kayhan.ir

کد خبر: ۳۹۳۹۹
تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۵

تلاش برای تغییر محاسبات با فرمول تحریم

محمد میرزاطبیبی

در بحبوحه دوران مشروطیت و کلاه گشاد انگلیسی ها برای وارونه جلوه دادن صدای مردم، واقعه ای رخ داد که آثار حاصل از پایبندی به آن از تعرض بدخواهان مصون ماند؛ تحریم تنباکو با فتوای یک جمله ای عالمی هوشیار و آگاه به زمانه – در همین ایام – توانست با شکل دهی به مطالبه یک جریان مردمی از توافق نامه ای ننگین در عصر عهدنامه های رنگین جلوگیری کند. توافقی برای ضمانت حفظ و سلطنت شاه نه بقای کشور! یک طرف این توافق، زیاده خواهی استعمارگرانی است که از ثروت بی پایان وطن، کیسه ای – توافقی – بس طولانی و بی پایان دوخته‌اند و در طرف دیگر حکم عالمانه میرزای شیرازی برای ماندگاری عزت و نگهداری ثروت مردم در نه گفتن به "دیپلماسی موازنه” ای که مسابقه ای بود در اخذ رضایت دو قطب استعمار آن روز تا مبادا انگلیس یا روس از سهم نبردن سرمایه عظیم ملت دل چرکین شوند.
مرور تاریخ کم ندارد از این دست جنبش آفرینی ها که توانست تحریم ها و انحصارهای خارجی را بشکند و با رضایت بازاریان و تولید کنندگان از اقتصاد داخلی سدی بسازد برای جلوگیری از سرریز شدن سیلی که ثروت ها را می شوید و منافع را به اقتصاد مهاجم می رساند.
به راستی مشکل اقتصاد کشور با منابع و معادن سرشار طبیعی و وسعت بزرگ آن که چندین کشور اروپایی را در خود جای می دهد و با استعداد و دانش جوانان و نخبگانش که در دنیا زبانزد است، تحریم است؟ آیا مشکل اقتصاد ما فهم، اراده و همت برای شکوفایی بازار پهناور اقتصاد داخلی نیست؟ با یک حساب و کتاب ساده می توان دانست که میزان و نسبت تحریم بر اقتصاد کشور چقدر است، آیا بر فرض محال آزادسازی ثروت محو شده با تحریم، چند درصد به نسبت کل اقتصاد داخلی موجود، برای ما منفعت دارد و چقدر سرمایه و سود برای کشور به ارمغان می آورد؟
فرمول فریب و تغییر محاسبات داخلی از جانب غوغاسالاران که با بزرگنمایی تحریم به دنبال ایجاد هیاهو علیه ایران هستند، می تواند مسئولین را متوجه یگانه علاج اقتصاد کند. «اراده مبارزه با رخنه های اقتصادی» مسئله ای است که اگر به فرامین ابلاغی مقام معظم رهبری در قالب فرمان 8 ماده ای مبارزه با فساد، سیاست های ابلاغی بخش خصوصی و تعاونی، سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در دولت های مختلف و این دولت عمل می شد، آثار و برکات آن را به وضوح شاهد بودیم و دیگر نیاز نبود تا در عرصه داخلی به شعارهای تبلیغاتی و تظاهر بسنده کنیم و تخطئه بدون سند را جایگزین راهکار نمائیم. در این صورت می توان انتظار داشت که امید و تمرکز مطلق در مذاکرات برای توهم شکوفایی اقتصاد با رفع تحریم جای خود را به توجه درمان واقعی اقتصاد دهد.
به اذعان بسیاری از مقامات آمریکایی «توافق ژنو برنامه هسته ای ایران را چند مرحله به عقب رانده است» یا «ایران حتی اگر از هر گونه پیشرفت هسته ای خودداری کند باز هم مجبور به تحمل تحریم های چشمگیر است و این یک برد، برای ما است.» این ادبیات آمریکا است. چند روز پیش نشریه «نشنال اینترست» نوشت که با عقب نشینی عجیب ایران، قابلیت گریز هسته ای اش از بین رفته است و بر خلاف اعتقاد عموم هیچ یک از تحریم های چشمگیر علیه بخش های مالی و نفت ایران به حالت تعلیق درنیامده است و ادامه می دهد: «کاهش تحریم ها حدود یک میلیارد دلار در ماه است اما ایران ماهانه 5 میلیارد دلار با تحریم نفت، از دست می دهد.» تفسیر این جمله این می شود که حجم و تعداد تحریم های جدید و ادامه بلوکه شدن حساب های دلاری ایران بسیار بیشتر از میزان آزادسازی تحریم ها است. نشنال اینترست می نویسد: «گسترش نفوذ ایران در جهان چالش اصلی ما است... باید از طریق تمدید مذاکرات زمان بدست بیاوریم.»
همیشه  چشم امید دشمن نقطه ضعف های درونی بوده است. ستون تحریم ها بر بستر ضعف اقتصاد کشور سوار است و إلا تحریم نه تنها اثر ندارد بلکه حتی قابلیت شکل گیری نخواهد یافت. بودجه کشور به شدت محتاج و وابسته به نفت است، شفافیت اقتصادی اگر دچار ابهام باشد، اطلاعات و مدیریت متناسب و درستی برای اصلاح فرار مالیاتی سرسام آور از سرمایه داران بزرگ و شرکت های عظیم سودآور شکل نمی گیرد. دولت اعلام می کند که حدود 144 هزار میلیارد تومان تسهیلات به تولیدکنندگان وام داده است و برای این کار  قدرت وام دهی و سرمایه بانک ها را با اجازه دادن خلق پول از طرف بانک ها - ضریب فزاینده -  زیاد می کند، اما میزان معوقه های بانکی که هیچ صدایی به عمد از آن درنمی آید بین 100 تا 200 هزار میلیارد تومان برآورد شده است و جز محدود سرمایه داران مکنده ثروت عموم، صنایع بزرگ از نبود نقدینگی و تسهیلات ناله سر
داده‌اند؛ با این حساب، روشن است که نقدینگی موجود چه مصارفی دارد. واردات بی رویه کالا برای منافع کوتاه مدت می تواند در دراز مدت ضربات عمیقی بر پیکره اقتصاد وارد سازد. مقام معظم رهبری  در دیدار با ستاد بزرگداشت روز ملی مهندس به این نکته اشاره داشتند: «امروز فشار واردات، کشور را دارد از پا در می آورد و در خصوص میزان واردات قاچاق به کشور نیز ارقام بسیار عجیبی مطرح است، اما این هم یک توجیه منطقی نیست که به بهانه جلوگیری از قاچاق و دریافت سود گمرکی، راه واردات انبوه به کشور به صورت رسمی باز شود.»
اعلام ارتقای رشد اقتصادی 12 در صدی و تورم 16 درصدی و جالب تر اعلام نرخ تورم بهمن ماه که صفر است و به طور کلی ادعاهای دولت در افتخارات اقتصادی در دو حالت قابل بررسی است: 1- این حجم موفقیت ها، در حالی که هیچ عایده مؤثری از طریق مذاکرات به دست نیامده، نشان از بی اثر بدون تحریم ها دارد. 2- آمارها شک و شبهه دارد. این در حالی است که رئیس جمهور محترم در تاریخ 15/5/92 گفته است: «معیار تورم جیب مردم است نه آمار بانک مرکزی یا مرکز آمار.»
تحریم ها کارساز نیست، این را مقامات آمریکایی خوب می دانند، چرا که همراه با آن، تهدید - بلوف - نظامی را هم چاشنی کار می کنند. کدام کشور است که نداند تحریم ها با هدف به حاشیه راندن قدرت تازه ظهور یافته ایران، فقط برای رژیم اسرئیل و آمریکا منفعت دارد. تا چه زمان می شود با فشار و زور و با تهدید و تطمیع کشورها را با خود همراه ساخت؟ حضور دیر هنگام جان کری در مذاکرات اخیر ژنو و گفتن این عبارت که اگر ایران صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای خود را اثبات نکند، میز مذاکرات را ترک می کنیم.» حکایت از این دارد که آمریکا محتاج توافق و حداقل ادامه مذاکرات است و با این حربه ها بواسطه پشتوانه هیچ، قصد امتیاز گیری دارد. به این جمله توجه کنید: «اگر فشارها را بر ایران افزایش ندهیم، در آینده دیگر نخواهیم توانست جلوی ایران را بگیریم.» بنابراین و بسیاری از شواهد و دلایل دیگر اوضاع برای غرب مغتنم است.
«ادبیات  تحریم» و «گفتمان مذاکره» راه علاج اقتصاد بیماری که از حجم اختلاس ها که در دو سال گذشته افزایش یافته - طبق اعلام مراکز رسمی - و مفاسد اقتصادی و پولشویی در آن هر از چندگاهی رخ می نمایاند، نیست. قبول تحریم معنایش این است که ما در کشور هیچ مشکل اقتصادی قابل طرحی نداریم إلا سد بزرگ تحریم! آیا واقعا چنین است؟ اگر طبق تصور غرب و آمریکا تحریم ها ایران را پای میز مذاکرات کشاند، آیا با این وجود، تحریم ها که نقطه قوت و امتیاز گیری غرب از تمام ثروت مادی و معنوی و غیرت ما است، برداشته خواهد شد؟
مگر نه آن که معنای حرکت زمانی است که مقصد واقعی در انتظار باشد. «مقصد خیالی» و چشم امید داشتن به وعده های نسیه آن هم زمانی که به توافق عمل نشده است چه ضرورتی دارد. همین هفته پیش بود که سازمان کشتیرانی ایران بعد از حکم دادگاه عمومی اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریم بانک تجارت و سازمان کشتیرانی که بازتاب رسانه ای فوق العاده ای هم از جانب دولت داشت، مجدد و بر خلاف توافق ژنو تحریم شد. این در حالی است که در تحریم های خودرو و پتروشیمی نیز راهگشایی قابل توجهی حاصل نشده است و خبرها حکایت از آن دارد که آزاد سازی اموال بلوکه شده ایران که به دلیل تحریم بانکی باید از طریق کشور ثالث انتقال یابد نیز دچار مشکل شده است. با گذشت دو سال بر حجم دارایی های بلوکه شده افزوده شده است و آمریکا از همین دارایی های جدید بلوکه شده، متعهد شده است تا درصدی به ما برگرداند! و اصطلاحا ما را دور بزند.
«رصد برنامه های تحریم و افزایش هزینه برای دشمن» یکی از بندهای سیاست های مقاومتی ابلاغی است که اگر تحقق می یافت، تحریم های اخیر قابل پیش بینی و پیشگیری بود چرا که نقطه های ضعف اقتصاد داخلی را شناسایی و بدل به قدرت می ساخت. اگر سپردن اقتصاد به دست مردم و قوانین خصوصی سازی و توجه به تعاون به صورت درست اتفاق می افتاد و مالکیت در سطح عموم شکل می گرفت، به پتروشیمی و فرآورده های نفتی توجه لازم به جای توجه و صرف نیرو در مذاکرات می شد، به اصل پیمان های پولی دوجانبه در تجارت با کشورها توجه صورت می گرفت و از همه مهم تر وابستگی به نفت کاهش می یافت، آیا حالا نوبت ما نبود تا طبق فرموده مقام معظم رهبری  آن ها را تحریم کنیم: «ملّت ایران هم میتواند تحریم کند؛ این را بگوییم که اگر بنای بر تحریم باشد، در آینده این ملّت ایران است که آنها را تحریم خواهد کرد.»