کد خبر: ۳۲۱۲۵۶
تاریخ انتشار : ۰۷ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۳

نکوهش قرض گرفتن

شبهه: آیا قرض گرفتن آداب و شرایطی دارد یا می‌توان در همه شرایط قرض گرفت؟ دیدگاه دین در مورد قرض گرفتن چیست؟
پاسخ: قرض‌الحسنه یکی از توصیه‌های زیبای اسلام است که درصدد است بین مردم رواج پیدا کند و برای آن آثار و جایگاه بلندی ترسیم کرده است؛ اما سؤالی که در این‌جا مطرح است آیا توصیه‌های اسلام برای رواج دادن سنت قرض‌الحسنه در جامعه به این معنی است که اسلام هم به قرض دادن توصیه می‌کند و هم به قرض گرفتن؟ در این‌باره برای روشن شدن موضوع نکاتی بیان می‌شود: 
الف) کراهت قرض گرفتن 
اگرچه اسلام توصیه‌های بسیاری به قرض دادن و مهلت دادن به انسان مقروض و مدارا کردن با او موقع طلب بدهی می‌کند اما به عموم مسلمانان توصیه به قرض گرفتن نمی‌نماید و قرض گرفتن را از مکروهات می‌شمارد و برای قرض گرفتن آثار و نتایج مضر و منفی زیادی می‌شمارد. در مجموع در فرهنگ قرآن و اهل بیت سفارش به قرض دادن به نیازمندان فراوان می‌شود اما از قرض گرفتن پرهیز داده می‌شود.
ب) آثار قرض گرفتن
 در روایات اهل بیت‌(ع) برای قرض گرفتن آثارمنفی متعددی شمرده شده است که عبارتند از:
 1. ذلت و خواری:
 یکی از آثار قرض گرفتن خفت و خواری است که برای انسان به دنبال دارد، چونکه برای گرفتن وام باید به دیگران برای پرداخت آن یا ضمانت وام یا... رو بزند و چه بسا از تعدادی نه بشنود تا اینکه یک نفر راضی شود. 
بعد هم تا وقتی که قرض خود را نپرداخته هر وقت با آنها رو‌به‌رو می‌شود معمولاً باید خجالت بکشد و احساس دین کند. از این رو پیا مبر خدا (صلى الله علیه و آله ) فرمودند: إیّاکم والدَّینَ، فإنّه هَمٌّ بِاللیلِ وذُلٌّ بالنهارِ؛ از وام گرفتن بپرهیزید، که آن غصّه شب و خوارىِ روز است.(1) 
و در روایت دیگری فرمودند: اَلدَّیْنُ رَایَهُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی اَلْأَرْضِ فَإِذَا أَرَادَ أَنْ یُذِلَّ عَبْداً وَضَعَهُ فِی عُنُقِهِ؛ بدهکارى، قلاّده‌اى است که خداوند در روى زمین دارد و هرگاه بخواهد بنده‌اى را ذلیل کند آن را بر گردنش مى‌اندازد.(2)
 2. بردگی ذلت:
قرض گرفتن آن‌قدر برای انسان‌های شریف و با عزت نفس سخت است که تا سر حد بنده و عبد شدن پیش خواهد رفت یعنی انسان شریف با گرفتن وام مانند یک عبد و غلام در برابر قرض گیرنده و هرکسی که مطلع می‌شود احساس کوچک شدن می‌کند. چنان‌که به فرموده حضرت على‌(ع): الدَّینُ أحَدُ الرِّقَّینِ، وام گرفتن‌، یکى از بردگى‏‌هاست.(3)
 3. افزایش‌دهنده غم و اندوه:
یکی دیگر از آثار قرض، اندوهی است که شبانه‌روز به دنبال دارد. نگرانی از فراهم شدن اسباب پرداخت وام و اقساطش، ناراحتی از رو‌به‌رو نشدن با قرض دهنده و خجالت کشیدن از او، نگرانی از مطالبه نکردن طلبکار و... همیشه با انسان همراه است و فشارهای روحی و روانی به همراه دارد تا اینکه بتواند وام خود را تسویه کند. 
