چه رسانههایی صدای انقلاب اسلامی را به گوش مردم رساندند؟
انقلاب اسلامی، انقلاب رسانههای کوچک
زهره رحمانی
امروزه این حقیقت بهخوبی اثبات شده است که رسانهها سهم و نقش قابل توجهی در ایجاد تغییرات و دگرگونیهای سیاسی دارند.تأثیر رسانهها در این عرصه و در تحولاتی مانند انقلابها، موضوع مهمی است که کمتر به آن توجه میشود. رسانه در مفهوم کلی آن، موجد بسیاری از تحولات و دگرگونیها در ساختار اجتماعی و سیاسی بسیاری از کشورها و از جمله ایران بوده است. در این رابطه، میتوان به نقش و تأثیر رسانهها در پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد.در این دوره، علیرغم آنکه رسانههای مهم یعنی مطبوعات، رادیو و تلویزیون، تحت کنترل و هدایت رژیم پهلوی قرار داشت، اما مردم و روحانیون با برخی رسانههای سنتی و بهظاهر کماهمیت، به اقدامات سیاسی مهمی دست زدند. این رسانهها که اغلب از آنها با عنوان رسانههای سنتی و یا کوچک نیز یاد میشود، شامل نوارهای کاست، مساجد، منابر و اعلامیههاست که با تأثیر شگرف خود بر فرایند انقلاب، نقش واسط و ارتباطی میان مردم، روحانیون و رهبر کبیر انقلاب ایفا نمودند که به تأثیر و کارکرد هریک از آنها در پیروزی انقلاب پرداخته میشود.
عملکرد رسانهها
رسانه در لغت به معنای رساندن و در اصطلاح، به معنای رساندنِ پیام و یا هر ابزاری برای برقراری ارتباطات با شعاعِ عمل متفاوت است. مصداق این تعریف ساده، شامل رسانههایی چون روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، سیدیها، ویدئو و... میشود، اما اگر تعریف سولیوان را که معتقد بود «گفتار، نوشتار، ایما، اشاره و هرچیزی را میتوان در زمرهی رسانههای ارتباطی گنجاند»[1] بپذیریم، در این صورت باید گفت نوارهای کاست، مساجد و اعلامیهها نیز میتوانند مصادیق بارزی از رسانه باشند.
وسایل ارتباطجمعی تأثیرات گسترده و عمیقی بر افراد دارند. در بُعد سیاسی، تأثیر رسانهها بر رویدادهایی چون انتخابات، انقلابها و سایر وقایع خاص، بسیار بارز و تعیینکننده است. با این تفاسیر، بررسی فرایند نقش رسانهها در انقلاب ایران نشان میدهد با آنکه تمامی کانالهای ارتباطی مدرن نظیر رادیو، تلویزیون، مطبوعات و... در اختیار رژیم شاه قرار داشت، اما رسانههای کوچکتر و سنتیتر مانند نوارهای کاست، مساجد و اعلامیهها در اختیار مردم بوده و تأثیر مهمی در پیروزی انقلاب داشتند. تا جایی که میتوان گفت «در انقلاب ایران، در حقیقت مردم با هم برخورد نداشتند، بلکه برخورد بین رسانههای بزرگ در برابر رسانههای کوچکتر بود و سرانجام رسانههای کوچکتر (سنتی) پیروز شدند...»[2] که در نوشتهی ذیل، به تبیین بیشتر این سه رسانه پرداخته میشود:
نقش و تأثیر نوارهای کاست در انقلاب
نوارهای کاست یکی از رسانههای بسیار مهم در انتقال پیام و ارتباط سیاسی میان مردم و رهبر انقلاب بهخصوص در دوران تبعید بود. اهمیت این مسئله در انقلاب تا جایی است که یک روزنامهنگار آمریکایی با لحنی تمسخرآمیز اینگونه پیشنهاد میکند: روی قبر شاه بنویسید «که او نوار کاست را فراموش کرد.»[3] حامد الگار از نویسندگان فارسیزبان دانشگاه کالیفرنیا نیز در وصف اهمیت این رسانه، آن را سمبل تکنولوژیک انقلاب ایران معرفی میکند.[4]
بیشک یکی از علل استفادهی زیاد از این رسانه، به ارزان و قابل دسترس بودن و قابلیت تکثیر آسان آن برمیگردد. این نوارها که حاوی پیامهای امام، سخنرانی برخی از شخصیتها و مبارزین سیاسی و گاهی حتی صدای شلیک گلولههای رژیم بر مردم بود، توسط خود مردم ضبط و تکثیر میگردید. مرکز عمده و اصلی این فعالیتها ابتدا در قم بود، اما بهتدریج سایر شهرها و استانهای کشور نیز به این فعالیت پرداختند. از اقدامات مهمی که توسط این رسانه صورت میگرفت، میتوان به ضبط سخنرانیها و پیامهای امام (ره) بهخصوص در دوران تبعید اشاره کرد؛ بهطوریکه بسیاری از مردم و انقلابیون از تبعیدگاه امام در نجف یا پاریس، بهراحتی صدا و پیامهای ایشان را ضبط و در داخل کشور تکثیر میکردند و در اختیار عموم قرار میدادند.
