kayhan.ir

کد خبر: ۹۶۹۷۰
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۴

اخبار ویژه



خالی‌ نبند آقای ترامپ!آمریکا بدبخت‌تر از این حرف‌هاست
دولت جدید آمریکا مانند دولت قبلی، تهدید علیه ایران را تکرار کرد. ترامپ گفت: همه گزینه‌ها در برابر ایران روی میز است.
دونالد ترامپ پس از دیدار مدیران شرکت موتورسازی هارلی داویدسون در کاخ سفید در پاسخ به خبرنگاری که پرسید آیا در برابر ایران گزینه نظامی هم مطرح است، گفت: «هیچ‌چیز از روی میز کنار نرفته است.»
ترامپ همچنین در توئیتر نوشته است: «به ایران به خاطر آزمایش موشک بالستیک به طور رسمی اخطار داده شده است. باید از آمریکا به خاطر توافق بدی که امضاء کرده است سپاسگزار باشد».
او همچنین در توئیت دیگری نوشته است: ایران با آتش‌بازی می‌کند، آنها قدر مهربانی اوباما را ندانستند. من آن طور نیستم.
لاف و تهدیدهای ترامپ در حالی است که وی در اولین مصاحبه پس از ریاست‌جمهوری‌اش، به ای‌بی‌سی‌نیوز گفت: «ایالات متحده در حال فرو پاشیدن است. ما هزینه ساخت یک مدرسه در بروکلین یا لس‌آنجلس را نداریم. شیکاگو مانند افغانستان شده هر چند روز یک‌بار شماری از مردم هدف گلوله قرار می‌گیرند... من می‌خواهم مطمئن شوم در دوره من هیچ‌کسی در خیابان‌های آمریکا (به خاطر بیمه و فقر) نخواهد مرد»!
او همچنین در مصاحبه با سی‌بی‌اس گفته است: «با پول جنگ در خاورمیانه در 15 سال گذشته، می‌توانستیم دوبار آمریکا را بازسازی کنیم. سیاستمداران ما برای مدتی‌طولانی، مردم را مأیوس کرده‌اند. آنها، مردم را در زمینه اشتغال مأیوس کرده‌اند. آنها حتی در حوزه جنگ نیز مردم را مأیوس کرده‌اند. ما از 15 سال پیش در این جنگ (در منطقه خاورمیانه) درگیر هستیم. ما 6 تریلیون دلار در منطقه غرب آسیا هزینه کرده‌ایم. ما با این پول می‌توانستیم کشورمان را دو مرتبه از نو بازسازی کنیم. به وضع جاده‌ها، پل‌ها، تونل‌ها و فرودگاه‌هایمان نگاه کنید که شبیه مکان‌های از رده خارج است.»

