نگاهي به جايگاه طب ايراني-اسلامي در جامعه امروز(بخش پاياني)
ضرورت نظارت بر مطب هاي غير مجاز طب سنتي(گزارش روز)
صديقه توانا
ميگويد مدتها بود که با شروع فصل گرما و تابش مستقيم نور خورشيد، پشت دستهايش جوشهاي قرمز رنگ ميزد و خارش شديدي پيدا ميکرد. اين حساسيت چند سالي بود که به سراغش آمده بود. چارهاي نداشت جز آنکه يک پماد ضدحساسيت هميشه به همراه داشته باشد و به محض شروع خارش، از آن پماد استفاده کند تا به صورت مقطعي دردش تسکين يابد اما همين چند روز پيش بود که به سفارش يکي از دوستان و حتي پزشک عمومي که براي نوشتن نسخه و پماد مورد نظر، به او مراجعه کرده بود، تصميم گرفت حجامت کند. به گفته خودش به محض آنکه حجامت را انجام داد، نه از جوشهاي قرمز رنگ خبري بود و نه از خارش شديد پشت دست.
تغيير نگاه مردم به طب
امروزه عرصه علم پزشکي به واسطه مواجهه با مسائل جديد در حوزههاي بهداشتي، درماني، تحولات فرهنگي، فلسفي و همچنين ناتواني در اداره و درمان بسياري از بيماريها دستخوش تحولات اساسي گشته است. هم اکنونرويکرد مردم از نگاه تک بعدي به سمت مراقبتهاي طب مکمل و جايگزين و روشهاي درماني طب سنتي و به عبارتي کل نگر تغيير يافته است. مطالعات متعدد گوياي آن است که بين 80 تا 96 درصد مردم، گرايش به استفاده توأمان از خدمات پزشکي مدرن و پزشکي کلنگر و سنتي دارند، بنابراين شايسته و ضروري است که مسئولان دستگاهها و نهادهاي بهداشتي-درماني، درصدد تدوين يک نظام خدمات بهداشتي-درماني جامع باشند که بتواند نيازهاي زيستي، رواني، اجتماعي و فرهنگي افراد را در يک سيستم يکپارچه و هماهنگ تامين نمايد.
طاهره نرگسي به گفته خودش 5-6 سالي ميشود که ديابت دارد و به شکل عاميانه ميگويد ما هم قندي شديم. وقتي از وي در مورد ميزان مصرف داروهاي قندش در طول روز ميپرسم ميگويد: «من خودم پرستار بازنشسته هستم و خيلي اعتقادي به داروهاي شيميايي ندارم. قبلا فقط از عطاري دارو ميخريدم، هندوانه ابوجهل و گزنه و دال عدس و چند گياه ديگر را ترکيب کرد و ميجوشاندم و سه وعده در روز ميخوردم، اما الان چون خيلي عصبي ميشوم و قندم زياد بالا مي رود نزد پزشک غدد رفتم و او توصيه کرده که حتما قرص مصرف کنم و اين کار را عليرغم ميل باطنيام انجام ميدهم، البته داروهاي گياهيام را قطع نکردهام چون خيلي بهتر از داروهاي شيميايي است.
فرشهاي ماشيني و ترک کف پا
منتظر دريافت نسخه از داروخانه، روي صندلي نشسته بودم. صحبت يک مادرو دختر توجهم را به خود جلب کرد. زن سن و سالي هم نداشت ولي از ترکهاي عميق کف پايش به شدت نالان بود. تن صدايش کمي بلندتر از حد معمول بود و توجه منتظران در صف دارو را به خود جلب ميکرد. خانمي ميانسال با موهاي سفيد از رنج روزگار لبخند ميزد و رو به اين دو خانم گفت: تمام اين ترکهاي پا از فرشهاي ماشيني است که در زير پاهايمان انداختهايم يا از همين سراميکها و کفپوشها است. زمان قديم ما از نمد و فرشهاي دستباف استفاده ميکرديم اما الان همه ميگويند اين چيزها دهمده شده است.
