kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۹۱۳۱
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۲:۲۰

مهاجرانی: جان کری ثابت کرد به آمریکایی‌ها نمی‌شود اعتماد کرد (خبر ویژه)

 
 
طرف آمریکایی از خوش‌بيني هيات ايراني، سوء‌استفاده كرده بودند. راه نقض برجام را نبسته بوديم و امضاي جان كري را كافي مي‌دانستيم.
این تحلیل عبرت‌آموز را عطاء‌الله مهاجرانی وزیر‌ارشاد دولت خاتمی در روزنامه اعتماد منتشر کرد؛ روزنامه‌ای که همین حالا هم خوش خیالی بلا‌وجه نسبت به آمریکا را ترویج می‌کند و مدیر آن‌(به عنوان رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت) دو هفته قبل مدعی جذب سرمایه 2000 میلیارد دلاری در صورت توافق با آمریکا شده بود که تکذیب شد.
مهاجرانی نوشت: در دوران جنگ تحميلي دولت كويت از رژيم صدام حمايت مي‌كرد، حمايت مالي و سرزميني و تبليغاتي و سياسي. نتيجه حمايتشان هم اشغال كويت توسط ارتش عراق و آوارگي خاندان امير كويت بود و جنگ دوم خليج‌فارس. مرحوم آيت‌الله موسوي‌اردبيلي در نماز جمعه تهران با طنزي نمكين خطاب به كويت گفت: «كويت! تو هم؟!» در واقع مي‌خواست با توجه به اندازه و موقعيت كويت بگويد كه از تو چنين انتظاري نمي‌رفت. اين تعبير ديگر بعد از جمله معروف سزار خطاب به دوست نزديكش ماركوس بروتوس كه او هم با دشنه ضربتي به سزار زده بود؛ سزار گفته بود: «?! Et tu Brute ‌، بروتوس تو هم!» اين مطلب را شكسپير در نمايشنامه ژوليوس سزار روايت كرده است.
بعد از موضع‌گيري كويت و تعبير آيت‌الله موسوي ‌اردبيلي در ايران در بين مقامات سياسي و دولتي و در مجلس، وقتي كسي سخني مي‌گفت يا اقدامي مي‌كرد كه اصلا انتظار نمي‌رفت، گفته مي‌شد: «كويت تو هم!» حالا ماجراي مقاله جان كري است در آخر عمري درباره ايران و خطاب و رهنمودش به ترامپ كه ببين ايران گير افتاده است! ايشان بعد از وزارت خارجه در دولت دوم باراك اوباما، به امور محيط‌زيست مي‌پرداخت و مشاور بايدن در همين قضيه بود. ترامپ كه آمد، ايشان در مذاكرات برجام نماينده آمریکا بود. به اصطلاح نقش پليس خوب را بازي مي‌كرد.
به‌رغم اينكه جان كري افتخارش شركت در جنگ ويتنام و در حقيقت جنايت جنگي بود، اما به مرور با همان عصاي زير بغل و پاي گچ گرفته و قدم زدن در ساحل و همدردي در فوت مرحوم مادر دكتر روحاني و رفتنش به محل اقامت هيات ايراني براي تسليت؛ در يك كلام چهره‌اي مثبت پيدا كرده بود، از خود چهره‌اي متعادل نشان داده بود.
يكي از دوستان مي‌گفت: من وقتي جان كري را مي‌بينم ياد دايي‌ام مي‌افتم! انگار چيزي نمانده بود خادم آستان قدس بشود! البته بعدا معلوم شد كه از همان خوش‌بيني نسبي هيات ايراني، آمریکايي‌ها سوء‌استفاده كرده بودند. راه نقض برجام را نبسته بوديم يا برجام در اين‌باره صراحت نداشت، امضاي جان كري را كافي مي‌دانستيم. 
اكنون همان امضاي جان كري پاي مقاله‌اي است كه ايشان به همراه توماس كاپلان در روزنامه وال‌استريت ژورنال منتشر كرد. به ترامپ گفتند: «ايران در گوشه رينگ گير افتاده است. در مذاكره با ايران فراتر از مسئله غني‌سازي هسته‌اي پيش برويد!» عنوان مقاله اين است: «ترامپ بخت اين را دارد كه ضربه لازم را به ايران بزند!» چرا اين بخت را دارد؟ چون به باور جان كري و كاپلان، ايران در گوشه رينگ گير افتاده است. در مقاله به تحولات منطقه به ويژه سقوط دولت سوريه اشاره شده است و تضعيف حماس و حزب‌الله و باقي قضايا. ديدم جان برنارد لوي، صهيونيست مشهور فرانسوي از اين مقاله با آب و تاب تمجيد كرده بود. جان لوي چهره پنهان و گاه آشكار حمايت از براندازان است. تامين‌كننده مالي است. سازمان‌دهنده ملاقات با ماكرون در ماجراي اعتراض‌ها و آشوب پاييز سال ۱۴۰۱ بود. از توماس كاپلان هم به عنوان رفيق شفيق خود تجليل كرده است. نوشته: «ايران بايد شرايط ترامپ را بپذيرد والا كيش-  مات خواهد شد.»
مقاله جان كري نشانه ديگري است كه در سياست امروز جهان هيچ جايي براي كمترين خوش‌بيني و روابط عاطفي در سياست و بين سياستمداران آن هم از نوع آمریکايي و اروپايي‌اش و حتي ديگران وجود ندارد. ما هميشه بايد در پشت لبخند‌ها، ‌زهرخند را ببينيم. در پس دستكش‌هاي ابريشمين چنگال‌هاي تيز را مشاهده كنيم. ترامپ كه حسابش از اول روشن بوده و هست. خوشبختانه در هدايت مذاكرات از سوي ايران به اين نكته با صراحت و تبيين روشن از سوي رهبري توجه شده و مي‌شود. مقاله جان كري نشان داد كه تفسير رهبري، تفسيري روشنگرانه بوده و هست: به آمریکايي‌ها نمي‌توان اعتماد كرد! بديهي است معنايش عدم مذاكره نبوده و نيست، اما جايي براي خوش‌بيني
وجود ندارد.
یادآور می‌شود مهاجرانی همان کسی است که با خوش بینی بلاوجه خواستار مذاکرات مستقیم با آمریکا شده بود اما دولت بوش پدر در همان دوره، از خوش‌بینی افراطی دولت مرحوم ‌هاشمی استفاده کرد و به اذعان خاطرات مرحوم ‌هاشمی، بدعهدی کرده و وعده لغو تحریم‌ها در ازای کمک به آزادی اتباع بازداشتی آمریکا در لبنان را زیر پا گذاشت.