دلها به تپش آمد...! (نگاه)
پژمان کریمی
«سینمای دینی» یعنی سینمایی که مبنا یافته و دربرگیرنده ارزشهای الهی است. سینمایی که به تعبیر شهید «مرتضی آوینی» در پی فطرت الهی انسان است. بیدارگر است و نافی طواغیت درون و برون، برانگیزندهی نگاه انسان در امتداد افق معنویت است، هالهای از بصیرت پی میافکند و دامنهی بصیرت را در نزد ذهن و چشمان مخاطب، وسعت میدهد. این سینما، در طراز سینمای مطلوب و طراز «جمهوری اسلامی» معنا میشود. از آنجایی که مردم ایران دارای باورها و تقید به ارزشهای الهی و اسلامی هستند، سینمای دینی، وجه مسلم «سینمای ملی»، جامعهی ایرانی هم، معنا میشود.
36 سال از پیروزی انقلاب اسلامی سپری میشود. با تاسف باید گفت که به رغم تلاش برخی از کارگزاران سینمایی و برخی سینماگران، هنوز سینمای طراز انقلاب و جمهوری اسلامی شکل نگرفته است. مصادیقی وجود دارد اما تنها فراوانی آثار دینی است که به ما «دلیل» و«جرات» میدهد از شکلگیری سینمای دینی و ترادف آن با سینمای ایران، سخن بگوییم!
اشاره به مصادیق شد. وقتی سینمای ایران را بررسی میکنیم به فیلمهایی برمیخوریم که دارای بنمایه و شکل دینیاند. اما نباید ادعا کنیم؛ این آثار، جملگی، دارای قوت محتوا و ساختمان و ساختارند. نباید مدعی شویم؛ زبان بینالمللی دارند و با مخاطب جهانی ارتباط برقرار میکنند. تا پیش از سال 93، آثاری هم که از قوت محتوایی و فنی برخوردارند - و میتوان به نمونههایی چون «طلا و مس»، اشاره کرد - دارای شکوه و صلابت اثر فاخر نبودند و معیار تام و کامل سینمای دینی و ملی قلمداد نمیشدند. اما سال 93 اتفاقی افتاد. فیلم «محمد رسولالله» به کارگردانی مجید مجیدی، موجب تحقق مصداقی روشن و فاخر از سینمای طراز جمهوری اسلامی شد. تبدیل به «سرفصلی» برای سینمای کشورمان شد.
این اثر در حاشیه جشنواره سی و سوم فیلم فجر برای تعدادی از اهالی سینما و رسانه نمایش داده شد. این فیلم که روایت بخشی از دوران کودکی حضرت محمد مصطفی پیامبر گرامی اسلام(ص) است، شگفتی مخاطبان را برانگیخت و نشان داد که ابزار سینما با مدیریتی خلاقانه و هشیارانه، در کنار دغدغهمندی و مطالعه، برد و تاثیر ژرفی در انتقال و انشاء آموزههای وحیانی دارد.
فیلم «محمد رسولالله» به بخشی از زندگانی پیامبر اکرم (ص) پرداخته است که پیش از این، از دید هنرمندان مغفول مانده بود. فیلم، بخش کمتر گفتهشده زندگانی رسولالله و تاریخ اسلام را روایت کرده است. به گفته منتقدی، در فیلم، انتخاب مقاطع تاریخی گریزی به رخدادهای «امروزی» هم دارد. فروپاشی حلقه تهدید مسلمانان و نومیدی فراعنه زمان نسبت به انزوا و شکست بندگان صالح پروردگار، اشاره روشن به تهدیدات امروز طواغیت این روزگار علیه کشور مسلمانی چون ایران بزرگ است!
تاکید بر چهره واقعی اسلام و حمایت این دین الهی از مظلومان در اثر یاد شده، پاسخی قاطع و فرهنگی، به هتاکیها و تبلیغات منفی دشمنان پروردگار است.
همه اینها، در کنار قوت فنی، فیلمی را ساخته و پرداخته است که در190 دقیقه مخاطب را همراه خود میکند. دلها را میلرزاند و زیباییهای دین الهی اسلام را به رخ میکشد!
فیلم «محمد رسولالله» آبروی سینمای ایران است. امروز میتوانیم این فیلم را به مجامع جهانی سینمایی عرضه کنیم. اگرچه کلونیهای فرهنگی صهیونیستی، بیشک در راه نمایش بیدردسر این فیلم گام برمیدارند. این کلونیها بیش از سه دهه، با تحسین سینمای چرک جشنوارهای، سینمای ایران را به انحطاط بردهاند. سینمایی که در کلیت خود و در قالب جشن سی و سوم فیلم فجر، به تعبیر منتقدان «عبوس» و «نومید» معنا میشود. فیلم «محمد رسولالله» میتواند امید را دوباره به سینمای ایران و سینمادوستان ایرانی بازآورد!
فراموش نکنیم اما؛ که با یک اثر نباید در راه تعالیبخشی به سینمای ایران بایستیم! فیلم «محمد رسولالله» یک شروع جدید دیگر و یک مصداق و یک سرمشق بزرگ و جدی برای آینده سینمای ایران است!
یادمان بماند؛ اگر بیش از هزینه فیلم یاد شده برای سینمای متعهد به ارزشهای الهی هزینه شود، منطقی است! باید برای بالندگی سینما هزینه کنیم. باید برای گفتگو با دنیا هزینه کنیم. چنان که دنیای سراسر ظلم و ستم، برای رویارویی با «ما» و «دین ما» هزینه میکند.
فیلم «محمد رسولالله» هدیه است نه تنها به مسلمانان جهان که به هر انسان خداجو و آزادیخواه! عطیهای به بشریت نیازمند «عشق، آشتی، زیبایی و آزادی»!