اعتقادي به طب سنتي نداشتم اما
در سال 83 به دليل بيماري قلبي در يکي از بيمارستانهاي خصوصي عمل قلب باز انجام دادم و يک سال بعد به دليل مشکل قلبي مجددا به دکتر مراجعه کردم دستور آنژيوگرافي داد. بنده نه پول عمل را داشتم و نه آنکه طاقت و تحمل افسردگي و سرخوردگي دوران پس از عمل را، در کمال ناباوري و بياعتمادي به طب سنتي با مرکز تحقيقات طب سنتي حجامت ايران آشنا شدم. با چند توصيه ساده دکتر طب سنتي از عمل آنژيوگرافي نجات پيدا کردم و تمام عروق گرفته قلبم خوب شد.اين صحبتهاي آقاي جلال مقدسزاده 57 ساله است که يک تجربه کاملا موفق از طب سنتي دارد.
وي درگفتوگوي تلفني با گزارشگر کيهان با اشاره به اينکه با خوردن چندين داروي ساده از جمله ارده، عسل و حجامت و گفتن 64 بار ذکر يا حي و يا قيوم در طول روز در توضيحات بيشتري ميگويد: «صادقانه ميگويم در ابتدا هيچ اعتقادي به اين طب نداشتم ولي وقتي از روي ناچاري سراغ اين طب رفتم نتيجه آن را به چشم خود مشاهده ميکنم.»مقدسزاده در ادامه ميگويد: «2 ماه قبل هم به علت تنبلي در ادامه درمانم دچار گرفتگي عروق قلبم شد که به مطب طب سنتي رفتم و با يک زالودرماني غلظت خونم برطرف شد و مشکل تنگي نفسم هم رفع شد. الان هم ازعرقيات گياهي و دمنوشهاي مخصوص ميخورم و حالم به لطف خداوند خيلي خوب است.»
طب سنتي بهترين درمان،
کمترين عارضه
مکتب طب سنتي ايراني، شامل مجموعهاي از منابع تفکري، اجتماعي و تعاريف خاصي است که بر پايه شناخت مزاج افراد و اعتدال در اخلاط چهارگانه بنا شده است و بر تارک آن بزرگاني چون ابوعلي سينا، رازي، عقيلي، خراساني، جرجاني و بسياري ديگر از نامآوران و حکماي عرصه طب ميدرخشند.
انتخاب بين طب سنتي و طب نوين همواره يکي از بحثهاي چالشبرانگيز پزشکي در ايران بوده است. دکتر مصطفي حيدرنژاد متخصص طب سنتي در گفتوگو با گزارشگر کيهان در پاسخ به اين سؤال که طب سنتي يا طب نوين؟ اين طور پاسخ ميدهد: «دنياي امروز يک واژه دارد و آن پزشکي و طب است. در بحث پزشکي و طب ما ميخواهيم اين کار را انجام دهيم، ما بهترين خدمت، بهترين نتيجه، کمترين عارضه و در دسترسترين درمان را استفاده ميکنيم.»
اين متخصص طب سنتي ميگويد: «ما بايد معيارهايي را به دست مردم بدهيم که سره را از ناسره جدا کنند، زيرا طب سنتي که ما از آن صحبت ميکنيم، طب سنتي سلامتنگر و پژوهش محور است و دو معيار مهم در توسعه سطح سلامت جامعه يعني پيشگيري از بيماريها و افزايش سطح کيفي همان سلامت پژوهشمحوري را با تمام نقاط ضعف و قوت خود ارائه ميدهد.»
از وي ميپرسم نقطه نظر وزارت بهداشت در مورد طب سنتي چيست؟ چون ظاهرا به نظر ميرسد اين دو طب مقابل هم قرار دارند، حال آنکه ما هرگز نميتوانيم منکر پيشرفتهاي وسيع در علم طب نوين شويم. دکتر حيدرنژاد ميگويد: «وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکي مخالف طب سنتي نيست و به همين دليل دانشکدههاي طب سنتي را تأسيس کرده و آئيننامهاي براي سلامت طب سنتي تدوين شده و در اختيار دانشگاهها قرار گرفته تا کسانيکه صلاحيت دارند بتوانند مجوز بگيرند و وارد عمل شوند. اما افرادي هم هستند که هيچگونه صلاحيت و مدرکي ندارند و قارچگونه از زمين سبز ميشوند و به اين درمان ميپردازند. وي تاکيد ميکند: «درمان و آموزش فقط در صلاحيت وزارت بهداشت است. هر کس ميخواهد در اين زمينه ورود پيدا کند بايد از طريق وزارتخانه اقدامات خود را انجام دهد و مجوزهاي لازم را بگيرد.»
