نیمه پنهان کدام جریانات را آشکار کرد
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
«... وقتی در دیماه سال 1372 با حکم رهبر معظم انقلاب به کیهان آمدم، از مرحوم شایانفر برای همکاری دعوت کردم و ایشان مسئولیت مشاور فرهنگی و مدیریت دفتر پژوهشهای مؤسسه را برعهده گرفت و قرار شد در دو جهت سلبی و ایجابی کار شود. یعنی مقابله با جریاناتی که در پوشش تاریخنگاری و یا به بهانه خاطرهگویی به تحریف تاریخ و معرفی واژگونه ارزشهای اسلامی و انقلابی مشغول بودند و از دیگر سو، ارائه مستند برخی از واقعیتها که میتوانست برای نسل حاضر و نسلهای بعدی راهگشا باشد...»
این جملات بخشی از یادداشت حاج حسین شریعتمداری درباره ماجرای ورود و خدمات شگفتِ حاج حسن شایانفر در کیهان بود. اینچنین فصلی نوین و پربار در این نشریه پرتیراژ و قدیمی گشوده شد. مرحوم شایانفر با برپایی دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان، به جمعآوری و تدوین همه دانستهها و تجربیات سالیان سالش درباره دشمنان فرهنگی و سیاسی این سرزمین پرداخت که در آن دوران، پس از سالها گریز از کشور، اینک سر برآورده بودند و تحت عنوان روشنفکر و نخبه و مغزهای سیاسی برای انجام پروژه استعماری دیگری باز میگشتند.
حاج حسن برای شناساندن این جریان مرموز و ظاهر فریب تاریخ معاصر ایران، علیرغم در اختیار نداشتن بسیاری از اسناد و مدارک و شواهد تاریخی اما با سعی و تلاش مستمر و خستگیناپذیر و استفاده از منابع در دسترس و با بهکارگیری هوش و استعداد وافر خود و همچنین تجارب و حافظه دقیقش، ابتدا 5 جلد کتاب تحلیلی و جریان شناسانه همراه تصاویر و اسناد منحصر به فرد در مورد کلوبهای روتاری (که در رژیم گذشته اغلب مراکز سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی کشور را در اختیار داشتند)، طی سالهای 1376 تا 1378 منتشر نمود که به دلیل استقبال فراوان و حیرتانگیز مخاطبان و علاقهمندان ناگفتههای تاریخ معاصر، در اندک زمانی و در همان اولین سالهای انتشار به چاپهای چهارم و پنجم رسید.
معماران تباهی
خودش در مقدمهای بر نخستین جلد از مجموعه کتابهای «معماران تباهی» (سیمای کارگزاران کلوبهای روتاری در ایران) که درواقع پیش درآمدی بر مجموعه کتابهای «نیمه پنهان» بود، چنین نوشت: «... آنچه در پیش رو دارید نخستین محصول تلاش «دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان» در عرصه بازشناسی نقش و سیمای واقعی عدهای از اعضای کلوبهای روتاری در ایران است. عناصر و افرادی که از آبشخور غرب سیراب میشدند و با اینکه اکثرا صاحب عالیترین مدارج دانشگاهی و علمی بودند، به دلیل آلودگی به فرهنگ «اومانیستی» غرب، کاری جز ضربه زدن به بنیانهای دینی و اعتقادی مردم انجام ندادند...»
یادمان باشد که آن سالها، دوران غوغای جریان مدعی اصلاحات بود که در کنار خود، طیفی از همین دست شبه روشنفکران و تحصیلکردههای وابسته به کانونهای سلطه را وارد عرصههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جامعه کرد و مرحوم حاج حسن با تشخیص دقیق ابعاد گسترده این فتنه و تهاجم، وظیفه اصلی خود و دفتر نوپای پژوهشهای مؤسسه کیهان را در افشای این جریان به میدان آمده و تبارشناسی تاریخی آن و نتایج و دستاوردهایش تعریف کرد.
