کد خبر: ۳۲۱۱۶۴
تاریخ انتشار : ۰۶ آبان ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۶
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- 177

مرکز اروپایی فرهنگ

فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند

گروه فشار اصلی برای پیشبرد ایده اروپای متحد در همکاری با آمریکا، جنبش اروپایی بود، سازمانی فراگیر که طیف وسیعی از فعالیت‌های معطوف به ادغام سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی را پوشش می‌داد. این جنبش که توسط وینستون چرچیل، آورل هریمن و پل هنری اسپاک هدایت می‌شد، تحت نظارت دقیق اطلاعات آمریکا قرار داشت و تقریباً به طور کامل توسط سازمان سیا از طریق یک جبهه ساختگی به نام کمیته آمریکایی اروپای متحد تأمین مالی می‌گردید که اولین دبیر اجرائی آن تام بریدن بود. 
بازوی فرهنگی جنبش اروپایی، مرکز اروپایی فرهنگ بود که مدیر آن دنیس دو روژمونت نام داشت. علاوه‌بر این، برنامه عظیمی از کمک‌های مالی به انجمن‌های دانشجویی و جوانان، از جمله کمپین جوانان اروپایی‌(EYC)، توسط بریدن در سال ۱۹۵۰ افتتاح شد. 
این سازمان‌ها در پاسخ به راهنمایی‌های سازمان سیا، در خط مقدم یک کمپین تبلیغاتی و نفوذی به‌وجود آوردند که برای جلب توجه جنبش‌های سیاسی چپ و ایجاد پذیرش سوسیالیسم میانه‌رو طراحی شده بودند. از نظر واشنگتن، آن دسته از لیبرال‌های بین‌المللی‌گرا که به ایده اروپای متحد حول اصول داخلی و نه بر اساس منافع استراتژیک آمریکا اظهار علاقه می‌کردند، هیچ فرقی با بی‌طرف‌ها نداشتند. به سازمان سیا و هیئت راهبرد روانشناختی به‌طور ویژه دستور داده شد که «رسانه‌ها و برنامه‌ها را به سمت نابودی» این بدعت خاص‌(یعنی اتحاد بر اساس اصول داخلی و نه بر مبنای منافع آمریکا) هدایت کنند.
جی لاوستون، که رئیس ایروینگ براون بود، مسئولیت این عملیات را برعهده داشت. مسئولیتی که از سال ۱۹۵۵ بر عهده جیمز جیسس انگلتون قرار داشت. وظیفه لاوستون نفوذ به اتحادیه‌های کارگری اروپا، حذف عناصر مشکوک و ترویج ظهور رهبران مورد قبول واشنگتن به شمار می‌رفت. در این دوره، لاوستون گزارش‌های حجیمی در مورد امور اتحادیه‌های کارگری در بریتانیا را که با کمک رابط‌هایش در کنگره اتحادیه‌های کارگری و حزب کارگر تهیه شده بود، در اختیار انگلتون قرار داد. 
انگلتون به همتایان خود در سازمان اطلاعات بریتانیا (البته آن معدود افرادی که به آنها اعتماد داشت) اجازه داد تا از «مخفی‌کاری داخلی» لاوستون آگاه شوند. اساساً، لاوستونی‌ها بودند (حتی اگر خودشان هم این عنوان را قبول نداشتند) که در محافل کارگری بریتانیا تا اواخر دهه ۱۹۵۰ به اوج قدرت رسیدند. 
برای نفوذ سریع در این گروه، آژانس اطلاعاتی آمریکا، کنگره آزادی فرهنگی را مستقر کرد که با هزینه آن، گیتسکل سفرهایی به دهلی‌نو، رودز، برلین و کنفرانس آینده آزادی در میلان در سال ۱۹۵۵ انجام داد‌(که ریتا هیندن و دنیس هیلی را نیز جذب 
کرد). 
آنتونی کراسلند- که کتاب تأثیرگذاری با عنوان «آینده سوسیالیسم» نوشته بود و کتابش به مثابه «طرحی برای بریتانیای آمریکایی‌شده» بود- در سال ۱۹۵۵ کرسی پارلمانی خود را از دست داد و همزمان توسط جوسلسون استخدام شد تا به برنامه‌ریزی سمینارهای بین‌المللی کنگره تحت مدیریت دانیل بل کمک کند که برای این منظور از آمریکا به انگلستان آورده شد. در اوایل دهه ۱۹۶۰، کراسلند راه خود را به شورای بین‌المللی کنگره باز کرد. ریتا هیندن، یک دانشگاهی اهل آفریقای جنوبی مستقر در دانشگاه لندن، توسط جوسلسون به عنوان «یکی از ما» توصیف شد و در اواسط دهه ۱۹۶۰ در تأمین کمک هزینه از جوسلسون برای گسترش مجله انجمن فابیان (Fabian society)، به نام ونچر venture))، نقش مهمی ایفا نمود. 
تعهد این مجله به ایجاد یک اروپای متحد قوی، مترادف با تفکر گایتسکلی1 شد. دنیس هیلی، که سوابق آتلانتیسیستی‌اش2 او را در تماس نزدیک با چپ غیرکمونیست آمریکایی قرار داد (او خبرنگار نشریه نیولیدر در لندن بود)، به یکی دیگر از متحدان وفادار کنگره و به‌ویژه اینکانتر تبدیل شد. هیلی همچنین یکی از دریافت‌کنندگان و بازیافت‌کنندگان مطالب تولید شده توسط اداره تحقیقات اطلاعات (IRD) بود. در عوض، او اطلاعات مربوط به اعضای حزب کارگر و اعضای اتحادیه‌های کارگری را در اختیار IRD قرار می‌داد.
از میان این افراد، هیو گیتسکل، رهبر حزب کارگر، چهره کلیدی بود و لاسکی به محض ورودش به لندن، خود را به گروه کوچکی از روشنفکران رساند که در خانه گیتسکل در فرونال گاردنز همپستد جمع شده بودند. گیتسکل، که در طول کار خود در زمان جنگ برای هیئت اجرائی عملیات ویژه در زمینه تبلیغات تخصص داشت و به IRD نیز نزدیک بود، نمی‌توانست از روابط نهادی اینکانتر Encounter بی‌اطلاع باشد. و به همین ترتیب بود که وقتی او حمله مشهور خود را به چپ‌های همسفرش در کنفرانس حزب کارگر در سال ۱۹۶۰ در اسکاربورو آغاز کرد، برخی از مردم از خود پرسیدند که او با چه کسی سفر می‌کند.
پانوشت‌ها:
1- Gaitskellite: ایدئولوژی شاخه‌ای از حزب کارگر بریتانیا که با برخی سیاست‌های اقتصادی اتحادیه‌های تجاری مخالف بوده و تمرکز اصلی آن بر مدرن‌سازی حزب قرار داشت. رهبر این شاخه Hugh Gaitskell بود.
2- Atlanticist: ایدئولوژی اتحاد آمریکای شمالی و اروپای غربی. معتقدان به این ایدئولوژی می‌گویند باید روابط نظامی، سیاسی و اقتصادی مستحکمی بین کشورهای آمریکای شمالی (آمریکا و کانادا) و کشورهای غرب اروپا برقرار باشد چون منطقه شمال اقیانوس اطلس (North Atlantic) نقش مهمی را در امور بین‌الملل ایفا می‌کند.