اخبار ویژه
تحلیلگر صهیونیست: در جنگ پیروز نشدیم
شاید با توافق بشود ایران را مهار کرد
یک مقام سابق صهیونیست میگوید جنگ دوباره با ایران، زیان راهبردی برای اسرائیل دارد و این رژیم باید از توافق دوباره آمریکا و اروپا با ایران حمایت کند. او همچنین تاکید کرد اقدام متقابل ایران، نشانه ناتوانی اسرائیل و غرب در ممانعت از بازسازی ظرفیتهای متعارف ایران هستند.
دنی سیترینوویچ، رئیس اسبق میز ایران در اطلاعات ارتش اسرائیل که اکنون در دانشگاه رایشمن تدریس میکند، در تحلیلی برای شورای آتلانتیک نوشت: سران اسرائیل بعد از پایان جنگ ۱۲روزه ژوئن گفتند ایران دیگر نمیتواند سلاح هستهای بسازد. در نتیجه این فرض، با هرگونه توافق دیپلماتیک غرب با تهران مخالفت میکنند.
اسرائیل فشار زیادی بر تروئیکای اروپایی آورد تا سازوکار ماشه را فعال کنند، به ترامپ، فشار آورد تا ابتکار دیپلماتیک با ایران را پس بزند و از همه مهمتر، به تهدید ایران ادامه داد.
دولت آمریکا و تروئیکای اروپایی به دنبال احیای مذاکرات دیپلماتیک با ایران هستند، اما شرایطی را تحمیل میکنند که مقامات ایران نمیتوانند بپذیرند، مانند دستکشیدن از حق غنیسازی اورانیوم یا محدود کردن برد موشکها.
بدون توافق هستهای، خطر جنگ دوباره وجود دارد و اینبار ممکن است به گرداب جنگی فرسایشی بیفتد که فشار اقتصادی را بر اسرائیل افزایش خواهد داد و هرگونه بهبود موضع راهبردی اسرائیل را به خطر خواهد انداخت؛ بهعلاوه، این احتمال را بالا میبرد که ایران تصمیم بگیرد به سمت تسلیحات هستهای حرکت کند. درون نظام، روزبهروز افراد بیشتری ادعا میکنند که گزینه دیگری وجود ندارد.
به گفته مقامات ارشد آژانس، ایران همچنان میزان قابلتوجهی مواد غنیشده ۶۰درصدی را دارد و همینطور ظرفیت غنیسازی را. گستره آسیب به این ظرفیتها مشخص نیست. احتمالا، ایران هنوز میتواند بر پایه مواد غنیشده، تا سطح ۹۰درصد غنیسازی کند، حتی بدون اینکه سایتهای نطنز و فردو را فعال کند. تنها راه برای تضمین اینکه ایران از همان مواد غنیشده استفاده نخواهد کرد، بازگرداندن نظارت بازرسان آژانس است که به واسطه جنگ، ایران را ترک کردند. این سایتها بدون نظارت هستند.
بدون توافق و حضور میدانی بازرسان، اسرائیل و غرب تنها به اطلاعاتی تکیه دارند که از ایران جمعآوری میشود؛ با این حال، معلوم نیست چنین اطلاعاتی در کار باشد و حتی اگر باشد، ممکن است در معرض تفاسیر متفاوت قرار گیرد؛ از اینرو، حضور بازرسان در محل اجازه درکی بهتر را از آنچه در برنامه هستهای ایران رخ میدهد خواهد داد. مشکل این است که بدون توافقی که فعلاً به هیچوجه در دسترس نیست، ایران با بازگشت بازرسان موافقت نخواهد کرد.
اما مواد غنیشده، تنها مسئلهای نیستند که دستاوردهای اسرائیل در جنگ را تهدید میکنند. ایران اخیراً شروع به بازسازی گسترده ظرفیتهای موشکی خود کرده؛ از جمله مجموعهای آزمایشهایی که ظاهراً با هدف بهبود ظرفیت پرتاب در جنگ دوباره با اسرائیل. ایران همچنین با جدیت مشغول احیای سیستمهای دفاع هوائی خود است. این اقدامات، آنچه را اسرائیل در جنگ کسب کرد، تضعیف میکنند و فراتر از هر چیز، نشانه ناتوانی در ممانعت از بازسازی ظرفیتهای متعارف توسط ایران است.
