روایت نجابتی از طراحی سنگ مزار شهید «سید حسن نصرالله»(اخبار ادبی و هنری)
در بخشی از یادداشت مسعود نجابتی استاد برجسته گرافیک کشور از طراحی سنگ مزار شهید «سیدحسن نصرالله» که مهر آن را منتشر کرده آمده است: از همان لحظهای که قدم به بیروت گذاشتیم، حجم عظیم پروژه نفسهایمان را بند آورد. جرثقیلها، داربستهای گسترده و تیمهایی که بیوقفه در حرکت بودند.
با خودمان فکر کردیم «تا روز مراسم تشییع، محال است این همه کار تمام شود!» اما عجیبتر از همه، آرامشِ غیرمنتظرهای بود که بر چهره افراد و مسئولان پروژه حکمفرما بود؛ گویی نه دغدغهای داشتند، نه عجلهای.
حتی وقتی بخش هنریِ که به ما سپرده میشد را بررسی میکردند، انگار زمان برایشان مفهومی نداشت. چند باری پیشنهاد دادیم جلسه فوری بگذاریم و پیشرفت کار را نشان دهیم، اما تنها پاسخشان لبخندی بود همراه با این جمله: «شما از ما جلوترید... کمی صبر کنید!» که به شوخی گفتم: «عامو، شما شیرازیاید؟» همه خندیدند، اما زیر آن خندهها رازی نهفته بود که نمیفهمیدمش تا اینکه به سمت مزار رفتم. آنچه دیدم، باورنکردنی بود؛ گویی دستانی نامرئی، تمام پازلهای ناتمام را سر جای خود چیده بود. بنر عظیم ۱۵۰ در ۸ متری که حتی چاپش در این شهر جنگزده، معجزهای بود؛ حالا بالای سازهای ۱۶ متری، کاملاً استوار خودنمایی میکرد.
سنگ مزار که طرحش را دو روز پیش فرستاده بودیم، دقیقاً همانجا بود، صیقلی و بینقص. حتی کوچکترین جزئیات به انجام رسیده بود. در شهری که هنوز رد پای جنگ را بر تن دارد، این سرعت و دقت شگفتانگیز بود.
پشت سر هم زمزمه کردم: «امداد غیبی... واقعاً امداد غیبی...» انگار بیروت در سکوت، رازی را فریاد میزد: گاهی سرعتِ بیعجله زمین، از تندبادِ آسمان هم پیشی میگیرد.
اینجا بیروت است؛ جایی که عشق به شهید، غیرممکنها را ممکن میکند!