تحقیـر، تحقیـر و تحقیـر؛ دیپلماسی به سبک واشنگتن
دونالد ترامپ نه صرفاً یک سیاستمدار، بلکه نماد عریانشدهای از واقعیت پنهان در لایههای سیاست آمریکاست؛ واقعیتی که سالها زیر نقاب دموکراسی و شعارهای فریبنده آزادی پنهان مانده بود. ترامپ با ذات آمیخته به خودبزرگبینی، دلقکمآبی و تحقیر دیگران، چهره واقعی حاکمان واشنگتن را بیپرده در برابر جهانیان قرار داد. او نه تنها با دشمنان آمریکا، بلکه با متحدانش نیز از موضع تحقیر سخن میگوید و آنچنان آشکارا در پی منافع شخصی و مالی خود است که دیگر هیچ نقابی بر چهره فاسد و خودخواه نظام سیاسی آمریکا باقی نگذاشته است. رفتارهای متکبرانه و غیرقابل پیشبینی ترامپ، نمایش تمامعیار از سیاست آمریکایی است؛ سیاستی که در آن «وفاداری» جای خود را به «منفعت»، و «احترام متقابل» جای خود را به «تحقیر متوالی» داده است.
در این گزارش، قصد داریم زنجیرهای از این تحقیرها و رسواییها را مرور کنیم؛ زنجیرهای که نشان میدهد ترامپ نه یک استثنا، بلکه چکیده و عصاره همان ماهیت سلطهگر، فریبکار و بیپرواست که دهههاست بر تار و پود سیاست آمریکایی سایه افکنده است.
زلنسکی در اوج تحقیر
مورد اول که اظهر من الشمس است، تحقیرهای متوالی عروسک خیمه شب بازی آمریکا است؛ زلنسکی. رئیسجمهور اوکراین، که پیشتر در اتاق بیضی کاخ سفید به دلیل پوشش غیررسمی و رفتار متفاوت با پروتکلهای دیپلماتیک مورد تحقیر قرار گرفته بود، بازهم در سفر اخیر خود به آمریکا، با همان سبک تحقیرآمیز و توأم با تحمیل اراده آمریکا روبهرو شد.
زلنسکی برای بار دوم به آمریکا سفر کرد و برخلاف امیدواری برای دریافت موشکهای دوربرد تاماهاک، باز هم دست خالی بازگشت. او تصور میکرد وعده ترامپ برای تحویل موشکها نشانه تغییر رویکرد کاخ سفید است، اما با ترامپی مواجه شد که در ژستی میانجیگرانه، هر دو طرف جنگ - از جمله اوکراین - را شماتت کرد و همزمان نشان داد که منافع شخصی و نمایش قدرت برایش مقدم بر هرگونه تعامل متوازن است.
از همان ورود به آمریکا، هیچ مقام رسمی برای استقبال از رئیسجمهور اوکراین حاضر نبود و تنها اعضای سفارت اوکراین در واشنگتن به استقبال او رفتند. در جریان دیدار، تلاش زلنسکی برای مبادله پهپادهای اوکراینی با موشکهای تاماهاک به فرصتی برای تحقیر بدل شد و ترامپ با لحنی گزنده گفت: «ما به پهپادهای اوکراین علاقه داریم و باید از آنها برای خود آنها خرید کنیم!» نهایتاً زلنسکی بدون دریافت موشکهای تاماهاک بازگشت و بار دیگر شاهد شد که آمریکا حتی در ژست صلحطلبانه خود نیز او و کشورش را به ابزاری برای نمایش قدرت و تحقیر متحدان تبدیل کرده است.
روایت ترامپ از اروپای اسیر و مُفتخور
جدا از تحقیر رئیسجمهور رقاصپیشه اوکراین، حلقه متحدان آمریکا هم از تیر و ترکشهای محقرانه ترامپ در امان نبودهاند. در جلسهای که آگوست در کاخ سفید برگزار شد، سران کشورهای اروپایی از جمله کییر استارمر، امانوئل ماکرون، فردریش مرتس و سایر رهبران با چالشهای غیرمنتظرهای روبهرو شدند. ترامپ، با سبکی آشکاراً متکبرانه، آنها را پشت میز ریاستجمهوری نشاند و خود بر صندلی اصلی تکیه زد؛ وضعیتی که در شبکههای اجتماعی به عنوان تصویری تحقیرآمیز از اروپای جدید بازتاب یافت.
نمونهای دیگر، تماس تلفنی امانوئل ماکرون با ترامپ پس از مسدود شدن مسیر کاروانش توسط پلیس نیویورک در جریان حضور در مجمع عمومی سازمان ملل بود. رئیسجمهور فرانسه با لحنی طنزآمیز گفت: «راه را باز کن»؛ اما ترامپ، همانگونه که سابقه داشت، بیتوجه به دیپلماسی متعارف، مسیر عبور خود را اولویت داد و عملاً اروپا را در موقعیتی تحقیرآمیز قرار داد.