رسول خدا فرمودند: لاَ تَزَالُ نَفْسُ اَلْمُؤْمِنِ مُعَلَّقَهً مَا کَانَ عَلَیْهِ اَلدَّیْنُ؛ تا مادامى که مؤمن قرض دارد نفسش گرفتار و ناراحت است.(4)
 4. قرض؛ همسایه کفر:
 آن‌قدر فشارها و ناراحتی و آثار قرض شوم و بد است که اهل بیت هشدار داده‌اند که سختی و فشارهای قرض و بدهکاری ممکن است انسان را به سر حد کفر برساند و ایمان انسان را از بین ببرد. چنان‌که ابو سعید خدرى نقل می‌کند: سمعتُ رسولَ اللَّهِ یقولُ: أعوذُ بِاللَّهِ مِنَ الکُفرِ والدَّینِ، قیلَ: یا رسولَ اللَّهِ، أیُعدَلُ الدَّینُ بالکُفرِ؟! فقالَ: نَعَم؛ شنیدم که رسول خدا (ص) مى‏فرماید: از کفر و وام، به خدا پناه مى‏برم. عرض شد: اى رسول خدا! آیا وام با کفر برابرى مى‏کند؟ فرمود: آرى.(5)
 5. دروغگو کردن انسان:
 یکی از آثار قرض گرفتن این است که گاهی انسان را به دروغگویی می‌کشاند؛ چرا که معمولا در پرداخت وام یا اقساطش مشکلاتی عمداً یا سهواً پیش می‌آید و انسان‌ها برای راضی کردن طلبکار گاهی دروغ هم می‌گویند و چه بسا زیاد شدن وام‌ها باعث می‌شود انسان خوش‌حساب کم‌کم بد‌حساب شود. 
همان‌طور که حضرت على‌(ع)فرمودند: کَثرَهُ الدَّینِ تُصَیِّرُ الصادِقَ کاذِباً والمُنجِزَ مُخْلِفاً؛ بدهکارى زیاد، راستگو را دروغگو مى‏کند و خوش قول را بدقول.(6)
 6. کوتاه‌کننده عمر:
 طبیعتاً اندوه قرض و فشارهای آن و ذلت و خواری که در پی دارد و... سلامتی انسان را به خطر می‌اندازد و عمر انسان را کوتاه می‌کند. از این رو امام صادق‌(ع)فرمودند: خَفِّفوا الدَّینَ، فإنّ فی خِفَّهِ الدَّینِ زیادَهَ العُمُرِ؛ کمتر وام بگیرید که کم قرض داشتن، عمر را زیاد مى‏کند.(7) 
ج) جواز گرفتن قرض‌های ضروری 
با وجودی که در فرهنگ دینی از گرفتن قرض خیلی نهی شده و آن را مکروه دانسته‌اند و برای آن آثار مخرب زیادی شمرده‌اند اما با این حال وام گرفتن را حرام اعلان نکرده‌اند بلکه در مواقعی که ضرورت پیش می‌آید و برای اموری که واقعاً لازم و ضروری است گرفتن وام را جایز شمرده‌اند و حتی در برخی روایات توصیه هم کرده‌اند. 
چنان‌که امام کاظم‌(ع) فرمودند: مَن طَلَبَ هذا الرِّزقَ مِن حِلِّهِ لِیَعودَ بهِ عَلى‏ نفسِهِ وعِیالِهِ کانَ کالمُجاهِدِ فی سبیلِ اللَّهِ عزّ وجلّ، فإن غَلَبَ علَیهِ فَلْیَستَدِنْ عَلَى اللَّهِ وعَلى‏ رسولِهِ ما یَقوتُ بهِ عِیالَهُ؛ هرکه براى تأمین خود و خانواده‌‏اش در پى کسب این روزى از راه ‌حلال برآید مانند مجاهد در راه خداست.
