نویسنده فلسطینی پاسخ میدهد
چرا صهیونیستها دیکتاتورها را ترجیح میدهند؟
تحلیلگر متخصص در امور داخلی رژیم صهیونیستی در کتابی، به روابط این رژیم با مصر در دوره «عبدالفتاح السیسی» پرداخت و نوشت که روابط تلآویو با قاهره، نمونه واضحی است مبنی بر اینکه، صهیونیستها دیکتاتورها را برنظامهای مردم سالار ترجیح میدهند.
«صالح النعامی» نوشت که دولتهای متوالی رژیم صهیونیستی ترجیح میدهند که در کشورهای عربی، رژیمهای دیکتاتور بر سر کار بیایند، تا نظامهای سیاسی دموکراتیک. طبق گزارش فارس، این تحلیلگر و نویسنده فلسطینی در کتابش تحت عنوان «روابط مصر و اسرائیل بعد از انقلاب ۲۵ ژانویه»، به روابط تلآویو و قاهره بعد از وقوع این انقلاب پرداخت و موضع اسرائیلیها در برابر این تحول سیاسی را بررسی کرد.
نویسنده این کتاب ۲۰۰ صفحهای، در ابتدا به پیمان
کمپ دیوید بین مصر و رژیم صهیونیستی اشاره کرد و نوشت که این پیمان برای اسرائیل نتایج مثبتی داشته است؛ چراکه به دههها خصومت با تلآویو پایان داده است. این پیمان ضمن اینکه به تلآویو امکان داد با جهان عرب تاحدودی ارتباط برقرار کند، این فرصت را برای صهیونیستها فراهم کرد که با خیال راحت به سراغ مقابله با مقاومت فلسطین بروند. گذشته از این، کمپ دیوید برای رژیم اشغالگر قدس این فرصت را ایجاد کرد که اوضاع اقتصادی خود را در سایه کاهش هزینههای نظامی و امنیتی خود بهبود بخشد و طبیعتاً انقلاب سال ۲۰۱۱ مصر و کنارهگیری «حسنی مبارک» از قدرت، باعث شد که صهیونیستها آزرده خاطر و نگران شوند.
نویسنده این کتاب از قول «یوسی بیلین»، وزیر دادگستری وقت رژیم صهیونیستی، نوشت که دولتهای متوالی این رژیم همواره تعامل با رژیمهای دیکتاتوری در جهان عرب را بر سایر نظامها ترجیح دادهاند؛ چرا که این رژیمها به گفته این وزیر صهیونیست، «پراگماتیست» و عملگرا (از روی تمسخر) هستند و صرفاً به حمایت زبانی و پرداخت «مالیات کلامی» در حمایت از فلسطین و آرمان آن بسنده میکنند، ولی در پشت پرده، در برقراری روابط و ایجاد ائتلافها با اسرائیل، مردد نیستند و این، برخلاف نظامهای سیاسی دموکراتیک است که زیر نظر بوده و از آنها خواسته میشود بر اساس شفافیت، اقدام و تصمیم گیری کنند.
نعامی مینویسد، از آنجا که افکار عمومی و نخبگان مصر نسبت به روابط کشورشان با اسرائیل حساسیت دارند، روابط قاهره با تلآویو، در ظاهر بر اساس «صلح سرد»، ولی در باطن، مبتنی بر مشارکت راهبردی بوده است. این شیوه روابط، طرف اسرائیلی را راضی نگه داشته و همه نیازهای این رژیم را تأمین میکند. این نویسنده فلسطینی در بخشی از کتاب خود، روی کار آمدن دولت «محمد مرسی» بعد از انقلاب ۲۰۱۱، را مورد توجه قرارداد و نوشت که روی کار آمدن نماینده جماعت اخوان المسلمین، زنگ خطری برای صهیونیستها بوده است؛ چرا که این گروه خط ایدئولوژی و سیاسی ضد اسرائیلی داشته و آن را به رسمیت نمیشناسد و فلسطین را ملک وقفی همه مسلمانان میداند، که هیچ کسی نمیتواند آن را هبه کرده یا در حق آن کوتاهی کند. گذشته از این، اخوان المسلمین پیمان کمپ دیوید را قبول ندارد و طبیعی بود که روی کار آمدن دولت مرسی منجر به تحولات ریشهای در رویکردهای سیاست خارجی مصر شود. با این حال، در این مدت کوتاه، به دلیل شرایط داخلی مصر در آن برهه، مرسی وقت خود را صرف مرتب کردن امور داخی که در اولویت بود، صرف میکند.
تحلیلگر مسائل داخلی رژیم اسرائیل به روابط این رژیم در زمان عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور کنونی، اشاره میکند و مینویسد که با روی کار آمدن السیسی در مصر، او به مشروعیت بینالمللی نیاز داشت که صرفاً از طریق روابط قوی با اسرائیل، محقق میشد و به محض اینکه او قدرت را به زور در دست گرفت، به همراه معاونانش، با «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر این رژیم، تماس میگیرد و از او میخواهد نفوذش در آمریکا را برای به رسمیت شناخت حکومت السیسی به کار بگیرد.
نعامی مینویسد، نتانیاهو همه توان و نفوذ خود را برای حمایت از السیسی بسیج کرد تا دولت وقت آمریکا را به عدم قطع کمکهای تسلیحاتی قانع کرده و برای او در آمریکا و جهان تبلیغ کند، آن هم تحت این عنوان که حضور او در رأس قدرت، یکی از عوامل ثبات در منطقه است. به گفته این نویسنده فلسطینی، تلاشهای نخستوزیر رژیم صهیونیستی برای هر دو طرف، ثمر بخش بود و تلآویو توانست با این کار، با السیسی در راستای کاهش قدرت مانور حماس همکاری کند. با تخریب تونلهای مقاومت توسط مصر، توانایی تسلیحاتی مقاومت کاهش یافت و اسرائیل ثابت کرد که رژیمهای دیکتاتوری در جهان عرب، در راستای منافع این رژیم عمل میکنند.