انتساب لقب قتالالعرب به امیرالمؤمنین(ع)(شبهه ها و پاسخ ها)
شبهه: کشتارهای زیادی به امام علی(ع) نسبت میدهند تا جایی که معاندان او را «قتال العرب» يعني «قاتل عربها» معرفی میکنند. این انتسابها تا چه اندازه درست است؟
پاسخ: لقب «قتال العرب» را دشمنان امیرالمؤمنین(ع) به آن حضرت دادهاند. بااینحال، خوب است دربارۀ خاستگاه این لقب تأمل شود. دربارۀ میزان خشونت آن حضرت در جنگها و علل و زمینههای آن نیز باید با دقت اظهارنظر کرد تا معلوم شود که این لقب تا چه حد به واقعیت اشاره دارد و تا چه حد، اغراقآمیز یا حتی دروغ است. بههرحال، امام علی(ع) در جنگهای بسیاری حضورداشته و طبعاً افراد زیادی نیز با شمشیر ایشان و یا توسط یاران و همرزمان ایشان کشتهشدهاند؛ اما مهم، تحلیل ماجرا است که آیا این مطلب دلالت
بر دلیری و جانفشانی آن حضرت در مسیر دفاع از حق دارد، یا دلالت بر خشونت و اشتیاق به خونریزی؟
برای رسیدن به تحلیل درست، باید به سؤالات بسیاری پاسخ دهیم؛ از جمله اینکه انگیزۀ ایشان در هر یک از صحنهها چه بود؟ چه شرایطی ایجاب میکرد که تن به نبرد بدهد؟ آیا خودش جنگ را آغاز میکرد یا دیگران؟ طرف مقابل او ـ یعنی کسانی که در جنگها از ایشان ضربه میخوردند یا کشته میشدند، چه کسانی بودند؟
بررسی تاریخی لقب «قتال العرب»
هر لقبی میتواند دو وجه مثبت یا منفی داشته باشد. بستگی به این دارد که شما در کدام سوی ماجرا باشید. برای مثال، جنایتکاران داعش را در نظر بگیرید که بسیاری از آنان بعد از سالها جنایت و خونریزی و اعمال وحشیانه، به دست نیروهای مقاومت به درک فرستاده شدند. مطمئن باشید اگر پای صحبت خانوادۀ آنان بنشینید، چنان از قاتلان آنان به بدی یاد خواهند کرد و کسان خود را مظلوم نشان خواهند داد که تعجب میکنید و حتی چهبسا دلتان
به رحم بیاید! اما کافی است یکی از صحنههای آدم سوزی و جنایات هولناک آنان را ببینید تا مقابله با این جنایتکاران را تحسین کنید. توقع نداشته باشید که مردم زخم خورده از داعش بنشینند خون عزیزانشان ریخته شود، به ناموسشان تجاوز شود و اموالشان غارت شود؛ ولی هیچ واکنشی نشان ندهند تا مبادا متهم به خشونت شوند!
قضیۀ جنگهای امیرالمؤمنین(ع) و برخوردش با معاندین نیز همینگونه است. لقب «قتال العرب» را کسانی به آن حضرت دادند که دستشان به خون پاکان آلوده بود و با این کار، میخواستند جنایات خود را بپوشانند. روز عاشورا هنگامیکه حسین بن علی(ع) رجزخوان به لشکریان عمر سعد حمله کرد، آنان همانند گلهای که شیر به آنان حمله کرده، از ترس میگریختند. (1) عمر سعد برای اینکه سپاهیانش را به مبارزه با آن حضرت تشویق کند، فریاد زد: «الويل لكم أتدرون من تبارزون؟! هذا ابن الأنزع البطين، هذا ابن قتّال العرب فاحملوا عليه من كل جانب»؛ یعنی: «وای بر شما! میدانید با چه کسی مبارزه میکنید؟ این، فرزند همان انزع البطین (2) است. این، فرزند کشتار کنندۀ عرب است. پس، از همه طرف به او حمله کنید.» (3) حال باید دید که چرا دار و دستۀ معاویه و دیگر دشمنان امیرالمؤمنین(ع) ایشان را قتال العرب خواندهاند.
