kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۶۷۹۳
تاریخ انتشار : ۰۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۲
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

داعشی‌های وطنی دست به جنایت زدند مدعیان مخالفت با خشونت سرشان را زیر برف کردند!





سرویس سیاسی-
نا آرامی‌های دو‌شنبه شب تهران در خیابان پاسداران که شهادت تعدادی از نیروهای انتظامی و بسیجی و مجروح شدن تعداد زیادی از مردم را در پی داشت و با تخریب خانه‌ها، خودروها و مغازه‌ها، زیرگرفتن وحشیانه مردم با اتوبوس، حمله با قمه و شمشیر و چاقو به رهگذران و دهها نمونه دیگر از وحشیگری همراه بود اما اکثریت مطلق روزنامه‌های اصلاح‌طلب در شماره دیروز به این رفتار وحشیانه‌اشاره نکردند. آن تعداد بسیار محدود هم که در صفحه اول واکنش نشان دادند، سعی کردند که موضوع را صرفاً یک درگیری دوطرفه میان دراویش و نیروی انتظامی معرفی کنند. غائله خیابان پاسداران را باید آزمون باطل‌کننده ادعای کهنه اصلاح‌طلبان در نفی و محکومیت خشونت دانست.
روزنامه ابتکار در صفحه اول و در مطلبی با عنوان «آتش در گلستان هفتم» نوشت: «درگیری‌های دراویش گنابادی با نیروهای انتظامی و امنیتی به جان باختن ۳ مأمور ناجا و ۲ بسیجی و بازداشت ۳۰۰ درویش منجر شد.»
این روزنامه در ادامه نوشت : «روز دوشنبه دراویش گنابادی در اعتراض به بازداشت برخی یاران خود مقابل کلانتری ۱۰۲ پاسداران جمع شدند که این تجمع نیز با درگیری‌هایی همراه بود. بااین‌حال اوج درگیری‌ها زمانی اتفاق افتاد که یک اتوبوس منتسب به دراویش گنابادی به‌سوی مأموران نیروی انتظامی حمله کرد و در این حادثه سه مأمور نیروی انتظامی ازجمله یک سرباز وظیفه کشته و تعدادی نیز زخمی شدند. این حادثه یک‌بار دیگر و این بار با یک خودرو سمند تکرار شد و در این حادثه نیز یک بسیجی در برخورد با این خودرو جان خود را از دست داد و بسیجی دیگری نیز بر اثر زخمی شدن با چاقو جان باخت».
این روزنامه اصلاح‌طلب با سانسور رفتار وحشیانه اراذل‌واوباش در پوشش دراویش، این اتفاق را صرفاً یک درگیری دوطرفه میان دراویش و نیروی انتظامی معرفی کرده و از به کار بردن عنوان «شهید» و «شهادت» نیز امتناع کرده است.
بیشتر مردم ایران ناامیدند، روحانی نباید وعده‌های غیرقابل اجرا می‌داد!
روزنامه زنجیره‌ای شرق در یادداشتی با اذعان به اینکه دولت در عمل به وعده‌های دوران انتخابات ناکام بوده است تاکید کرد بیش از نیمی از مردم ایران نسبت به آینده ناامید هستند.
در این یادداشت آمده است: مدام گفته می‌شود جامعه ایران در شرایط یأس و ناامیدی به سر می‌برد. می‌پرسی چرا؟ می‌گویند در انتخابات نامزدها و نیروهای سیاسی انتظارات زیادی را در شهروندان می‌پرورند و وعده پاسخ به مطالبات زیادی را می‌دهند، ولی کاندیدای پیروز در عمل نمی‌تواند به این سطح از انتظارات و مطالبات پاسخ عملی دهد و مردم سرخورده و ناامید می‌شوند. به‌عنوان مثال حسن روحانی در انتخابات بهار ۹۶ وعده حل ابرچالش بی‌کاری را به مردم داد، ولی حل مشکل بی‌کاری به ایجاد‌اشتغال و سرمایه‌گذاری انبوه نیاز دارد.
