اخبار ویژه
وزارت خارجه چرا در قبال کارشکنی آمریکا ساکت است؟!
تا قبل از خبر هفته گذشته واشنگتن پست در خصوص صادر نشدن ویزا برای حمید ابوطالبی سفیر جدید ایران در سازمان ملل، تصور بر این بود که مراسم خداحافظی محمد خزاعی از نیویورک همزمان با ورود سفیر جدید انجام خواهد شد.
اما محمد خزاعی سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان ملل بدون آنکه پای سفیر جدید ایران به نیویورک باز شود از سایر همتایان خود در سازمان ملل خداحافظی کرده و به تهران بازگشت.
به گزارش عصر ایران خبر تأخیر و تعلل دولت آمریکا در صدور ویزا برای سفیر جدید کشورمان نزد سازمان ملل را اولین بار الکامن در روزنامه واشنگتن پست روز 20 اسفند منتشر کرد.
این روزنامهنگار آمریکایی در بخشی از این خبر که روز چهاردهم مارس و این بار در صفحه سیاسی روزنامه واشنگتن پست منتشر شد، سؤال درستی را مطرح میکند که ایرانیان از خود میپرسند چگونه این فضای باز و جدید گفتگو قرار است به اشتراک گذاشته شود حال آنکه تهران قادر نیست مقام عالیرتبه خود را که میتواند نقش مهمی در باز شدن انجماد دیپلماتیک داشته باشد، به دفترش در سازمان ملل اعزام کند؟
عصر ایران میافزاید: از زمان انتشار این خبر تاکنون نزدیک به یک هفته میگذرد و همانقدر که برای این روزنامهنگار آمریکایی، موضع نگرفتن صریح وزارت خارجه آمریکا در این خصوص شگفتانگیز است، سکوت وزارت خارجه ایران نیز تأمل برانگیز مینماید چرا که مینویسد: او (ابوطالبی) چندین ماه است که منتظر ویزای آمریکا است اما هیچکس در تهران دلیل این تأخیر در صدور ویزا را نمیداند. نکته حائز اهمیت و در خور توجه در این خصوص این است که نخست چرا خبر کارشکنی و تعلل آمریکاییها در صدور ویزا برای این دیپلمات کهنهکار کشورمان را ابتدا خود آمریکاییها باید منتشر کنند حال آنکه ایران باید مدعی اصلی این تعلل آمریکاییها باشد و دلیل آن را با جدیت استفسار کند چرا که براساس قوانین بینالمللی انتخاب سفیر و نماینده دائم برای حضور در سازمان ملل حق مسلم هر کشوری است و آمریکاییها صرفاً به عنوان کشور میزبان سازمان ملل متحد، موظف به همکاری و صدور روادید برای سفیر انتخاب شده از سوی دولتها هستند و هیچگونه عذری در این خصوص از سوی آنها پذیرفته نیست.
نکته دوم اینکه انفعال و سکوت یک هفتهای وزارت خارجه در این خصوص مبنی بر تأیید یا تکذیب این خبر و یا هرگونه اطلاعرسانی در خصوص روند صدور ویزا برای سفیر جدید کشورمان نزد سازمان ملل متحد به نظر غیر قابل توجیه میرسد و البته این موضوع از نظر تحلیلگران و روزنامهنگاران مخفی نمانده است.
دولت مدعی آزادی و اعتدال دومین نشریه منتقد را هم بست!
دومین نشریه منتقد سیاستهای دولت ظرف کمتر از 2 ماه توقیف شد.
هیئت نظارت بر مطبوعات که زیر نظر وزیر ارشاد فعالیت میکند، در آخرین روز کاری مطبوعات خبر توقیف هفتهنامه 9 دی را ابلاغ کرد تا احتمالا رسانهها و مطبوعات و نمایندگان مجلس به خاطر شروع تعطیلات نتوانند اعتراض نشان دهند. پیش از این، نشریه منتقد یالثارات نیز با وجود تظاهر دولت و وزارت ارشاد به حمایت از مطبوعات و نقدهای مطبوعاتی با پیگیری شخص وزیر توقیف شده بود.