سومین بانک در نوبت غافلگیری سهامداران بورس
سرنوشت مشابه تأثیر منفی بانک‌های ملت و تجارت بر بازار بورس، در انتظار بانک صادرات است.
پیش از این بازگشایی نماد بانک ملت و معلوم شدن زیان‌ده - و نه سودده- بودن چند هزار میلیارد تومانی این بانک، موجب سقوط سهام بورس و زیان 3600 میلیارد تومانی سهامداران شد.
روزنامه دولتی شهروند در گزارشی نوشت: زلزله بازگشایی دومین نماد بانکی باز هم بازار سرمایه را تکان داد و شاخص‌های بورسی 560 واحد دیگر فرو ریخت. روز چهارشنبه نماد بانک تجارت به عنوان دومین نماد بانکی پس از 6 ماه بازگشایی شد و با افشای زیان‌دهی این بانک تالار حافظ قرمزپوش شد. هر چند که این بازگشایی به اندازه بانک ملت برای بازار سرمایه گران تمام نشد اما بورسی‌ها می‌گویند سهام گران‌قیمت‌تر بانک ملت و هیجان بازگشایی نماد نخستین بانک زیان‌ده دو عاملی است که موجب شد بورس پس از بازگشایی نماد بانک ملت ریزش یک هزار واحدی را تجربه کند و به بازگشایی نخستین نماد بانکی واکنش تندتری نشان دهد.
پس از بازگشایی نماد بانک تجارت، شاخص کل بورس با ریزش 560 واحدی در کانال 77 هزار و 800 واحدی باقی ماند و سهامداران این بانک در یک چشم بر هم زدن شاهد از دست رفتن یک هزار و 526 میلیارد تومان از ارزش بازاری این سهم بودند اما هفته گذشته که قرعه به نام بانک ملت افتاد تا به عنوان نخستین بانک، نمادش روی تابلوهای بورس قرار بگیرد، افت 38 درصدی سهام آن موجب افت یک هزار واحدی شاخص کل بورس شد.
در این باره، علیرضا باغانی، کارشناس بازار بورس هم در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید: ارزش بانک تجارت پس از افت 40 درصدی سهام آن،‌ به حدود 3 هزار میلیارد تومان رسید و این در حالی است که ارزش بانک ملت پس از افت 38 درصدی سهام آن، به 5 هزار میلیارد تومان کاهش یافت. او تأکید می‌کند که هر چه ارزش سهام بیشتر باشد، تأثیر آن بر افت و خیز شاخص بورس بیشتر می‌شود.
شهروند در ادامه خاطرنشان کرد: در روزها و هفته‌های آتی، نماد سایر بانک‌ها مانند صادرات، پارسیان و اقتصاد نوین در بورس بازگشایی خواهد شد؛ هر چند که کارشناسان سرنوشتی مشابه ملت را برای این بانک‌ها متصور نیستند و در نهایت سرنوشتی شبیه آنچه برای تجارت اتفاق افتاد را برای این بانک‌ها پیش‌رو می‌بینند.
باغانی صادرات را تنها نماد بانکی مهم در میان بانک‌های باقیمانده می‌داند و می‌گوید: ارزش سهام بانک صادرات پیش از بسته شدن،‌ 5 هزار و 800 میلیارد تومان بود و این احتمال وجود دارد که مانند بانک تجارت، ارزش سهام آن 40 درصد افت کند و به 3 هزار و 500 میلیارد تومان برسد.
او با اشاره به این که بانک صادرات بیشتر از بانک تجارت می‌تواند بازار بورس را اذیت کند، اظهار می‌دارد: پیش از بسته شدن نماد، قیمت سهام بانک صادرات پایین‌تر از سایر بانک‌ها بود و مردم بیشتر سهام آن را خریداری کرده‌اند و سهامداران بیشتری دارد، بنابراین از این جهت می‌تواند برای بازار اذیت کننده باشد.
در همین حال، میرمعینی کارشناس اقتصادی هم بازگشایی نماد بانک صادرات را دارای اثر بااهمیتی بر شاخص کل بورس ارزیابی و پیش‌بینی می‌کند که بازگشایی نماد بانک صادرات بین 500 تا 600 واحد بر شاخص کل تأثیر بگذارد و آسیب زیادی را به سهامداران وارد کند.

ترامپ را دیدید و هوایی شدید؟ کدام 150 میلیارد دلار؟
رسانه‌های مدعی اصلاح‌طلبی و اعتدال (خبر آن‌لاین، کانال مجمع اصلاح‌طلبان، انتخاب، عصر ایران و...) با ذوق‌زدگی تمام، موضع دونالد ترامپ را برجسته کرده‌اند تا برجام را پرعایدی قلمداد کنند ترامپ نوشت: «ایران به لبه پرتگاه رسیده و در آستانه فروپاشی بود. تا اینکه آمریکا به میدان آمد و با توافق هسته‌ای زندگی دوباره‌ای به آنها بخشید؛ 150 میلیارد دلار.»
یک سؤال ساده از این رسانه‌‌ها وجود دارد و آن اینکه؛ آن 150 میلیارد دلاری که شما هم مدعی بودید در صورت توافق آزاد می‌شود و به ایران می‌آید یا موجب رونق اقتصاد می‌شود، الان دقیقاً کجاست؟! مگر خود شما و دولتمردان پس از پذیرفته شدن برجام، نگفتید که 180 یا 150 میلیارد دلار نبوده و 25 میلیارد است که آن هم ما به‌ازایش خلق پول کرده و کسری بودجه دولت را برطرف کردیم؟ پس ماجرای هوایی شدن دوباره شما و همنوایی با مردی که او را دیوانه می‌خواندید، برای چیست؟!