در این رابطه، هملویت معتقد است: «چشمگیرترین و بدیعترین استفاده از رسانههای الکترونیکی برای پیام و ارتباط سیاسی تا به امروز، استفادهی امام خمینی (ره) از نوار ضبط صوت در طراحی انقلاب 1979 ایران است.[5]
بهواقع از آنجا که امام (ره) به دلیل محدودیتهایی که رژیم بر او تحمیل کرده بود، نمیتوانست بهراحتی از رسانههایی چون مطبوعات یا تلویزیون استفاده کند و نوارهای کاست بهترین وسیله جهت رساندن پیامهای صوتی ایشان بود. «با توجه به همین نقش حیاتی و مرکزی بود که روزنامهنگاران اروپایی، نهضت امام خمینی را انقلابِ کاست نامیدند.[6]
علاوه بر پیامهای امام، نوارها بهترین وسیله جهت آگاهی مردم از فعالیتها، تحولات و مبارزات مردم در شهرهای مختلف نیز بود. الگار در کتاب خود «انقلاب اسلامی در ایران»، به این وجه از عملکرد کاستها نیز توجه داشته و به تأثیر آن در یکی از مراسمهای یادبود مردم تبریز و یزد اشاره میکند و بهخوبی نشان میدهد که چگونه صدای حملهی رژیم به این مراسم و کشته و شهید شدن تعدادی از مردم در یک نوار منعکس میگردد و به گوش مردم در اقصی نقاط کشور میرسد. از نظر این نویسنده، «مردم ایران از نظر سلاح، تشکیلات یا قدرت تکنولوژیک، امکانات بسیار اندکی در اختیار داشتند. یکی از آن وسایلی که مورد استفاده قرار گرفت و بسیار هم مؤثر افتاد، نوار کاست بود![7]
بدینترتیب در طول مبارزات مردم، چندین هزار نوار کاست از مبارزات و بیانات امام (ره) و سایر شخصیتهای سیاسیِ برجسته پُر شده و از طریق مردم جابهجا میگردید. رژیم نیز با آنکه با نیروهای اطلاعاتی-امنیتی خود، بیشتر فعالیتهای مردم را تحت کنترل داشت، اما اهمیت و قدرت این وجه از فعالیتهای مردم از چشم آنها پنهان ماند و بسیاری از مردم، بازاریان و گروههای سیاسی به فعالیت خود در این زمینه تا پیروزی انقلاب ادامه دادند. اما در کنار این رسانه، مساجد نیز با قدرت رویارویی مستقیم مردم و روحانیون، نقشی مؤثر در تثبیت و تعمیق فعالیتهای سیاسی داشتند.