تحلیل تاریخی جنگاوریهای امام علی(ع)
ازنظر تاریخی، مسلّم است که امام علی(ع) نخستین کسی است که به رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) ایمان آورد و درراه دفاع از اسلام و پیامبر خدا، بیش از هر کس دیگری کوشید و در جنگها نیز حضوری بسیار چشمگیر داشت؛ جنگهایی که عمدتاً جنبۀ دفاعی و تحمیلی داشتند. بههرحال، روشن است که حضور او در جنگها برای تماشا و خبرنگاری و تشریفات نبوده است. حضرت در جنگ، شمشیر به دست میگرفت، هماورد میطلبید و با سلحشوری، لرزه بر پشت دشمن میانداخت. به گفتۀ شیخ مفید، این از اختصاصات علی(ع) است که هرگز درنبرد رویاروی با کسی شکست نخورد و با هر کس درآویخت، او را از پا به درآورد. (4)
او این رشادتها را برای حمایت از پیامبر و در سپاهی به فرماندهی پیامبر انجام میداد؛ ولی با گسترش اسلام و فزونی گرفتن شمار مسلمانان، کسی جرات بدگویی از پیامبر را نداشت و بدینسان، بسیاری از کسانی که بستگان خود را در جنگهای زمان رسول خدا (ص) ازدستداده بودند، هر چه کینه از اسلام و پیامبر خدا به دل داشتند، همه را یکجا حوالۀ امیرالمؤمنین(ع) کردند و آن حضرت را مستقیم یا غیرمستقیم قاتل بستگان خویش میدانستند. بسیاری از کسانی که پدران یا برادران کافرشان به دست امیر المؤمنین کشتهشده بودند، خود را بهمنزلۀ همۀ قوم عرب میشمردند و برای اینکه کینۀ امام را در دل دیگران نیز بیفروزند، او را نه بهعنوان «قاتل کسان خود» بلکه بهعنوان «قاتل عرب» یاد میکردند؛ اما نمیگفتند کدام عرب؟ بسیاری از آنان، ازجمله بنیامیه، بعدها نیز نتوانستند آن کینهها را فراموش کنند و حتی آن کینه را به فرزندان خود هم منتقل کردند و بدینسان، دشمنی با علی(ع) به فرهنگی خانوادگی در میان آنان بدل شد. (5) به همین علّت بود که معاویه بعد از رسیدن به قدرت، ناسزاگویی به امام علی(ع) را به وظیفهای همگانی بدل کرد!
افزون بر این، امام علی(ع) بعد از کشته شدن عثمان، با اصرار مردم، قدرت را در دست گرفت و دوران خلافت ظاهری ایشان آغاز شد. در همان آغاز کار، گروهی که نمیتوانستند عدالت ایشان را در تقسیم مال و منصب تحمّل کنند، پیمان شکستند. بازماندگان خاندان اموی و کارگزاران عثمان هم که دست خود را از بیتالمال کوتاه میدیدند، به آنان پیوستند و بر آن حضرت شوریدند و
جنگ جمل را رقم زدند. آنان فقط در یک شبیخون، دهها تن از کارگزاران بیتالمال (سبابجه) را مظلومانه به قتل رساندند و در معرکهای قبل از نبرد اصلی نیز صدها نفر را به فرماندهی حکیم بن جبله به خاک و خون کشیدند. امام چه باید میکرد؟ سکوت میکرد تا مبادا بعد از 1400 سال متهم به خشونت شود؟ آیا وظیفۀ امام نبود که برای برقراری امنیت اقدام کند؟ آن حضرت تلاش بسیاری برای جلوگیری از خونریزی انجام داد. پیامها و پیکهای بسیاری فرستاد؛ ولی آنان جز به جنگ راضی نشدند. بعد هم که رودررو شدند، امام سه روز درنگ کرد و آغازگر جنگ نشد تا اینکه آنان چند تن از یاران حضرت را به شهادت رساندند. امام آنقدر صبر کرد که یارانش اعتراض کردند و سپس اذن نبرد داد. پسازآن، درگیر فتنۀ معاویه شد که از فرمان حکومت مرکزی سرپیچی میکرد و امام او را حتی برای یک روز، شایستۀ حکمرانی بر مسلمانان نمیدانست. او را بسیار نصیحت کرد، نامهها نوشت و پیکها فرستاد، سودی نکرد. چه باید میکرد؟ حکومتی را که او بیش از هر کس دیگری شایستۀ آن بود و مردمان بسیاری با هزار امید و آرزو با او بیعت کرده بودند، رها کند که امروز بیدینان و خود روشنپنداران او را متهم به خونریزی نکنند؟ آنگاه که نصایح اثر نکرد، بناچار پا به صفین گذاشت و در آنجا نیز آغازگر نبرد نبود. آن حضرت بعد از ماجرای حکمیت نیز با گروهی درگیر شد که هر مسلمانی را که با آنان همراه نبود، سر میبریدند. حتی به جنین در شکم مادرش نیز رحم نمیکردند و به اسم دین و قرآن، وحشیانهترین رفتارها را بروز میدادند همانند آنچه داعش در زمان حاضرانجام میدهند. امام چه باید میکرد؟ سکوت میکرد و شاهد ریخته شدن خون بیگناهان میماند؟ تا امروز، مدّعیان بشردوستی بگویند: علی مردی صلحطلب و مخالف جنگ بود؟! هیهات!