همان طور که در قسمت اول گزارش توضيح داديم براي روشنتر شدن اين مسئله و پزشکاني که بدون مجوز اقدام به تأسيس کلينيک طب سنتي ميکنند با دکتر خدادوست معاون طب سنتي در وزارت بهداشت نتوانستيم مصاحبهاي انجام دهيم، متأسفانه در اين شماره هم عليرغم تماسهاي مکرر تا لحظه چاپ گزارش موفق به صحبت با ايشان نشديم و تلاش گزارشگر کيهان براي شنيدن و چاپ دلايل ايشان نسبت به بيتوجهي به آئيننامه سياست سلامت کشور که از سوي مقام معظم رهبري در سال 91 ابلاغ شده بود، بينتيجه ماند.»
دغدغه قلبي رهبر
توجه به طب ايراني - اسلامي
مقام معظم رهبري در سخناني در مورد اهميت و توجه به طب سنتي فرمودهاند: دغدغه قلبي امروز من - طب اسلامي - ايراني است، به آن بپردازيد.
خوشبختانه راز و رمزهاي طب اسلامي، امروز به برکت نظام جمهوري اسلامي آشکار شده و اين طب قوت گرفته است.
براي اطلاعات دقيقتر از آئيننامه سياست سلامت کشور که توسط مقام معظم رهبري ابلاغ شده است، با محسن عالي، دانشجوي پزشکي طب سنتي از ارمنستان معادل دکتراي طب سنتي از دانشگاه تهران گفتوگويي انجام دادهايم. وي در توضيحاتي در مورد اين سياست و دلايل کوتاهي وزارت بهداشت در مورد اجراي اين آئيننامه ميگويد: «معاونت درمان و آموزش، وزارت بهداشت موظف است از افراد متخصص و خبرگان و پزشکان فعال در اين رشته آزمون گرفته و سپس براي آنها مجوز صادر کند تا از ورود قارچگونه اين مطبهاي بدون مجوز جلوگيري شود.»
وي با اشاره به اينکه بهداشت جهاني در سال 2005 به تمام وزارتخانههاي بهداشت در کل دنيا ابلاغ کرد که به سمت طب سنتي بروند خاطرنشان ميکند: «الان در اکثر کشورهاي دنيا مثل آمريکا، چين، هند و... برنامههاي طب سنتي خود را به صورت دقيق و مدون دنبال ميکنند، طب سنتي الان در تمام دنيا همهگير شده است و ما نبايد عقب باشيم و اگر براي احياي طب سنتي در کشور فکري نشود بناچار تا چند سال آينده شاهد واردات طب سنتي و داروهاي گياهي از کشورهايي مثل چين و کرهجنوبي خواهيم بود.»
دکتر عالي با اشاره به اينکه خبرگان داراي سابقه و تجربه در مورد طب سنتي پس از گذراندن دورههاي مدون آموزش و آزمون مرتبط با دوره با تاييد معاونت آموزش وزارت بهداشت و در محدوده معيني ميتوانند نسبت به ارائه طب سنتي اقدام کنند، ميگويد: «در دولت قبلي گواهي خبرگان تنها به 6 نفر در کشور داده شد و قرار شد کسانيکه ادعاي دکتراي طب سنتي ميکنند در معاونت آموزش وزارت بهداشت آزمون داده و مدرک بگيرند که متاسفانه ديگر اين اتفاق نيفتاد و با گذشت 4 سال از صدور اين آئيننامه، کسي آن را اجرا نميکند.»
عالي در ادامه با اشاره به اينکه مردم الان به طب ايراني - اسلامي اعتماد لازم را پيدا کردهاند و علاقهمند هستند ميگويند: «اگر وزارت بهداشت مکاني را جهت دريافت مجوز به پزشکان طب سنتي ندهد، مردم حتي به خانهها جهت مداوا مراجعه ميکنند و شايد تا چند سال آينده شاهد فرار خبرگان طب سنتي به خارج از کشور باشيم ضمن آنکه پزشکان براي درمان بيماران خود قسم نخوردهاند که فقط از طب کلاسيک استفاده کنند بنابراين از طبهاي مکمل و سنتي هم براي نجات جان بيماران خود استفاده ميکنند همچنين اکثر پزشکان طب سنتي در دانشکده طب سنتي آموزشهاي لازم را دريافت کردهاند.»