این یادداشت می‌افزاید: پیمایش‌هایی که در دست داریم نشان می‌دهد که ٧٠ درصد مردم ایران از وضع موجود احساس و ابراز نارضایتی می‌کنند و در مجموع بیشتر از نیمی از مردم به آینده امید ندارند. البته این وضع ناامیدی فقط مخصوص جامعه ایران نیست؛ در اکثر جوامع جهان، به‌جز چند منطقه (از جمله اروپای غربی و شمالی و آمریکای جنوبی) با پدیده ناامیدی از آینده در میان مردمانشان روبه‌رو هستیم.
گفتنی است روزنامه‌های زنجیره‌ای در دوره انتخابات هیچ‌اشاره‌ای به عدم توان دولت در انجام و عملی شدن وعده‌های بی‌شمار دولت نمی‌کردند و تنها با تبلیغات وسیع به دنبال پیروزی بودند، بزک کردن برجام در دو سال گذشته نیز در این راستا صورت گرفت و امروز که نتایج اسفبار اطمینان و امید به غرب مشخص شده است ناامیدی را نه محصول سیاست‌های خود که یک فرایند جهانی تلقی می‌کنند!
کارنامه بسیار ضعیف آخوندی صدای حامیان دولت را هم درآورد
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«باز هم «آخوندی»، باز هم «وزارت راه» و باز هم «عزای ملت ایران». این بار هواپیما سقوط کرد و 66 مسافر و خدمه به گونه‌ای تلخ و دهشتناک از دنیا رفتند. مرداد 93 که هواپیمای تهران طبس دقایقی بعد از بلند شدن به علت خاموش شدن موتور سمت راست خود در ‏منطقه مسکونی شهرک آزادی به دیواره‌های سیمانی برخورد کرد و منفجر شد و در آن واقعه ۳۹ نفر جان باختند.‍ یا حتی پنجم آذر ۹۵ که دو قطار مسافربری در حوالی «ایستگاه هفت‌خوان» در محور سمنان-دامغان با هم برخورد کردند؛ در این ‏حادثه قطار سمنان به مشهد از پشت به قطار تبریز به مشهد که در همان ریل متوقف بود، برخورد کرد و ۴۷ نفر کشته و ۱۰۳ ‏نفر نیز مصدوم شدند. وجه‌اشتراک این حوادث و تعدادی دیگر از حوادث مشابه آن نشستن آخوندی بر کرسی وزارت راه بوده است. وزیری که استراتژی سکوت را به خوبی آموخته و یا اگر سخنی می‌گوید مرهمی بر داغ بازماندگان نیست؛ مانند همین سقوط هواپیمای atr72 که 66 نفر را به کام مرگ برد. با وجود حوادث متعدد و فشاری که به دولت از این زاویه وارد می‌شود، می‌توان وزیر راه را به استعفا توجه داد. فرصت مناسبی است که وزیر با آرامش به کارنامه‌ای نگاه کند که در آن از برخورد قطار گرفته تا واژگونی اتوبوس نخبه‌ها و سقوط قطار دیده می‌شود و برای خروج از این مسیر پرهزینه خود گامی به جلو بگذارد. تصمیم وزیر می‌تواند مستقل از تصمیم مجلس برای استیضاح باشد. او خود می‌تواند کار را تمام کند.»
آخوندی تنها وزیر دولت یازدهم بود که دو بار از سوی مجلس نهم و دهم استیضاح شد. سهل‌انگاری در حوزه حمل‌ونقل و وقوع حادثه تلخ برخورد دو قطار در حوالی ایستگاه هفت‌خوان سمنان، بی‌مهری به مسکن مهر، عدم اجرای مسکن اجتماعی، واگذاری معماری آزاد راه تهران- شمال به یک شرکت ایتالیایی، واگذاری کترینگ راه آهن جمهوری اسلامی ایران به یک شرکت اتریشی، بی‌توجهی به نوسازی بافت‌های فرسوده شهری و روستایی و...تنها بخشی از کارنامه بسیار ضعیف وزیر راه و شهرسازی دولت است.
از این شهرداری نمی‌توان انتظار کار بزرگ داشت!
