kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۳۵۴۹
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۴

انتساب لقب قتال‌العرب به امیرالمؤمنین‌(ع)(شبهه ها و پاسخ ها)

 

شبهه: کشتارهای زیادی به امام علی(ع) نسبت می‌دهند تا جایی که معاندان او را «قتال العرب» يعني «قاتل عربها» معرفی می‌کنند. این انتسابها تا چه اندازه درست است؟
پاسخ: لقب «قتال العرب» را دشمنان امیرالمؤمنین‌(ع) به آن حضرت داده‏اند. بااین‌حال، خوب است دربارۀ خاستگاه این لقب تأمل شود. دربارۀ میزان خشونت آن حضرت در جنگ‏‏ها و علل و زمینه‏های آن نیز باید با دقت اظهارنظر کرد تا معلوم شود که این لقب تا چه حد به واقعیت اشاره دارد و تا چه حد، اغراق‏آمیز یا حتی دروغ است. به‌هرحال، امام علی‌(ع) در جنگ‏های بسیاری حضورداشته و طبعاً افراد زیادی نیز با شمشیر ایشان و یا توسط یاران و همرزمان ایشان کشته‌شده‌اند؛ اما مهم، تحلیل ماجرا است که آیا این مطلب دلالت 
بر دلیری و جانفشانی آن حضرت در مسیر دفاع از حق دارد، یا دلالت بر خشونت و اشتیاق به خونریزی؟
برای رسیدن به تحلیل درست، باید به سؤالات بسیاری پاسخ دهیم؛ از جمله اینکه انگیزۀ ایشان در هر یک از صحنه‏‏ها چه بود؟ چه شرایطی ایجاب می‏کرد که تن به نبرد بدهد؟ آیا خودش جنگ را آغاز می‏کرد یا دیگران؟ طرف مقابل او ـ یعنی کسانی که در جنگ‏ها از ایشان ضربه می‏خوردند یا کشته می‏شدند، چه کسانی بودند؟
بررسی تاریخی لقب «قتال العرب»
هر لقبی می‏تواند دو وجه مثبت یا منفی داشته باشد. بستگی به این دارد که شما در کدام سوی ماجرا باشید. برای مثال، جنایتکاران داعش را در نظر بگیرید که بسیاری از آنان بعد از سال‏‏ها جنایت و خونریزی و اعمال وحشیانه، به دست نیروهای مقاومت به درک فرستاده شدند. مطمئن باشید اگر پای صحبت خانوادۀ آنان بنشینید، چنان از قاتلان آنان به بدی یاد خواهند کرد و کسان خود را مظلوم نشان خواهند داد که تعجب می‏کنید و حتی چه‌بسا دلتان 
به رحم بیاید! اما کافی است یکی از صحنه‏های آدم سوزی و جنایات هولناک آنان را ببینید تا مقابله با این جنایتکاران را تحسین کنید. توقع نداشته باشید که مردم زخم خورده از داعش بنشینند خون عزیزانشان ریخته شود، به ناموسشان تجاوز شود و اموالشان غارت شود؛ ولی هیچ واکنشی نشان ندهند تا مبادا متهم به خشونت شوند!
قضیۀ جنگ‏های امیرالمؤمنین‌(ع) و برخوردش با معاندین نیز همین‌گونه است. لقب «قتال العرب» را کسانی به آن حضرت دادند که دستشان به خون پاکان آلوده بود و با این کار، می‏خواستند جنایات خود را بپوشانند. روز عاشورا هنگامی‌که حسین بن علی‌(ع) رجزخوان به لشکریان عمر سعد حمله کرد، آنان همانند گله‏ای که شیر به آنان حمله کرده، از ترس می‏گریختند. (1) عمر سعد برای اینکه سپاهیانش را به مبارزه با آن حضرت تشویق کند، فریاد زد: «الويل لكم أتدرون من تبارزون؟! هذا ابن الأنزع البطين، هذا ابن قتّال العرب فاحملوا عليه من كل جانب»؛ یعنی: «وای بر شما! می‏دانید با چه کسی مبارزه می‏کنید؟ این، فرزند همان انزع البطین (2) است. این، فرزند کشتار کنندۀ عرب است. پس‌، از همه طرف به او حمله کنید.» (3) حال باید دید که چرا دار و دستۀ معاویه و دیگر دشمنان امیرالمؤمنین‌(ع) ایشان را قتال العرب خوانده‏اند.