مساجد و منابر
مساجد و جلسات مذهبی از دیگر نهادهای واسط میان رهبران انقلاب و مردم بودند و نقش مهمی در شکلدهی مبارزه علیه رژیم و نیز زمینهسازی گسترش جریانات و تحولات انسانی ایفا نمودند. در جریان انقلاب اسلامی میتوان اذعان نمود که «اولین جرقههای انقلاب در سال 1340 و 1341، با سخنرانی امام خمینی و از دریچهی اطلاعرسانی زده شد و مسجد اعظم و مدرسهی فیضیهی قم بستر اصلی این حرکت را فراهم کردند.»[8] امام (ره) نیز به اهمیت این مسئله بهخوبی واقف بوده و به همین دلیل نیز پایهی مبارزات خود را با سخنرانی در مساجد آغاز نمودند. ایشان اعتقاد داشتند «مسجد مرکز تبلیغ است. در صدر اسلام از همین مسجدها جنبشها، ارتشها، راه میافتاده، مرکز تبلیغ احکام سیاسی اسلام بوده مسجد.[9]
بدینترتیب امام و بسیاری از شخصیتهای مبارز انقلاب از جمله روحانیون، با بهکارگیری موفقیتآمیز مساجد، توانستند آن را به مکانی جهت شکلگیری مخالفتهای مردمی علیه رژیم پهلوی تبدیل کنند. یک محقق آمریکایی در این رابطه میگوید:«مخالفت با شاه بهوسیلهی شبکههای غیررسمی توسط دویست هزار مبلغ دینی و نود هزار مسجد سازماندهی شد.[10]
در واقع مسجد همواره مکانی پویا جهت فعالیتهای سیاسی بود، اما کارکرد مبارزاتی این مکان در ماههای مذهبی از جمله ماههای محرم و صفر، شدت مییافت و به مهمترین کانون افشاگریهای روحانیون علیه رژیم و نیز محلی جهت توزیع اعلامیهها و نوارهای سیاسی تبدل میشد. بسیاری از مردم نیز که به مناسبت مراسم خاص این ایام در مساجد حضور مییافتند، گذشته از آنکه به تقویت اندیشههای مذهبی خود میپرداختند، از اوضاع سیاسی کشور نیز آگاهی مییافتند. علاوه بر این، مساجد مکانی مناسب جهت آشنایی افراد با یکدیگر و تربیت شخصیتهای مبارز و انقلابی بود.
مسجد هدایت تهران، مسجد قبا، مسجد جامع کرج و مسجد امام علی (ع) اصفهان نمونههای نه چندان زیاد از مساجد فعال و پیشتاز در این عرصه هستند. علاوه بر کارکرد مساجد در راستای اطلاعرسانی و آگاهسازی، منابر نیز از دیگر رسانههای مرتبط با مساجد محسوب میشوند. روحانیون با سخنرانیهای خود به روش چهرهبهچهره، علاوه بر اینکه به سخنرانیهای مذهبی و تقویت باورهای مردمی میپرداختند، با استفاده از سخنرانیهای آگاهیدهنده، پرده از جنایات رژیم شاه برمیداشتند.
از این رو، از اواخر دههی چهل، «حلقهای از منبریهای مذهبی در تهران و شهرستانها، همزمان و بهطور منظم، شروع به کار کرد که رسالت اصلی آن، طرح مباحث اجتماعی و سیاسی در دل مباحث بهظاهر مذهبی بود.»[11] و بدینترتیب منابر بهتدریج شبکهی گستردهای از مبارزین را گرد هم آورد. آیتالله طالقانی، آیتالله سعیدی و حجتالاسلام فلسفی، چند تن از پیشگامان پیامرسانی از جایگاه منبر هستند که نقش بسزایی در این عرصه ایفا کردند.
رژیم شاه نیز که به اهمیت نقش مساجد پی برده بود، سیاست مخالفت با برگزاری بسیاری از مجالس مذهبی در مساجد را در پیش گرفت، زیرا بسیاری از «حرکتهای مردمی از همان مراکز شروع میشد و به گوش دیگران میرسید. پس طبیعی بود که [رژیم] نظارت، کنترل و مراقبت خویش را به روی اینگونه مجالس، حتی در روستاها افزایش دهد.»[12] اما علیرغم برخی هتکحرمتها، شاه و عمالش هیچگاه نتوانستند مانع فعالیتهای مردم در مساجد گردند، زیرا رژیم بهخوبی از این موضوع آگاه بود که هرگونه اقدام خرابکارانه در برابر قداست و حرمت مسجد، نه تنها مانع فعالیتهای مردم نمیگردد، بلکه اعتراض و عکسالعمل مردم و علما را به دنبال خواهد داشت.
علاوه بر این، کارکردهای سیاسی-ارتباطی مساجد به حدی گسترده بود که به زمان و تشکیلاتی وسیع نیاز داشت که رژیم علیرغم تمام تشکیلات امنیتی-اطلاعاتی خود، موفق به شناسایی آنها نگردید. پخش اعلامیه و شبنامه در مساجد، از جمله این کارکردهاست که البته خود نوعی ابزار رسانهای قوی بهشمار میرفت.