برخورد با رئیسجمهور صربستان هم نمونه دیگری از رفتار تحقیرآمیز ترامپ -در دور اول- است؛ در دیداری که در کاخ سفید انجام شد، ترامپ او را مانند یک دانشآموز در برابر میز خود نشاند؛ این رفتار توهینآمیز در حالی رخ داد که ترامپ تلاش داشت از توافق صربستان و کوزوو برای خود دستاوردی انتخاباتی بسازد.
البته رفتار تحقیرآمیز ترامپ پدیدهای تازه نیست؛ او در دوران نخست ریاستجمهوری خود نیز بارها به حیثیت و اعتبار تروئیکای اروپایی لگد زد و با ادبیاتی سخیف، آنان را به سخره گرفت. ترامپ بهویژه در ماجرای حمایت آلمان از خط لوله گاز دریای بالتیک با روسیه، به شدت به برلین تاخت و آنان را «اسیر روسیه» خواند و با طعنه گفت: «آنها اسیر روسیهاند، ولی از ما انتظار دفاع دارند!» او در نشستهای ناتو نیز اروپاییها را «مفتخور» خطاب کرد و با لحن تحکمآمیز همیشگیاش هشدار داد که باید هزینه امنیت خود را از جیب خویش بپردازند.
سریال ادامهدار تحقیر و تهدید در شرق
ترامپ، سیاست تحقیر متحدان و رقبای خود را تنها محدود به اروپا نکرد و در شرق نیز آن را دنبال کرد. روابط اقتصادی هند با روسیه، بهویژه در حوزه نفت، موجب شد که ترامپ تهدید به افزایش تعرفهها کند و هند را به «سود بردن از جنگ اوکراین» متهم نماید.
در پلتفرم تروث سوشال، ترامپ نوشت: «هند نهتنها مقادیر کلانی نفت از روسیه میخرد، بلکه بخش عمدهای از آن را در بازار آزاد با سود بالا میفروشد. به همین دلیل تعرفهای که هند به آمریکا میپردازد، بهطور قابل توجهی افزایش خواهم داد.» ظرف ۲۴ ساعت پس از این پیام، تعرفههای سنگین علیه هند اعلام شد و این کشور، پنجمین اقتصاد نفتی جهان، در موقعیتی حساس و تحقیرآمیز قرار گرفت. این اقدام ترامپ، نمونه دیگری از سبک اعمال فشار یکجانبه و نمایشی او در سیاست بینالملل بود، جایی که حتی متحدان استراتژیک نیز نمیتوانند بهطور مستقیم بر تصمیمات او تأثیر بگذارند. همچنین ترامپ(در دوران اول ریاست جمهوری خود) با درک افول هژمونی اقتصادی آمریکا، بارها چین را «دزد شغلهای آمریکایی» خطاب کرد و از کرونا به عنوان «ویروس چینی» یاد کرد.
بذل محبت به گاوهای شیرده
رفتار تحقیرآمیز و دوشیدن شیوخ ثروتمند عرب از سوی آمریکاییها، هم دیگر مسئلهای پنهان نیست و در سالهای اخیر به صحنهای علنی و مضحک بدل شده است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، همان کسی است که در دوره اول خود، کشورهای عربی حوزه خلیجفارس را «گاو شیرده» نامید و بیپروا اعلام کرد تا زمانی که شیر دارند، باید دوشیده شوند. اکنون نیز، در بازگشت مجدد به عرصه قدرت، با همان وقاحت و تکبر همیشگی، نقشه تاجرانه خود را برای چاپیدن دلارهای نفتی این کشورها ادامه میدهد. او پس از دیدار با سران عرب با لحنی تحقیرآمیز گفت: «بیش از هر انسانی در دنیا با آنان دست دادم، تشنه عشق بودند و من عشق را به آنان بخشیدم!» این جملات بهروشنی نشان میدهد که وابستگی شیوخ عرب به آمریکا نه بر پایه احترام، بلکه بر مدار حقارت و باجدادن میچرخد؛ رابطهای که در آن واشنگتن میدوشد و ریاض و دبی و دوحه دوشیده میشوند.
از لهستان معطل و چهار پایهنشینی علی اف
تا همسایه قاچاقچی
سلسله تحقیرهای دونالد ترامپ محدود به اروپا و هند نیست؛ او در عرصه بینالمللی، حتی متحدان نزدیک خود را نیز ابزاری برای نمایش قدرت و تحقق رؤیاهای توسعهطلبانهاش میبیند. لهستان، کشوری که همواره از نزدیکترین متحدان آمریکا در اروپا بوده، بارها در نشستهای بینالمللی مجبور به انتظار طولانی شد. رئیسجمهور لهستان، آندری دودا، حداقل یک ساعت و نیم در کاخ سفید منتظر ترامپ ماند تا تنها ده دقیقه با او گفتوگو کند. این انتظار طولانی و عمدی، نمادی آشکار از رفتار تحقیرآمیز رئیسجمهور آمریکا با متحدانش بود و تصویری از بیاحترامی سیستماتیک به دیپلماتیک اروپایی ارائه داد. مردم آذربایجان نیز صحنه تلخ تحقیر الهام علی اف؛ رئیسجمهور خود توسط ترامپ که او را کنار دست خودش روی یک چهارپایه نشاند، مشاهده کردهاند.