تحلیل تاریخی جنگاوری‏های امام علی(ع)
ازنظر تاریخی، مسلّم است که امام علی‌(ع) نخستین کسی است که به رسول خدا ‏(صلّی الله علیه و آله) ایمان آورد و درراه دفاع از اسلام و پیامبر خدا، بیش از هر کس دیگری کوشید و در جنگ‏‏ها نیز حضوری بسیار چشمگیر داشت؛ جنگ‏هایی که عمدتاً جنبۀ دفاعی و تحمیلی داشتند. به‌هرحال، روشن است که حضور او در جنگ‏‏ها برای تماشا و خبرنگاری و تشریفات نبوده است. حضرت در جنگ، شمشیر به دست می‏گرفت، هماورد می‏طلبید و با سلحشوری، لرزه بر پشت دشمن می‏انداخت. به گفتۀ شیخ مفید، این از اختصاصات علی‌(ع) است که هرگز درنبرد رویاروی با کسی شکست نخورد و با هر کس درآویخت، او را از پا به درآورد. (4)
او این رشادت‏‏ها را برای حمایت از پیامبر و در سپاهی به فرماندهی پیامبر انجام می‏داد؛ ولی با گسترش اسلام و فزونی گرفتن شمار مسلمانان، کسی جرات بدگویی از پیامبر را نداشت و بدینسان، بسیاری از کسانی که بستگان خود را در جنگ‏های زمان رسول خدا ‏(ص) ازدست‌داده بودند، هر چه کینه از اسلام و پیامبر خدا به دل داشتند، همه را یک‏جا حوالۀ امیرالمؤمنین‌(ع) کردند و آن حضرت را مستقیم یا غیرمستقیم قاتل بستگان خویش می‏دانستند. بسیاری از کسانی که پدران یا برادران کافرشان به دست امیر المؤمنین کشته‌شده بودند، خود را به‌منزلۀ همۀ قوم عرب می‏شمردند و برای اینکه کینۀ امام را در دل دیگران نیز بیفروزند، او را نه به‌عنوان «قاتل کسان خود» بلکه به‌عنوان «قاتل عرب» یاد می‏کردند؛ اما نمی‏گفتند کدام عرب؟ بسیاری از آنان، ازجمله بنی‌امیه، بعدها نیز نتوانستند آن کینه‏‏ها را فراموش کنند و حتی آن کینه را به فرزندان خود هم منتقل کردند و بدینسان، دشمنی با علی‌(ع) به فرهنگی خانوادگی در میان آنان بدل شد. (5) به همین علّت بود که معاویه بعد از رسیدن به قدرت، ناسزاگویی به امام علی‌(ع) را به وظیفه‏ای همگانی بدل کرد!
افزون بر این، امام علی‌(ع) بعد از کشته شدن عثمان، با اصرار مردم، قدرت را در دست گرفت و دوران خلافت ظاهری ایشان آغاز شد. در همان آغاز کار، گروهی که نمی‏توانستند عدالت ایشان را در تقسیم مال و منصب تحمّل کنند، پیمان شکستند. بازماندگان خاندان اموی و کارگزاران عثمان هم که دست خود را از بیت‌المال کوتاه می‏دیدند، به آنان پیوستند و بر آن حضرت شوریدند و 
جنگ جمل را رقم زدند. آنان فقط در یک شبیخون، ده‏‏ها تن از کارگزاران بیت‌المال (سبابجه) را مظلومانه به قتل رساندند و در معرکه‏ای قبل از نبرد اصلی نیز صدها نفر را به فرماندهی حکیم بن جبله به خاک و خون کشیدند. امام چه باید می‏کرد؟ سکوت می‏کرد تا مبادا بعد از 1400 سال متهم به خشونت شود؟ آیا وظیفۀ امام نبود که برای برقراری امنیت اقدام کند؟ آن حضرت تلاش بسیاری برای جلوگیری از خونریزی انجام داد. پیام‏‏ها و پیک‏های بسیاری فرستاد؛ ولی آنان جز به جنگ راضی نشدند. بعد هم که رودررو شدند، امام سه روز درنگ کرد و آغازگر جنگ نشد تا اینکه آنان چند تن از یاران حضرت را به شهادت رساندند. امام آن‌قدر صبر کرد که یارانش اعتراض کردند و سپس اذن نبرد داد. پس‌ازآن، درگیر فتنۀ معاویه شد که از فرمان حکومت مرکزی سرپیچی می‏کرد و امام او را حتی برای یک روز، شایستۀ حکمرانی بر مسلمانان نمی‏دانست. او را بسیار نصیحت کرد، نامه‏‏ها نوشت و پیک‏‏ها فرستاد، سودی نکرد. چه باید می‏کرد؟ حکومتی را که او بیش از هر کس دیگری شایستۀ آن بود و مردمان بسیاری با هزار امید و آرزو با او بیعت کرده بودند، رها کند که امروز بی‏دینان و خود روشن‏پنداران او را متهم به خونریزی نکنند؟ آنگاه‌ که نصایح اثر نکرد، بناچار پا به صفین گذاشت و در آنجا نیز آغازگر نبرد نبود. آن حضرت بعد از ماجرای حکمیت نیز با گروهی درگیر شد که هر مسلمانی را که با آنان همراه نبود، سر می‏بریدند. حتی به جنین در شکم مادرش نیز رحم نمی‌کردند و به اسم دین و قرآن، وحشیانه‏ترین رفتارها را بروز می‏دادند همانند آنچه داعش در زمان حاضرانجام می‌دهند. امام چه باید می‏کرد؟ سکوت می‏کرد و شاهد ریخته شدن خون بی‏گناهان می‏ماند؟ تا امروز، مدّعیان بشردوستی بگویند: علی مردی صلح‏طلب و مخالف جنگ بود؟! هیهات!