او بهدرستی جریان مدعی اصلاحات را خلف راستین دولت به اصطلاح سازندگی ارزیابی کرده و همچنانکه معتقد بود آن دولت تحت عنوان بازگشت نخبگان، دروازههای کشور را برای فراریان ضد انقلاب و عناصر جریان نوماسونی و روتارینهای پوست عوض کرده، باز نمود، براین باور هم بود که مدعیان اصلاحات نیز دستگاههای قانونگذاری و اجرائی و اقتصادی و بهخصوص حیطههای فرهنگی را در اختیار این گروه جدید معماران تباهی قرار داده و میدهد.
نیمههای پنهان آشکار شدند
از همینروی برای آنکه جامعه و بهخصوص نسل جوان نسبت به ماهیت و اهداف این (به قول مرحوم جلال آل احمد) «لشکریان جرار استعمار» آگاه شود، حرکتی جهادی را در جهت نشر اسناد و مکتوبات افشاگر این مزدوران که بهتدریج در گوشههای پنهان و آشکار مراکز تصمیمگیری نظام نفوذ میکردند، تحت عنوان مجموعه «نیمه پنهان» بهراه انداخت. حاج حسن شایانفر در مقدمه اولین جلد مجموعه «نیمه پنهان» تحت عنوان «سیمای کارگزاران فرهنگ و سیاست» که در مهرماه 1378 منتشر شد نیز در این باره نوشت: «... «نیمه پنهان» در حقیقت ادامه «معماران تباهی» است. زیرا هر دو مجموعه به بررسی و کالبدشکافی یک موضوع، یعنی جریان روشنفکری وابسته در عرصه سیاست و فرهنگ میپردازد. جریانی که بنا به فرموده رهبر و مقتدای ما حضرت آیتالله خامنهای از ابتدا بیمار متولد شده است...» مرحوم شایانفر در توضیح خصوصیات و ویژگیهای جریان فوق و مسیری که در طول تاریخ معاصر ایران طی کرده، اینگونه اضافه نمود:
«... مطالعه جریانهای فرهنگی و سیاسی 150 سال اخیر ایران، این نکته را اثبات میکند که استعمار بیشترین بهرهها را عمدتا از همین عناصر دانشگاهی تحصیلکرده در غرب، برده است و با سازماندهی آنان در لژهای فراماسونی و کلوبهای روتاری، از توان و انرژی آنها در جهت مطامع خود بهرهبرداری کرده و با توزیع آنان در حوزههای فرهنگ و اقتصاد و سیاست، جامعه ما را به سمت اهداف خود کشانده است...»
60 جلد کتاب ماندگار
در جریان این حرکت جهادی، خودش بود و دو سه نفر دیگر همراهش و ایستادگی حاج حسین شریعتمداری به عنوان سرپرست مؤسسه در کنارش و علیرغم همه فشارها و توصیهها و تهدیدها و تطمیعهای ریز و درشت خصوصا از سوی برخی دوستان که روح و روان هر فردی را آزرده کرده و از ادامه کار خستهاش میکرد، اما حاج حسن شایانفر ایستاد. اگرچه کاری بسیار دشوار و طاقتفرسا بود اما ایستاد و مجموعه «نیمه پنهان» را در طی 17 سال به 60 جلد رساند و در طی آن مجلدات، تقریبا به تمام طیفهای رنگ به رنگ و گوش به فرمان مستشاران غرب پرداخت و پته همه آنها را روی آب انداخت.
او دلیل این رویکرد را چنین بیان کرد: «... از آنجا که حضور این افراد و عناصر وابسته را به عنوان یک خطر بالقوهای که به کجراهه کشیدن انقلاب را مدنظر دارد، ارزیابی میکنیم، به افشای برخی از آنها مبادرت کردهایم تا با شناساندن سیمای واقعی آنان به مردم، از نفوذ بالفعل آنان در ارگانهای کلیدی جامعه جلوگیری نماییم...»
