حملونقل هوائی از جمهوری آذربایجان
مارس 1991 پس از ملاقات تجاری بسیار موفقی که در آذربایجان همراه با رحویا واردی، عضو شورای مدیران شرکت «توسعه زمین» ترتیب دادم، نامهای به وزیر گردشگری گیدئون پات فرستادم و آنجا برایش نوشتم: «همانطور که مستحضرید، من با دوستم میر کپلان مشغول سازماندهی گردشگری مسلمانان به اماکن اسلامی در اسرائیل هستم و به همین خاطر برای کمک به برقراری تفاهم میان دو کشور {...} در بازدید از آذربایجان، با نخستوزیر، حسن حسنوف1 ملاقات کردم و نزد وی ایده برقراری ارتباط هوائی مستقیم با اسرائیل را مطرح کردم.
نخستوزیر موافقت کرد تا مرکزی برای مهاجران در باکو ایجاد کنیم و از آنجا حدود صدها هزار مهاجر از اتحاد جماهیر شوروی (به جای مسیر بوداپست، بخارست و ورشو) مهاجرت کنند {...} نخستوزیر حسنوف علاقهمند به آغاز گردشگری از کشورش است و میخواهد که پروازها به اسرائیل
علاوه بر مهاجران آذربایجانی شامل گردشگران مسلمان و مسیحی از آذربایجان هم بشوند.
این موضوع به عنوان اولین تجربه برای آغاز گردشگری مسلمانان به اسرائیل برای ما به شمار خواهد آمد.»
ژوئن 1991 معاون وزیر حملونقل روسیه، ایگور پیچینسکی از اسرائیل بازدید کرد تا با وزیر حملونقل، موشه کاتساو درباره پروژهها در زمینه حملونقل بحث و گفتوگو کند. معاون وزیر پیچینسکی در زمان اقامتش در اینجا، یادداشت تفاهم برای ایجاد پروازهای چارتری مستقیم گردشگران مسلمان و مسیحی و مهاجران یهودی از آذربایجان به اسرائیل را هم امضا کرد.
شیخی از عربستانسعودی
13 مه 1992 شیخ سعودی، اسحاق ادریس سخوطه از سران کنگره اسلامی و در جایگاه مشاور معنوی اتحادیه جهان اسلام به اسرائیل آمد.
شیخ با هواپیمای «العال» از قاهره آمد و گذرنامه سودانی داشت.
در فرودگاه چند خاخام به او خوشآمد گفتند که در میان آنها خاخام داوود روزن که او را از کنفرانس بین ادیان در مالتا میشناخت و همینطور خاخام مناخیم پرومن از تکوآ حضور داشتند.
این اولین دیدار تاریخی و مؤثر یک فرد مذهبی عالیرتبه مسلمان، شناخته شده و معتبر در جهان اسلام بود که به عنوان مهمان رسمی شرکت «زیارت» به اینجا آمد و بیانیههای صلح دلگرمکننده را به سمع دیگران رساند.
این دیدار موفق، توانست بازتاب رسانهای گستردهای در اسرائیل و جهان به دست آورد و مسیر را برای راه طولانی ملاقاتهای بیشتر هموار کرد. شیخ سخوطه مهمان ثابت اسرائیل بود و به همه معترضین و بدبینان ثابت کرد که امکان دارد حتی بتوان رابطه مستقیم و بیواسطهای میان اسرائیل و جهان اسلام ایجاد کرد.
شیخ وقتی که رسیده بود گفت: «من یک پیشوای روحانی و مسلمانی سنی هستم که سی سال در مکه مقدس زندگی کردهام. من از خداوند سپاسگزارم که دروازهها را برای این ملاقات تاریخی در اورشلیم پیشروی من گشود. مرا به خاطر دیدارم مورد انتقاد قرار دادند.
همیشه آرزو میکردم و مشتاق بودم که میلیونها مسلمان در جهان برای زیارت به اسرائیل در این مکان مقدس بیایند. آرزویم عملی شد.