شرق: شغلی ایجاد نشده 510 هزار شغل هم از بین رفته است
روزنامه شرق در گزارشی تأکید کرد برخلاف آمارهای دولتی نه تنها در سال گذشته اشتغال افزایش نیافته بلکه به میزان 510 هزار نفر هم کاهش یافته است.
این روزنامه حامی دولت در گزارشی نوشت: رشد اشتغال بدون مثبت شدن سایر شاخص‌های اقتصادی ممکن نیست. مسئله اشتغال حیاتی‌ترین مسئله کشور محسوب می‌شود و ابعاد، وجوه و اهمیت غیراقتصادی آن حتی از اهمیت اقتصادی هم بیشتر است، در نتیجه برخوردهای سهل‌انگارانه و سطحی‌نگر با موضوع می‌تواند منشأ فاجعه‌های بزرگ برای کشور باشد، چنانچه تاکنون حل این معضل را در پی نداشته است...
متأسفانه طبق رویه مالوف دولتمردان در مبهم‌گویی، ضمن تمجید و تعریف از اشتغال بی‌سابقه ایجاد شده، مشخص نیست ایجاد اشتغال سالانه 704 هزار نفر در چه دوره زمانی رخ داده است. یعنی اینکه ملاک سال 1394 نسبت به سال 1392 است یا اینکه تابستان سال 1395 نسبت به تابستان سال 1392 (ابتدای فعالیت دولت یازدهم) مبنا قرار گرفته است.
در مجموع سه سال تابستان 1392 تا تابستان 1395، 840 هزار نفر شغل ایجاد شد که متوسط سالانه آن 280 هزار شغل است. شایان توجه است نظر به نوسانات شدید آمار فصلی نیروی کار (و به ویژه در فصل تابستان)، استفاده از داده‌های فصلی برای بررسی روندهای اشتغال چندان قابل دفاع نیست. در گزارش‌های فصلی نیروی کار، در فصل‌های مختلف به واسطه شرایط متغیر و ناپایدار اقتصاد ایران نوسانات شدید اتفاق می‌افتد که میزان تغییرات سالانه آن به بیش از مثبت/منفی  یک میلیون نفر شاغل در بعضی از دوره‌های سالانه نیز می‌رسد. اتکا به داده‌های فصلی برای تبیین روند اشتغال سالانه، در واقع بازی فرصت‌طلبانه با آمار و اغواگری به جای واقع‌نمایی است که همین دیدگاه به ایجاد انحراف ذهنی مسئولان نیز منجر شده است.
شرق خاطر‌نشان کرد: جمع‌بندی داده‌ها حاکی از این است در بهترین حالت ممکن، نه فقط در سال 1394 اشتغال کشور افزایش نیافته که حداقل به میزان 510 هزار نفر کاهش یافته است. حتی اگر اشتغالی هم ایجاد شده باشد با توجه به سهم 84 درصدی بخش خدمات نامولد، بی‌کیفیت و ناپایدار است. این اشتغال حتی در صورت ایجاد هم منجر به خلق تولید ناخالص داخلی با کیفیت و مفید نمی‌شود چنانچه از سال 1393 به بعد، مجموع اشتغال در بخش‌های صنعت و کشاورزی ثابت باقی مانده است.
این روزنامه در پایان نوشت: ضمن آنکه مردم و نظام قدردان زحمات و تلاش‌های دولت یازدهم در جهت برطرف‌سازی تحریم‌ها و رفع تنش‌های اقتصادی و سیاسی هستند، تاکید می‌شود به صرف برقراری رابطه کج‌دار و مریز با جهان خارج و استخراج و فروش نفت و گاز و مواد خام و اولیه اقتصاد کشور بهبود اساسی نخواهد یافت. اینکه به جای افزایش حضور مردم در صحنه فعالیت‌های مولد و «مردمی کردن اقتصاد»، کماکان بر سنت مالوف تاریخی، مقدرات، آینده و امنیت کشور به صادرات منابع و بدتر از آن صادرات مواد خام و اولیه (با اعطای گسترده رانت‌ها و تراز نهایی منفی یا ناچیز اقتصادی) متکی باشد، منجر به رشد اقتصادی با کیفیت و  ایجاد اشتغال مفید و پایدار نخواهد شد.

چرا به بدویت ترامپ اعتراض نمی‌کنید؟!
کارگردانی که از سفر به آمریکا ممنوع شده چرا نامه اعتراضی به ترامپ نمی‌نویسد؟
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب در این باره نوشت: جناب آقای فرهادی! که به رئیس‌جمهور بابت گورخوابان نامه نوشتید؛ تصور نمی‌کنید به همان مقیاس شایسته باشد تا اکنون نامه‌ای نیز به رئیس‌جمهور آمریکا بابت گورکنی انسانیت و اخلاق توسط این «بدویت بازیافت شده» نوشته و رسالت انسانی و ایرانی بودن‌تان را در پاسداشت از حرمت خودتان و هم‌وطنان‌تان را عهده‌داری فرمائید؟
ماندن با عزت میان هم‌وطنان‌تان در داخل کشور تا عذرخواهی رسمی و جبران خطای این «ماموت سیاسی» نورسیده به کاخ سفید از ایرانیان را بر شهوت آمدن به آمریکا به هر بهائی و لذت حضور شوقمندانه در مراسم اسکار، مرجح بدانید. بگذارید این بار بجای نامزدی یا دریافت اسکار به شایستگی برنده جام اخلاق و شرف و انسانیت از جانب هم‌وطنان‌تان شوید.

جشن و تبلیغات هنگفت از جیب سهامداران بانک‌های زیان‌ده
برخی بانک‌های بورسی که با زیان‌های هنگفتی هم روبه‌رو شده‌اند در هر مناسبتی اقدام به برگزاری مراسم با هزینه‌های نجومی می‌کنند که این امر مورد نقد سهامداران قرار گرفته است و بر این باورند که بانک‌ها باید از ریخت و پاش‌های اضافی با این اوضاع وخیم مالی به جد صرف‌نظر کنند.
به نوشته روزنامه جوان، گویا روابط عمومی برخی بانک‌ها در دل بنگاه هم برای خود بنگاهی جداگانه به راه انداخته‌اند. زیرا گردش مالی در این بخش‌ها گاه آنقدر قابل ملاحظه است که انسان فکر می‌کند بانک یکی از زیرمجموعه‌های روابط عمومی است روابط عمومی در شرکت‌ها و بنگاه‌های بورسی به طور کلی از مسیر ماهوی و صحیح خود خارج شده و به رغم برخورداری از بودجه‌های کلان و ریخت و پاش اما خروجی از این بخش‌ها به نفع تمامی ذی‌نفعان بنگاه دیده نمی‌شود و گاه روابط عمومی به مبلغ مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره تبدیل شده و در کنار این امور برای کار تبلیغات به سود خود اقتصادی را نیز به راه انداخته است.
یکی از بانک‌های بورسی که اخیرا نیز با زیان هنگفتی روبه‌رو شده، در برگزاری مراسم‌ها و هزینه‌های تبلیغی و ریخت و پاش در این امور آنقدر اسراف می‌کند که این امر از سوی سهامداران زیان‌دیده این بانک با نقد مواجه شده است.
بر اساس شواهد عینی و تاریخی بانک‌ها در برگزاری مراسم‌ها و جشن‌ها ید طولایی دارند اما باید توجه داشته باشند که با این اوضاع اسفبار شبکه بانکی و زیان‌هایی که بانک‌ها با سوء مدیریت برای سهامداران ساخته‌اند، برگزاری چنین مراسم‌هایی آن هم با هزینه‌هایی بسیار بالا به هیچ عنوان جایز نیست و باید این بساط جمع شود. تیم رسانه‌ای داخل و بیرون بانک گویا در دل بانک برای خود بنگاهی بنا کرده‌اند و در هر مناسبتی اقدام به برگزاری مراسم‌هایی می‌کنند که اولا بخشی از این مراسم‌ها غیرضروری است و دوما برخی از این مراسم‌ها و تبلیغات بسیار گران به پای بانک نوشته می‌شود، مضاف بر این، ساختار ستادی بانک باید متوجه باشد که اقداماتش باید متناظر بر حفظ حقوق صاحبان سهام باشد. گفتنی است هزینه‌های تبلیغی بی‌بازده در دل بنگاه‌های بورسی چون بانک‌ها چنان سودی برای عده‌ای به همراه داشته است که گویا این افراد به مدیران فشار می‌آورند تا به رغم زیان‌ده بودن بانک، باز هم به بودجه‌های آنها بیفزایند.