روحانی خوشسیمایی که مدافع حرم شد
سعید رضایی
روحانی شهید مدافع حرم حجتالاسلام محمد کیهانی، نامی است که در میان همرزمان و خانوادهاش همیشه با عشق و احترام بیان میشود. جوانی خوشسیما، قدبلند و جذاب که از همان آغاز زندگیاش به دنبال هدفی بزرگتر از آنچه دیگران میتوانستند ببینند، بود. او کسی بود که در آزمونهای مختلف، از جمله در شلیک سلاحهای جنگی، توانست تمام رقبا را پشتسر بگذارد و ثابت کند که برای پیوستن به جبهه مقاومت در سوریه، آماده است. شهید محمد کیهانی، نهتنها در میدان جنگ بلکه در زندگی روزمره نیز یک فرد استثنایی بود. در ادامه، به روایت زندگی و ویژگیهای شخصیتی این شهید بزرگوار خواهیم پرداخت.
شروعی متفاوت
شهید محمد کیهانی در سال 1357 در شهرستان اندیمشک به دنیا آمد. او از همان دوران نوجوانی نشان داد که با دیگران فرق دارد. در جوانیاش تصمیم گرفت که از زندگی عادی و دنیوی خود بگذرد و به دنبال آرمانهای بزرگتر برود. وقتی به سوریه اعزام شد، تنها کسی بود که در آزمونهای مختلف توانست به درستی سلاحهای گوناگون را شلیک کند. همین ویژگیها، او را به فردی خاص در میان همرزمانش تبدیل کرد.
این شهید عزیز فردی بسیار جذاب، خوشبرخورد و خوشسیما بود، به گونهای که تنها دو یا سه ساعت کافی بود تا هرکسی عاشق او شود. رفتارهای او، مهر و محبتش، به قدری جاذبه داشت که حتی بچههای لشکرهای مختلف از سراسر کشور، از اهواز تا تهران و گیلان، او را دوست داشتند و همواره از نبودنش در جمع احساس کمبود میکردند.
زندگی شخصی و خانوادگی شهید کیهانی
محمد کیهانی از دوران نوجوانی به مسائل دینی و فرهنگی علاقهمند شد و به تحصیل در حوزه علمیه پرداخت. او به شدت به مسائل دینی پایبند بود و با روحیات مذهبی و اعتقادی خود زندگی میکرد. در اوایل ازدواج، شهید کیهانی در اصفهان مشغول به تحصیل در حوزه بود و زندگی مشترک آنها در این شهر آغاز شد. بهعنوان یک طلبه، او در مسیر طلبگی همیشه جویای شهادت بود. همسر شهید کیهانی، خانم زهرا عبادی نژاد، در گفتوگویی با خبرنگار ما از ویژگیهای شخصیتی او و روابطشان سخن گفت. طبق گفتههای خانم عبادینژاد، آقا محمد از همان ابتدا فردی بود که در هر شرایطی محبتهای خود را به خانوادهاش نشان میداد و هیچگاه از جبران محبتها کم نمیآورد. او حتی در شرایط سخت زندگی، همچنان با دلگرمی و محبت با خانوادهاش برخورد میکرد و هیچگاه احساس کمبود در خانه را نمیداد.
حرکت به سوی جبهه مقاومت
در مورد حضور شهید محمد کیهانی در جبهه مقاومت سوریه باید گفت که او از همان ابتدا در دل خود آرزو داشت که به جبهههای جنگ برود، ولی شرایط به او این فرصت را نمیداد. اما این آرزو و تمایل به جهاد همیشه در دل او باقی ماند. اولینبار زمانی که کمیل، پسر بزرگ شهید، تنها 8 ماهه بود، محمد با لباس رزم وارد منزل شد و از عزیمت به لبنان خبر داد. اگرچه آن اعزام به دلیل مشکلات مختلف انجام نشد، اما شهید محمد همیشه در پی این بود که به جبهههای جنگ برود.
او همواره در این مسیر ثابتقدم بود و در نهایت، بعد از تلاشهای مستمر برای حضور در جبهه مقاومت، به سوریه اعزام شد. حضور در جبهه مقاومت نهتنها برای شهید کیهانی یک آرزو بود، بلکه تبدیل به یک ماموریت الهی شد که او با ایمان و اراده قویاش دنبال میکرد.