جالب اینکه در متنی حکم ابلاغی به حمید رسایی مدیرمسئول نشریه 9 دی خبرهایی و گزارشهایی نظیر «تغییر 3 هزار مدیر دولتی فقط در 6 ماه»، «زاویه نگاه مسئولین سیاست خارجی، تفاوت محسوسی با رهبر انقلاب دارد»، «اخراج دانشمندان هستهای» و «دولت امنیتیها و بیتدبیریهای امنیتی» به عنوان تخلف و مستمسک توقیف این نشریه عنوان شده است.
به تعبیر دیگر به نظر میرسد دولت رفتارش چه در حوزه عزل و نصبهای بولدوزری و چه در مذاکرات هستهای که رسانهها و نمایندگان مجلس و حقوقدانان و کارشناسان فنی نامحرم محسوب میشوند، رویکرد خود را قابل دفاع ندانسته به سیاست خفقان و ساکت کردن مطبوعات پرسشگر روی آورده است.
بیتحملی و استبداد رأی دولت در قبال مطبوعات منتقد رفتارهای اجرایی در حالی است که همین دولت و وزیر ارشاد آن از روزنامههای هتاکی چون بهار و آسمان که علیه ولایت امیرمومنان علیهالسلام و حکم قرآنی قصاص هتاکی کرده بودند، جانبداری کرده و با توقیف آنها مخالفت کردند.
رئیسجمهور پیش از این در جشنواره مطبوعات گفته بود: «بیتردید اگر در جامعهای دهانها بسته و قلمها شکسته شود، اعتماد عمومی در آن جامعه از بین خواهد رفت و چشمها و گوشها به سمت امکانات ارتباطاتی بیگانگان خواهد رفت. بگذاریم میدان قلم و بیان میدان بازی باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود... هر کس خطا کند باید با خطاکار برخورد شود و در این زمینه دولت معتقد است توقف و توقیف یک نشریه آخرین راهحل است نه اولین راهحل. ممکن است مطبوعه یا جریدهای خطا کند یا اشتباه بزرگی مرتکب شود در این صورت اولین قدم این است که اگر میخواهیم برخورد کنیم با نویسنده و مدیرمسئول آن جریده برخورد کنیم، چرا کل رسانه بسته شود و افرادی که در بخشهای مختلف آن جریده در حال کار هستند به خاطر خطای یک نفر بیکار شوند؟ اشکالی ندارد اگر نویسندهای خطا کند با او یا مدیر مسئول برخورد شود، چرا قدم اول توقیف و توقف باشد؟ البته اشکال ندارد برخی مواقع شاید به توقیف هم کشیده شود اما چرا با عجله؟»
یادآور میشود یک هفته پیش از این برخی مسئولان وزارت ارشاد پیگیری برای توقیف نشریه 9 دی را تکذیب کرده بودند.
خطر فزاینده پهپادهای ایرانی برای ارتش اسرائیل
یک نشریه دفاعی رژیم صهیونیستی هشدار داد اسرائیل باید پهپادهای تجسسی و نظامی ایران را جدی بگیرد.
ایسرائیل دیفنس نوشت: برخی روزنامهنگاران اسرائیلی و روزنامهنگاران غربی قصد دارند پیشرفتهای نظامی ایران را نادیده انگارند و یا آن را دستکم بگیرند.
اما واقعیت آن است که در طول سالهای گذشته شاهد رژههای متعدد نیروهای نظامی ایران به همراه تجهیزات آنان از جمله تانکها و موشکها بودهایم. نمیتوان گفت که نمایش پیشرفتهای نظامی ایران «ساختگی» هستند. برای مثال میتوان به نمایش موشکهای سنگین ایران و پرتاب ماهواره توسط آن کشور اشاره کرد. اخیرا نیز طیف دیگری از محصولات دفاعی ایران از جمله پهپادها به معرض نمایش درآمدهاند.
این نشریه دفاعی در ادامه با اشاره به چشمگیر بودن پیشرفتهای ایران در زمینه ساخت پهپادها میافزاید: «برخی از پیشرفتهای ایران در این زمینه قابل توجه بودهاند. برای مثال میتوان به پهپاد ساخته شده «کرار» توسط ایران در سال 2006 میلادی اشاره کرد. این پهپاد مجهز به موتور توربوجت است و قابلیت بمباران مواضع تعیین شده را دارد. مورد دیگری که میتوان به آن اشاره کرد دارا بودن نظام ارتباطات ماهواره ایران توسط آن کشور است. شواهد نشان میدهند که تغییر و تحولات قابل توجه و رو به جلویی در زمینه ساخت پهپاد توسط ایران به وجود آمده است.»
