نگاهی به فیلم «لامپ 100»
روشنایی در دل تاریکی
سعید رضایی
فیلم «لامپ 100» نخستین فیلم سینمایی کارنامه کارگردانی سعید آقاخانی است که با محوریت معضل اعتیاد، به یک درام تراژیک و خانوادگی تبدیل شده است.
آقاخانی را همه اول به عنوان یک بازیگر و سپس کارگردان سریالهای کمدی تلویزیونی میشناسند. اما فیلم او شباهت چندانی با اغلب سریالهایی که توسط این کمدین دیده ایم ندارد. چون فیلم او، آمیزهای از تراژدی و کمدی است. یعنی موضوع فیلم، به شدت تلخ و ملتهب است، اما همین اضطراب برمدار موقعیتهای طنزآمیز پیش میرود. این وضعیت به بازی قابل توجه و متفاوت محسن تنابنده متکی است.
«لامپ 100» از معدود فیلمهای جریان موسوم به سینمای اجتماعی محسوب میشود که به معنای واقعی کلمه اجتماعی است. یعنی روی یک مسئله و مشکل متمرکز شده و بهطور صادقانه و با رویکردی آسیب شناختی به آن میپردازد؛ اعتیاد به مواد مخدر جدید و صنعتی، یک معضل حائز اهمیت و کم و بیش رایج در جامعه کنونی ماست که محور این فیلم قرار گرفته است. البته هم در سینما و هم تلویزیون، به موضوع اعتیاد خیلی پرداخته شده است، اما فیلم «لامپ ۱۰۰» این معضل را مطابق با شرایط امروزین جامعه بازنمایی میکند.
مهمترین تفاوت این بازنمایی، هشداردهنده بودن فیلم بدون افتادن در وادی شعارزدگی است.
چون در خیلی از فیلمهایی که محور تماتیک آنها اعتیاد است، تصویری سطحی و کلیشهای به تصویر کشیده شده است. حتی در برخی از این گونه آثار، از معتادها استفاده ابزاری در جهت ایجاد جذابیت کاذب شده است. مصداق بارز چنین تصویری در فیلم «سنتوری» به کارگردانی «داریوش مهرجویی» دیده میشود که فیلم برای ایجاد فضای خلسه و خماری، به مصرف مواد مخدر پرداخته است، بدون اینکه به آسیبشناسی آن بپردازد.
جالبتر اینکه گفته میشود، پس از نمایش فیلم «گوزنها» به کارگردانی «مسعود کیمیایی»، آمار مصرف مواد مخدر در جامعه ما افزایش یافت! چون در این فیلمها اعتیاد و مواد مخدر و معتادین در نقش قهرمان فیلم ظاهر میشوند، اما در «لامپ ۱۰۰» مصرف مواد مخدر، به مثابه ضدقهرمان نفرتانگیز و در تقابل با شخصیت محوری فیلم، یک درام نفس گیر و بیوقفه را پدید آورده است.
با این حال، فیلم «لامپ 100» از تحلیل زمینههای اجتماعی اعتیاد کمی باز مانده است. اعتیاد، بلایی است که از جامعه به فرد تحمیل میشود، اما نجات یافتن از آن، محصول ارادهی فردی است.
اتفاقات فیلم، در فضاها و مکانهای کلیشهای و رایج در سینمای بدنه میگذرند و این باعث شده که «لامپ ۱۰۰» نیز مانند خیلی دیگر از آثار سینمای ما گرایش به طبقات بالا داشته باشد و نه قاعدهی جامعه. نحوه ترک اعتیاد شخصیت محوری فیلم نیز، بسیار کهنه و کلیشهای است و یادآور فیلمهایی است که در آن، فرد معتاد را چند روزی به تخت میبستند تا به اصطلاح پاک شود. این درحالی است که این روش فقط در یک فیلم قابل استفاده است و در عالم واقع، تنها موجب شکنجه دادن فرد معتاد میشود که پس از آزاد شدن، برای کاستن از دردهای شکنجه، باز هم سراغ مصرف مواد خواهد رفت!
فیلم «لامپ 100» نخستین فیلم سینمایی کارنامه کارگردانی سعید آقاخانی است که با محوریت معضل اعتیاد، به یک درام تراژیک و خانوادگی تبدیل شده است.
آقاخانی را همه اول به عنوان یک بازیگر و سپس کارگردان سریالهای کمدی تلویزیونی میشناسند. اما فیلم او شباهت چندانی با اغلب سریالهایی که توسط این کمدین دیده ایم ندارد. چون فیلم او، آمیزهای از تراژدی و کمدی است. یعنی موضوع فیلم، به شدت تلخ و ملتهب است، اما همین اضطراب برمدار موقعیتهای طنزآمیز پیش میرود. این وضعیت به بازی قابل توجه و متفاوت محسن تنابنده متکی است.
«لامپ 100» از معدود فیلمهای جریان موسوم به سینمای اجتماعی محسوب میشود که به معنای واقعی کلمه اجتماعی است. یعنی روی یک مسئله و مشکل متمرکز شده و بهطور صادقانه و با رویکردی آسیب شناختی به آن میپردازد؛ اعتیاد به مواد مخدر جدید و صنعتی، یک معضل حائز اهمیت و کم و بیش رایج در جامعه کنونی ماست که محور این فیلم قرار گرفته است. البته هم در سینما و هم تلویزیون، به موضوع اعتیاد خیلی پرداخته شده است، اما فیلم «لامپ ۱۰۰» این معضل را مطابق با شرایط امروزین جامعه بازنمایی میکند.
مهمترین تفاوت این بازنمایی، هشداردهنده بودن فیلم بدون افتادن در وادی شعارزدگی است.
چون در خیلی از فیلمهایی که محور تماتیک آنها اعتیاد است، تصویری سطحی و کلیشهای به تصویر کشیده شده است. حتی در برخی از این گونه آثار، از معتادها استفاده ابزاری در جهت ایجاد جذابیت کاذب شده است. مصداق بارز چنین تصویری در فیلم «سنتوری» به کارگردانی «داریوش مهرجویی» دیده میشود که فیلم برای ایجاد فضای خلسه و خماری، به مصرف مواد مخدر پرداخته است، بدون اینکه به آسیبشناسی آن بپردازد.
جالبتر اینکه گفته میشود، پس از نمایش فیلم «گوزنها» به کارگردانی «مسعود کیمیایی»، آمار مصرف مواد مخدر در جامعه ما افزایش یافت! چون در این فیلمها اعتیاد و مواد مخدر و معتادین در نقش قهرمان فیلم ظاهر میشوند، اما در «لامپ ۱۰۰» مصرف مواد مخدر، به مثابه ضدقهرمان نفرتانگیز و در تقابل با شخصیت محوری فیلم، یک درام نفس گیر و بیوقفه را پدید آورده است.
با این حال، فیلم «لامپ 100» از تحلیل زمینههای اجتماعی اعتیاد کمی باز مانده است. اعتیاد، بلایی است که از جامعه به فرد تحمیل میشود، اما نجات یافتن از آن، محصول ارادهی فردی است.
اتفاقات فیلم، در فضاها و مکانهای کلیشهای و رایج در سینمای بدنه میگذرند و این باعث شده که «لامپ ۱۰۰» نیز مانند خیلی دیگر از آثار سینمای ما گرایش به طبقات بالا داشته باشد و نه قاعدهی جامعه. نحوه ترک اعتیاد شخصیت محوری فیلم نیز، بسیار کهنه و کلیشهای است و یادآور فیلمهایی است که در آن، فرد معتاد را چند روزی به تخت میبستند تا به اصطلاح پاک شود. این درحالی است که این روش فقط در یک فیلم قابل استفاده است و در عالم واقع، تنها موجب شکنجه دادن فرد معتاد میشود که پس از آزاد شدن، برای کاستن از دردهای شکنجه، باز هم سراغ مصرف مواد خواهد رفت!