آموزش عالی و جهتدهی به علم و عالم
اساسا بطن و باطن دانشگاه با ذات علم عجین شده است و به همین خاطر نیز این محیط علمی طبیعتا سکوی پرتاب به وادی بسیط پیشرفت محسوب میشود؛ از این رو پر بیراه نیست که از دانشجو توقع پیشتازی در عرصههای فناورانه و علمی وجود دارد و او را خط شکن ورود به جهان نادانستهها برای رسیدن به قلههای علمی فتح نشده میدانند.
از فلسفه ایجاد محیطی علمی برای تحصیلات تکمیلی که بگذریم، رصد مشکلات کشور و
گام برداشتن برای رساندن صدای مردم به مسئولان یکی از وظایف اصلی دانشجو محسوب میشود. در واقع گرچه کار اصلی دانشجو فراگیری علم، انجام پژوهش و تحقیق در راستای عینی سازی دانش آموخته شده در مسیر صنعت و تجارت است اما نباید فراموش کرد که این دانشجو در قامت عضوی از جامعه نخبگانی، به عنوان حلقه میانی عمل کرده و باید پیوند زننده مسئولان و مردم باشد. البته پر واضح است که انتظار کار اجرائی و
قرار گرفتن او در عرصهای که وظیفه ذاتی دولتمردان است از دانشجو نمیرود اما دغدغهمندی برای رفع مشکلات مردم و رصد هوشمندانه مشکلاتی که عامه مردم و به ویژه قشر کم درآمد با آن درگیر هستند؛ اقدام مثبتی است که از تنها از جانب
یک دانشجوی دغدغهمند انجام میشود.
در این بین پرداختن به این موضوع که اساسا نظام آموزش عالی ما تا چه اندازه در راستای پرورش دانشجویان دغدغهمند تلاش کرده است تا دانشجو ضمن محفوظ داشتن رسالت اصلی خود یعنی علم آموزی، از معبر علم عبور کرده و در لایههای بالاتر به دنبال بازیگری در صحنه عمل داوطلبانه برای اقدامی جهادی نظیر رصد مشکلات جامعه باشد و یا اینکه تا چه اندازه نظام آموزش عالی در ریل اصلی خود و بدون هیچ کم و کاستی در حرکت است تا دانشجو جز دغدغه علم، با فراغ بال و خاطری آسوده از سایر دغدغهها اعم از معیشت به مسائل فراتر این چنین بپردازد نیز جای بحثی مجزا دارد؛ اما در هر حال در شرایط طبیعی این انتظار از دانشجو میرود که پویایی محیط دانشگاه را با دغدغهمندی برخاسته از
کف جامعه زنده نگه دارد چراکه آن زمان است که شاهد دانشجو به معنای واقعی کلمه خواهیم بود.
امری که در کلام مقام معظم رهبری نیز به وضوح مشخص است؛ ایشان با تاکید بر اینکه کار اصلی دانشجو فراگیری «علم» است، همواره بر این باور بودهاند که برای دانشجو علاوهبر کار علمی و توجه به علم، باید مسائلی همچون آیندهنگری، نگاه به جامعه، نگاه به مردم و نگاه به مشکلات مهم باشد و این امور را جزو وظایف حتمی دانشجو میدانند.
تشکیل جمهوری اسلامی و فائق آمدنش
بر رژیم سلطه گر نه تنها در راستای پهن کردن سفره جمهوریت شکل گرفته در بستر اسلام بود بلکه در افق دید خود و در نگاه ایدهال نیز هدف اصلی تزریق این الگو از حکمرانی به سایر کشورها را نیز دنبال میکرد. از این رو اگر بر اساس کلام مقام معظم رهبری، «اداره کشور به شیوه اسلامی» و «ارائه یک الگو به مردم جهان برای اداره خوب یک کشور» دو آرمان اصلی جمهوری اسلامی در نظر بگیریم، دانشجو در اهداف والاتر خود باید بتواند از دل علم بازیگر اصلی میدان این دو آرمان باشد. رهبر انقلاب در جایی در تبیین این موضوع اظهار میکنند که دانشجویان باید برای تحقق این دو آرمان تلاش کرده و بر روی راههایی که میتواند این دو عنوان کلی از آرمانهای جمهوری اسلامی را تحقق ببخشد، فکر کنند. از قضا محافل دانشجویی، نشستهای فکری دانشجویی، مطالعات دانشجویی، ارتباطات دانشجویی با صاحبنظرانی که معتقد به انقلابند نیز از جمله عناصر مؤثر در تحقق این مسیر هستند.
در این بین اما نباید غافل شد که انگیزه اولیه و ابتدائی برای به ثمر رساندن هرچیز شوق و شوری است که موتور محرکه پیشرفت را در سرازیری علم اندازد و از آنجا که ماهیت مسائل دارای
هسته سخت همانند مسائلی از جنس علم، با جدیتی برای سختکوشی همراه است؛ تزریق شور برای فراگیری دانش لازمه هر محیط علمی محسوب میشود تا این جدیت را به مرحلهای از تعادل رساند که به زبان ساده خشکی را از فضای علمی دور نگه دارد و از طرفی بدون کمرنگ شدن وظیفه اصلی دانشجو یعنی همان علم آموزی، دانشجو را به سمت نقشآفرینی در عرصههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و مطالبهگری در این موضوعات هدایت کند.