ویژگیهای اخلاقی و بارز شهید کیهانی
شهید محمد کیهانی در برخورد با اطرافیانش همیشه به مهربانی و رفتار نیکو مشهور بود. او با وجود اینکه شخصیت جدی و سختکوشی داشت، اما در عین حال بسیار شوخطبع و مهربان بود. رفتار او به گونهای بود که در کمتر از چند ساعت میتوانستی با او ارتباطی دوستانه و صمیمانه برقرار کنی. از دیگر ویژگیهای بارز او، دقت و ریزبینی در مسائل زندگی بود. این ریزبینی گاهی اوقات اطرافیان را متعجب میکرد چرا که او نکاتی را میدید که دیگران از آن غافل بودند.
همچنین، شهید کیهانی به شدت به مسائل دینی و مذهبی حساس بود. او نهتنها خود به انجام واجبات دینی از جمله نماز شب پایبند بود، بلکه از دیگران نیز میخواست که به این موارد توجه کنند و در این مسیر ثابتقدم باشند. او همیشه در تلاش بود تا به دوستان و همرزمانش در جبههها، راه درست را نشان دهد و آنان را از یاد خداوند غافل نکند.
آخرین پیامها و شهادت
شهید محمد کیهانی اولین بار در ماه محرم 94 به جبهه سوریه اعزام شد. همرزمانش از او به عنوان فردی که همیشه در تلاش بود تا مدت زمان بیشتری در میدان نبرد بماند، یاد میکنند. او هیچگاه از ادامه جهاد دست نمیکشید و همیشه به دنبال فرصتی بود تا به مقام شهادت دست یابد.
در نهایت، شهید محمد کیهانی در 9 آبان 95 به شهادت رسید. او بر اثر اصابت یک تیر به سر، مجروح شد و در اثر تخلیه آب مغز، به شهادت رسید. شهادتش در شرایطی رقم خورد که در لحظات آخر زندگیاش، به همسرش پیام داده بود که «شرمنده شما هستم، جبران میکنم».
این پیام و دلتنگیهای پس از آن، به یادگار ماند و برای خانوادهاش معنای عمیقی پیدا
کرد.
یادآوری ویژگیهای معنوی و آموزهها
یکی از آموزههای مهم زندگی شهید محمد کیهانی، اهمیت ایمان و توکل به خداوند بود.
همسرش در گفتوگویی اشاره کرد که بعد از شهادت محمد، دریافت که به شکها و قضاوتهای اشتباه نباید توجه کرد. او به این باور رسیده بود که نمیتوان افراد را تنها بر اساس اشتباهاتشان قضاوت کرد. این تفکر و دیدگاه، از بزرگترین درسهایی بود که محمد به خانواده و دوستانش داد.
شهید محمد کیهانی نهتنها در میدان نبرد، بلکه در زندگی روزمرهاش نیز یک الگو بود. از سادگی زندگی تا ایمان و توکل به خداوند، او همیشه در پی تحقق اهداف الهی خود بود. یاد و نام او همچنان در دلهای کسانی که او را شناختهاند، زنده است و آثارش در زندگی کسانی که با او در ارتباط بودند، ادامه دارد. شهید محمد کیهانی با ایمان، صداقت و تلاش بیوقفه خود در جبهه مقاومت، نامی جاودانه از خود بر جای گذاشت و به مقام شامخ شهادت دست یافت.
وصیتنامه
در وصیتنامه شهید محمد کیهانی میخوانیم: «با یاد خداوند بخشنده مهربان که همیشه لطفش شامل این حقیر سراپا آلوده بوده و با سلام و درود محضر حضرت ولی عصر(عج) و روح پاک شهیدان و امام بزرگوار و رهبری عزیزم امام خامنهای.
به جهت آیه کل نفس ذائقه الموت همه موجودات طعم مرگ را خواهند چشید و حیات ابدی مخصوص به ذات باری تعالی است پس باید از دنیای زیبا سفر کنند، از همه مردم عزیز ایران اسلامی به خصوص اقوام و آشنایان رفقای عزیزم خواهشمندم در درجه اول نسبت به احکام نورانی اسلامی به خصوص نماز، امر به معروف و نهی از منکر، حجاب وغیره عمل کرده و کوشا باشند، و همچنین پشتیبان ولایت فقیه و رهبری عزیز امام خامنهای باشند، تا به این نظام مقدس که زحمات زیادی برای آن کشیده شده و برای آن مجاهدت و خونهای پاک زیادی ریخته شده است آسیبی نرسد. یکی از سندهای حقانیت این اصل عزیز و بزرگ انقلاب (ولایت فقیه) این است که بیش از ۳۰۰ هزار شهید در وصیت نامههای خود بر آن تاکید کرده و با خون خود این موضوع بزرگ با برکت را امضا نمودهاند.