«ایسرائیل دیفنس» مینویسد: شکار پهپاد بوئینگ توسط ایران و الگوبرداری از روی آن به پیشرفت صنعت ساخت پهپاد در آن کشور کمک کرده است. برای مثال میتوان به پهپاد «یاسر» اشاره کرد که از استاندارد بالایی برخوردار است. در اکتبر سال 2013 میلادی، یکی از پهپادهای یاسر ساخته شده توسط ایران در جریان دیدار هیئت نظامی روسیه از تهران به آنان نشان داده شد که نمادی از پیشرفت صنایع دفاعی ایران بود.»
این نشریه تخصصی خاطر نشان کرد: «آخرین ابتکار عمل ایران در زمینه ساخت پهپاد در نوامبر سال 2013 میلادی رونمایی شد. پهپاد فطرس آخرین دستاورد ایران در این زمینه است و آنگونه مقامات نظامی آن کشور میگویند یکی از تجهیزات «استراتژیک» نظامی ایران است. بالهای این پهپاد در حدود 15متر طول دارند. این پهپاد میتواند با 30 ساعت بدون وقفه پرواز کند و مسافتی 2 هزار کیلومتری را در 25 هزار پایی ارتفاع زمین بپیماید.»
در پایان این گزارش آمده است: به نظر میرسد در سالهای اخیر ایرانیان پیشرفتهای زیادی در زمینه ساخت پهپاد داشتهاند. ارتش اسرائیل باید خود را برای مقابله با پهپادهای ایران به عنوان یک تهدید فزاینده آماده کند.
یادآور میشود پیش از این بارها پهپادهای حزبالله در عمق فلسطین اشغالی و نزدیکی تأسیسات اتمی دیمونا به پرواز درآمده و باعث رعب مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی شدهاند.
آنچه آمریکا در عراق از آن میترسید به سرش آمد!
«ایران به لحاظ تاریخی منبع تشیع بوده و به همین دلیل نیز امروز نفوذ بالایی در میان مردم عراق دارد».
پایگاه اینترنتی عرب زبان البوابه با انتشار این تحلیل نوشت: با تشکیل دولت جدید عراق که پس از سقوط صدام شکل گرفت، ارتباط این کشور با ایران تقویت شده است. آمریکا در جریان جنگ اول خلیجفارس در سال 1991 از براندازی رژیم صدام حسین خودداری کرد از ترس اینکه مبادا نخبگان شیعه وفادار به ایران قدرت را در عراق تصاحب کنند. حتی با وجود برقراری دمکراسی در عراق، شیعیان در اکثریت بودند و احزاب وابسته به آنها قویترین و سازمان یافتهترین نیروی سیاسی در میان مخالفان صدام به شمار میرفتند. اما رویدادی که راه را برای شیعیان عراق به منظور ایفای نقش مهمتری در تاریخ کشورشان هموار کرد، در سال 2003 روی داد.
این رسانه میافزاید: آمریکا میخواست عراق نمونه الهامبخشی در منطقه شود و به ویژه نخبگان شیعه این کشور یک مدل سیاسی جدیدی را در تضاد با مدل شیعیان ایران ارائه دهند. واشنگتن همچنین امیدوار بود که شیعیان عراق در مقابل نمونه کلیشهای جنبش ضدغربی اسلام شیعه که بعد از انقلاب اسلامی در ایران پدیدار شد، قرار گیرند.
البوابه، نوشت: مقامات دولت عراق دوشادوش ایران، سوریه و حزبالله قرار گرفتند زمانی که غرب تحریمهای اقتصادیش علیه ایران را شدت داد، همگان انتظار داشتند که عراق کشوری باشد که بیشترین نفع را از قبل خروج تهران از بازار نفت برد. در عوض، رهبران عراق به جای اینکه از غیبت ایران بهرهبرداری کنند، همانطور که این کشور از خروج عراق از بازار نفت در دهه 90 میلادی انجام داد، از تهران حمایت اقتصادی به عمل آوردند.