کما اینکه مقام معظم رهبری نیز در دیدار رمضانی با دانشجویان، محیط دانشجویی را محیطی شاد، زنده، پرهیجان، مطالبهگر و شوقآفرین توصیف کردند.
گزاره معروف دوری از سیاست نه تنها برای دانشجویان بلکه برای فعالین تمام عرصهها اعم از علمی و غیر علمی بارها و به فراخور موضوعات روز مطرح شده است. بارها این جمله را شنیدهایم که «دانشجو نباید سیاسی باشد» و دانشجو باید علم محض را سر لوحه کار خود قرار دهد. در این بین اما پر واضح است که هر فعالیت در حیطه مطالبهگری، پرسشگری، انتقاد به روندهای جاری و تصمیمات اشتباه اتخاذ شده از سوی مسئولین را میتوان به معنای عام خود یک موضعگیری سیاسی و یا فعالیتی هرچند اندک در عرصه سیاست به شمار آورد و اگر چنین است، چه فضائی بهتر از دانشگاه و چه شخصی بهتر از دانشجو برای مطالبهگری؟ مگر نه اینکه سیاست با تمام ابعاد زندگی ما
بُر خورده است؛ چرا دانشگاه و دانشجو باید با ندیدن عامدانه مسائل و مشکلات جامعه منفعلانه عمل کند تا مبادا بر روی مرزی حرکت کرده باشد که نام آن را سیاست میگذارند؟
از سوی دیگر فراهم کردن بستر این مطالبهگری و نگاه نقادانه به مسائل جاری کشور و رساندن این صدا به گوش مسئولان مربوطه خود نیازمند همتی است که باید از سوی مسئولین آموزش عالی
ریل گذاری شود؛ مسئلهای که خلاء آن در برهههای مختلف در سایه دولتهای گوناگون احساس شده و بعضا مسئولین با نگاه سلیقهای این پرسشگری را که در ابتدا در بستر کرسیهای آزاد اندیشی به خوبی رشد کرده بود را محدود و یا بستند.
این نگاه سلیقهای درحالی بر ضد پیشرفت کشور و زنده نگه داشتن روح مطالبهگری اجرا شد که مقام معظم رهبری به عنوان سکاندار نظام اسلامی صراحتا خطاب به دانشجویان اظهار کردهاند «من به هیچ وجه شما را توصیه به محافظهکاری نمیکنم؛ نمیگویم انتقاد نکنید، دغدغه نداشته باشید، ایراد نگیرید؛ نه، به هیچ وجه توصیه بنده اینها نیست؛ توصیهام این است که دقت کنید چه میگویید؛ فکر این را بکنید که در این بیان، در این گفتار، در این نوشتار مرتکب عملی نشویم که بعد نتوانیم برایش جوابی داشته باشیم.»
در واقع از منظر رهبر انقلاب، دانشجو به عنوان یک عنصر جوان، پرتوان، پرانگیزه و آیندهدار بایستی نسبت به آینده فعال و حساس باشد و در این جهت اصرار دارند که دانشجویان به آینده نگاه
کنند، برای آینده فکر و برنامهریزی کنند و قدم برداشتن در این مسیر لازمه درک و شناخت کافی و واقع بینانه نسبت به شرایط فعلی است و لازمه شناخت شرایط فعلی داشتن تفکر نقادانه است. البته این به معنی نادیده گرفتن نقاط مثبت، دستاوردها، توانمندیها و از بین بردن امید و روحیه «ما میتوانیم» نیست.
به نقل از ایسنا؛ به زعم مقام معظم رهبری، رکن اصلی در تعریف دانشگاه علم و دانش است و دانشگاه برای تحقق این رکن سه وظیفه اصلی دارد که شامل تربیت عالم، تولید علم و جهتدهی به تربیت عالم و تولید علم است و در این مسیر زمانی آموزش عالی میتواند وظیفه خود را به خوبی انجام دهد که از هیچ یک از عناصر یاد شده برای بها دادن بیشتر به دیگر عناصر نکاهد. در واقع همه ارکان دانشگاه باید به این سه رکن توجه کنند و حتی ابزارهای آموزشی نیز در جهت خدمت به این سه رکن برآیند. ایشان معتقدند امروز یک بخش
مهمی از اعتبار ایران اسلامی در دنیا ناشی از دانشگاه و مراکز تحقیقاتی ما و به طور کلی ناشی از
علم است و امروز بخش مهمی از اعتبار ما در دنیا، مربوط به همین امر میشود که باید آن را حفظ کرد. نکتهای مهم برای پیشرفت و رساندن صدای این پیشرفت به جهانیان که نظام آموزش عالی در آستانه بهار خود نباید از آن غافل باشد.