کد خبر: ۳۲۴۵۶۰
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۴۰۴ - ۱۹:۳۸

حـق‌النـاس در اســلام

سید منصور معظمی

حق که جمع آن حقوق است، امتیازی ثابت برای کس یا جمعی است که خدا در دین اثبات کرده و عقل و وحی آن را بیان می‌کند. 
حق می‌تواند مدنی، اجتماعی، سیاسی و مانند آنها باشد. بنابراین، خواه قانون یا عرف آن را بشناسد و قانون و سنتی در جامعه قرار دهد یا ندهد، همواره برای اشخاص یا گروه‌ها ثابت است. از مصادیق قرآنی حق می‌توان به مواردی چون: حق الله، حق الناس، حق اخوت، حق امنیت، حق مسکن، حق ازدواج، حق مهاجرت، حق انسان، حق حیوان و گیاه، حق والدین، حق مؤمنان و مانند آنها اشاره کرد.
بنابراین، وقتی از حقوق سخن گفته می‌شود، محدود به حق مردم و انسان نیست، بلکه شامل حق موجودات زنده دیگر از جمله گیاهان و جانوران است.(فصلت، آیات 9 و 10؛ هود، آیه 6؛ عنکبوت، آیه 60) البته حق الله داستانی دیگر است که در جای خود باید از آن بحث شود.
حقوق مردم از نظر قرآن
حقوق اساسی انسان‌ها شامل مواردی چون: حق آزادی در عقیده(بقره، آیه 256؛ انسان، آیه 3؛ کافرون، آیه 6)، آزادی اندیشه و تفکر(بقره، آیات 219 و 266؛ حشر، آیه 21)، اتمام حجت(نساء، آیه 165؛ اسراء، آیه 15)، ازدواج و انتخاب همسر(نساء، آیات 3 و 25 و 129)، استفاده از مواهب هستی و نعمت‌های دنیوی(بقره، آیات 22 و 29؛ اعراف، آیات 10 و 32)، پناهندگی(نساء، آیه 100؛ انفال، آیات 26 و 72 و 74؛ توبه، آیه 6)، تجارت و کسب‌های مشروع(نساء، آیات 32 و 29 و 161)، تصمیم گیری و تعیین سرنوشت خویش(آل عمران، آیه 159؛ انفال، آیه 53؛ رعد، آیه 11)، حیات (مائده، آیات 32 و 45)، دادرسی عادلانه(نساء، آیات 58 و 105)، دفاع از خود در برابر ظالم(حج، آیات 39 و 40)، قصاص(بقره، آیات 178 و 179؛ مائده، آیه 45)، مالکیت بر اموال خویش(نازعات، آیه 33؛ عبس، آیه 32)، داشتن وطن و مسکن(بقره، آیات 84 و 246؛ حج، آیه 40)، هدایت(لیل، آیه 12) و مانند آنها می‌شود.
