کد خبر: ۳۰۷۷۴۱
تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۴

شاهنامه چیست؟

 
 
دکتر محمد رسولی
این پرسش به ظاهر ساده، بسیار مهم و کلیدی و اساسی است. در این گفتار می‌کوشیم تا به این پرسش مهم پاسخ دهیم:
پاسخ این پرسش این است که: شاهنامه روایت تاریخ ایران است. شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، دربر گیرنده تاریخ ایران از آغاز تشکیل دولت و ملت در ایران تا پایان دوره ساسانیان است. از آغاز تشکیل دولت در ایران، یعنی از زمان کیومرث تا پایان دوران ساسانیان، در شاهنامه بیان شده است. طول این مدت، 8500 سال می‌شود. خوب است برای درک بهتر مطلب راجع به کل تاریخ ایران توضیحی ارائه دهیم. این توضیح حائز اهمیتِ بنیادین است. لذا توجه لازم را باید داشت. می‌توان تاریخ ایران را از آغاز تا امروز به سه دوره تقسیم ‌ کرد: 
دوره اول از آغاز تا پیش از مادها، که از این دوره به عنوان «دوران کهن» نام می‌بریم.
دوره دوم از مادها تا پایان ساسانیان، این «دوران را باستان» می‌نامیم.
دوره سوم را می‌توان دوران نو (تازه) نام برد که از آن با نام «دوره اسلامی» هم نام برده می‌شود. 
شاهنامه دربر گیرنده تاریخ آن دو دوره اول است. دوره اول چیزی در حدود پنج‌هزار و سیصد سال است و دوره دوم تقریباً هزار و پانصد سال است. البته بین این دو دوره، یک مقطع زمانی هم وجود دارد که مبهم است یعنی گفته نشده است؛ ولی ما الان به آن کاری نداریم. آن چیزی که در شاهنامه موجود آمده و باید توجه داشت این است که شاهنامه، بیان تاریخ ایران این دو دوره، یعنی دوران کهن و دوران باستان است. 
در واقع رویداد آغازین شاهنامه که با پادشاهی کیومرث شروع می‌شود، مربوط به زمانی در حدود ده‌هزار سال پیش و نیز دوران باستان، که از زمان حدود سه‌هزار سال پیش است. ما وقتی شاهنامه می‌خوانیم با رویدادهای چنین زمانی مواجه هستیم. اگرچه تکرار مطلب می‌تواند ملال‌آور باشد ولی به جهت اهمیت موضوع عرض می‌کنم که شاهنامه دو مقطع از تاریخ طولانی ایران را یعنی تاریخ دوران کهن (از حدود ده‌هزار سال پیش) و تاریخ وقایع ایران باستان را (از زمان حدود سه‌هزار سال پیش) برای ما روایت می‌کند.
با توجه به ادعایی که مطرح شد، ممکن است برای هر شنونده‌ای این پرسش ایجاد شود که: اگر همه آنچه در شاهنامه نوشته شده، تاریخ محض است، پس چرا برخی مطالب یا موجودات شاهنامه با زندگی واقعی آدمی تطبیق ندارد؟ 
برای مثال در شاهنامه از عمرهای خیلی طولانی سخن گفته شده است. مثلاً گفته شده که جمشید هفتصد سال پادشاهی کرد! یا ضحاک هزار سال. مگر می‌شود انسان چنین عمر طولانی داشته باشد؟ یا اینکه قضایایی مانند وجود سیمرغ چیست؟ چگونه پرنده حرف می‌زند و کارهایی می‌کند که پذیرش آن با عقل جور درنمی‌آید؟!
اینها افسانه و اسطوره نیست و همه پاسخ دارد: نخست جالب است یادآور شویم که در خود شاهنامه می‌گوید: «در این کتاب هرچه را متوجه نشدی یک رمزی دارد، آن رمز را پیدا کن». 
تو این را دروغ و فسانه ندان
به یک سان رَوِشن زمانه مخوان
از آن هرچه اندر خورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد
دو پرسشی را که مطرح شد، معمای آن را می‌گشاییم و رمز آن را می‌گوییم. راز طولانی بودن عمر برخی افراد در شاهنامه این است که آنها یک تن نیستند بلکه آن، نام یک زنجیره پادشاهی است، یک سلسله است. جمشید، نام سلسله جمشیدیان است. ضحاک سلسله ضحاکیان است که هزار سال بر ایران حکمرانی کرد.
سیمرغ نام سر پزشک شهر است. سیمرغ نام پزشک حاذق دوران است. در واقع با توجه به سایر ابیات شاهنامه و با توجه به دلایل دیگر کشف شده که سی مرغ نام پزشک است. چنان‌که در ادوار بعدی هم در آغاز نام پزشکان مهم، «سی» وجود داشته است. مانند سی مرغ، سی نا، سی نوهه و... 
لذا شاهنامه تاریخ است و همه مطالب آن را باید به دید واقعی و جدی نگریست.