«سینمای دینی» یعنی سینمایی که مبنا یافته و دربرگیرنده ارزشهای الهی است. سینمایی که به تعبیر شهید «مرتضی آوینی» در پی فطرت الهی انسان است. بیدارگر است و نافی طواغیت درون و برون، برانگیزندهی نگاه انسان در امتداد افق معنویت است، هالهای از بصیرت پی میافکند و دامنهی بصیرت را در نزد ذهن و چشمان مخاطب، وسعت میدهد. این سینما، در طراز سینمای مطلوب و طراز «جمهوری اسلامی» معنا میشود. از آنجایی که مردم ایران دارای باورها و تقید به ارزشهای الهی و اسلامی هستند، سینمای دینی، وجه مسلم «سینمای ملی»، جامعهی ایرانی هم، معنا میشود.
36 سال از پیروزی انقلاب اسلامی سپری میشود. با تاسف باید گفت که به رغم تلاش برخی از کارگزاران سینمایی و برخی سینماگران، هنوز سینمای طراز انقلاب و جمهوری اسلامی شکل نگرفته است. مصادیقی وجود دارد اما تنها فراوانی آثار دینی است که به ما «دلیل» و«جرات» میدهد از شکلگیری سینمای دینی و ترادف آن با سینمای ایران، سخن بگوییم!
اشاره به مصادیق شد. وقتی سینمای ایران را بررسی میکنیم به فیلمهایی برمیخوریم که دارای بنمایه و شکل دینیاند. اما نباید ادعا کنیم؛ این آثار، جملگی، دارای قوت محتوا و ساختمان و ساختارند. نباید مدعی شویم؛ زبان بینالمللی دارند و با مخاطب جهانی ارتباط برقرار میکنند. تا پیش از سال 93، آثاری هم که از قوت محتوایی و فنی برخوردارند - و میتوان به نمونههایی چون «طلا و مس»، اشاره کرد - دارای شکوه و صلابت اثر فاخر نبودند و معیار تام و کامل سینمای دینی و ملی قلمداد نمیشدند. اما سال 93 اتفاقی افتاد. فیلم «محمد رسولالله» به کارگردانی مجید مجیدی، موجب تحقق مصداقی روشن و فاخر از سینمای طراز جمهوری اسلامی شد. تبدیل به «سرفصلی» برای سینمای کشورمان شد.
این اثر در حاشیه جشنواره سی و سوم فیلم فجر برای تعدادی از اهالی سینما و رسانه نمایش داده شد. این فیلم که روایت بخشی از دوران کودکی حضرت محمد مصطفی پیامبر گرامی اسلام(ص) است، شگفتی مخاطبان را برانگیخت و نشان داد که ابزار سینما با مدیریتی خلاقانه و هشیارانه، در کنار دغدغهمندی و مطالعه، برد و تاثیر ژرفی در انتقال و انشاء آموزههای وحیانی دارد.
فیلم «محمد رسولالله» به بخشی از زندگانی پیامبر اکرم (ص) پرداخته است که پیش از این، از دید هنرمندان مغفول مانده بود. فیلم، بخش کمتر گفتهشده زندگانی رسولالله و تاریخ اسلام را روایت کرده است. به گفته منتقدی، در فیلم، انتخاب مقاطع تاریخی گریزی به رخدادهای «امروزی» هم دارد. فروپاشی حلقه تهدید مسلمانان و نومیدی فراعنه زمان نسبت به انزوا و شکست بندگان صالح پروردگار، اشاره روشن به تهدیدات امروز طواغیت این روزگار علیه کشور مسلمانی چون ایران بزرگ است!
تاکید بر چهره واقعی اسلام و حمایت این دین الهی از مظلومان در اثر یاد شده، پاسخی قاطع و فرهنگی، به هتاکیها و تبلیغات منفی دشمنان پروردگار است.
همه اینها، در کنار قوت فنی، فیلمی را ساخته و پرداخته است که در190 دقیقه مخاطب را همراه خود میکند. دلها را میلرزاند و زیباییهای دین الهی اسلام را به رخ میکشد!
فیلم «محمد رسولالله» آبروی سینمای ایران است. امروز میتوانیم این فیلم را به مجامع جهانی سینمایی عرضه کنیم. اگرچه کلونیهای فرهنگی صهیونیستی، بیشک در راه نمایش بیدردسر این فیلم گام برمیدارند. این کلونیها بیش از سه دهه، با تحسین سینمای چرک جشنوارهای، سینمای ایران را به انحطاط بردهاند. سینمایی که در کلیت خود و در قالب جشن سی و سوم فیلم فجر، به تعبیر منتقدان «عبوس» و «نومید» معنا میشود. فیلم «محمد رسولالله» میتواند امید را دوباره به سینمای ایران و سینمادوستان ایرانی بازآورد!
فراموش نکنیم اما؛ که با یک اثر نباید در راه تعالیبخشی به سینمای ایران بایستیم! فیلم «محمد رسولالله» یک شروع جدید دیگر و یک مصداق و یک سرمشق بزرگ و جدی برای آینده سینمای ایران است!
یادمان بماند؛ اگر بیش از هزینه فیلم یاد شده برای سینمای متعهد به ارزشهای الهی هزینه شود، منطقی است! باید برای بالندگی سینما هزینه کنیم. باید برای گفتگو با دنیا هزینه کنیم. چنان که دنیای سراسر ظلم و ستم، برای رویارویی با «ما» و «دین ما» هزینه میکند.
فیلم «محمد رسولالله» هدیه است نه تنها به مسلمانان جهان که به هر انسان خداجو و آزادیخواه! عطیهای به بشریت نیازمند «عشق، آشتی، زیبایی و آزادی»!