پخش اعلامیهها و شبنامهها
اعلامیهها و شبنامهها از دیگر رسانههایی بود که در اختیار نیروهای انقلابی قرار داشت. رواج شبنامه در اصطلاح رایج و امروزی آن، به زمان پیدایش روزنامهها در دورهی قاجار برمیگردد که از همان زمان تا پیروزی انقلاب، به رسانهای مهم در میان مردم تبدیل شد. در واقع شبنامه نوعی اعلامیهی سیاسی است که بهصورت پنهانی در اعتراض به موضوعی خاص نوشته و توزیع میشود.
در نهضت انقلاب اسلامی، اعلامیهها شامل مطالب گوناگون سیاسی مانند پیامهای امام (ره) و یا شعارهای سیاسی جهت دعوت مردم به مبارزه بودند که توسط مردم و گروههای مختلفِ معترض چاپ و توزیع میگردیدند و یا بر درودیوار خانهها و مساجد چسبانده میشدند. این رسانه نیز که از مزیتهایی چون کمهزینه بودن، حمل سریع و آسان و قابلیت تکثیر فراوان برخوردار بود، به رسانهای فراگیر در میان مردم تبدیل شد.
به همین دلیل، زمانی که یک اعلامیه به دست فردی میرسید، بسیار سریع از روی آن اعلامیههایی متعدد چاپ و به افرادی دیگر توزیع میشد. هاکتن یکی از نویسندگان غربی در این رابطه در کتاب خود مینویسد: «موقعی که یک شبنامهی انقلابی بهطرز مرموزی به یک دفتر در تهران میرسید، منشیهای هوادار انقلاب فوراً از آن کپیهای فراوانی تهیه میکردند و این کار بسیار سریع و مخفیانه صورت میگرفت.[13]
علاوه بر این، پخش اعلامیهها نیازمند زمان و مکان خاصی نبود و انقلابیون میتوانستند از هر طریقی صدای اعتراض خود را به گوش مسلمانان و انقلابیون در سایر نقاط دنیا برسانند. سید محمدنقی بیانزاده یکی از بازاریان مبارز نیز در خاطرات خود در این رابطه میگوید: «یادم میآید که موسم حج، اعلامیهها را برای حجاج میدادیم تا به آنجا ببرند و اگر هم توانستند با دولتهای اسلامی تماس بگیرند.
در آن اعلامیهها، دلسوزی امام نسبت به مظلومیت شهدای فیضیه، از این جهت که بچههای شهرستانی و فقیر بودند، کاملاً آشکار بود.»[14]
بدینترتیب اعلامیهها نیز گرچه رسانهای سنتی محسوب میشدند، اما در دورهای مدرن در برابر رسانههای پیشرفتهای چون سینما، تلویزیون یا حتی مطبوعات، نقشی بزرگ در پیشبرد نهضت انقلاب اسلامی ایفا نمودند.
نتیجهگیری
فرجام سخن پیرامون موضوع آنکه بررسی نقش رسانههایی چون نوارهای کاست، مساجد و اعلامیهها در انقلاب ایران نشان داد که این رسانهها گرچه ابزارهایی کوچک در قیاس با رسانههای مدرنی چون سینما، تلویزیون و یا مطبوعات بودند، اما تأثیری تعیینکننده و مؤثر در نهضت انقلاب اسلامی داشتند.
اهمیت این رسانهها و از جمله نوارها تا جایی بود که برخی از صاحبنظران، انقلاب ایران را انقلاب کاستها مینامیدند. کاستها بهترین ابزار جهت ضبط صدا و پیام امام بهخصوص در دوران تبعید بود. مساجد نیز با کارکردهای ارتباطی و سیاسی بسیار از جمله تربیت مبارز، آشنایی افراد با یکدیگر، تحلیل مسائل روز، برنامهریزی جهت حرکتها و اقدامات آتی و... کانونی مهم جهت فعالیتهای سیاسی مردم بود.
در نهایت اعلامیهها و شبنامهها نیز رسانهای مهم با قابلیت تکثیر و توزیع سریع و آسان بودند که مبارزین با چسباندن آنها بر در و دیوار خانهها و مساجد، پیام انقلابی مردم و مبارزین را در برابر دیدگان عموم قرار میدادند.