حق خاص
هر چند که انسان‌ها دارای حقوق اساسی هستند که همگی در آن اشتراک دارند و به طور مساوی باید از آنها برخوردار شوند و هیچ تبعیض و ظلم در آن روا نشود، اما حقوق خاص برای برخی از اقشار است که از جمله می‌توان به مواردی چون: حق برادری ایمانی(بقره، آیه 220؛ حجرات، آیه 10) در ایجاد صلح و آشتی و ترک غیبت(حجرات، آیات 10 تا 12) و طلب مغفرت(حشر، آیه 10)، حق استفاده از مکه و مساجد(حج، آیه 25)، حق امنیت در آنها(بقره، آیه 125؛ قصص، آیه 57)، حق حضانت برای والدین(بقره، آیات 232 و 233؛ طلاق، آیه 6)، حق مدیریت برای شوهر(نساء، آیه 32)، حق ولایت برای معصومان(مائده، آیه 55؛ احزاب، آیه 6)، حق آوارگان در استفاده از فیء (حشر، آیات 7 و 8) حق اقدام نظامی علیه اشغالگران(بقره، آیات 191 و 246؛ توبه، آیه 13؛ حج، آیات 39 و 40)، حق ولایت پیامبران و اطاعت از ایشان(نساء، آیه 64؛ آل عمران، آیه 79؛ انعام، آیه 89)، حق اهل بیت در اموال مردم و خمس(انفال، آیه 41؛ اسراء، آیه 26) و در مودت(شوری، آیه 23)، حق اجتماعی و اقتصادی بردگان(نساء، آیه 25؛ توبه، آیه 60)، حق دایه(بقره، آیه 232)، حق دشمنان در ساحت مراعات عدالت(بقره، آیات 190 تا 194؛ مائده، آیه 8)، حق دوستان در استفاده از خوراکی‌ها(نور، آیه 61)، حق شریک(ص، آیه 24)، حق فرزند و مراعات در شیرخواری و مانند آنها از سوی والدین(نساء، آیا 9 تا 12؛ بقره، آیه 233؛ طلاق، آیه 6)، حق مستضعفان در دفاع از ایشان(نساء، آیات 75 و 127)، حق مظلوم در دفاع از خویش و انتقام گیری(نساء، آیه 148؛ حج، آیات 39 و 40 و 60؛ شوری، آیه 41)، حق متقابل مؤمنان در ولایت(توبه، آیه 71)، حق نیازمندان در اموال مردم(ذاریات، آیه 19؛ معارج، آیات 24 و 25)، حق همسایه(نساء، آیه 36)، حق متقابل همسران در خلوت(نور، آیه 58)، مراعات قسط و عدل(نساء، آیه 3) و مانند آنها اشاره کرد.
آثار مراعات و عدم مراعات حق‌الناس 
در روایات معصومان‌(ع)، جزئیات بسیاری از حق مردم یا همان حق الناس و آثار مراعات و عدم مراعات آن بیان شده است. از جمله امام سجاد‌(ع) ضمن بیان حق مردم به آثار آن نیز توجه می‌دهد و می‌فرماید: اَلذُّنوبُ الَّتى تُغَيِّرُ النِّعَمَ: اَلْبَغْىُ عَلَى النّاسِ وَ الزَّوالُ عَنِ الْعادَةِ فِى الْخَيْرِ وَ اِصْطِناعِ الْمَعْروفِ وَ كُفْرانِ النِّعَمِ وَ تَرْكِ الشُّكْرِ قالَ اللّه‌ عَزَّوَجَلَّ: «اِنَّ اللّه‌ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِاَ نْفُسِهِمْ...»؛ گناهانى كه باعث تغيير نعمت‌ها مى‌شوند، عبارتند از: تجاوز به مردم، ترك کردن عادت‌هاى كار خير و خوب و كفران نعمت و ترك شكر، زيرا خداوند عزّوجلّ مى‌فرمايد: «خداوند سرنوشت هيچ ملتى را تغيير نمى‌دهد، مگر اينکه خودشان تغيير روش دهند.» (معانى الاخبار، شیخ صدوق، ص ۲۷۰)
