شریک جنایات جنگی در لباس مدافع صلح
فاطمه کاوند
بیانیه اخیر وزرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان درباره فعالسازی مکانیسم موسوم به «ماشه» علیه ایران، بیش از آنکه اقدام حقوقی یا دیپلماتیک باشد، نشانهای از ادامه سیاست یکجانبهگرایی و استانداردهای دوگانه است که سالها امنیت و ثبات جهانی را تهدید کرده است.
اروپا با این بیانیه، نه تنها از نقش حقوقی خود فاصله گرفته، بلکه در مقام مدعی صلح، همان فشار سیاسی و نظامیای را بازتولید میکند که سابقه طولانی در آن دارد.
پایبندی ایران به برجام و قصور اروپا
برجام، حاصل فرآیندی طولانی و پیچیده در سال ۲۰۱۵، هدفش حل یکی از بحرانیترین پروندههای بینالمللی از طریق دیپلماسی بود.
جمهوری اسلامی ایران از ابتدای اجرای این توافق، به تمامی تعهدات خود عمل کرد و گزارشهای مستمر و دورهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی این پایبندی را به شکل کامل تأیید کرد.
با این حال، خروج یکجانبه آمریکا در سال ۲۰۱۸ و اعمال تحریمهای ثانویه، نهتنها اجرای تعهدات آمریکا را غیرممکن ساخت، بلکه اروپا را نیز در انجام تعهدات اقتصادی و مالی خود ناتوان کرد. سازوکار اینستکس که برای جبران این خلأ ایجاد شد، هیچگاه عملیاتی نشد و شرکتهای اروپایی از تبادلات مشروع با ایران عقبنشینی کردند.
اکنون همان کشورهایی که در آن زمان نسبت به نقض تعهدات آمریکا بیعمل بودند، مدعی اجرای مکانیسم ماشه شدهاند؛ اقدامی غیرحقوقی که بر پایه اصول برجام و حقوق بینالملل فاقد مشروعیت است. فعالکردن ماشه در شرایطی که طرفهای غربی خود ناقض تعهدات بودهاند، نشاندهنده استفاده ابزاری از حقوق بینالملل برای اعمال فشار سیاسی است، نه تلاش واقعی برای حفظ صلح.
پایبندی ایران به NPT در برابر بیتعهدی دیگران
جمهوری اسلامی ایران همواره عضوی متعهد به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) بوده و برنامه هستهای خود را تحت نظارت کامل آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیش برده است. بر خلاف ایران، رژیم صهیونیستی حتی عضو NPT نیست و زرادخانهای متشکل از دهها کلاهک هستهای دارد. سکوت اروپا در برابر این واقعیت، نشاندهنده استاندارد دوگانهای است که امنیت جهانی را به مخاطره انداخته و مشروعیت سیاسی ادعاهای غرب را زیر سؤال میبرد. کاهش محدود تعهدات برجامی ایران نیز واکنشی منطقی و قانونی به نقض مستمر تعهدات طرف مقابل بوده است. هیچ توافقی دوام ندارد اگر یک طرف پایبند باشد و طرف دیگر از تعهدات خود سرپیچی کند.
تجاوز آشکار و حق دفاع مشروع
در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر، آمریکا و اسرائیل با بمباران تأسیسات ایران و نقض آشکار منشور ملل متحد، ثابت کردند که نگرانی غرب درباره امنیت بینالملل شعاری بیش نیست. ایران مطابق ماده ۵۱ منشور ملل متحد، حق دفاع مشروع دارد. این دفاع شامل بازنگری در همکاری با نهادهایی است که به جای نظارت حرفهای، به ابزاری سیاسی برای دشمنان تبدیل شدهاند. هیچ کشوری نمیتواند اجازه دهد ابزارهای بینالمللی بهانهای برای جمعآوری اطلاعات و بمباران تأسیسات صلحآمیزش شوند.
استانداردهای دوگانه غرب
اروپا در حالی ایران را به غنیسازی ۶۰ درصدی متهم به تهدید صلح جهانی میکند، که زرادخانههای هستهای عظیم آمریکا، انگلیس و فرانسه و به ویژه زرادخانه سلاحهای اتمی اسرائیل، نادیده گرفته میشوند. این دوگانگی آشکار، مشروعیت اروپا در قضاوت بر برنامه صلحآمیز ایران را از بین برده و نشاندهنده هدفمند بودن سیاست فشار علیه کشورهایی است که استقلال سیاسی خود را حفظ کردهاند.
مکانیسم ماشه؛ ابزاری فاقد مشروعیت
مکانیسم ماشه صرفاً زمانی معتبر است که تمامی طرفها به توافق پایبند باشند. با خروج آمریکا از برجام و قصور اروپا در انجام تعهدات خود، هیچ مبنای حقوقی برای فعالسازی این مکانیسم علیه ایران وجود ندارد. اقدام اخیر سه کشور اروپایی، سوءاستفاده آشکار سیاسی از ابزارهای بینالمللی و تلاشی برای تحمیل اراده خود بر جامعه جهانی است.
ایران؛ کشوری مستقل و مقتدر
ایران در چهار دهه گذشته آغازگر هیچ جنگی نبوده و به خاک هیچ کشوری تجاوز نکرده است، در حالی که سابقه آمریکا و متحدان اروپاییاش مملو از اشغال نظامی، کودتا و جنگ است.
ملت ایران در برابر فشارها و تحریمها استقامت کرده و توانسته با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و مردم خود، به یک بازیگر مؤثر و مستقل در معادلات منطقهای و جهانی تبدیل شود. ظرفیت دفاعی، علمی و اقتصادی ایران نشان میدهد فشار و تحریم نمیتواند اراده یک ملت مستقل را متوقف کند.
بیانیه اروپا اگرچه با ژست مدافع صلح صادر شده، اما با حقوق بینالملل و منشور ملل متحد در تضاد است. این اقدام نه تنها مشروعیت ندارد، بلکه نشاندهنده سوءاستفاده از نهادهای بینالمللی برای اهداف سیاسی یکجانبه است. ایران همواره نشان داده که در چارچوب قوانین بینالمللی عمل میکند و دفاع مشروع خود را از هرگونه تجاوز، حفظ خواهد کرد.
پیام روشن
پیام جمهوری اسلامی ایران روشن است: دوران قلدری و یکجانبهگرایی به پایان رسیده است. جهان دیگر یکقطبی نیست و احترام به حاکمیت ملی و برابری حقوقی، شرط ادامه تعاملات بینالمللی است. هرگونه تلاش برای بازتولید سیاستهای فشار، تحریم و تهدید نه تنها بیاثر خواهد بود، بلکه انزوای ناقضان حقوق بینالملل را افزایش میدهد. ایران آماده است به هرگونه تهدید نظامی، سیاسی و اقتصادی پاسخ متناسب بدهد و مسیر دیپلماسی را صرفاً بر اساس احترام متقابل دنبال کند.