پینوشتها در دفتر روزنامه موجود است
امروزه این حقیقت بهخوبی اثبات شده است که رسانهها سهم و نقش قابل توجهی در ایجاد تغییرات و دگرگونیهای سیاسی دارند.تأثیر رسانهها در این عرصه و در تحولاتی مانند انقلابها، موضوع مهمی است که کمتر به آن توجه میشود. رسانه در مفهوم کلی آن، موجد بسیاری از تحولات و دگرگونیها در ساختار اجتماعی و سیاسی بسیاری از کشورها و از جمله ایران بوده است. در این رابطه، میتوان به نقش و تأثیر رسانهها در پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد.در این دوره، علیرغم آنکه رسانههای مهم یعنی مطبوعات، رادیو و تلویزیون، تحت کنترل و هدایت رژیم پهلوی قرار داشت، اما مردم و روحانیون با برخی رسانههای سنتی و بهظاهر کماهمیت، به اقدامات سیاسی مهمی دست زدند. این رسانهها که اغلب از آنها با عنوان رسانههای سنتی و یا کوچک نیز یاد میشود، شامل نوارهای کاست، مساجد، منابر و اعلامیههاست که با تأثیر شگرف خود بر فرایند انقلاب، نقش واسط و ارتباطی میان مردم، روحانیون و رهبر کبیر انقلاب ایفا نمودند که به تأثیر و کارکرد هریک از آنها در پیروزی انقلاب پرداخته میشود.
عملکرد رسانهها
رسانه در لغت به معنای رساندن و در اصطلاح، به معنای رساندنِ پیام و یا هر ابزاری برای برقراری ارتباطات با شعاعِ عمل متفاوت است. مصداق این تعریف ساده، شامل رسانههایی چون روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، سیدیها، ویدئو و... میشود، اما اگر تعریف سولیوان را که معتقد بود «گفتار، نوشتار، ایما، اشاره و هرچیزی را میتوان در زمرهی رسانههای ارتباطی گنجاند»[1] بپذیریم، در این صورت باید گفت نوارهای کاست، مساجد و اعلامیهها نیز میتوانند مصادیق بارزی از رسانه باشند.
وسایل ارتباطجمعی تأثیرات گسترده و عمیقی بر افراد دارند. در بُعد سیاسی، تأثیر رسانهها بر رویدادهایی چون انتخابات، انقلابها و سایر وقایع خاص، بسیار بارز و تعیینکننده است. با این تفاسیر، بررسی فرایند نقش رسانهها در انقلاب ایران نشان میدهد با آنکه تمامی کانالهای ارتباطی مدرن نظیر رادیو، تلویزیون، مطبوعات و... در اختیار رژیم شاه قرار داشت، اما رسانههای کوچکتر و سنتیتر مانند نوارهای کاست، مساجد و اعلامیهها در اختیار مردم بوده و تأثیر مهمی در پیروزی انقلاب داشتند. تا جایی که میتوان گفت «در انقلاب ایران، در حقیقت مردم با هم برخورد نداشتند، بلکه برخورد بین رسانههای بزرگ در برابر رسانههای کوچکتر بود و سرانجام رسانههای کوچکتر (سنتی) پیروز شدند...»[2] که در نوشتهی ذیل، به تبیین بیشتر این سه رسانه پرداخته میشود:
نقش و تأثیر نوارهای کاست در انقلاب
نوارهای کاست یکی از رسانههای بسیار مهم در انتقال پیام و ارتباط سیاسی میان مردم و رهبر انقلاب بهخصوص در دوران تبعید بود. اهمیت این مسئله در انقلاب تا جایی است که یک روزنامهنگار آمریکایی با لحنی تمسخرآمیز اینگونه پیشنهاد میکند: روی قبر شاه بنویسید «که او نوار کاست را فراموش کرد.»[3] حامد الگار از نویسندگان فارسیزبان دانشگاه کالیفرنیا نیز در وصف اهمیت این رسانه، آن را سمبل تکنولوژیک انقلاب ایران معرفی میکند.[4]
بیشک یکی از علل استفادهی زیاد از این رسانه، به ارزان و قابل دسترس بودن و قابلیت تکثیر آسان آن برمیگردد. این نوارها که حاوی پیامهای امام، سخنرانی برخی از شخصیتها و مبارزین سیاسی و گاهی حتی صدای شلیک گلولههای رژیم بر مردم بود، توسط خود مردم ضبط و تکثیر میگردید. مرکز عمده و اصلی این فعالیتها ابتدا در قم بود، اما بهتدریج سایر شهرها و استانهای کشور نیز به این فعالیت پرداختند. از اقدامات مهمی که توسط این رسانه صورت میگرفت، میتوان به ضبط سخنرانیها و پیامهای امام (ره) بهخصوص در دوران تبعید اشاره کرد؛ بهطوریکه بسیاری از مردم و انقلابیون از تبعیدگاه امام در نجف یا پاریس، بهراحتی صدا و پیامهای ایشان را ضبط و در داخل کشور تکثیر میکردند و در اختیار عموم قرار میدادند.