روایت نوچههای نهضت آزادی از جاده صافکنی کارگزاران
مجله وابسته به حزب کارگزاران میگوید: لیبرالیسم سیاسی کارگزاران میتواند محافظهکاری و دموکراسی را به هم پیوند دهد.
مجله مهرنامه که توسط محمد قوچانی - سردبیر دیگر نشریه توقیف شده کارگزاران (آسمان) و عضو این حزب - منتشر میشود ضمن تهیه مطالب مفصل و مطول از یک سو نوشت «کارگزاران از تکنوکراسی به لیبرال دموکراسی رسید و تکنوکراسی، جاده صافکن دموکراسی است»، و از سوی دیگر تصریح کرد که کارگزاران میتواند پلی میان محافظهکاری و دموکراسی باشد.
این نشریه در عین حال از قول بشریه نظام جمهوری اسلامی را به نظامهای دیکتاتور و فاشیست تشبیه کرد و مدعی ظهور نوعی لیبرالیسم از دل اقتصاد دولتی شد.
آگهینامه کارگزاران آنگاه مصاحبه غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران را منتشر کرد که درباره وضعیت فعلی این حزب گفته است: کارگزاران در مجموعه این سالها کم و بیش فعال بوده و نیروهای مختلفی را در تهران و شهرستانها جذب کرده است. در شرایط فعلی، احساس میشود فضا برای فعالیت و کار هم به لحاظ ذهنی و هم به لحاظ عملی در جامعه بیش از پیش فراهم است. آخرین مصوبه شورای مرکزی و هیئت اجرایی کارگزاران هم این است که شورای مرکزی ترمیم شود. بخشی از اعضای شورای مرکزی به دلیل استعفا و یا هر دلیل دیگر حضور ندارند. از فیض وجود مرحوم دکتر نوربخش هم که محروم شدهایم. در نتیجه، مصوب شد در مرحله اول برای ترمیم شورای مرکزی اقدام کنیم.
این کار در دو ماه گذشته، تقریبا به نتیجه رسیده و اعضای شورای مرکزی کارگزاران به 31 نفر افزایش پیدا کرده است. از نیروهای مختلف در این مجموعه حضور دارند. فاز بعدی هم این است که ما در استانها نیروهای همسو با کارگزاران را منسجم کنیم و احتمالا شوراها و دبیران استانی حزب را ترمیم کنیم.
وی ادامه میدهد: خیلی از دوستان قبل که در شورای مرکزی حضور دارند علاوه بر آنها، از چند نفر از خانمهای فعال سیاسی و کارآفرین، چند تن از روزنامهنگاران و فعالان رسانهای (آقایان سعید لیلاز و محمد قوچانی)، از اهل سنت (آقای عبدالله سهرابی)، چند تن از اعضای حزب در شهرستانها و یکی از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت (آقای جمالی) دعوت کردهایم که به حزب پیوستند. (پس در سال 93 با کارگزاران جدیدی مواجه خواهیم بود...) کارگزاران جدید که نه؛ کارگزاران بازسازی و نوسازی شده.
گفتنی است حزب کارگزاران در آستانه انتخابات مجلس پنجم با استفاده از امکانات دولت سازندگی راهاندازی شد و ترکیبی از برخی چپها و راستهای سابق بود. این حزب در سال 76 برخلاف روند راستگرایانه، با جریان موسوم به چپ و خاتمی ائتلاف کرد. کارگزاران در انتخابات سال 88 دو شاخه شده و طیفی نظیر مرعشی از موسوی حمایت کردند اما کرباسچی در ستاد کروبی فعالیت داشت در ادبیات سیاسی از کارگزاران به عنوان حزب ژلهای و شترمرغی نام برده میشود.
گردانندگان مجله مهرنامه و نشریات زنجیرهای مشابه هر چند تظاهر به همسویی با طیفهایی نظیر کارگزاران میکنند اما در اصل به گروهکهایی نظیر نهضت آزادی تعلق دارند و به احزابی نظیر کارگزاران و مشارکت به عنوان ابزار گذار مینگرند.