مسئله اختلافات داخلی در میان مقامات محافظهکارتر و میانهروتر ایران هم هست،. پس از جنگ، بحث داخلی تشدید شد که درباره مذاکره با غرب، چه سیاستی باید در پیش گرفت؛ البته آنها بر سر این خواسته که غنیسازی در خاک ایران باید ادامه یابد متحد هستند و حاضر نیستند برنامه موشکی را محدود کنند، اما عناصر میانهروتر، از قبیل پزشکیان متوجه این هستند که تنها راه برای احیای اقتصاد، رفع تحریمها، از طریق توافق است این احتمال هست که پس از جنگ، شرایطی ایجاد شده باشد که منجر به توافق شود، با اعمال شرایطی که تضمین کند ایران نتواند ظرفیتهای غنیسازی در ابعاد صنعتی را برپا کند.
اسرائیل، با هرگونه توافق که اجازه رفع تحریمها را بدهد، مخالف است؛ اما ازسرگیری جنگ، خطرات مهمی برای اسرائیل خواهد داشت. به خاطر داشته باشیم که بهرغم ادعای مقامات ارشد، اسرائیل در جنگ با ایران پیروز نشد. دستاوردهای مهمی داشت اما ایران نهتنها ظرفیتهای هستهای خود را حفظ کرد، بلکه توانست مناطق متعددی را در اسرائیل هدف قرار دهد و آسیبهای جدی وارد کند. بهعلاوه، اگر جنگ علیه ایران دوباره شروع شود، شرایط اینبار برای اسرائیل کمتر مناسب باشد. معلوم است که ایران آمادگی بهتری برای چنین کارزاری خواهد داشت، در سایه درسهایی که از جنگ آموخته و تلاشهایش، بهخصوص در حوزه سیستمهای موشکی، برای استفاده از این درسها در جهت بهبود توانایی خود.
علاوه بر این، معلوم نیست اسرائیل بتواند انتظار داشته باشد، همانقدر کمک از دولت ایالاتمتحده بگیرد که در کارزار پیشین گرفت. در سایه چندین چالش پیشروی دولت آمریکا در داخل و خارج، محتمل است که موضوع ایران در صدر فهرست اولویتهای ترامپ قرار نداشته باشد؛ بهعلاوه، نتیجه جنگ غزه هم معلوم نیست.
مقامات اسرائیل این فرض را دارند که با از سرگیری جنگ میتوانند حکومت ایران را دچار فروپاشی کنند و کاملاً نادیده میگیرند که بهرغم مشکلات داخلی، حملات اسرائیل به ایران، موجب تقویت موضع حاکمیت در ایران و تقویت حس ملیگرایی ایرانیان شد. حملات بیشتر، صرفاً به تقویت این روند منجر شود.
بنابر آنچه گفته شد، اسرائیل باید از توافقی حمایت کند که مانع از برپایی دوباره ظرفیتی در ابعاد بالا برای غنیسازی در ایران میشود. جنگ دوباره، در سایه آمادهسازیهایی که در ایران برایش انجام شده، شاید از قبلی سختتر باشد و اسرائیل را درگیر جنگی فرسایشی کند، بدون این که هیچ چشمانداز روشنی باشد.
تصمیم به عدم حضور در شرمالشیخ
چرا عاقلانه بود؟
موضعگیری مسئولان سیاستخارجی و محتوای اجلاس شرمالشیخ نشان میدهد که تصمیم عدم شرکت در این نشست بر پایه تحلیل اهداف نشست گرفته شده است.
وبسایت دیپلماسی ایرانی وابسته به حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان در تحلیلی نوشت: در حالی که بسیاری از کشورها در اجلاس شرمالشیخ مصر درباره آتشبس غزه شرکت کردند، غیبت ایران در این نشست پرسشهایی را برانگیخت. بررسی زمینههای سیاسی، موضعگیری مسئولان سیاستخارجی و محتوای این اجلاس نشان میدهد که تصمیم تهران بر پایه تحلیل دقیق از ساختار و اهداف نشست گرفته شده است.
اجلاس شرمالشیخ که با عنوان «آتشبس فوری در غزه» برگزار شد، در عمل بیش از آنکه تلاشی برای توقف واقعی جنگ باشد، به صحنهای برای بازسازی طرحهای سیاسی آمریکا در منطقه شباهت داشت. محور اصلی گفتوگوها نه درباره رفع محاصره یا بازسازی غزه، بلکه درباره چگونگی بازگشت روند موسوم به «طرح ابراهیم» بود، روندی که بر عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و بازتعریف توازن قوا در خاورمیانه استوار است. از نگاه تحلیلگران، حضور در چنین اجلاسی میتوانست به معنای پذیرش چارچوبی تلقی شود که در آن، مسئله اصلی فلسطین یعنی پایان اشغال و تشکیل دولت مستقل، عملاً به حاشیه رانده شده
است.