در این رابطه، هملویت معتقد است: «چشمگیرترین و بدیعترین استفاده از رسانههای الکترونیکی برای پیام و ارتباط سیاسی تا به امروز، استفادهی امام خمینی (ره) از نوار ضبط صوت در طراحی انقلاب 1979 ایران است.[5]
بهواقع از آنجا که امام (ره) به دلیل محدودیتهایی که رژیم بر او تحمیل کرده بود، نمیتوانست بهراحتی از رسانههایی چون مطبوعات یا تلویزیون استفاده کند و نوارهای کاست بهترین وسیله جهت رساندن پیامهای صوتی ایشان بود. «با توجه به همین نقش حیاتی و مرکزی بود که روزنامهنگاران اروپایی، نهضت امام خمینی را انقلابِ کاست نامیدند.[6]
علاوه بر پیامهای امام، نوارها بهترین وسیله جهت آگاهی مردم از فعالیتها، تحولات و مبارزات مردم در شهرهای مختلف نیز بود. الگار در کتاب خود «انقلاب اسلامی در ایران»، به این وجه از عملکرد کاستها نیز توجه داشته و به تأثیر آن در یکی از مراسمهای یادبود مردم تبریز و یزد اشاره میکند و بهخوبی نشان میدهد که چگونه صدای حملهی رژیم به این مراسم و کشته و شهید شدن تعدادی از مردم در یک نوار منعکس میگردد و به گوش مردم در اقصی نقاط کشور میرسد. از نظر این نویسنده، «مردم ایران از نظر سلاح، تشکیلات یا قدرت تکنولوژیک، امکانات بسیار اندکی در اختیار داشتند. یکی از آن وسایلی که مورد استفاده قرار گرفت و بسیار هم مؤثر افتاد، نوار کاست بود![7]
بدینترتیب در طول مبارزات مردم، چندین هزار نوار کاست از مبارزات و بیانات امام (ره) و سایر شخصیتهای سیاسیِ برجسته پُر شده و از طریق مردم جابهجا میگردید. رژیم نیز با آنکه با نیروهای اطلاعاتی-امنیتی خود، بیشتر فعالیتهای مردم را تحت کنترل داشت، اما اهمیت و قدرت این وجه از فعالیتهای مردم از چشم آنها پنهان ماند و بسیاری از مردم، بازاریان و گروههای سیاسی به فعالیت خود در این زمینه تا پیروزی انقلاب ادامه دادند. اما در کنار این رسانه، مساجد نیز با قدرت رویارویی مستقیم مردم و روحانیون، نقشی مؤثر در تثبیت و تعمیق فعالیتهای سیاسی داشتند.