 اما اگر نتوانست به دست آورد، به امید و ضمانت خدا و رسول او به اندازه غذای خانواده‏‌اش وام بگیرد.(8) 
البته در معنا و مصداق امور ضروری باید دقت کرد، زیرا بسیاری از امور زائد هستند که جزء تشریفات و تجملات می‌باشند که اگر نباشند هم زندگی انسان با مشکل جدی و اساسی مواجه نمی‌شود اما بر اثر تبلیغات رسانه‌ها و القائات جامعه جزء ضروریات تلقی شده‌اند که قرض گرفتن برای این‌گونه امور صحیح نمی‌باشد مانند قرض گرفتن برای بروز کردن و تعویض لوازم منزل یا خرید لوازم لوکس یا غیره.
د) کمک‌های خدا به ادای قرض‌های ضروری
 قرض گرفتن در اموری که واقعا ضروری هستند مانند تأمین نیازهای اولیه و اساسی زندگی نه تنها نهی نشده بلکه سفارش هم شده است. 
چنان‌که اهل بیت‌(ع) که الگوی ما در همه زمینه‌ها هستند گاهی در زندگی خود از دیگران در مواقع ضروری قرض می‌گرفتند.(9) علاوه ‌بر آن، ایشان بشارت داده‌اند که در ادای این‌گونه قرض‌ها خداوند متعال به وام گیرنده کمک خواهد کرد. 
چنان‌که رسول خدا فرمودند: إِنَّ اَللَّهَ مَعَ اَلدَّائِنِ حَتَّى یَقْضِیَ دَیْنَهُ مَا لَمْ یَکُنْ دَیْنُهُ فِی أَمْرٍ یَکْرَهُهُ اَللَّهُ؛ همانا خداوند همراه بدهکار است تا بدهى‌اش را بپردازد مشروط برآنکه بدهی‌اش در کارى نباشد که خداوند نمى پسندد.(10)
پی نوشت‌ها:
 1.حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت‌، قم، اول، 1409ق، ج ۱۸، ص ۳۱۶.    2.همان، ص ۳۱۸.    3.محمد خوانساری، شرح غرر الحکم و درر الکلم، دانشگاه تهران،1384 ه ش، ج ۲، ص ۲۷.   4.وسائل الشیعه، همان،ج ۱۸، ص ۳۱۷.    5. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، تحقیق و تصحیح: علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین حوزه، اول، 1362ش، ج ۱، ص ۴۴.   6. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی (550ق)، تحقیق: مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات، اول، 1366ش، ص ۳۶۲.   7.وسائل الشیعه، همان، ج ۵، ص ۶۱.    8. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، تحقیق: علی اکبر غفارى و محمد آخوندى، 8 جلد، تهران، اسلامیه، چهارم، 1407ق،ج ۵، ص ۹۳.   9. قَالَ قَدْ مَاتَ رَسُولُ اَللَّهِ وَ عَلَیْهِ دَیْنٌ وَ مَاتَ اَلْحَسَنُ وَ عَلَیْهِ دَیْنٌ وَ قُتِلَ اَلْحُسَیْنُ وَ عَلَیْهِ دَیْنٌ؛ رسول اکرم (ص) از دنیا رفتند و در عهده‌اش قرض بود و همچنین امام حسن مجتبى‌(ع) با داشتن دین از دنیا رحلت کردند و حضرت سیّد الشّهداء وقتى شهید شدند در عهده ایشان قرض بود. صدوق، محمدبن على بن بابویه، علل الشرایع، قم، کتاب فروشی داوری، اول، 1385ش،ج ۲، ص ۵۹۰.    10. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، تحقیق: مؤسسه بعثت، قم، دارالثقافه للطباعه و النشر و التوزیع، اول، 1414ق، ص ۳۷۲.
سید حبیب حسینی رنانی