سیاست تهران بر مشارکت در گفتوگوهایی است که تصمیمسازی واقعی در آن انجام میشود؛ نمونهاش همکاری فعال با بریکس، سازمان شانگهای و جنبش عدمتعهد است. در مورد شرمالشیخ، منابع نزدیک به دستگاه دیپلماسی میگویند بررسیهای کارشناسی نشان داده بود چارچوب این نشست نهتنها پاسخگوی بحران انسانی در غزه نیست، بلکه ممکن است به بازتولید فشارهای سیاسی علیه ایران منجر شود.
فاصله میان عنوان و واقعیت اجلاس شرمالشیخ در حالی برگزار شد که همزمان، حملات اسرائیل به غزه ادامه داشت و هیچکدام از بیانیههای نشست محکومیت صریح این حملات را شامل نمیشد. این نشانهای از جهتگیری یکسویه اجلاس تلقی شد. بسیاری از تحلیلگران منطقهای نیز بر این باورند که هدف واقعی نشست، مدیریت تبعات جنگ برای رژیم صهیونیستی و ترمیم چهره سیاسی آمریکا در جهان عرب بود، نه یافتن راهحلی برای بحران.
براساس همین ارزیابیها، تصمیم به عدم حضور نه از سر بیتفاوتی، بلکه از منظر پرهیز از همراهی با روندی گرفته شد که از ابتدا فاقد توازن و صداقت تلقی میشد. تهران در مواضع رسمی خود بارها اعلام کرده است که صلح در منطقه تنها زمانی معنا دارد که بر عدالت، رفع اشغال و احترام به اراده مردم فلسطین استوار باشد. حضور در نشستهایی که این اصول را نادیده میگیرند، به حل بحران کمکی نمیکند.
از سوی دیگر؛ در مقابلِ غیبت در شرمالشیخ، ایران در اجلاس اخیر جنبش عدم تعهد حضوری فعال و تأثیرگذار داشت. در این نشست که با مشارکت بیش از ۱۲۰ کشور برگزار شد، هیئت ایرانی نقشی محوری در شکلگیری بیانیه نهائی ایفا کرد؛ بیانیهای که نهتنها بر حق ملت فلسطین برای مقاومت و تشکیل دولت مستقل تأکید داشت، بلکه اقدام یکجانبه غرب برای تمدید محدودیتهای قطعنامه ۲۲۳۱ را نیز فاقد مشروعیت دانست.
باید چند خسارت دیگر برملا شود
تا حسن روحانی محاکمه شود؟!
اعترافات هفته گذشته ولیالله سیف، رئیس اسبق بانک مرکزی باز هم پرونده خسارتهای جبرانناپذیر حسن روحانی را به صدر اخبار کشور بازگرداند. اظهارات افشاگرانه سیف، باعث شد تا شیوه غلط مدیریت و استراتژی فسادآلود حل مسائل در دولت روحانی عیان شود.
به گزارش رجانیوز، علیرغم آنکه روحانی در ماههای اخیر تلاش داشت تا وانمود کند که عاقلترین سیاستمدار و حامی سفت و سخت منافع ملی است اما در عمل، مصاحبه رئیس بانک مرکزی وی، تمام رشتههای روحانی را پنبه کرد و پرده از تصویر بدون روتوش دولت تدبیر و امید برداشت.
در لابهلای خطوط آن مصاحبه روشن شد که روحانی، کوچکترین احساس مسئولیتی در برابر نسلهای آینده ایران و حتی فردای اتمام مسئولیتش نداشته است. او برای دفاع از انگاره غلط «برجام پرفایده» به خزانه کشورِ در تحریم حملهور شد و چوب حراج به ۶۰ تن طلا زد.
شاهکار روحانی در مدیریت گعدهای و بازی با معیشت ۹۰میلیون ایرانی آنجا تکمیل میشود که به اذعان سیف برای تعیین نرخ ارز معروف به دلار جهانگیری، از آرای حضار آن جلسه میانگین میگیرد و یک رقم تصادفی را بهعنوان خروجی جلسه تصویب میکند. شاید تمام این روایت در برخورد اول تنها یک شوخی بهنظر برسد اما برای همه حضار آن جلسه و حتی حسن روحانی واضح بود که در مدیریت کلان اقتصادی، تغییر حتی یک رقم ناچیز نیز میتواند آمارهای نهائی را زمین تا آسمان جابهجا کند و اثراتی تاریخی در زندگی شهروندان بهجا بگذارد.