البته انسان‌ها به سبب برخی از خلق و خوی اخلاقی مانند غضب و شهوت ممکن است حقوق دیگران را نادیده گیرند، اما مؤمنان به سبب آنکه اخلاق خویش را بر اساس دین تنظیم کنند و تغییرات مثبت در خلق و خو ایجاد می‌کنند تا حقوق دیگران را در هر حال مراعات کنند؛ از این امر در آموزه‌های قرآنی به عنوان «قوامین بالقسط» تعبیر می‌شود(مائده، آیه 8؛ نساء، آیه 35)؛ زیرا عدالت محوری و قسط گرایی جزو قوام ذاتی و شخصیتی آنان شده و هرگز‌(ع) از جمله غضب و شهوت آنان را از دایره حق خارج نمی‌کند؛ چنان‌که امام صادق عليه‌السلام می‌فرماید: اَلمُؤمِنُ اِذا غَضِبَ لَم يُخرِجْهُ غَضَبُهُ مِنْ حَقٍّ وَاِذا رَضِىَ لَم يُدخِلْهُ رِضاهُ فى باطِلٍ وَالَّذى اِذا قَدَرَ لَم يَأخُذ اَكْثَرَ مِمّا لَهُ؛ مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنودي‌اش او را به باطل نكشاند و چون قدرت يابد بيش از حقّ خود نگيرد.(بحارالأنوار، ج ۷۸،  ص ۲۰۹، حدیث ۸۵)آن حضرت در جایی دیگر می‌فرماید: اِذا اَرادَ اَحَدُكُم اَن يُسْتَجابَ لَهُ فَليُطَيِّب كَسبَهُ وَ ليَخرُج مِن مَظالِمِ النّاسِ وَ اِنَّ اللّه‌ لا يُرفَعُ اِلَيهِ دُعاءُ عَبدٍ و فى بَطنِهِ حَرامٌ اَو عِندَهُ مَظلِمَةٌ لاِحَدٍ مِن خَلقِهِ؛ هرگاه فردى از شما خواست دعايش مستجاب شود، درآمدش را حلال گرداند و از زير بار حقوق مردم بيرون برود. دعاى بنده‌اى كه در شكمش حرام باشد، يا حق يكى از خلق خدا به گردنش باشد، به درگاه خداوند بالا نمى‌رود.(بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۳۲۱، حدیث ۳۱) انسان می‌تواند نسبت به حقوق خویش از جمله حق قصاص و مانند آنها بگذرد و عفو و گذشت داشته باشد؛ یعنی می‌تواند بالاتر از این امر که احسان است، اکرام و ایثار داشته باشد و دستگیر کسی باشد که به او ظلم روا داشته است. این امر در میان مؤمنان باید ساری و جاری شود. در حقیقت پاسخ بدی را به نیکی دادن موجب می‌شود تا دشمنی به دوستی صمیمانه تبدیل شود. پيامبر(صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ) می‌فرماید: رَحِمَ اللّه‌ عَبْدا كانَتْ لأَخيهِ عِنْدَهُ مَظْلِمَةٌ فى عِرْضٍ أَوْ مالٍ فَجاءَهُ فَاسْتَحَلَّهُ قَبْلَ أَنْ يُؤْخَذَ وَلَيْسَ ثَمَّ دينارٌ وَلادِرْهَمٌ فَإِنْ كانَتْ لَهُ حَسَناتٌ اُخِذَ مِنْ حَسَناتِهِ وَإِنْ لَمْ تَكُنْ لَهُ حَسَناتٌ حَمَلوا عَلَيْهِ مِنْ سَيِّئاتِهِ؛ خدا رحمت كند بنده‌اى را كه حلاليت بطلبد از برادرى كه به آبرو يا مال او تجاوز كرده، قبل از آنكه (در قيامت) از او بازخواست كنند، آنجايى كه دينار و درهمى نباشد، در نتيجه اگر شخص كار نيكى داشته باشد از آن بردارند و اگر نداشته باشد، از گناهان مظلوم برداشته بر گناهان او بيفزايند.(نهج الفصاحه، ح ۱۶۵۷)
اصولا سنت‌ها و قوانین حاکم بر هستی بر مدار عدل الهی است که جزو اصول الدین دانسته شده است. بنابراین، هر کسی باید به هر طریقی شده آن را مراعات کرده و احقاق حق را در ساختار عدالت به جا آورد. بر همین اساس امیرمؤمنان امام على‌(ع) می‌فرماید: لا عَدْلَ اَفْضَلُ مِنْ رَدِّ الْمَظالِمِ؛ هيچ عدالتى بهتر از بازگرداندن حقوق پايمال شده نيست.(غررالحكم، ج ۶، ص ۴۱۵، حدیث ۱۰۸۴۱)
پيامبرخدا نیز در‌باره تاثیر منفی نادیده گرفتن حق الناس درباره برادران ایمانی می‌فرماید: مَنْ حَبَسَ عَنْ اَخيهِ الْمُسْلِمِ شَيْئا مِنْ حَقِّهِ حَرَّمَ اللّه‌ عَلَيْهِ بَرَكَةَ الرِّزْقِ اِلاّ اَنْ يَتوبَ؛ هر كس چيزى از حقّ برادر مسلمان خود را نگه دارد و به او ندهد، خداوند، بركت روزى را بر او حرام مى‌كند، مگر آنكه توبه كند و جبران نمايد.(من لايحضره الفقيه، ج ۴، ص ۱۵، حدیث ۴۹۶۸)
مؤمن و شیعه واقعی کسی است که اصول حق‌الناس را مراعات کند؛ امام صادق‌(ع)می‌فرماید: لَیسَ بِوَلِیٍّ لی مَن أَكَلَ مالَ مؤمنٍ حَراماً؛ هر کس مال مؤمنی را به ناحق بخورد پیرو من نیست.(وسائل، ج ١٢، ص ٥٣)
بنابراین، بندگی و عبادت و اطاعت خدا همان گونه که در عبادتی چون نماز خودنمایی می‌کند که حق الله است، همچنین در حق الناس خود را نشان می‌دهد. أمیرالمؤمنین‌(ع) بر این تقدیم و اولویت تاکید داشته و می‌فرماید: جَعَلَ اللهُ سُبحانَهُ حُقوقَ عِبادِهِ مُقَدَّمَةً لِحُقوقِهِ؛ خداوند سبحان حقوق بندگانش را مقدمة رسیدن به حقوق خود قرار داده است. (فهرست غررالحکم، ص ٧٧)
کسانی که در راه خدا می‌جنگند و شهید می‌شوند، از حیات طیب برخوردار شده و حتی خدا از حق خویش می‌گذرد، اما با این همه‌، شهید همچنان در گرو حق الناس است؛ چنان‌که  امام باقر‌(ع)می فرماید: اوَّلُ قطرةٍ مِنَ الشَّهیدِ كفّارَةٌ لِذُنوبِهِ اِلاّ الدَّین فَاِنَّ كفّارَتَه قَضاءُه؛ اوّلین قطرة خون شهید کفارة گناهان او است مگر قرض و بدهکاری او که کفاره‌اش ادا کردن آن است (بدهی و حق‌الناس شهید را وارثان باید ادا كنند)(وسائل الشیعه، ج ١٣، ص ٨٥)  رسول‌الله (ص) درباره تاثیر منفی حق الناس در زندگی انسان می‌فرماید: وصاحِبُهُم مُحتَبِسٌ علی بابِ الجَنّةِ بِثَلاثةِ دَراهِمٍ لفلانِ الیَهودی، وَ کانَ شَهیداً؛ یکی از افراد (فلان قبیله) که شهید شده به خاطر سه درهم که به فلان یهودی بدهکار بوده بر دَرِ بهشت معطل مانده و به وی اجازة ورود نمی‌دهند!(احتجاج طبرسی، ج ١، ص ٣٣٣)  أمیرالمؤمنین علی‌(ع) ضمن هشدار به حق الناس به این نکته توجه می‌دهد که یک سنگ غصبی چطور بنیان خانه‌ای را فرو می‌ریزد. ایشان می‌فرماید: الحَجَرُ الغَصبُ فی ‌الدّارِ رَهنٌ عَلی خَرابِها؛ وجود یک آجر غصبی در بنای یک خانه، عامل ویرانی آن خانه خواهد بود!(نهج‌البلاغه، قصار ٢٣٢)