شناخت مزاج
يکي از مباني و اصول مهم طب سنتي (ايراني - اسلامي) اين است که طبيعت بدن هر يک از انسانها داراي مزاج خاص خود است و وظيفه طبيب اين است که با شناخت اين مزاج با تدابير بهداشتي در مورد نوع غذا و نحوه زندگي و محيط و شغل شخص، سلامتي او را به بهترين و معتدلترين حالت حفظ نمايد تا شخص از نظر جسمي و روحي در بهترين شرايط باشد و هنگام بيماري مهمترين وظيفه درمانگر اين است که مزاج بدن و عضو درگير را به حالت طبيعي و اصلي خويش برگرداند.
دکتر حسينروازاده محقق و پژوهشگر طب سنتي در عين حال که در خلال مصاحبه توصيههاي بهداشتي را هم به ما گوشزد ميکند و ما را از مزاياي اين علم بهرهمند ميسازد، در خصوص طب ايراني - اسلامي ميگويد:
«اين طب هم مثل حوزه است و در برخي مواقع اختلاف نظرهايي در آن بين اطباء ديده ميشود، ولي چون نو پا است نياز به حمايت و تفاسير بهتر و بيشتري دارد.
به او ميگويم آيا فکر نميکنيد سلامتي مردم در اين بين به مخاطره بيفتد؟ ميگويد: «صددرصد مخالفم که در اين طب ايراني - اسلامي صدماتي به مريض وارد شود. چون صدماتي که در طب نوين به بيماران بر اثر مصرف زياد داروهاي شيميايي و عوارض آن وارد ميشود، خيلي بيشتر و نگرانکنندهتر است.»
دکتر روازاده با اشاره به اينکه مثلا شايد مصرف گوشت شتر در فردي عارضهاي ايجاد کند ولي او را کور نميکند و از پا نمياندازد، در توضيح بيشتر اين مسئله ميگويد: «طب ايراني - اسلامي در حال شکلگيري است و نياز به آن دارد که قدرت بگيرد و تقويت شود. متاسفانه در طب امروز خيلي درمان مطلق و قطعي وجود ندارد چون با مصرف يک داروي شيميايي شايد يک درد را خوب کنيم ولي به بخش ديگري از بدن صدمه مي زنيم... به دکتر روازاده ميگويم ضعف در ترويج و تقويت طب ايراني - اسلامي در کجاست؟ آيا وزارت بهداشت نبايد حمايتهاي بيشتري از اين طب نوپا نمايد؟ تاملي ميکند و در پاسخم ميگويد: «البته وزارت بهداشت ما نسبت به همه جاي دنيا که شرايط سياسي ما رادارند خيلي خوب عمل کرده است ولي کافي نيست. چرا که دستهاي پنهاني که دو قرن گذشته با برنامهريزي اين نوع علم را نه فقط در اين رشته، حذف کردند و به فراموشي سپردند، همانها هم راهکارهاي لازم براي عدم بازگشت اين فرهنگ را در نظر گرفتند، اما کار ما چون ارتباط مستقيم با سلامتي مردم دارد و ما به ميليونها مردم آن را هديه کرديم، استقبال خوبي از آن شده است ولي ما دنبال حمايت بيشتر مسئولان وزارت بهداشت هستيم.»
از وي ميپرسم آينده اين طب را چگونه ميبينيد؟ صراحتا ميگويد: آينده اين طب را احاديث و روايات روشن کردهاند. طب نوين نياز به پاکسازي دارد.
وي ميگويد: «الان طب ما طب کلينيکي شده است تا تکنيکي. عدهاي طب نوين را با پاراکلينيک جايگزين کردند - تمام معاينات افراد مثل معاينه از چشم، سر،... همه توسط دستگاهها انجام ميگيرد، الان طب ما به طب دستگاهي بدل شده و دستگاه تصميم ميگيرد و ما مخالف اين موضوع در طب سنتي هستيم.»