مردم عزیز و با شرافت ایران عزیز تا میتوانید از ولایت فقیه مراقبتنمایید، همیشه گوش به فرمان رهبر با بصیرت خود امام خامنهای عزیز باشید.
پدر و مادر عزیزم از شما سپاسگزارم که مرا بزرگ کرده و با محبت اهل بیت(ع) آشنا نمودید. و به خاطر اینکه در حقتان کوتاهی نموده بسیار عذرخواهی میکنم و امیدوارم این فرزند حقیرتان را بخشیده و حلال نمایید و از خدا بخواهید که این قربانی را در راه دفاع از حرم بیبی حضرت زینب(س) بپذیرد.
از خانواده میخواهم که شهادتم را تبریک بگویند، خوشحال باشید که شیون، ناله و لباس مشکی مخصوص عزای اهلبیت(ع) است اگر بیقرار شدید روضه اربابم حسین(ع) و مادرش را بخوانید که هم من بسیار به آن نیاز دارم و هم خودتان.
از همسر گرامیم بابت این همه سال که در کنارم بوده و سختیهای زیادی را تحمل نموده سپاسگزارم و از ایشان طلب بخشش و حلالیت مینمایم.
همسر مهربانم بعد از شهادتم بیتابی و بیقراری نکن و محکم و استوار باش و هر زمان که دلت تنگ شد روضه حضرت زینب(س) را بخوان و به یاد مصیبتهایی که آن بانوی بزرگ کشیدند اما مقاوم و استوار پیام عاشورا را به همه رساند، آرام بگیر.
همسر مهربانم، بعد از من با تکیه به خداوند مهربان و اهلبیت(ع) فرزندانم را انقلابی و پیرو ولایتفقیه تربیت کن و همواره آنها را آماده شهادت در راه اسلام و انقلاب نما، انشاءلله.
فرزندان عزیزم کمیل، مقداد، میثم شما را به تقوای الهی توصیه میکنم، نسبت به امر به معروف و نهی از منکر و نماز اول وقت و حجاب همسران و فرزندانتان دقت داشته و کوشا باشید.
در انتخاب همسر به ایمان، اخلاق اسلامی، حجاب بسیار توجه داشته باشید و انقلابی، حزباللهی و بسیجی فکر کنید و همیشه گوش به فرمان رهبری عزیز امام خامنهای باشید.
برادران و خواهران عزیزم مرا حلال کنید، میدانم در حقتان کوتاهی کردم برایم دعا کنید و همیشه خدا را سرلوحه کارهایتان قرار دهید. خواهران عزیزم نسبت به حجاب خود و همسرانتان و فرزندانتان مراقبت داشته باشید از خدا میخواهم همیشه کمک حالتان باشد، از بستگان و فامیل تقاضای حلالیت دارم و امیدوارم این بنده حقیر را ببخشید و برایم دعا کنید.
رفقا و دوستان عزیز و همکاران گرامی بابت تمام کوتاهیها و بدیهایی که در حقتان روا داشته حلالیت میطلبم و ملتمسانه خواهش دارم مرا عفو بفرمایید.
بسیار برایم دعا کنید و در مجالس روضه اهلبیت(ع) به خصوص روضه اربابم حسین(ع) بسیار مرا یاد کنید مخصوصا رفقایم در هیئت حزبالله و انصارالمهدی، از همکارانم در شهرداری اهواز خواهشمندم به دلیل اینکه شهرداری در بین ادارات بیشترین ارتباط را با مردم دارد مواظب رضایتمندی مردم عزیز باشند و قدر این فرصتی که خدا اختیار آنان قرار داده برای خدمترسانی را بدانند و با مردم مهربان و خوشرفتار باشند و در راهاندازی کار آنان تعجیل نموده و مراقب شیطان باشند که خدایینکرده آنها را آلوده نکند...