مال و جان و عرض مسلمان محترم است و باید مراعات حقوق مسلمان را در همه امور داشت؛ رسول‌الله می‌فرماید: حُرمةُ مالِ المُسلِم كَحُرمَةِ دَمِهِ؛ حرمت داشتن مال یک مسلمان همچون حرمت خون و جان او است (مراعات آن بر همه واجب است).(میزان‌الحکمة، ج ٢، ص ٥١٠)
البته ظلم نسبت به همگان حرام و گناه است و فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان نیست؛ از همین رو امام صادق‌(ع) می‌فرماید: اَلمِرصادُ قَنطَرةٌ علی‌الصِّراطِ لایجوزُها عبدٌ بمَظلَمةِ عَبدٍ؛ مرصاد (کمینگاه) جایگاه رفیعی است بر روی پل صراط که (فردا) هیچ‌ بنده‌ای که حق و مظلمه‌ای از مظالم بندگان به گردنش باشد از آن عبور نخواهد کرد.(بحارالأنوار، ج ٨، ص ٦٦)
تاکید بر حق الناس به معنای عدم اهتمام نسبت به حق الله نیست؛ زیرا برخی از حق الله نیز ناظر به حق الناس است؛ همچون خمس و زکات و مانند آنها که هر چند از آن خدا و رسول است ولی مردم فقیر و مستحق از آن بهره‌مند می‌شوند. امام باقر‌(ع) می‌فرماید: ما مِن عَبدٍ مَنعَ زَكاةَ مَالِهِ شیئاً اِلاّ جَعَلَ اللهُ ذلِكَ یَومَ القیامَةِ ثُعباناً مِن نارٍ طَوقاً فی عُنُقِه یَنهَشُ مِن لَحمِهِ حَتّی یَفرغَ مِن الحساب؛ هر کس که زکات و وجوهات مالی خود را نپردازد خداوند همان را در روز قیامت اژدهایی آتشین بر گردن او قرار می‌دهد که گوشت بدنش را نیش می‌زند تا از حساب فارغ شود.(ثواب‌الاعمال، ص ٥٢٩)
 امام صادق‌(ع) می‌فرماید: مَن حَبَس حَقَّ المُؤمِنِ، اَقامَهُ اللهُ یَومَ القِیامَةِ خَمسَمِأَةَ عامٍ عَلی رِجلَیهِ حتّی یسیلَ مِن عَرَقِهِ أَودِیَةٌ... ثُمّ یُؤمَرُ بِه اِلی النّار؛ هر کس حق یک مؤمن را در نزد خود حبس کند خداوند در روز قیامت او را پانصد سال سرپا نگه می‌دارد آنچنان‌که سیلاب‌های عرق از او به جریان می‌افتد... آنگاه فرمان می‌رسد که به دوزخ افکنده ‌شود!(ثواب‌الاعمال، ص ٥٤٥)
از دیگر آثار سوء عدم اهتمام نسبت به حق الناس می‌توان به حبس دعا اشاره کرد؛ امام صادق‌(ع) می‌فرماید: اِنَّ الله لایَرفَعُ اِلَیهِ دُعاءَ عَبدٍ فی بَطنِهِ حرامٌ أَو عِندَهُ مَظلِمةٌ لِأَحَدٍ مِن خَلقِه؛ خداوند دعای کسی که در شکمش لقمة حرام و یا به گردن او مظالم یکی از عباد باشد اجابت نمی‌کند.(بحارالأنوار، ج ٩٣، ص ٣٢١)
از دیگر آثار مراعات حقوق برادری می‌توان به بهره‌مندی از پاداش‌های اخروی اشاره کرد که امیرالمؤمنین علی‌(ع) می‌فرماید: قَضاءُ حقوقِ الاخوانِ اَشرفُ اَعمالِ المُتّقین، یَستَجلِبُ مَوَدَّةَ المَلائِكةِ المُقَرَّبینَ و شَوقَ الحوُرِ العین؛ افضل اعمال‌ متقیان، ادای حقوق برادران دینی است که محبّت فرشتگان مقرب و اشتیاق حوریان بهشتی را برای خود به دنبال خواهد داشت.(بحارالأنوار، ج ٧٤، ص ٢٢٩)