آری؛ امام علی‌(ع) آغازگر هیچ جنگی نبود؛ ولی آنگاه‌ که بناچار وارد نبرد می‏شد، جانانه می‏جنگید. (6)  در همۀ جنگ‏هایی که امام علی‌(ع) در آنها حضور داشت ـ چه در زمان پیامبر و چه در زمان خلافت خودش ـ همرزمان ویاران امام، هم کشتند و هم کشته دادند؛ هرچند گاهی دربارۀ تعداد کشتگان دو طرف اغراق‌شده است(7) این را سازندگان این شبهه نیز خوب می‏دانند؛ ولی دشمنی با مولی‌الموحدین، آنان را به ورطۀ ظلم و بی‏انصافی کشانده و بخش‏هایی از تاریخ را برش می‏زنند و نقل می‏کنند که فقط کشتگان طرف مقابل را گزارش می‏کند. طوری هم روایت می‏کنند که گویی امام بی‌هیچ دلیلی بر سر آنان ریخته و آنان را گردن زده است! از فتنه‏گری‏‏ها و جنگ‏افروزی آنان سخن نمی‏گویند.  از خون‏هایی که آنان بی‏گناه و غافلگیرانه بر زمین ریختند، حرفی نمی‏زنند و فقط به سخن یک فاسق تمسک می‏کنند که گفته بود: «چگونه مردی (علی) را دوست بدارم که 2500 نفر از طایفۀ مرا کشت؟!».(8) و آن مرد نگفت که مردان قوم او را چه کسی فریفت؟ برای چه شوریدند و خون چه پاکانی را ریختند که سرانجامشان چنین شد!  شبهه افکنان، پس‌ازآن نیز از امان دادن امام به بازماندگان دشمن سخن نمی‏گویند که بانیان اصلی جنگ جمل (عبدالله بن زبیر، مروان، ولید بن عقبه، فرزندان عثمان) و عموم کسانی را که سلاح بر زمین نهاده بودند، عفو کرد و عایشه را نیز با احترام به مدینه بازگرداند.(9) درحالی‌که می‏توانست همۀ آنان را مجازات کند و سزای بسیاری‏شان کمتر از مرگ نبود.
خلاصه پاسخ:
خلاصه اینکه ما منکر حضور شجاعانۀ امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه) در جنگ‏‏ها نیستیم؛ ولی باید به زمینه‏های تاریخی بروز این جنگ‏‏ها نیز توجه کنیم. به جنایات طرف مقابل نیز توجه کنیم و ببینیم چه کسانی و با چه انگیزه‏ای لقب «قتال العرب» را به آن حضرت داده‏اند. از آن دشمنان کینه‏توزی که هوادارانشان در کربلا به طفل شیرخوار و کودک ده‌ساله نیز رحم نکردند، جز این انتظاری نمی‏رود که با امام پرهیزکاران دشمنی کنند و به او ناسزا بگویند و بدگویی کنند. تعجب از کسانی است که امروزه همان راه را به اسم صلح و بشردوستی می‏پیمایند و حقایق تاریخی را نادیده می‏گیرند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مجلسی، بحارالانوار، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ مکرر، ج 45، ص 50.
2. لقبی که گاهی در مقام مدح و گاهی در مقام نکوهش، برای امیرالمؤمنین‌(ع) به کار می‏رفت. دربارۀ این لقب، به لینک زیر بنگرید:
fa.wikishia.net/view/انزع_بطین
3. مجلسی، همان‌جا؛ ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد، مناقب آل ابی‌طالب، قم، انتشارات علامه، ج 4، ص 110.
4. شیخ مفید، الارشاد الی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، باب 3، فصل 56.
5. یزید حدود سی سال بعد از واقعۀ بدر به دنیا آمده بود و بااین‌حال، در سال 61 هجری، با خواندن شعر «لعبت‌هاشم بالملک...» از انتقام کشتگان بدر سخن گفت! (ابن شهرآشوب، همان، ج 4، ص 114) این نشان می‏دهد که خاطره‏‏ها و کینه‏های تلخ جنگ بدر، از طریق خانواده به او منتقل‌شده است.
6. دربارۀ ویژگی‏‏ها و سیاست‏های جنگی امام علی‌(ع) ر.ک: ری‏شهری و همکاران، دانشنامۀ امیرالمؤمنین‌(ع)، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ج 10، صص 435 ـ 472؛ همو، سیاستنامۀ امام علی‌(ع)، قم، چاپ دوم (ویرایش دوم)، صص 385 ـ 415.
7. برای نمونه، ر.ک: صادقی، مصطفی، «نقدی بر آمار تلفات جنگ‏های امام علی ع (جمل، صفین، نهروان)»، نشریه «تاریخ اسلام»، پاییز 1380، شماره 7، صص 49 ـ 82.
8. مسعودی، ابوالحسن، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق: اسعد داغر، قم، دار الهجرة، چ دوم، ج 2، ص 372.
9. مسعودی، همان، ج 2، صص 368 ـ 370.
* مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی