دلایل جهنمی شدن(پرسش و پاسخ)
پرسش:
دلایل و اسبابی که موجب میشود انسان در عذاب جهنم گرفتار آید از منظر قرآن کریم چیست؟
پاسخ:
قرآن کریم پرسش و پاسخی را در میان اصحاب الیمین و اصحاب الشمال در قیامت نقل میکند که وقتی اینها (اصحاب الیمین) آنها (اصحاب الشمال) را در آن حال (جهنم و گرفتاریهای آن) میبینند، میگویند: «ما سللکم فی سقر» چه چیز شما را در این جایگاه سخت قرار داده است؟ (مدثر - 42)
آنان میدانند که بیجهت کسی به اینجا نمیآید و کسی را نمیآورند. یک چیزی هست، عملی هست که انسان را به اینجا آورده است. آنها جوابی میدهند که قرآن مخصوصا آن جواب را نقل میکند، برای اینکه برای دیگران مایه تنبیه و بیداری باشد. چند مطلب (علت) را آنها میگویند: آنها (اصحاب الیمین) در باغهای بهشتاند و سؤال میکنند از مجرمان (اصحاب الشمال): چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! میگویند: ما از نمازگزاران نبودیم و اطعام به مستمند نمیکردیم و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم. و همواره روز جزا را انکار میکردیم (مدثر - 40 تا 46) چهار چیز ما را به اینجا آورد: اولین حرفی که میزنند این است که «لم نک من المصلین» ما از نمازگزاران نبودیم. از نمازگزاران نبودیم غیر از این است که ما نماز نمیخواندیم. یک مطلب بیشتری است. ممکن است انسان نماز بخواند، ولی در زمره نمازگزاران شمرده نشود، چون در آخرش جملهای دارد که میفرماید: «و کنا نکذب بیوم الدین» که مضمون این جملهها با مضمون آنچه در سوره مبارک ماعون آمده است یکی میشود: آیا کسی که روز جزا را پیوسته انکار میکند دیدی؟! او همان کسی است که یتیم را با خشونت میراند، و (دیگران را) به اطعام مسکین تشویق نمیکند، پس وای بر نمازگزارانی که در نماز خود سهلانگاری میکنند! همان کسانی که ریا میکنند، و دیگران را از وسایل ضروری زندگی منع مینمایند. (ماعون - 1 تا 7)
در آنجا هم مقصود از کسانی که قیامت را تکذیب میکنند، این نیست که منکر قیامتاند، بلکه کسانی که عملا کارشان کار منکر قیامت است، ولو به لفظ میگویند: قیامت را قبول داریم، به زبان میآورند، ولی عملشان عمل قبولکننده قیامت نیست.
خیلی افراد نماز میخوانند. در آنجا نمیفرماید: «فویل لمن لم یصل» میفرماید: «فویل للمصلین، الذین هم عن صلاتهم ساهون» وای به حال گروهی از نمازگزاران که از نماز خود غافلند. اینجا هم «لم نک من المصلین» منحصر نیست به کسانی که نماز نمیخواندند، بلکه میگویند ما از نمازگزاران نبودیم. تیپ نمازگزاران تیپی هستند که حق نماز را (ادا میکنند). نماز به گردن انسان حق دارد.
یکی از حقوق نماز، احترام نماز است که نقطه مقابلش میشود استخفاف نماز، یعنی سبک شمردن نماز. این که انسان نماز را سبک بشمارد (سبک) میخواند و سبک میشمارد و به شکل امری که خیلی مهم نیست، تلقی میکند. انسان را که «نمازخوان هست» از زمره نمازگزاران خارج میکند، یعنی به صورت آدمی درمیآید که همان نمازش در روز قیامت دشمن و خصمش خواهد بود، چون دائما نماز را تحقیر و استخفاف میکرده و به شأنش بیاعتنایی میکرده است.(1)
______________
1- آشنایی با قرآن، شهید مطهری(ره) ص169 تا 171