کانادا، همسایه شمالی و شریک اقتصادی و سیاسی نزدیک آمریکا، نیز در معرض تحقیر مستقیم قرار گرفت. ترامپ نخستوزیر کانادا، مارک کارنی، را «رئیسجمهور» خطاب کرد و هنگام اصلاح این اشتباه، با لبخند و تمسخر او را مواجه ساخت. او حتی بهطور جنجالی پیشنهاد کرد که کانادا به پنجاهویکمین ایالت آمریکا تبدیل شود و با این اظهارات، مرز بین شوخی و تهدید در سیاست خارجی را به نمایش گذاشت.چشم طمع ترامپ تنها محدود به همسایه شمالی نیست. او بارها ایده تصاحبگرینلند، بازپسگیری کانال پاناما و الحاق مکزیک را مطرح کرده است. این اظهارات نمادین و تبلیغاتی، بیش از آنکه قابل تحقق باشد، بازتابی از تمایل توسعهطلبانه و امپریالیستی رئیسجمهور آمریکاست.
ترامپ حتی در آغاز کارزار انتخاباتی خود، با لحنی نژادپرستانه و گستاخانه، مردم مکزیک را «قاچاقچی» و «متجاوز» نامید و با وقاحتی تمام، بر ساخت دیوار مرزی میان آمریکا و مکزیک پافشاری کرد و مدعی شد هزینه این دیوار را نیز باید دولت مکزیک بپردازد! اظهارات تحقیرآمیز و گستاخانهای که خشم و اعتراض گسترده مقامات و افکار عمومی مکزیک را برانگیخت.
شرمالشیخ؛ تئاتر تحقیر به سبک ترامپ
اما یکی از برجستهترین نمونههای تحقیر متحدان، نشست صلح ۲۰۲۵ در شرمالشیخ بود؛ جایی که ترامپ، به جای تمرکز بر دیپلماسی و مذاکره واقعی، تمامی رهبران حاضر را به بازیهای نمایشی خود کشاند. سه ساعت تأخیر در ورود ترامپ، نشانگر عدم توجه به زمان و موقعیت دیگر کشورها بود و صحنه عکسبرداری اجباری با رهبران، چیزی جز نمایش قدرت و تحقیر دیگران نبود.
در این نشست، ترامپ با نخستوزیر بریتانیا، نخستوزیر ایتالیا، رهبران امارات و دیگر کشورها همانند بازیگران یک تئاتر برخورد کرد. جمله معروف او به استارمر، نخستوزیر بریتانیا، که گفت: «خوشحالم که اینجا هستید» و او را مجبور کرد چند قدم عقب برگردد، نمونهای آشکار از سبک نمایشی و تحقیرآمیز ترامپ بود.
همچنین در برخورد با ملونی، نخستوزیر ایتالیا، ترامپ با جملاتی که در شبکههای اجتماعی «بیپروایی جنسیتی» توصیف شد، فضای جلسه را به نمایشگاه تحقیر و لودگی تبدیل کرد. حتی تمجید شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، نیز با نیشخند ترامپ مواجه شد: «بیا بریم خونه، دیگه حرفی برای گفتن ندارم!»
این سلسله اتفاقات نشان داد که حتی متحدان سنتی و همسو با آمریکا نیز در این نمایش صلح، هیچ نقشی واقعی نداشتند و تنها میتوانستند به تحقیر و تمسخر ترامپ واکنش نشان دهند.
جمعبندی
دونالد ترامپ، با رفتارهای متکبرانه و تحقیرآمیز خود، بار دیگر ماهیت واقعی سیاست خارجی آمریکا را عریان کرد؛ از اروپا تا آسیا و از همسایگان نزدیک تا متحدان استراتژیک، هیچ کشوری از دایره تحقیرهای ترامپ خارج نمانده و همه مجبور شدند زیر سایه نمایشهای او به انتظار، تمسخر و بازیهای قدرت بمانند.
تجربه این سلسله تحقیرها، تلنگری آشکار است که به جهانیان و بهویژه به کدخدا باوران و عاشقان مذاکره با غرب نشان میدهد که نباید در پس نقابهای دموکراسی آمریکایی، به وعدههای پوچ و احترام متقابل دل خوش کرد؛ زیرا برای واشنگتن، هر کشور، چه کوچک و چه بزرگ، تنها ابزار تحقق منافع و نمایش قدرت است.
محمدرضا شبانی