ميگويد مدتها بود که با شروع فصل گرما و تابش مستقيم نور خورشيد، پشت دستهايش جوشهاي قرمز رنگ ميزد و خارش شديدي پيدا ميکرد. اين حساسيت چند سالي بود که به سراغش آمده بود. چارهاي نداشت جز آنکه يک پماد ضدحساسيت هميشه به همراه داشته باشد و به محض شروع خارش، از آن پماد استفاده کند تا به صورت مقطعي دردش تسکين يابد اما همين چند روز پيش بود که به سفارش يکي از دوستان و حتي پزشک عمومي که براي نوشتن نسخه و پماد مورد نظر، به او مراجعه کرده بود، تصميم گرفت حجامت کند. به گفته خودش به محض آنکه حجامت را انجام داد، نه از جوشهاي قرمز رنگ خبري بود و نه از خارش شديد پشت دست.
تغيير نگاه مردم به طب
امروزه عرصه علم پزشکي به واسطه مواجهه با مسائل جديد در حوزههاي بهداشتي، درماني، تحولات فرهنگي، فلسفي و همچنين ناتواني در اداره و درمان بسياري از بيماريها دستخوش تحولات اساسي گشته است. هم اکنونرويکرد مردم از نگاه تک بعدي به سمت مراقبتهاي طب مکمل و جايگزين و روشهاي درماني طب سنتي و به عبارتي کل نگر تغيير يافته است. مطالعات متعدد گوياي آن است که بين 80 تا 96 درصد مردم، گرايش به استفاده توأمان از خدمات پزشکي مدرن و پزشکي کلنگر و سنتي دارند، بنابراين شايسته و ضروري است که مسئولان دستگاهها و نهادهاي بهداشتي-درماني، درصدد تدوين يک نظام خدمات بهداشتي-درماني جامع باشند که بتواند نيازهاي زيستي، رواني، اجتماعي و فرهنگي افراد را در يک سيستم يکپارچه و هماهنگ تامين نمايد.
طاهره نرگسي به گفته خودش 5-6 سالي ميشود که ديابت دارد و به شکل عاميانه ميگويد ما هم قندي شديم. وقتي از وي در مورد ميزان مصرف داروهاي قندش در طول روز ميپرسم ميگويد: «من خودم پرستار بازنشسته هستم و خيلي اعتقادي به داروهاي شيميايي ندارم. قبلا فقط از عطاري دارو ميخريدم، هندوانه ابوجهل و گزنه و دال عدس و چند گياه ديگر را ترکيب کرد و ميجوشاندم و سه وعده در روز ميخوردم، اما الان چون خيلي عصبي ميشوم و قندم زياد بالا مي رود نزد پزشک غدد رفتم و او توصيه کرده که حتما قرص مصرف کنم و اين کار را عليرغم ميل باطنيام انجام ميدهم، البته داروهاي گياهيام را قطع نکردهام چون خيلي بهتر از داروهاي شيميايي است.
فرشهاي ماشيني و ترک کف پا
منتظر دريافت نسخه از داروخانه، روي صندلي نشسته بودم. صحبت يک مادرو دختر توجهم را به خود جلب کرد. زن سن و سالي هم نداشت ولي از ترکهاي عميق کف پايش به شدت نالان بود. تن صدايش کمي بلندتر از حد معمول بود و توجه منتظران در صف دارو را به خود جلب ميکرد. خانمي ميانسال با موهاي سفيد از رنج روزگار لبخند ميزد و رو به اين دو خانم گفت: تمام اين ترکهاي پا از فرشهاي ماشيني است که در زير پاهايمان انداختهايم يا از همين سراميکها و کفپوشها است. زمان قديم ما از نمد و فرشهاي دستباف استفاده ميکرديم اما الان همه ميگويند اين چيزها دهمده شده است.
اعتقادي به طب سنتي نداشتم اما
در سال 83 به دليل بيماري قلبي در يکي از بيمارستانهاي خصوصي عمل قلب باز انجام دادم و يک سال بعد به دليل مشکل قلبي مجددا به دکتر مراجعه کردم دستور آنژيوگرافي داد. بنده نه پول عمل را داشتم و نه آنکه طاقت و تحمل افسردگي و سرخوردگي دوران پس از عمل را، در کمال ناباوري و بياعتمادي به طب سنتي با مرکز تحقيقات طب سنتي حجامت ايران آشنا شدم. با چند توصيه ساده دکتر طب سنتي از عمل آنژيوگرافي نجات پيدا کردم و تمام عروق گرفته قلبم خوب شد.اين صحبتهاي آقاي جلال مقدسزاده 57 ساله است که يک تجربه کاملا موفق از طب سنتي دارد.
وي درگفتوگوي تلفني با گزارشگر کيهان با اشاره به اينکه با خوردن چندين داروي ساده از جمله ارده، عسل و حجامت و گفتن 64 بار ذکر يا حي و يا قيوم در طول روز در توضيحات بيشتري ميگويد: «صادقانه ميگويم در ابتدا هيچ اعتقادي به اين طب نداشتم ولي وقتي از روي ناچاري سراغ اين طب رفتم نتيجه آن را به چشم خود مشاهده ميکنم.»مقدسزاده در ادامه ميگويد: «2 ماه قبل هم به علت تنبلي در ادامه درمانم دچار گرفتگي عروق قلبم شد که به مطب طب سنتي رفتم و با يک زالودرماني غلظت خونم برطرف شد و مشکل تنگي نفسم هم رفع شد. الان هم ازعرقيات گياهي و دمنوشهاي مخصوص ميخورم و حالم به لطف خداوند خيلي خوب است.»
طب سنتي بهترين درمان،
کمترين عارضه
مکتب طب سنتي ايراني، شامل مجموعهاي از منابع تفکري، اجتماعي و تعاريف خاصي است که بر پايه شناخت مزاج افراد و اعتدال در اخلاط چهارگانه بنا شده است و بر تارک آن بزرگاني چون ابوعلي سينا، رازي، عقيلي، خراساني، جرجاني و بسياري ديگر از نامآوران و حکماي عرصه طب ميدرخشند.
انتخاب بين طب سنتي و طب نوين همواره يکي از بحثهاي چالشبرانگيز پزشکي در ايران بوده است. دکتر مصطفي حيدرنژاد متخصص طب سنتي در گفتوگو با گزارشگر کيهان در پاسخ به اين سؤال که طب سنتي يا طب نوين؟ اين طور پاسخ ميدهد: «دنياي امروز يک واژه دارد و آن پزشکي و طب است. در بحث پزشکي و طب ما ميخواهيم اين کار را انجام دهيم، ما بهترين خدمت، بهترين نتيجه، کمترين عارضه و در دسترسترين درمان را استفاده ميکنيم.»
اين متخصص طب سنتي ميگويد: «ما بايد معيارهايي را به دست مردم بدهيم که سره را از ناسره جدا کنند، زيرا طب سنتي که ما از آن صحبت ميکنيم، طب سنتي سلامتنگر و پژوهش محور است و دو معيار مهم در توسعه سطح سلامت جامعه يعني پيشگيري از بيماريها و افزايش سطح کيفي همان سلامت پژوهشمحوري را با تمام نقاط ضعف و قوت خود ارائه ميدهد.»
از وي ميپرسم نقطه نظر وزارت بهداشت در مورد طب سنتي چيست؟ چون ظاهرا به نظر ميرسد اين دو طب مقابل هم قرار دارند، حال آنکه ما هرگز نميتوانيم منکر پيشرفتهاي وسيع در علم طب نوين شويم. دکتر حيدرنژاد ميگويد: «وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکي مخالف طب سنتي نيست و به همين دليل دانشکدههاي طب سنتي را تأسيس کرده و آئيننامهاي براي سلامت طب سنتي تدوين شده و در اختيار دانشگاهها قرار گرفته تا کسانيکه صلاحيت دارند بتوانند مجوز بگيرند و وارد عمل شوند. اما افرادي هم هستند که هيچگونه صلاحيت و مدرکي ندارند و قارچگونه از زمين سبز ميشوند و به اين درمان ميپردازند. وي تاکيد ميکند: «درمان و آموزش فقط در صلاحيت وزارت بهداشت است. هر کس ميخواهد در اين زمينه ورود پيدا کند بايد از طريق وزارتخانه اقدامات خود را انجام دهد و مجوزهاي لازم را بگيرد.»
همان طور که در قسمت اول گزارش توضيح داديم براي روشنتر شدن اين مسئله و پزشکاني که بدون مجوز اقدام به تأسيس کلينيک طب سنتي ميکنند با دکتر خدادوست معاون طب سنتي در وزارت بهداشت نتوانستيم مصاحبهاي انجام دهيم، متأسفانه در اين شماره هم عليرغم تماسهاي مکرر تا لحظه چاپ گزارش موفق به صحبت با ايشان نشديم و تلاش گزارشگر کيهان براي شنيدن و چاپ دلايل ايشان نسبت به بيتوجهي به آئيننامه سياست سلامت کشور که از سوي مقام معظم رهبري در سال 91 ابلاغ شده بود، بينتيجه ماند.»
دغدغه قلبي رهبر
توجه به طب ايراني - اسلامي
مقام معظم رهبري در سخناني در مورد اهميت و توجه به طب سنتي فرمودهاند: دغدغه قلبي امروز من - طب اسلامي - ايراني است، به آن بپردازيد.
خوشبختانه راز و رمزهاي طب اسلامي، امروز به برکت نظام جمهوري اسلامي آشکار شده و اين طب قوت گرفته است.
براي اطلاعات دقيقتر از آئيننامه سياست سلامت کشور که توسط مقام معظم رهبري ابلاغ شده است، با محسن عالي، دانشجوي پزشکي طب سنتي از ارمنستان معادل دکتراي طب سنتي از دانشگاه تهران گفتوگويي انجام دادهايم. وي در توضيحاتي در مورد اين سياست و دلايل کوتاهي وزارت بهداشت در مورد اجراي اين آئيننامه ميگويد: «معاونت درمان و آموزش، وزارت بهداشت موظف است از افراد متخصص و خبرگان و پزشکان فعال در اين رشته آزمون گرفته و سپس براي آنها مجوز صادر کند تا از ورود قارچگونه اين مطبهاي بدون مجوز جلوگيري شود.»
وي با اشاره به اينکه بهداشت جهاني در سال 2005 به تمام وزارتخانههاي بهداشت در کل دنيا ابلاغ کرد که به سمت طب سنتي بروند خاطرنشان ميکند: «الان در اکثر کشورهاي دنيا مثل آمريکا، چين، هند و... برنامههاي طب سنتي خود را به صورت دقيق و مدون دنبال ميکنند، طب سنتي الان در تمام دنيا همهگير شده است و ما نبايد عقب باشيم و اگر براي احياي طب سنتي در کشور فکري نشود بناچار تا چند سال آينده شاهد واردات طب سنتي و داروهاي گياهي از کشورهايي مثل چين و کرهجنوبي خواهيم بود.»
دکتر عالي با اشاره به اينکه خبرگان داراي سابقه و تجربه در مورد طب سنتي پس از گذراندن دورههاي مدون آموزش و آزمون مرتبط با دوره با تاييد معاونت آموزش وزارت بهداشت و در محدوده معيني ميتوانند نسبت به ارائه طب سنتي اقدام کنند، ميگويد: «در دولت قبلي گواهي خبرگان تنها به 6 نفر در کشور داده شد و قرار شد کسانيکه ادعاي دکتراي طب سنتي ميکنند در معاونت آموزش وزارت بهداشت آزمون داده و مدرک بگيرند که متاسفانه ديگر اين اتفاق نيفتاد و با گذشت 4 سال از صدور اين آئيننامه، کسي آن را اجرا نميکند.»
عالي در ادامه با اشاره به اينکه مردم الان به طب ايراني - اسلامي اعتماد لازم را پيدا کردهاند و علاقهمند هستند ميگويند: «اگر وزارت بهداشت مکاني را جهت دريافت مجوز به پزشکان طب سنتي ندهد، مردم حتي به خانهها جهت مداوا مراجعه ميکنند و شايد تا چند سال آينده شاهد فرار خبرگان طب سنتي به خارج از کشور باشيم ضمن آنکه پزشکان براي درمان بيماران خود قسم نخوردهاند که فقط از طب کلاسيک استفاده کنند بنابراين از طبهاي مکمل و سنتي هم براي نجات جان بيماران خود استفاده ميکنند همچنين اکثر پزشکان طب سنتي در دانشکده طب سنتي آموزشهاي لازم را دريافت کردهاند.»
شناخت مزاج
يکي از مباني و اصول مهم طب سنتي (ايراني - اسلامي) اين است که طبيعت بدن هر يک از انسانها داراي مزاج خاص خود است و وظيفه طبيب اين است که با شناخت اين مزاج با تدابير بهداشتي در مورد نوع غذا و نحوه زندگي و محيط و شغل شخص، سلامتي او را به بهترين و معتدلترين حالت حفظ نمايد تا شخص از نظر جسمي و روحي در بهترين شرايط باشد و هنگام بيماري مهمترين وظيفه درمانگر اين است که مزاج بدن و عضو درگير را به حالت طبيعي و اصلي خويش برگرداند.
دکتر حسينروازاده محقق و پژوهشگر طب سنتي در عين حال که در خلال مصاحبه توصيههاي بهداشتي را هم به ما گوشزد ميکند و ما را از مزاياي اين علم بهرهمند ميسازد، در خصوص طب ايراني - اسلامي ميگويد:
«اين طب هم مثل حوزه است و در برخي مواقع اختلاف نظرهايي در آن بين اطباء ديده ميشود، ولي چون نو پا است نياز به حمايت و تفاسير بهتر و بيشتري دارد.
به او ميگويم آيا فکر نميکنيد سلامتي مردم در اين بين به مخاطره بيفتد؟ ميگويد: «صددرصد مخالفم که در اين طب ايراني - اسلامي صدماتي به مريض وارد شود. چون صدماتي که در طب نوين به بيماران بر اثر مصرف زياد داروهاي شيميايي و عوارض آن وارد ميشود، خيلي بيشتر و نگرانکنندهتر است.»
دکتر روازاده با اشاره به اينکه مثلا شايد مصرف گوشت شتر در فردي عارضهاي ايجاد کند ولي او را کور نميکند و از پا نمياندازد، در توضيح بيشتر اين مسئله ميگويد: «طب ايراني - اسلامي در حال شکلگيري است و نياز به آن دارد که قدرت بگيرد و تقويت شود. متاسفانه در طب امروز خيلي درمان مطلق و قطعي وجود ندارد چون با مصرف يک داروي شيميايي شايد يک درد را خوب کنيم ولي به بخش ديگري از بدن صدمه مي زنيم... به دکتر روازاده ميگويم ضعف در ترويج و تقويت طب ايراني - اسلامي در کجاست؟ آيا وزارت بهداشت نبايد حمايتهاي بيشتري از اين طب نوپا نمايد؟ تاملي ميکند و در پاسخم ميگويد: «البته وزارت بهداشت ما نسبت به همه جاي دنيا که شرايط سياسي ما رادارند خيلي خوب عمل کرده است ولي کافي نيست. چرا که دستهاي پنهاني که دو قرن گذشته با برنامهريزي اين نوع علم را نه فقط در اين رشته، حذف کردند و به فراموشي سپردند، همانها هم راهکارهاي لازم براي عدم بازگشت اين فرهنگ را در نظر گرفتند، اما کار ما چون ارتباط مستقيم با سلامتي مردم دارد و ما به ميليونها مردم آن را هديه کرديم، استقبال خوبي از آن شده است ولي ما دنبال حمايت بيشتر مسئولان وزارت بهداشت هستيم.»
از وي ميپرسم آينده اين طب را چگونه ميبينيد؟ صراحتا ميگويد: آينده اين طب را احاديث و روايات روشن کردهاند. طب نوين نياز به پاکسازي دارد.
وي ميگويد: «الان طب ما طب کلينيکي شده است تا تکنيکي. عدهاي طب نوين را با پاراکلينيک جايگزين کردند - تمام معاينات افراد مثل معاينه از چشم، سر،... همه توسط دستگاهها انجام ميگيرد، الان طب ما به طب دستگاهي بدل شده و دستگاه تصميم ميگيرد و ما مخالف اين موضوع در طب سنتي هستيم.»