سیف درباره پروژه تضییع تاریخی بیتالمال میگوید: «من به روحانی گفتم چون نمیتوانم این تصمیم(ارز دستوری ۴۲۰۰ تومانی) را اجرا کنم، نرخ ۴۲۰۰ را در مصاحبه اعلام نمیکنم. روحانی گفت تصمیم مهمی است و معاون اول باید اعلام کند. به جهانگیری گفتم حداقل بگو ۴۸۰۰؛ او به روحانی گفت بگویم ۴۵۰۰؟ روحانی گفت نه، من که نظرم ۳۸۰۰ بود اما چون تصمیم جمع ۴۲۰۰ بود، گفتم همان! ببینید نرخ ارز چطور تعیین میشد!»
اما مهمترین سؤال پیرامون این اظهارات متوجه دستگاه قضائی است. زمانی که سیف بهعنوان یک کارشناس و رئیس اسبق بانک مرکزی از این اقدام تعمدی روحانی و فعل خسارتساز او در قبال اقتصاد کشور سخن میگوید و خود را بهعنوان شاهد سوءمدیریتهای دولت دوازدهم معرفی میکند، چرا دستگاه قضا به این پرونده مشخص و غیر مبهم ورود نکرده و با یکی از مصادیق عیان فساد برخورد نمیکند؟! آیا قرار نیست که از عاملان پروندههای خسارتبار دهه نود حسابکشی شده و از آنان درباره تصمیمات غیرکارشناسانهای که اقتصاد کشور را تا مرز ورشکستگی برد، بازخواست شود؟ چرا باید در محاکمه عامل مستقیم تمامی مفاسد هنگفت نامبرده تعلل نشان داد؟
لازم به ذکر است نصرالله پژمانفر، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس هم پیشتر اعلام کرده بود که پرونده حسن روحانی با ۷۰۰هزار شکایت مردمی در حوزه مشکلات بورس و مداخلات ارزی به دادستانی ارسال شده بود.
شاید اگر روحانی یکبار بابت کارشکنیهای تعمدی خود در دادگاه روحانیت و جرائم اقتصادی حاضر میشد، امروز وقت خود را صرف تجویز نسخه تسلیم نمیکرد!
نیوزویک: ایران پس از جنگ ۱۲ روزه
توان موشکی خود را ارتقا داد
«ایران پس از درگیریهای اخیر با اسرائیل، توان موشکی خود را بازسازی کرده و ارتقا داده است.»
نشریه آمریکایی نیوزویک در این باره در گزارشی به نقل از تحلیلگران غربی نوشت: این اقدام نشاندهنده توان سریع ایران در بازیابی ظرفیت موشکی خود و نمایش بازدارندگی در برابر تلآویو است.
نیوزویک با بیان اینکه ایران موشکهای جدیدی را برای جنگ آماده میکند مینویسد: مقامهای ایرانی از توسعه نسل تازهای از موشکهای بالستیک و کروز خبر دادهاند که دقت، برد و توان نفوذ بیشتری دارند و در صورت بروز درگیری مجدد با اسرائیل آماده استفاده خواهند بود.
این نمایش موشکی بخشی از پیام سیاسی ایران برای اثبات توانایی بازدارندگی و تداوم برنامه دفاعیاش در برابر فشارهای آمریکا و متحدانش ارزیابی شده است.
ایران یک زرادخانه موشکی ارتقا یافته و بازسازی شده زیرزمینی را رونمایی کرد. سامانههایی که در طول جنگ ایران و اسرائیل در ماه ژوئن آسیب دیده بودند، اکنون به حالت عملیاتی بازگشتند.
تصاویر پخش شده از این زرادخانه، نگاهی نادر به داخل تأسیسات سپاه پاسداران را میدهد و پرتابگرهایی را به نمایش میگذارد که از ترکش حملات اسرائیل دچار آسیب شدهاند؛ همچنانکه موشکهایی را به تصویر میکشد که در طول جنگ ۱۲ روزه شلیک شدهاند. این تصاویر در واقع، نخستین نمایش عمومی توانایی موشکی ایران از زمان جنگ با اسرائیل محسوب میشود.
این اقدام بر نزاع نظامی و فنی که میان ایران و اسرائیل همچنان حل نشده باقی مانده است، تأکید دارد. حمله هوائی اسرائیل، سبب انتقام موشکی و پهپادی ایران شد و یکی از مستقیمترین درگیریها را در سالهای اخیر رقم زد.
نمایش این زرادخانه موشکی با هدف اطمینان بخشی دوباره به مخاطبان داخلی و نیز پیامی به آمریکا و اسرائیل است که نیروی موشکی ایران، همچنان عملیاتی باقی مانده است و به شکلی فزاینده بروز و منعطف است؛ همچنانکه این نمایش با هدف برجسته کردن خطرات تشدید تنش گسترده منطقهای، اختلالات انرژی و تجدید نگرانی بینالمللی بر سر توسعه برنامه هستهای صورت گرفته است.