پوستاندازی در ورزش(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
در جلسه مجمع عمومی کمیته ملی پارالمپیک- که هفته گذشته تشکیل شد- وزیر ورزش در بخش پایانی صحبتهای خود اعلام کرد که «در آینده خبرهای خوبی از ورزش خواهد رسید.» البته همه میدانیم در حال حاضر و علیرغم همه کاستیها، گلایهها، ضعفها و مشکلات خودساخته، کمابیش در مورد نتایج ورزش و فعالیت و تلاش اهالی آن و هنرنمایی ورزشکاران شایسته و برومند اخبار خوش و روحیهبخشی به گوش میرسد اما آنهائی که ورزش ایران را میشناسند و از داشتههای مادی و اقلیمی و همچنین مهمتر از همه، منابع و نیروهای مستعد و کارآمد انسانی آن آگاهند، خوب میدانند که آنچه به عنوان اخبار خوش و افتخارآفرینی و جایگاه و... برای ورزش کشورمان مطرح است، در حد «کف» تواناییها بوده و ظرفیتها و استعدادها و توان بالقوه و نهفته- اگر به فعلیت درآید و به طور علمی و اصولی برای تحقق اهداف بزرگتر برنامهریزی شود- خیلی بالاتر از این حرفها و بیشتر از چیزی است که امروز میبینیم.
خوشبختانه وزیر ورزش- حداقل با توجه به آنچه از بدو مسئولیت از زبان ایشان شنیدهایم- به این نکته باور دارد و به کرات حرف از اصلاحات اساسی و ایجاد تحول میزند و در جلسه اخیر باز روی مسئله اصلاح و تحول تاکید و این بار از تعبیر «پوست اندازی» برای بیان مقصود خود استفاده کرد.
ورزش ابزاری کارآمد و فعالیتها و رقابتهای ورزشی، فرصت مناسبی است که دولتها و برنامهریزان و سیاستگذاران باید سعی کنند قبل از آنکه فرصتطلبان و نامحرمان و منفعتجویان و جریانات و باندهای ناسالم و مخرب به جان آن بیفتند و مهارش را در جهت اهداف زیادهخواهانه و شخصی- و بعضا ضد ورزشی و برخلاف منافع ملی- در اختیار بگیرند، با هشیاری و ظرافت از آن در جهت نشاط، همبستگی و پیشبرد برنامههای فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی و بالاخره تحقق اهداف و آرمانهای ملی، بهترین و بیشترین استفاده را ببرند. و این واقعیتی غیرقابل انکار است که این اتفاق در ورزش ما خیلی خیلی کم رخ داده و مسئولین و دستاندرکاران در مقاطع مختلف، از ورزش با این ظرفیت بالا و تاثیرگذار و کارکردهای متنوع، حسابی غافل بودهاند و خواسته و ناخواسته میدان را برای گردوخاک کردن و دور برداشتن جریانات منفعتجو و عناصر فرصتطلب باز کردهاند، به گونهای که امروز تکلیف و خط و ربط ورزش را در حوزه فن و فرهنگ، همین نامحرمان و رخنهکردهها مشخص میکنند و در واقع «پدرخوانده»های آن به حساب میآیند.
در چنین وضعی بسیار طبیعی است که ورزش مستعد ایران نتواند قابلیتهایش را بروز دهد و کارکردهای مثبت خود را به نمایش بگذارد و بیشتر از اینها برای مردم (صاحبان اصلی ورزش) پیامآور شادی و غرور و افتخار ملی باشد. چنین وضعیتی این نکته را به عنوان یک وظیفه مهم و مسئولیت حیاتی به دستاندرکاران ورزش یادآور میشود که موضوع «تحول»- یا به قول وزیر محترم، «پوستاندازی»- را باید جدی گرفت و نباید فقط تکرار کرد بلکه باید هرچه سریعتر- و البته با تامل و برنامهریزی و خیلی حسابشده– در این باره اقدام کنیم.
خیلی روشن است که این شرایط به دلیل غفلت و قصور صورت گرفته، بر ورزش حاکم شده و برای پایان دادن به آن باید تلاش مضاعف و جانانه کرد، چنانکه آقای وزیر نیز در همان جلسه بر «تلاش ایثارگرانه» (نه کاسبکارانه و نه کارمندی و رفع تکلیفی) برای حل مشکلات تاکید کرده است.
تردیدی نیست که با توکل به خدا و درایت و برنامهریزی و همت و دلسوزی مسئولان، مشکلات قابل حل و موانع کنار رفتنی است و در این مورد جای نگرانی و نومیدی وجود ندارد. بنابراین باید هر چه زودتر- و البته مدبرانه و دقیق- وارد عرصه عمل شد و شجاعانه و با روحیه جهادی به جنگ موانع و مانعسازان رفت، کسانی که جز منافع حقیر و جاهطلبیهای سیریناپذیر، هیچ حرمت و «خط قرمز» دیگری (کشور، مردم، ورزش و...) برای خود قائل نیستند و...