تا قبل از خبر هفته گذشته واشنگتن پست در خصوص صادر نشدن ویزا برای حمید ابوطالبی سفیر جدید ایران در سازمان ملل، تصور بر این بود که مراسم خداحافظی محمد خزاعی از نیویورک همزمان با ورود سفیر جدید انجام خواهد شد.
اما محمد خزاعی سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان ملل بدون آنکه پای سفیر جدید ایران به نیویورک باز شود از سایر همتایان خود در سازمان ملل خداحافظی کرده و به تهران بازگشت.
به گزارش عصر ایران خبر تأخیر و تعلل دولت آمریکا در صدور ویزا برای سفیر جدید کشورمان نزد سازمان ملل را اولین بار الکامن در روزنامه واشنگتن پست روز 20 اسفند منتشر کرد.
این روزنامهنگار آمریکایی در بخشی از این خبر که روز چهاردهم مارس و این بار در صفحه سیاسی روزنامه واشنگتن پست منتشر شد، سؤال درستی را مطرح میکند که ایرانیان از خود میپرسند چگونه این فضای باز و جدید گفتگو قرار است به اشتراک گذاشته شود حال آنکه تهران قادر نیست مقام عالیرتبه خود را که میتواند نقش مهمی در باز شدن انجماد دیپلماتیک داشته باشد، به دفترش در سازمان ملل اعزام کند؟
عصر ایران میافزاید: از زمان انتشار این خبر تاکنون نزدیک به یک هفته میگذرد و همانقدر که برای این روزنامهنگار آمریکایی، موضع نگرفتن صریح وزارت خارجه آمریکا در این خصوص شگفتانگیز است، سکوت وزارت خارجه ایران نیز تأمل برانگیز مینماید چرا که مینویسد: او (ابوطالبی) چندین ماه است که منتظر ویزای آمریکا است اما هیچکس در تهران دلیل این تأخیر در صدور ویزا را نمیداند. نکته حائز اهمیت و در خور توجه در این خصوص این است که نخست چرا خبر کارشکنی و تعلل آمریکاییها در صدور ویزا برای این دیپلمات کهنهکار کشورمان را ابتدا خود آمریکاییها باید منتشر کنند حال آنکه ایران باید مدعی اصلی این تعلل آمریکاییها باشد و دلیل آن را با جدیت استفسار کند چرا که براساس قوانین بینالمللی انتخاب سفیر و نماینده دائم برای حضور در سازمان ملل حق مسلم هر کشوری است و آمریکاییها صرفاً به عنوان کشور میزبان سازمان ملل متحد، موظف به همکاری و صدور روادید برای سفیر انتخاب شده از سوی دولتها هستند و هیچگونه عذری در این خصوص از سوی آنها پذیرفته نیست.
نکته دوم اینکه انفعال و سکوت یک هفتهای وزارت خارجه در این خصوص مبنی بر تأیید یا تکذیب این خبر و یا هرگونه اطلاعرسانی در خصوص روند صدور ویزا برای سفیر جدید کشورمان نزد سازمان ملل متحد به نظر غیر قابل توجیه میرسد و البته این موضوع از نظر تحلیلگران و روزنامهنگاران مخفی نمانده است.
دولت مدعی آزادی و اعتدال دومین نشریه منتقد را هم بست!
دومین نشریه منتقد سیاستهای دولت ظرف کمتر از 2 ماه توقیف شد.
هیئت نظارت بر مطبوعات که زیر نظر وزیر ارشاد فعالیت میکند، در آخرین روز کاری مطبوعات خبر توقیف هفتهنامه 9 دی را ابلاغ کرد تا احتمالا رسانهها و مطبوعات و نمایندگان مجلس به خاطر شروع تعطیلات نتوانند اعتراض نشان دهند. پیش از این، نشریه منتقد یالثارات نیز با وجود تظاهر دولت و وزارت ارشاد به حمایت از مطبوعات و نقدهای مطبوعاتی با پیگیری شخص وزیر توقیف شده بود.