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «فرصتی که باید به نجفی داد» نوشت: «ساماندهی آن چیزی که آقای نجفی به عنوان شهردار تحویل گرفته بسیار کار دشواری است...واقعیت این است حتی اگر شهردار قبلی هم می‌ماند دیگر نمی‌توانست این شهر را به راحتی اداره کند چون تمام شهر فروخته شده و منابع درآمدی‌مان را از دست دادیم... واقعیت این است دیگر نمی‌شود از این شهرداری و شهر انتظار کار بزرگ داشت ولی انتظار ساماندهی را می‌توان داشت».
برخی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب همچنان مشغول ویرانه‌نمایی و توجیه رخوت و بی‌عملی شهردار تهران هستند.این در حالی است که عملکرد نامناسب شهرداری تهران در طی ماه‌های اخیر و حوادثی ازجمله زلزله و همچنین بارش برف در شهر تهران و غافلگیر شدن شهرداری تهران ازجمله مسائلی است که موجب انتقاد اعضای شورای شهر تهران و شهروندان شده است.
گفتنی است یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب در روزهای گذشته در اقدامی تأمل برانگیز ویژه نامه‌ای ۱۶۰ صفحه‌ای در حمایت از شهردار تهران منتشر کرد. این اقدام با واکنش منفی افکار عمومی مواجه شد. سؤال این بود که جماعتی که روزگاری حتی کمک شهرداری به مساجد شهر را غیر قانونی می‌دانستند، پاسخ دهند که پول این ویژه نامه –همزمان با گرانی سرسام آور کاغذ- از کجا آمده است؟!
تفرعن آقای وزیرِ بیگانه با استعفا
روزنامه قانون نیز در مطلبی با عنوان «تفرعن آقای وزیر!» نوشت: «طی یک‌سال و اندی گذشته حوادث مرگباری در حوزه کاری عباس آخوندی باجناق علی اکبر ناطق نوری و وزیر راه و شهرسازی دولت حسن روحانی رخ داده است. در تمام حوزه‌های زمینی، ریلی، هوایی و دریایی شاهد حادثه بوده‌ایم. مرگ و میرهای جاده‌ای که گویا به یک روال عادی در کشورمان تبدیل شده و کسی چندان به‌آن‌ها توجه نمی‌کند. بر اساس آمار رسمی روزانه بیش از ۵۰ نفر و سالانه رقمی بالغ بر ۱۶ هزار نفر در جاده‌ها کشته می‌شوند و سالیان سال است که نهادهای مسئول، دیگران را مقصر می‌خوانند... بااین‌حال وزیرراه وشهرسازی هیچ‌گاه طوری رفتار نکرده که تأثر و اندوه خود از این حوادث را نشان دهد. اودرحالی که خانواده مسافران قطارتهران-مشهد عزادار بوده وانتظار می‌رفت بارفتار خود تسلی بخش آمال بازماندگان باشددریک برنامه تلویزیونی چنین گفت: «همه خانواده‌ها چه آن‌هایی که کشته شده‌اند و چه آن‌هایی که مجروح هستند، زیرپوشش بیمه قرار دارند و از این جهت نگرانی خاصی وجود ندارد». این برخورد همان موقع اعتراض مردم تبریز و برخی نمایندگان آذربایجانی را در پی داشت. این اعتراضات به استیضاحی منجرشد که ماننداستیضاح قبلی ناکام ماندو نمایندگان تنها نمایشی از استیضاح را به اجرا گذاشتند. در واقع حامیان وی در ساختار قدرت، چنان از او حمایت می‌کنند که وی دلیلی برای پاسخگو بودن به افکار عمومی نمی‌بیند.»
گفتنی است در روزهای گذشته «مسعود رضایی» نماینده مردم شیراز در مجلس گفت: «آخوندی انسان مغروری است و اهمیتی به کسی نمی‌دهد و با وجود اتفاقات ریز و درشت در سانحه هوایی، آتش گرفتن قطار و اتوبوس‌هایی که بارها دچار تصادف می‌شوند، هیچ‌گاه وی را شریک آلام مردم ندیده‌ایم.»
رضایی افزود: «از اعضای کمیسیون عمران گله‌مندیم که چرا در برابر این‌همه بی‌مبالاتی در وزارت خانه راه و شهرسازی موضعی قاطع ندارند که حتی خدای‌نکرده گاهی بوی سازش نیز از این کمیسیون به مشام می‌رسد، آن‌هم با وزیری که با تبختر و غرور با انسان برخورد می‌کند.»