مساجد و منابر
مساجد و جلسات مذهبی از دیگر نهادهای واسط میان رهبران انقلاب و مردم بودند و نقش مهمی در شکلدهی مبارزه علیه رژیم و نیز زمینهسازی گسترش جریانات و تحولات انسانی ایفا نمودند. در جریان انقلاب اسلامی میتوان اذعان نمود که «اولین جرقههای انقلاب در سال 1340 و 1341، با سخنرانی امام خمینی و از دریچهی اطلاعرسانی زده شد و مسجد اعظم و مدرسهی فیضیهی قم بستر اصلی این حرکت را فراهم کردند.»[8] امام (ره) نیز به اهمیت این مسئله بهخوبی واقف بوده و به همین دلیل نیز پایهی مبارزات خود را با سخنرانی در مساجد آغاز نمودند. ایشان اعتقاد داشتند «مسجد مرکز تبلیغ است. در صدر اسلام از همین مسجدها جنبشها، ارتشها، راه میافتاده، مرکز تبلیغ احکام سیاسی اسلام بوده مسجد.[9]
بدینترتیب امام و بسیاری از شخصیتهای مبارز انقلاب از جمله روحانیون، با بهکارگیری موفقیتآمیز مساجد، توانستند آن را به مکانی جهت شکلگیری مخالفتهای مردمی علیه رژیم پهلوی تبدیل کنند. یک محقق آمریکایی در این رابطه میگوید:«مخالفت با شاه بهوسیلهی شبکههای غیررسمی توسط دویست هزار مبلغ دینی و نود هزار مسجد سازماندهی شد.[10]
در واقع مسجد همواره مکانی پویا جهت فعالیتهای سیاسی بود، اما کارکرد مبارزاتی این مکان در ماههای مذهبی از جمله ماههای محرم و صفر، شدت مییافت و به مهمترین کانون افشاگریهای روحانیون علیه رژیم و نیز محلی جهت توزیع اعلامیهها و نوارهای سیاسی تبدل میشد. بسیاری از مردم نیز که به مناسبت مراسم خاص این ایام در مساجد حضور مییافتند، گذشته از آنکه به تقویت اندیشههای مذهبی خود میپرداختند، از اوضاع سیاسی کشور نیز آگاهی مییافتند. علاوه بر این، مساجد مکانی مناسب جهت آشنایی افراد با یکدیگر و تربیت شخصیتهای مبارز و انقلابی بود.
مسجد هدایت تهران، مسجد قبا، مسجد جامع کرج و مسجد امام علی (ع) اصفهان نمونههای نه چندان زیاد از مساجد فعال و پیشتاز در این عرصه هستند. علاوه بر کارکرد مساجد در راستای اطلاعرسانی و آگاهسازی، منابر نیز از دیگر رسانههای مرتبط با مساجد محسوب میشوند. روحانیون با سخنرانیهای خود به روش چهرهبهچهره، علاوه بر اینکه به سخنرانیهای مذهبی و تقویت باورهای مردمی میپرداختند، با استفاده از سخنرانیهای آگاهیدهنده، پرده از جنایات رژیم شاه برمیداشتند.
از این رو، از اواخر دههی چهل، «حلقهای از منبریهای مذهبی در تهران و شهرستانها، همزمان و بهطور منظم، شروع به کار کرد که رسالت اصلی آن، طرح مباحث اجتماعی و سیاسی در دل مباحث بهظاهر مذهبی بود.»[11] و بدینترتیب منابر بهتدریج شبکهی گستردهای از مبارزین را گرد هم آورد. آیتالله طالقانی، آیتالله سعیدی و حجتالاسلام فلسفی، چند تن از پیشگامان پیامرسانی از جایگاه منبر هستند که نقش بسزایی در این عرصه ایفا کردند.
رژیم شاه نیز که به اهمیت نقش مساجد پی برده بود، سیاست مخالفت با برگزاری بسیاری از مجالس مذهبی در مساجد را در پیش گرفت، زیرا بسیاری از «حرکتهای مردمی از همان مراکز شروع میشد و به گوش دیگران میرسید. پس طبیعی بود که [رژیم] نظارت، کنترل و مراقبت خویش را به روی اینگونه مجالس، حتی در روستاها افزایش دهد.»[12] اما علیرغم برخی هتکحرمتها، شاه و عمالش هیچگاه نتوانستند مانع فعالیتهای مردم در مساجد گردند، زیرا رژیم بهخوبی از این موضوع آگاه بود که هرگونه اقدام خرابکارانه در برابر قداست و حرمت مسجد، نه تنها مانع فعالیتهای مردم نمیگردد، بلکه اعتراض و عکسالعمل مردم و علما را به دنبال خواهد داشت.
علاوه بر این، کارکردهای سیاسی-ارتباطی مساجد به حدی گسترده بود که به زمان و تشکیلاتی وسیع نیاز داشت که رژیم علیرغم تمام تشکیلات امنیتی-اطلاعاتی خود، موفق به شناسایی آنها نگردید. پخش اعلامیه و شبنامه در مساجد، از جمله این کارکردهاست که البته خود نوعی ابزار رسانهای قوی بهشمار میرفت.