جالب اینکه در متنی حکم ابلاغی به حمید رسایی مدیرمسئول نشریه 9 دی خبرهایی و گزارشهایی نظیر «تغییر 3 هزار مدیر دولتی فقط در 6 ماه»، «زاویه نگاه مسئولین سیاست خارجی، تفاوت محسوسی با رهبر انقلاب دارد»، «اخراج دانشمندان هستهای» و «دولت امنیتیها و بیتدبیریهای امنیتی» به عنوان تخلف و مستمسک توقیف این نشریه عنوان شده است.
به تعبیر دیگر به نظر میرسد دولت رفتارش چه در حوزه عزل و نصبهای بولدوزری و چه در مذاکرات هستهای که رسانهها و نمایندگان مجلس و حقوقدانان و کارشناسان فنی نامحرم محسوب میشوند، رویکرد خود را قابل دفاع ندانسته به سیاست خفقان و ساکت کردن مطبوعات پرسشگر روی آورده است.
بیتحملی و استبداد رأی دولت در قبال مطبوعات منتقد رفتارهای اجرایی در حالی است که همین دولت و وزیر ارشاد آن از روزنامههای هتاکی چون بهار و آسمان که علیه ولایت امیرمومنان علیهالسلام و حکم قرآنی قصاص هتاکی کرده بودند، جانبداری کرده و با توقیف آنها مخالفت کردند.
رئیسجمهور پیش از این در جشنواره مطبوعات گفته بود: «بیتردید اگر در جامعهای دهانها بسته و قلمها شکسته شود، اعتماد عمومی در آن جامعه از بین خواهد رفت و چشمها و گوشها به سمت امکانات ارتباطاتی بیگانگان خواهد رفت. بگذاریم میدان قلم و بیان میدان بازی باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود... هر کس خطا کند باید با خطاکار برخورد شود و در این زمینه دولت معتقد است توقف و توقیف یک نشریه آخرین راهحل است نه اولین راهحل. ممکن است مطبوعه یا جریدهای خطا کند یا اشتباه بزرگی مرتکب شود در این صورت اولین قدم این است که اگر میخواهیم برخورد کنیم با نویسنده و مدیرمسئول آن جریده برخورد کنیم، چرا کل رسانه بسته شود و افرادی که در بخشهای مختلف آن جریده در حال کار هستند به خاطر خطای یک نفر بیکار شوند؟ اشکالی ندارد اگر نویسندهای خطا کند با او یا مدیر مسئول برخورد شود، چرا قدم اول توقیف و توقف باشد؟ البته اشکال ندارد برخی مواقع شاید به توقیف هم کشیده شود اما چرا با عجله؟»
یادآور میشود یک هفته پیش از این برخی مسئولان وزارت ارشاد پیگیری برای توقیف نشریه 9 دی را تکذیب کرده بودند.
خطر فزاینده پهپادهای ایرانی برای ارتش اسرائیل
یک نشریه دفاعی رژیم صهیونیستی هشدار داد اسرائیل باید پهپادهای تجسسی و نظامی ایران را جدی بگیرد.
ایسرائیل دیفنس نوشت: برخی روزنامهنگاران اسرائیلی و روزنامهنگاران غربی قصد دارند پیشرفتهای نظامی ایران را نادیده انگارند و یا آن را دستکم بگیرند.
اما واقعیت آن است که در طول سالهای گذشته شاهد رژههای متعدد نیروهای نظامی ایران به همراه تجهیزات آنان از جمله تانکها و موشکها بودهایم. نمیتوان گفت که نمایش پیشرفتهای نظامی ایران «ساختگی» هستند. برای مثال میتوان به نمایش موشکهای سنگین ایران و پرتاب ماهواره توسط آن کشور اشاره کرد. اخیرا نیز طیف دیگری از محصولات دفاعی ایران از جمله پهپادها به معرض نمایش درآمدهاند.
این نشریه دفاعی در ادامه با اشاره به چشمگیر بودن پیشرفتهای ایران در زمینه ساخت پهپادها میافزاید: «برخی از پیشرفتهای ایران در این زمینه قابل توجه بودهاند. برای مثال میتوان به پهپاد ساخته شده «کرار» توسط ایران در سال 2006 میلادی اشاره کرد. این پهپاد مجهز به موتور توربوجت است و قابلیت بمباران مواضع تعیین شده را دارد. مورد دیگری که میتوان به آن اشاره کرد دارا بودن نظام ارتباطات ماهواره ایران توسط آن کشور است. شواهد نشان میدهند که تغییر و تحولات قابل توجه و رو به جلویی در زمینه ساخت پهپاد توسط ایران به وجود آمده است.»