آری؛ امام علی(ع) آغازگر هیچ جنگی نبود؛ ولی آنگاه که بناچار وارد نبرد میشد، جانانه میجنگید. (6) در همۀ جنگهایی که امام علی(ع) در آنها حضور داشت ـ چه در زمان پیامبر و چه در زمان خلافت خودش ـ همرزمان ویاران امام، هم کشتند و هم کشته دادند؛ هرچند گاهی دربارۀ تعداد کشتگان دو طرف اغراقشده است(7) این را سازندگان این شبهه نیز خوب میدانند؛ ولی دشمنی با مولیالموحدین، آنان را به ورطۀ ظلم و بیانصافی کشانده و بخشهایی از تاریخ را برش میزنند و نقل میکنند که فقط کشتگان طرف مقابل را گزارش میکند. طوری هم روایت میکنند که گویی امام بیهیچ دلیلی بر سر آنان ریخته و آنان را گردن زده است! از فتنهگریها و جنگافروزی آنان سخن نمیگویند. از خونهایی که آنان بیگناه و غافلگیرانه بر زمین ریختند، حرفی نمیزنند و فقط به سخن یک فاسق تمسک میکنند که گفته بود: «چگونه مردی (علی) را دوست بدارم که 2500 نفر از طایفۀ مرا کشت؟!».(8) و آن مرد نگفت که مردان قوم او را چه کسی فریفت؟ برای چه شوریدند و خون چه پاکانی را ریختند که سرانجامشان چنین شد! شبهه افکنان، پسازآن نیز از امان دادن امام به بازماندگان دشمن سخن نمیگویند که بانیان اصلی جنگ جمل (عبدالله بن زبیر، مروان، ولید بن عقبه، فرزندان عثمان) و عموم کسانی را که سلاح بر زمین نهاده بودند، عفو کرد و عایشه را نیز با احترام به مدینه بازگرداند.(9) درحالیکه میتوانست همۀ آنان را مجازات کند و سزای بسیاریشان کمتر از مرگ نبود.
خلاصه پاسخ:
خلاصه اینکه ما منکر حضور شجاعانۀ امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) در جنگها نیستیم؛ ولی باید به زمینههای تاریخی بروز این جنگها نیز توجه کنیم. به جنایات طرف مقابل نیز توجه کنیم و ببینیم چه کسانی و با چه انگیزهای لقب «قتال العرب» را به آن حضرت دادهاند. از آن دشمنان کینهتوزی که هوادارانشان در کربلا به طفل شیرخوار و کودک دهساله نیز رحم نکردند، جز این انتظاری نمیرود که با امام پرهیزکاران دشمنی کنند و به او ناسزا بگویند و بدگویی کنند. تعجب از کسانی است که امروزه همان راه را به اسم صلح و بشردوستی میپیمایند و حقایق تاریخی را نادیده میگیرند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مجلسی، بحارالانوار، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ مکرر، ج 45، ص 50.
2. لقبی که گاهی در مقام مدح و گاهی در مقام نکوهش، برای امیرالمؤمنین(ع) به کار میرفت. دربارۀ این لقب، به لینک زیر بنگرید:
fa.wikishia.net/view/انزع_بطین
3. مجلسی، همانجا؛ ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد، مناقب آل ابیطالب، قم، انتشارات علامه، ج 4، ص 110.
4. شیخ مفید، الارشاد الی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، باب 3، فصل 56.
5. یزید حدود سی سال بعد از واقعۀ بدر به دنیا آمده بود و بااینحال، در سال 61 هجری، با خواندن شعر «لعبتهاشم بالملک...» از انتقام کشتگان بدر سخن گفت! (ابن شهرآشوب، همان، ج 4، ص 114) این نشان میدهد که خاطرهها و کینههای تلخ جنگ بدر، از طریق خانواده به او منتقلشده است.
6. دربارۀ ویژگیها و سیاستهای جنگی امام علی(ع) ر.ک: ریشهری و همکاران، دانشنامۀ امیرالمؤمنین(ع)، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ج 10، صص 435 ـ 472؛ همو، سیاستنامۀ امام علی(ع)، قم، چاپ دوم (ویرایش دوم)، صص 385 ـ 415.
7. برای نمونه، ر.ک: صادقی، مصطفی، «نقدی بر آمار تلفات جنگهای امام علی ع (جمل، صفین، نهروان)»، نشریه «تاریخ اسلام»، پاییز 1380، شماره 7، صص 49 ـ 82.
8. مسعودی، ابوالحسن، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق: اسعد داغر، قم، دار الهجرة، چ دوم، ج 2، ص 372.
9. مسعودی، همان، ج 2، صص 368 ـ 370.
* مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی