عصبانیت شیپورهای غرب از ارتباط تهران - صنعا
حضور هیئت بلندپایهای از یمن به ریاست صالح الصماد، رئیس شورای سیاسی انصار الله یمن، برای دیدار رسمی از ایران و انتقال کمکهای انساندوستانه هلالاحمر ایران به صنعا منتقل با واکنش عصبی رسانههای عربی - غربی مواجه شده است. پرواز این هواپیما به صنعا پس از آن انجام گرفت که بین سازمان هواپیمایی ایران و یمن توافقنامهای برای پرواز مستقیم از تهران به صنعا و برعکس امضا شد. بهموجب این قرارداد، شرکت هواپیمایی یمن (الیمنیه) و شرکت هواپیمایی ایران (ماهانایر) هر یک میتوانند 14 پرواز به تهران و صنعا داشته باشند.
الصماد در سفر به ایران گفت: هیئت بلندپایه سیاسی و اقتصادی یمن در این سفر با مقامات بلندپایه دولت ایران درباره دورنمای تقویت همکاری و مناسبات دوجانبه در بخشهای اقتصادی و تجاری و... گفتو گو خواهد کرد. سفر این هیئت به تهران در راستای سخنان اخیر عبدالملک الحوثی انجام گرفت که از امکان گشایش افقهای جدید در روابط و همکاری با کشورهای منطقه که به اراده مردم و حاکمیت ملی این کشور احترام بگذارند، خبر داده بود. خبرگزاری رویترز در واکنش به توافقنامه مذکور در گزارشی از صنعا نوشت: «این اقدام نشاندهنده حمایت تهران از حوثیهای شیعه است که بر صنعا مسلط هستند.» منصور هادی، رئیسجمهور مستعفی مدعی ریاستجمهوری، نیز امضای این توافقنامه را غیرقانونی توصیف و ادعا کرد حوثیها با کمک ایران و علی عبدالله صالح (رئیسجمهور خلعید شده سابق یمن) توانستند صنعا را در اختیار بگیرند.
امضای توافقنامه با یمن و سفر هیئت یمنی به تهران، اقدامی هوشمندانه، انقلابی و شجاعانه و بسیار مهم و ارزشمند است؛ زیرا با وجودی که کشورهای استکباری و مرتجع شاهد عملکرد دیکتاتورهای یمن و به فلاکت افتادن مردم این کشور و رویگردانی آنها از دیکتاتورها و اقبال عمومی به انصار الله هستند، همچنان برخلاف خواست مردم برای حفظ منافعشان با دخالت همهجانبه در امور یمن، از دیکتاتوری در حال احتضار منصور هادی حمایت میکنند و اجازه نمیدهند مردم یمن در مسیری که برگزیدهاند، حرکت کنند. مردم یمن با وجود سنخیتهای فراوان و تحمل ناملایمات تحمیلی و ایستادن در برابر دخالتهای مخرب اجانب، نشان دادند شایسته هر نوع کمکی که آنها را در برابر دشمنانش قویتر کند، هستند. اگرچه تعداد کشورهای حامی منصور هادی مزدور بیشتر از کشورهای حامی انقلاب مردم یمن است، در صحنه بودن و انگیزه مردم یمن برای آزادی از بند زورگویان، به بهترین نحو این عدم توازن را جبران میکند و آنها را به پیروزی نهایی میرساند. ارتباط ایران و یمن با واکنش عصبی رسانههای عربی مواجه شده است که برخی از محورهای آن در ذیل میآید:
1-جبهه غربی - عربی با هدف فشار به انقلابیون و وادار کردن آنها به عقب نشینی از مسیر انقلاب، کوتاه مدتی پس از تعطیلی سفارتخانههای خود در صنعا، عدن را محل فعالیتهای دیپلماتیک خود قرار داده و با انتقال سفارتخانههای خود به عدن محل استقرار منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی و فراری، میکوشند به اصطلاح مشروعیت اقدامات انقلابی گروه انصار الله را به چالش بکشند.
2- نکته قابل توجه در جریانسازی تبلیغی رسانههای عربی تلاش برای معرفی کردن ایران به عنوان اشغالگر در منطقه است. در واقع رسانههای عربی و عرب زبان غربی با این جوسازی ضمن پیگیری سناریوی ایرانهراسی به نوعی تلاش میکنند افکار عمومی منطقه(کشورهای عربی) را علیه ایران و سیاستهای منطقهای آن برانگیزند.
3-رسانههای عربی با هدف شکل دهی ائتلافی ضد ایرانی در منطقه به بهانه تحولات سوریه و یمن، ضمن فضاسازی درباره موضع ایران در قبال تحولات سوریه، ارتباط علنی ایران با حوثیها را به عنوان خط قرمز کشورهای منطقه به ویژه عربستان سعودی و مصر توصیف میکنند.
4-جبهه متعصبین عرب، حضور ایران در یمن را به عنوان ابزار فشاری در راستای اهداف منطقهای و بینالمللی تهران دانسته و در اینباره فضاسازی میشود که ایران میخواهد از یمن به عنوان یک برگ برنده و اهرم فشار استفاده کندو تحریمهای بینالمللی را لغو کند.
5-از منظری دیگر همکاری ایران و انقلابیون یمن و برقراری خط پرواز میان تهران- صنعا، به عنوان اقدامی سمبولیک برای مشروعیت دادن به انصار الله ارزیابی شده است.
6-در واقع رسانههای عربی و عربزبان غربی در واکنش به انقلاب مردم یمن، ضمن متهمکردن ایران به مداخله در این کشور با هدف کودتا القاء کردن این انقلاب و نسبت دادن آن به سیاستهای منطقهای ایران (سیطره بر منطقه!!) میکوشند این انقلاب مردمی را متوقف سازند در این زمینه است که در فضای تبلیغی این رسانهها همچنان از منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن و حامیان منطقهای و فرامنطقهای آن به عنوان تلاشگران حل سیاسی بحران یمن یاد میشود.
7-رسانههای عربی با برجسته کردن حضور ایران در یمن و ادعای تلاش تهران برای تجهیز تسلیحاتی انصار الله، به نوعی خط تبلیغی بسترسازی برای مداخله نظامی در یمن را در پیش گرفته اند.
منبع: بصیرت
الصماد در سفر به ایران گفت: هیئت بلندپایه سیاسی و اقتصادی یمن در این سفر با مقامات بلندپایه دولت ایران درباره دورنمای تقویت همکاری و مناسبات دوجانبه در بخشهای اقتصادی و تجاری و... گفتو گو خواهد کرد. سفر این هیئت به تهران در راستای سخنان اخیر عبدالملک الحوثی انجام گرفت که از امکان گشایش افقهای جدید در روابط و همکاری با کشورهای منطقه که به اراده مردم و حاکمیت ملی این کشور احترام بگذارند، خبر داده بود. خبرگزاری رویترز در واکنش به توافقنامه مذکور در گزارشی از صنعا نوشت: «این اقدام نشاندهنده حمایت تهران از حوثیهای شیعه است که بر صنعا مسلط هستند.» منصور هادی، رئیسجمهور مستعفی مدعی ریاستجمهوری، نیز امضای این توافقنامه را غیرقانونی توصیف و ادعا کرد حوثیها با کمک ایران و علی عبدالله صالح (رئیسجمهور خلعید شده سابق یمن) توانستند صنعا را در اختیار بگیرند.
امضای توافقنامه با یمن و سفر هیئت یمنی به تهران، اقدامی هوشمندانه، انقلابی و شجاعانه و بسیار مهم و ارزشمند است؛ زیرا با وجودی که کشورهای استکباری و مرتجع شاهد عملکرد دیکتاتورهای یمن و به فلاکت افتادن مردم این کشور و رویگردانی آنها از دیکتاتورها و اقبال عمومی به انصار الله هستند، همچنان برخلاف خواست مردم برای حفظ منافعشان با دخالت همهجانبه در امور یمن، از دیکتاتوری در حال احتضار منصور هادی حمایت میکنند و اجازه نمیدهند مردم یمن در مسیری که برگزیدهاند، حرکت کنند. مردم یمن با وجود سنخیتهای فراوان و تحمل ناملایمات تحمیلی و ایستادن در برابر دخالتهای مخرب اجانب، نشان دادند شایسته هر نوع کمکی که آنها را در برابر دشمنانش قویتر کند، هستند. اگرچه تعداد کشورهای حامی منصور هادی مزدور بیشتر از کشورهای حامی انقلاب مردم یمن است، در صحنه بودن و انگیزه مردم یمن برای آزادی از بند زورگویان، به بهترین نحو این عدم توازن را جبران میکند و آنها را به پیروزی نهایی میرساند. ارتباط ایران و یمن با واکنش عصبی رسانههای عربی مواجه شده است که برخی از محورهای آن در ذیل میآید:
1-جبهه غربی - عربی با هدف فشار به انقلابیون و وادار کردن آنها به عقب نشینی از مسیر انقلاب، کوتاه مدتی پس از تعطیلی سفارتخانههای خود در صنعا، عدن را محل فعالیتهای دیپلماتیک خود قرار داده و با انتقال سفارتخانههای خود به عدن محل استقرار منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی و فراری، میکوشند به اصطلاح مشروعیت اقدامات انقلابی گروه انصار الله را به چالش بکشند.
2- نکته قابل توجه در جریانسازی تبلیغی رسانههای عربی تلاش برای معرفی کردن ایران به عنوان اشغالگر در منطقه است. در واقع رسانههای عربی و عرب زبان غربی با این جوسازی ضمن پیگیری سناریوی ایرانهراسی به نوعی تلاش میکنند افکار عمومی منطقه(کشورهای عربی) را علیه ایران و سیاستهای منطقهای آن برانگیزند.
3-رسانههای عربی با هدف شکل دهی ائتلافی ضد ایرانی در منطقه به بهانه تحولات سوریه و یمن، ضمن فضاسازی درباره موضع ایران در قبال تحولات سوریه، ارتباط علنی ایران با حوثیها را به عنوان خط قرمز کشورهای منطقه به ویژه عربستان سعودی و مصر توصیف میکنند.
4-جبهه متعصبین عرب، حضور ایران در یمن را به عنوان ابزار فشاری در راستای اهداف منطقهای و بینالمللی تهران دانسته و در اینباره فضاسازی میشود که ایران میخواهد از یمن به عنوان یک برگ برنده و اهرم فشار استفاده کندو تحریمهای بینالمللی را لغو کند.
5-از منظری دیگر همکاری ایران و انقلابیون یمن و برقراری خط پرواز میان تهران- صنعا، به عنوان اقدامی سمبولیک برای مشروعیت دادن به انصار الله ارزیابی شده است.
6-در واقع رسانههای عربی و عربزبان غربی در واکنش به انقلاب مردم یمن، ضمن متهمکردن ایران به مداخله در این کشور با هدف کودتا القاء کردن این انقلاب و نسبت دادن آن به سیاستهای منطقهای ایران (سیطره بر منطقه!!) میکوشند این انقلاب مردمی را متوقف سازند در این زمینه است که در فضای تبلیغی این رسانهها همچنان از منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن و حامیان منطقهای و فرامنطقهای آن به عنوان تلاشگران حل سیاسی بحران یمن یاد میشود.
7-رسانههای عربی با برجسته کردن حضور ایران در یمن و ادعای تلاش تهران برای تجهیز تسلیحاتی انصار الله، به نوعی خط تبلیغی بسترسازی برای مداخله نظامی در یمن را در پیش گرفته اند.
منبع: بصیرت