«اسد باید برود» یعنی راهبرد غرب در سوریه تغییر نکرده است(گزارش خبری)
در ماجرای سوریه و اجلاس اخیر وین، میتوان به این نتیجه رسید که کل بحران تنها در یک مسئله یعنی سرنوشت «بشار اسد» خلاصه میشود و فقط برسر این مسئله است که طرفهای درگیر با هم اختلاف نظر دارند و بقیه مسائلی که مطرح میشود، همه حاشیهای هستند.
«اسد باید برود» جملهای است که برای گوشها کاملا آشناست و به نظر میرسد که سران عربی و غربی تحت هیچ شرایطی نمیخواهند از این عبارت مانوس دل بکنند و به همین خاطر و برای آنکه از یادها نرود، مدام آن را تکرار میکنند.
اما، واقعه پاریس و وقایع مشابه آن، معمای اسد را کمی پیچیده کرده است، چرا که از این پس، از دست دستگاههای عظیم رسانهای هم کاری برنمیآید و آنها هم نمیتوانند گزاره «اسد باید برود» را به عنوان اولین خواسته جامعه جهانی در قبال بحران سوریه جا بزنند.
اکنون مخالفان خارجی «بشار اسد» مجبورند که در ظاهر هم که شده، اولویت را به نبرد با داعش بدهند. اما، نکته اینجاست که این موضعگیری جدید، یک موضعگیری ایذایی و ظاهری است و غرب به دلایل مصلحتآمیز و به خاطر شرایط موجود، موضع خود را اندکی تغییر داده، ولی راهبرد غرب در قبال سوریه تغییر نکرده است. اگر ما بپذیریم که راهبرد «اسد باید برود» در همه کنشهای سیاسی، گفتوگوها، نشستها، بمبارانها و جنگهای نیابتی غرب در سوریه یک اصل خدشه ناپذیر است، آنگاه بسیاری از رویکردهای مخالفان بشار اسد در نشستهای بینالمللی، از جمله نشست «وین- 2» (شنبه گذشته) به راحتی قابل تفسیر و رمزگشایی است.
هر چند در نشست «وین- 2» برای نخستین بار گامهای مثبتی برداشته شد، ولی نکات مبهمی در بیانیه پایانی نشست وجود دارد که احتمالا زمینهساز مجادلات آتی میان مذاکرهکنندگان خواهد بود.
براساس بیانیه پایانی، در نشست مذکور برسرتعیین جدول زمانی، برقراری آتش بس، انتخابات و گفتوگوی سوری- سوری میان مذاکرهکنندگان توافق شده که البته دستاوردهای مثبتی است. شرکتکنندگان در نشست نیز در مورد نتایج نشست، «رضایت نسبی» داشتند و در میان اظهاراتی که پس از نشست صورت گرفته، از همه جالبتر و قابل تاملتر، اظهارات «جان کری» وزیر خارجه آمریکا است. این مقام آمریکایی روی حساسترین بخش توافق انگشت گذاشت و به خبرنگاران گفت: باید سوریها با سوریها مذاکرهکنند، زیرا این کار میتواند کمک کند که این فصل وحشتناک خاتمه یابد. ما روی این مسئله اتفاق نظر داریم. وزیر خارجه آمریکا برخلاف رویه سالهای اخیر دولت خود، که دست کم 250 هزار قربانی در سوریه گرفته، با صراحت بیشتر گفت: «تاکید میکنم که ما اینجا نیامدیم اراده جمعی خود را بر مردم سوریه تحمیل کنیم!»
این صراحت و با تاکید حرف زدن جان کری، شاید در دل خیلیها امید ایجاد کند، ولی بسیاری را نیز در مورد جنبههای مبهم بیانیه به تردید میاندازد. این افراد میگویند لابد وزیر خارجه آمریکا در بیانیه ظرفیتهایی را میبیند که میتواند خواسته اصلی ایالات متحده، یعنی کنارهگیری «بشار اسد» از قدرت را برآورده سازد. اما، این موارد مبهم چه هستند؟ اولین و مهمترین مورد، استفاده از مفهوم «انتقال» در بیانیه است. انتقال میتواند هم «انتخابات» را و هم «گفتوگوی سوری- سوری» را تحتالشعاع قرار دهد، چون معنایی جز انتقال قدرت از بشار اسد به یک دولت جدید ندارد، دولتی که البته دستنشانده آمریکا و دوست اسرائیل خواهد بود!
این یعنی برآورده شدن همه خواستههای محور غربی- عربی- صهیونیستی.