است که احتیاج به توضیح دارد».
او در ادامه نوشته است: «درخصوص سامانه نان ۲۵ هزار میلیارد تومان در واقع جبران افزایش هزینه تولید نانوا بوده است و دولت تامین منابع را پذیرفته است تا افزایش هزینه نان به مردم منتقل نشود. سامانه بدون استفاده از بودجه دولت توسعه داده شده است اما در پیشخوان نانواییها کم فروشی و گرانفروشی این هدف را نقض میکند».
سید احسان خاندوزی؛ وزیر سابق اقتصاد که ساماندهی طرح آرد و نان در زمان وزارت او آغاز شد نیز در پاسخ به تصحیح باقری اصل در صفحه شخصی خود نوشت: «ممنون از شجاعت در اصلاح اشتباه. میدانم دولت محترم در برابر فشار رانتخواران مقاومت میکند و اجازه نمیدهد سامانههای شفافساز حذف شود. آن جریانی که در دهه از دست رفته 1390 کارت سوخت، طرح شبنم و... را متوقف کرد و بعدها مجبور به احیا شد منفعتش در توقف سامانه املاک، آرد، صدور مجوزها و...است. از نظر آن جریان، گرانسازی بهتر از شفافیت و هوشمندسازی است».
هدف هوشمندسازی یارانه آرد و نان
به گزارش ایسنا، نان از جمله کالاهایی است که سالانه بودجه زیادی حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی را به خود تخصیص میدهد. این میزان، هزینهای است که دولت برای خرید ۱۰ میلیون تن گندم پرداخت و تبدیل به آرد و نان میکند اما دچار اسراف و هدررفت میشد. دولت برای حل این مشکل یا باید یارانه آرد و نان را حذف و قیمت آن را آزاد میکرد یا با سهمیهبندی آرد دست دلالان را از این موضوع کوتاه میکرد و هر دو به معنای وارد کردن شوک به سفره مردم بود.
این درحالی است که بودجه خرید تضمینی گندم مورد نیاز هر ساله افزایش مییافت اما حجم بسیار زیادی از آن گندمها به دامداریها و مرغداریها یا حتی بازار آزاد میرسید. این مسائل تا پایان سال ۱۴۰۰ بود و پیشبینی میشد تا سال ۱۴۰۱ تقاضای غیرواقعی سنگینی به سمت آرد و گندم یارانهای سرازیر شود و به همین دلیل نیز اگر دولت آرد و نان یارانهای را در نانواییها بهصورت شفاف قابل رصد نمیکرد ناچار میشد برای تضمین عرضه پایدار نان به مردم ۱۲ درصد بیشتر آرد یارانهای تامین و توزیع کند؛ بنابراین دولت وقت به پیشنهاد وزارت اقتصاد تصمیم گرفت تا بدون سهمیهبندی و آزادسازی قیمت نان، از طریق هوشمندسازی از هدررفت آرد یارانهای جلوگیری کند.
ضمن اینکه در فاز اول، بدون تغییر در سهمیه نانواییها و تنها با آغاز رصد نانوایان میزان مصرف آرد در ماه ۱۲۰ هزار تن کمتر شد و یعنی از ۷۴۰ هزار تن پیشبینی شده رسید به ۶۲۰ هزار تن و به عبارتی روزی چهار هزار تن صرفهجویی که به لحاظ ارزشی حدود ۱۸۰۰ میلیارد تومان در ماه است، رسید.
هدف فاز دوم طرح
هدف اصلی طرح، در فازم دوم محقق میشد که درواقع همان شناور شدن سهمیه نانواییها بود یعنی هر نانوایی به میزان نان تولیدی در ماه گذشته (عملکرد واقعی) به علاوه چند درصد بیشتر آرد دریافت کند از بهمن ۱۴۰۱ نانواییها بسته به عملکردشان در کارتخوانها، سهمیه آرد دریافت کردند تا سهمیه آنهایی که قصدشان خارج کردن آرد از چرخه تولید نان بود کم شود و به سهمیه نانواییهایی که متعهدانه مشغول پخت نان بودند اضافه شود. کمک هزینه پراختی دولت نیز از ۱۵ درصد به ۴۰ درصد رسید.
با گذشت ۳۰ ماه از آغاز این طرح به بلوغ خود رسیده و مصرف آرد یارانهای کشور که پیشبینی شده بود در سال ۱۴۰۱ رکورد زند و ۱۲ درصد رشد کند نه تنها بیشتر نشد بلکه چهار درصد نیز از سال قبل خود کمتر شد. با اجرائی شدن طرح هوشمندسازی طی سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ به میزان سه میلیون و 100 هزار تن آرد یارانهای معادل ۵۴ هزار میلیارد تومان صرفهجویی شده است.
این میزان آرد معادل نیاز ۴۰ میلیون نفر در مدت یک سال است و کاهش هزینهای که در ۳۰ ماه گذشته به واسطه طرح هوشمندسازی در حوزه عرضه نان صورت گرفت معادل ۷۵ هزار میلیارد تومان بوده و تمامی این صرفهجوییها بدون هیچگونه شوک قیمتی اتفاق افتاده است.
تجربه خسارتبار حذف سامانهها
گفتنی است، راهی که دولت چهاردهم با تحریک رسانههای اصلاحطلب در حال پیمودن آن است، قبلا در زمان دولت روحانی و در موردی مشابه، هزینههای سنگینی به کشور تحمیل کرده است. برنامه این روزهای اصلاحطلبان، یادآور اقدامات بیژن زنگنه؛ وزیر نفت دولت روحانی است که سامانه کارت سوخت را که برای جلوگیری از قاچاق و مدیریت مصرف سوخت ایجاد شده بود کنار گذاشت. بررسیها نشان میدهد با استفاده از کارت سوخت، مصرف روزانه بنزین از حدود 74 میلیون لیتر در تیرماه 1386 به حدود 60 میلیون لیتر در سال 1389 کاهش یافت اما تصمیم دولت آقای روحانی مبنی بر حذف کارت سوخت از خردادماه 1394، مصرف روزانه بنزین را از حدود 71 میلیون لیتر در سال 1394 به حدود 92 میلیون لیتر در سال 1397 رساند.
حذف کارت سوخت، حداقل 100 هزار میلیارد تومان به کشور خسارت زد و پس از چند سال دوباره برقرار شد. البته در آن مدت، کشوری که در تولید بنزین خودکفا شده بود دوباره واردکننده آن شد و ماجرای واردات بنزین یورو2 به نام یورو4، خبرساز شده بود.
میثم ظهوریان؛ نماینده مجلس در واکنش به حمله روزنامه سازندگی به طرح ساماندهی یارانه آرد و نان، با یادآوری تجربه خسارت بار حذف سامانه سوخت در صفحه شخصی خود نوشت: «طرح کارت سوخت دولت احمدینژاد بلافاصله با شروع دولت روحانی کنار گذاشته شد و بعد از چند سال دوباره با چندصد میلیارد هزینه عیناً همان طرح را مجبور شدند، اجرا کنند.»
حذف سامانههای ضد قاچاق، شامل طرح شبنم نیز شد. این طرح موجب جلوگیری از ورود کالای قاچاق به بازار و حمایت از تولید و تجارت قانونی اجرا شد اما در دولت روحانی و به دستور محمدرضا نعمت زاده؛ وزیر فرتوت صنعت، معدن و تجارت کنار گذاشته شد. نتیجه این اقدام، ورود سالانه 25 میلیارد دلار کالای قاچاق به کشور و همزمان، گرانی کالاها بود.