من امروز بیش از همیشه باور دارم که صلح میان ادیان امکانپذیر است. من به هیچ تشکیلات سیاسی وابسته نیستم. من یک مسلمان مذهبی داوطلب صلح هستم.»
برای مهمان بلندمرتبه، یک سری ملاقاتها و گردشها را ترتیب دادیم: او مهمان رئیسجمهور، حییم هرزوگ شد و دیدار میان آنها صمیمانه بود. حییم هرزوگ را معرفی کردم و دیدم رئیسجمهور تا چه حد هیجان زده شد و تحت تأثیر شخصیت شیخ سعودی قرار گرفت.
او در مسجدالاقصی نماز خواند؛ از الخلیل و غزه و همینطور موزه اسرائیل (آنجا هزار دلار اهدا کرد) بازدید کرد، به مدرسه علوم دینی عاکیوا دعوت شد و با اشخاص روحانی و مذهبی ملاقات کرد.
با نمایندگان وقف مسلمان، تدی کولک و وزیر امور مذهبی اونر شاکی هم ملاقات کرد.
از بین همه مقالات در روزنامهها، مقاله حییم گوری به طور خاصی به دلم نشست که در روزنامه داوار 22 مه 1992 منتشر شد. در قسمتی گوری نوشت: «شیخ سخوطه در میان کسانی ماند که اینجا با احساس عظمت با او مواجه شدند. نمیدانم آیا او موفق خواهد شد قلبها را به هم نزدیک کند یا به شرکت «زیارت» کمک کند تا مسلمانان بسیاری را از آن سوی جهان برای عبادت در اماکن مقدس آنها که در سرزمین ما هستند بیاورد.
بدون شک او شخصی بیتکلف و شجاع و همچنین ساده است. خداوند او را در مقابل فریادهای «الله اکبر» محافظت نماید! که از زبان مسلحان شنیده میشود.»2
شیخ سخوطه زمانی که اسرائیل را ترک میکرد گفت: «آمدم تا ارتباط اسرائیل با بحث زیارت را مورد بررسی قرار دهم و رابطه شگفتانگیزی یافتم.
من مردم اسرائیل را مشتاق صلح و همسایگانی خوب یافتم.
اورشلیم را زیبا دیدم و اینکه اماکن مسلمین به خوبی نگهداری میشوند. من این واقعیت را برای خانواده سلطنتی در عربستان شرح خواهم داد.»
و زمانی که با بوسه و در آغوش کشیدن از ما جدا میشد به شیخ گفتم: «من به این مسیر نزدیکی قلوب میان اسرائیل و امتهای مسلمان عربی ایمان دارم. به آوردن زائران مسلمان به اورشلیم ادامه خواهم داد، زیرا شاید این راه کوتاهتری برای دستیابی به صلح باشد.»
پانوشتها:
1- م: حسن حسنوف آخرین رهبر آذربایجان کمونیست با عنوان نخستوزیر آذربایجان در دوران حکومت شوروی بود و پس از فروپاشی شوروی و تجزیه و استقلال آذربایجان نیز در این منصب باقی ماند. مجموعا او از ۲6 ژانویه ۱۹۹۰ تا ۷ آوریل ۱۹۹۲ به عنوان نخستوزیر آذربایجان شناخته میشد. حسنوف پس از آن و در دولت حیدر علیاف از 1993 تا 1998 نیز به عنوان وزیر خارجه آذربایجان مشغول به کار بود.
2- م: اصلیترین سلاح مبازران فلسطینی در آن ایام «سنگ» بود! نیمرودی با قلب تاریخ، اشغالگری رژیم تا دندان مسلح اسرائیل را نادیده میگیرد و در مقابل ملت بیدفاع فلسطین را که نسبت به اشغال سرزمینهای خود معترضند، در قالب تروریستهای مسلح توصیف میکند. سفر مفتی وابسته سعودی، به اراضی اشغالی خشم و انزجار عمومی را در میان ملتهای مسلمان برانگیخت و اعتراض مردم فلسطین کوچکترین واکنش به این خیانت آشکار بود.