مرحوم حاج حسن برای اولین بار به افشای این جریان رنگارنگ استعماری اقدام کرد و در مورد هر یک به انتشار یک یا چند کتاب ماندگار دست زد، کتابهایی که ویژگی منحصر به فرد آنها، مستند بودن و ارائه مدارک و سندهای تردیدناپذیر برای هر روایت و حکایت و ماجرائی بود که در هر کدام از آنها مطرح میشد. علیرغم اینکه خود مرحوم حاج حسن حافظه عجیب و شگفتی درباره بسیاری از عناصر یاد شده داشت ولی شیوهاش این بود که تا اسناد مکتوب یا شفاهی قابل قبولی بهدست نمیآورد، به افشای آنها نمیپرداخت. اما او بیش از هر کس دیگری آگاه بود که کتابهای مجموعه «نیمه پنهان»، نیاز به اسناد بیشتر و کامل شدن دارد. حاج حسن میگفت: «... دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان در حد بضاعت خود وارد این عرصه شده و به این نکته وقوف دارد که آنچه در این کتابها و مجلدات بعدی خواهد آمد، تمام واقعیت و ماجرا نیست. زیرا آنچه را که این دفتر درباره این افراد و عناصر مطرح ساخته، عمدتا از زبان خودشان و یا برگرفته از اسناد و مدارک مطبوعاتی و بسیار قلیل موجود در آرشیو روزنامه کیهان است و با استناد به این مدارک و مطالب اندک، هرگز نمیتوان به تمام واقعیت و ماجراها دست یافت.»
اسناد را به کوهی از کاغذ باطله تبدیل نکنید
مرحوم شایانفر برای بهدست آوردن اسنادی که میدانست وجود دارند ولی در اختیار مراکز و مؤسسات دیگر هستند، تلاش مجاهدانهای به خرج داد و از هر راهی میشناخت و مقدور بود، وارد شد تا آن اسناد را بهدست آورد و در همین مسیر، آرشیو نسبتا غنی از اسناد و مدارک تاریخی برای دفتر پژوهشهای مؤسسه فراهم آورد اما آن را کافی نمیدانست.
آن مرحوم بر این باور بود، افشای اسنادی که ماهیت و اهداف و برنامههای نیروهای نفوذی و وابسته به بیگانه را برملا میکنند، موجب آگاه شدن مردم و بهخصوص جوانان امروز شده و راه آن رخنه و نفوذ که اغلب به واسطه ناآگاهی صورت گرفته و میگیرد را سد خواهد کرد. از همینروی به طور جدی همیشه خواستار افشا و چاپ و انتشار این اسناد از سوی مراکز و سازمانهای مختلف اسنادی کشور بود. حاج حسن در این باره نوشته است: «... مردم و بهویژه جوانان ما چشم به راهند که انتشار اینگونه اسناد در دستور کار این سازمانها قرار گیرد تا محققان عرصه تاریخ در روزگار ما، توانایی نگارش و تدوین و نشان دادن و ثبت گوشههایی از ماجراها و چگونگی ستمهایی که بر این سرزمین رفته است را داشته باشند و این توقعی غیر اصولی نیست. این اسناد و مدارک باید در زمانه ما که شوق و همت برای بررسی و تحلیل آنها وجود دارد... منتشر شود و الّا افشای آنها در مثلا صد سال آینده، راه به جایی نخواهد برد و بسیاری از اسناد و مدارک را که در شرایط کنونی کاربرد دارند و میتوانند در روشن کردن برخی از گوشههای تاریک، مفید و کارساز باشند، تبدیل به کوهی از کاغذ باطله خواهد کرد که حتی به کار موزهها هم نخواهد خورد...»
بسیاری از کتابهای مجموعه «نیمه پنهان» نتیجه پژوهش و نوشتار خود حاج حسن بود و برخی دیگر را هم با استفاده از اسناد و مدارک مستند، تصحیح و بازنویسی کرده بود اما اهل اسم و رسم نبود و به جز ذیل تعدادی از مقدمهها، نامش در هیچ کجای این کتابها دیده نمیشود.
میراث گرانقدری که مرحوم حاج حسن شایانفر در مجموعه «نیمه پنهان» برجای گذارد، در سالهای بعد از فقدان او نیز تداوم یافت و کتابهای دیگری از آن مجموعه در همان مسیر و با همان چراغی که او برافروخته بود و میخواست خاموش نشود، چاپ و منتشر شد. کتابهایی که بعضا تحقیقات و نوشتارش در زمان خود آن مرحوم انجام گرفته بود.