پخش اعلامیهها و شبنامهها
اعلامیهها و شبنامهها از دیگر رسانههایی بود که در اختیار نیروهای انقلابی قرار داشت. رواج شبنامه در اصطلاح رایج و امروزی آن، به زمان پیدایش روزنامهها در دورهی قاجار برمیگردد که از همان زمان تا پیروزی انقلاب، به رسانهای مهم در میان مردم تبدیل شد. در واقع شبنامه نوعی اعلامیهی سیاسی است که بهصورت پنهانی در اعتراض به موضوعی خاص نوشته و توزیع میشود.
در نهضت انقلاب اسلامی، اعلامیهها شامل مطالب گوناگون سیاسی مانند پیامهای امام (ره) و یا شعارهای سیاسی جهت دعوت مردم به مبارزه بودند که توسط مردم و گروههای مختلفِ معترض چاپ و توزیع میگردیدند و یا بر درودیوار خانهها و مساجد چسبانده میشدند. این رسانه نیز که از مزیتهایی چون کمهزینه بودن، حمل سریع و آسان و قابلیت تکثیر فراوان برخوردار بود، به رسانهای فراگیر در میان مردم تبدیل شد.
به همین دلیل، زمانی که یک اعلامیه به دست فردی میرسید، بسیار سریع از روی آن اعلامیههایی متعدد چاپ و به افرادی دیگر توزیع میشد. هاکتن یکی از نویسندگان غربی در این رابطه در کتاب خود مینویسد: «موقعی که یک شبنامهی انقلابی بهطرز مرموزی به یک دفتر در تهران میرسید، منشیهای هوادار انقلاب فوراً از آن کپیهای فراوانی تهیه میکردند و این کار بسیار سریع و مخفیانه صورت میگرفت.[13]
علاوه بر این، پخش اعلامیهها نیازمند زمان و مکان خاصی نبود و انقلابیون میتوانستند از هر طریقی صدای اعتراض خود را به گوش مسلمانان و انقلابیون در سایر نقاط دنیا برسانند. سید محمدنقی بیانزاده یکی از بازاریان مبارز نیز در خاطرات خود در این رابطه میگوید: «یادم میآید که موسم حج، اعلامیهها را برای حجاج میدادیم تا به آنجا ببرند و اگر هم توانستند با دولتهای اسلامی تماس بگیرند.
در آن اعلامیهها، دلسوزی امام نسبت به مظلومیت شهدای فیضیه، از این جهت که بچههای شهرستانی و فقیر بودند، کاملاً آشکار بود.»[14]
بدینترتیب اعلامیهها نیز گرچه رسانهای سنتی محسوب میشدند، اما در دورهای مدرن در برابر رسانههای پیشرفتهای چون سینما، تلویزیون یا حتی مطبوعات، نقشی بزرگ در پیشبرد نهضت انقلاب اسلامی ایفا نمودند.
نتیجهگیری
فرجام سخن پیرامون موضوع آنکه بررسی نقش رسانههایی چون نوارهای کاست، مساجد و اعلامیهها در انقلاب ایران نشان داد که این رسانهها گرچه ابزارهایی کوچک در قیاس با رسانههای مدرنی چون سینما، تلویزیون و یا مطبوعات بودند، اما تأثیری تعیینکننده و مؤثر در نهضت انقلاب اسلامی داشتند.
اهمیت این رسانهها و از جمله نوارها تا جایی بود که برخی از صاحبنظران، انقلاب ایران را انقلاب کاستها مینامیدند. کاستها بهترین ابزار جهت ضبط صدا و پیام امام بهخصوص در دوران تبعید بود. مساجد نیز با کارکردهای ارتباطی و سیاسی بسیار از جمله تربیت مبارز، آشنایی افراد با یکدیگر، تحلیل مسائل روز، برنامهریزی جهت حرکتها و اقدامات آتی و... کانونی مهم جهت فعالیتهای سیاسی مردم بود.
در نهایت اعلامیهها و شبنامهها نیز رسانهای مهم با قابلیت تکثیر و توزیع سریع و آسان بودند که مبارزین با چسباندن آنها بر در و دیوار خانهها و مساجد، پیام انقلابی مردم و مبارزین را در برابر دیدگان عموم قرار میدادند.
پینوشتها در دفتر روزنامه موجود است