نگاهی به فیلم «گیتا»
ملودرام مادرانه، اما کشدار!
آرش فهیم
«گیتا»تازهترین تجربه سینمای ایران برای ادای دین به موضوع مقدس «مادر» با نگاهی تازه و متفاوت است. فیلمی که در نگاه اول فیلم خوش ساخت و با کارگردانی حساب شدهای به نظر میرسد که مفهوم عمیق و دغدغه انسانی و الهی «مادر بودن» را با نگاه تازهای به نمایش درآورده است.
پرداختن به مادر در سینمای ما تازگی ندارد و فیلمهای مختلفی با این درونمایه ساخته شده است. از مطرحترین آنها یعنی فیلم ماندگار «مادر» به کارگردانی علی حاتمی گرفته تا آثار دیگری مثل «گهوارهای برای مادر»، «مرگ ماهی» و ... اما فیلم «گیتا» سعی کرده تا این موضوع عام را از زاویهای خاص ترسیم کند.
درحالی که اغلب فیلمهای مادرانه سابق با محوریت مرگ مادر شکل گرفته بودند، این بار با فیلمی طرف هستیم که درباره مادری فرزند مرده است. مرگی که سرتاسر فیلم را به عزا تبدیل میکند، اما فضای سوگواره فیلم در نهایت در تقدیس زندگی دوباره است. همچنان که به رغم غلبه فضای آپارتمانی و مدرن در فیلم، هویت و شخصیت فیلم و روابط آدمها ایرانی است. مثلا در سکانسهای ابتدایی فیلم نشان داده میشود که خانواده محوری فیلم به طور دائم و هر روزه با فرزندشان که در خارج کشور مشغول تحصیل است در ارتباط هستند و نمیتوانند حتی یک روز بیخبری از او را تاب بیاورند. باردار شدن گیتا در این فیلم نشانهای از ظهور دوباره زندگی در پس مرگ یک فرزند دیگر است.
با این حال، «گیتا» همچون بسیاری از فیلمهای سینمای ما از ضرباهنگ کشدار لطمه دیده است. بسیاری از لحظات روایت فیلم از داستان خالی است. عدم پرداخت تکاندهنده به نقاط عطف و لحظات مهم، تیزی کشمکشهای فیلم را کند کرده است. گویا کاهش کشش داستانی و خالی کردن فیلم از درام، نوعی مدگرایی در سینمای امروز ما شده است! فیلم سعی دارد تا به طرف معما برود. مثلا در برههای از فیلم این تردید در مخاطب ایجاد میشود که همسر گیتا با نسترن، مادر واقعی فرزندخوانده آنها را داشته و حتی پدر واقعی متین نیز اوست. اما این معماها مخاطب را درگیر نمیکند.
این نوع داستانپردازی شاید برای تلهفیلمها و آثار تلویزیونی مناسب باشد، اما برای مردمی که باید در میان انبوه مشغلههای روزمره، وقت و پول خود را هزینه کنند و به سینما بروند، انگیزه و هیجانی ایجاد نمیشود. به ویژه اینکه فیلم در ژانر ملودرام ساخته شده است و در چنین ژانری، حتما باید به جزئیات بیشتری در داستان توجه کرد و حوادث و اتفاقات درگیرکنندهتری را به تصویر کشید. آنچه فیلم را نجات بخشیده، تم احساسبرانگیز فیلم است.