«ایسرائیل دیفنس» مینویسد: شکار پهپاد بوئینگ توسط ایران و الگوبرداری از روی آن به پیشرفت صنعت ساخت پهپاد در آن کشور کمک کرده است. برای مثال میتوان به پهپاد «یاسر» اشاره کرد که از استاندارد بالایی برخوردار است. در اکتبر سال 2013 میلادی، یکی از پهپادهای یاسر ساخته شده توسط ایران در جریان دیدار هیئت نظامی روسیه از تهران به آنان نشان داده شد که نمادی از پیشرفت صنایع دفاعی ایران بود.»
این نشریه تخصصی خاطر نشان کرد: «آخرین ابتکار عمل ایران در زمینه ساخت پهپاد در نوامبر سال 2013 میلادی رونمایی شد. پهپاد فطرس آخرین دستاورد ایران در این زمینه است و آنگونه مقامات نظامی آن کشور میگویند یکی از تجهیزات «استراتژیک» نظامی ایران است. بالهای این پهپاد در حدود 15متر طول دارند. این پهپاد میتواند با 30 ساعت بدون وقفه پرواز کند و مسافتی 2 هزار کیلومتری را در 25 هزار پایی ارتفاع زمین بپیماید.»
در پایان این گزارش آمده است: به نظر میرسد در سالهای اخیر ایرانیان پیشرفتهای زیادی در زمینه ساخت پهپاد داشتهاند. ارتش اسرائیل باید خود را برای مقابله با پهپادهای ایران به عنوان یک تهدید فزاینده آماده کند.
یادآور میشود پیش از این بارها پهپادهای حزبالله در عمق فلسطین اشغالی و نزدیکی تأسیسات اتمی دیمونا به پرواز درآمده و باعث رعب مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی شدهاند.
آنچه آمریکا در عراق از آن میترسید به سرش آمد!
«ایران به لحاظ تاریخی منبع تشیع بوده و به همین دلیل نیز امروز نفوذ بالایی در میان مردم عراق دارد».
پایگاه اینترنتی عرب زبان البوابه با انتشار این تحلیل نوشت: با تشکیل دولت جدید عراق که پس از سقوط صدام شکل گرفت، ارتباط این کشور با ایران تقویت شده است. آمریکا در جریان جنگ اول خلیجفارس در سال 1991 از براندازی رژیم صدام حسین خودداری کرد از ترس اینکه مبادا نخبگان شیعه وفادار به ایران قدرت را در عراق تصاحب کنند. حتی با وجود برقراری دمکراسی در عراق، شیعیان در اکثریت بودند و احزاب وابسته به آنها قویترین و سازمان یافتهترین نیروی سیاسی در میان مخالفان صدام به شمار میرفتند. اما رویدادی که راه را برای شیعیان عراق به منظور ایفای نقش مهمتری در تاریخ کشورشان هموار کرد، در سال 2003 روی داد.
این رسانه میافزاید: آمریکا میخواست عراق نمونه الهامبخشی در منطقه شود و به ویژه نخبگان شیعه این کشور یک مدل سیاسی جدیدی را در تضاد با مدل شیعیان ایران ارائه دهند. واشنگتن همچنین امیدوار بود که شیعیان عراق در مقابل نمونه کلیشهای جنبش ضدغربی اسلام شیعه که بعد از انقلاب اسلامی در ایران پدیدار شد، قرار گیرند.
البوابه، نوشت: مقامات دولت عراق دوشادوش ایران، سوریه و حزبالله قرار گرفتند زمانی که غرب تحریمهای اقتصادیش علیه ایران را شدت داد، همگان انتظار داشتند که عراق کشوری باشد که بیشترین نفع را از قبل خروج تهران از بازار نفت برد. در عوض، رهبران عراق به جای اینکه از غیبت ایران بهرهبرداری کنند، همانطور که این کشور از خروج عراق از بازار نفت در دهه 90 میلادی انجام داد، از تهران حمایت اقتصادی به عمل آوردند.
روایت نوچههای نهضت آزادی از جاده صافکنی کارگزاران
مجله وابسته به حزب کارگزاران میگوید: لیبرالیسم سیاسی کارگزاران میتواند محافظهکاری و دموکراسی را به هم پیوند دهد.
مجله مهرنامه که توسط محمد قوچانی - سردبیر دیگر نشریه توقیف شده کارگزاران (آسمان) و عضو این حزب - منتشر میشود ضمن تهیه مطالب مفصل و مطول از یک سو نوشت «کارگزاران از تکنوکراسی به لیبرال دموکراسی رسید و تکنوکراسی، جاده صافکن دموکراسی است»، و از سوی دیگر تصریح کرد که کارگزاران میتواند پلی میان محافظهکاری و دموکراسی باشد.
این نشریه در عین حال از قول بشریه نظام جمهوری اسلامی را به نظامهای دیکتاتور و فاشیست تشبیه کرد و مدعی ظهور نوعی لیبرالیسم از دل اقتصاد دولتی شد.
آگهینامه کارگزاران آنگاه مصاحبه غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران را منتشر کرد که درباره وضعیت فعلی این حزب گفته است: کارگزاران در مجموعه این سالها کم و بیش فعال بوده و نیروهای مختلفی را در تهران و شهرستانها جذب کرده است. در شرایط فعلی، احساس میشود فضا برای فعالیت و کار هم به لحاظ ذهنی و هم به لحاظ عملی در جامعه بیش از پیش فراهم است. آخرین مصوبه شورای مرکزی و هیئت اجرایی کارگزاران هم این است که شورای مرکزی ترمیم شود. بخشی از اعضای شورای مرکزی به دلیل استعفا و یا هر دلیل دیگر حضور ندارند. از فیض وجود مرحوم دکتر نوربخش هم که محروم شدهایم. در نتیجه، مصوب شد در مرحله اول برای ترمیم شورای مرکزی اقدام کنیم.
این کار در دو ماه گذشته، تقریبا به نتیجه رسیده و اعضای شورای مرکزی کارگزاران به 31 نفر افزایش پیدا کرده است. از نیروهای مختلف در این مجموعه حضور دارند. فاز بعدی هم این است که ما در استانها نیروهای همسو با کارگزاران را منسجم کنیم و احتمالا شوراها و دبیران استانی حزب را ترمیم کنیم.
وی ادامه میدهد: خیلی از دوستان قبل که در شورای مرکزی حضور دارند علاوه بر آنها، از چند نفر از خانمهای فعال سیاسی و کارآفرین، چند تن از روزنامهنگاران و فعالان رسانهای (آقایان سعید لیلاز و محمد قوچانی)، از اهل سنت (آقای عبدالله سهرابی)، چند تن از اعضای حزب در شهرستانها و یکی از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت (آقای جمالی) دعوت کردهایم که به حزب پیوستند. (پس در سال 93 با کارگزاران جدیدی مواجه خواهیم بود...) کارگزاران جدید که نه؛ کارگزاران بازسازی و نوسازی شده.
گفتنی است حزب کارگزاران در آستانه انتخابات مجلس پنجم با استفاده از امکانات دولت سازندگی راهاندازی شد و ترکیبی از برخی چپها و راستهای سابق بود. این حزب در سال 76 برخلاف روند راستگرایانه، با جریان موسوم به چپ و خاتمی ائتلاف کرد. کارگزاران در انتخابات سال 88 دو شاخه شده و طیفی نظیر مرعشی از موسوی حمایت کردند اما کرباسچی در ستاد کروبی فعالیت داشت در ادبیات سیاسی از کارگزاران به عنوان حزب ژلهای و شترمرغی نام برده میشود.
گردانندگان مجله مهرنامه و نشریات زنجیرهای مشابه هر چند تظاهر به همسویی با طیفهایی نظیر کارگزاران میکنند اما در اصل به گروهکهایی نظیر نهضت آزادی تعلق دارند و به احزابی نظیر کارگزاران و مشارکت به عنوان ابزار گذار مینگرند.