kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۶۹۵۸
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۴
شرحی از ماجرای غم‌انگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین- ۲۷

تخلیه «بلدالشیخ» پس از قتل‌عام مردم

 
 
 
ولید الخالدی
ترجمه امیرحسین بابالار
 
البطيمات
موقعيت:
PGR: 159217
فاصله تا حيفا: 31 كيلومتر 
متوسط ارتفاع: 200 متر 
تملك و کاربری زمين‌های روستا در سال 45 / 1944 (هكتار): 
مالكيت                           کاربری 
عرب: 2/383                     زراعی: 9/723
يهودي: 4/472 درصد از كل: 85 درصد
مشاع: 1/0 عمارت ساختماني : 5/0
مجموع: 7/855
جمعيت: 
سال 1931: 112 نفر
سال 45 / 1944: 110 نفر
تعداد خانه‌ها (سال 1931): 29 باب
البطيمات پيش از 1948
 روستا بر سراشیبی مسیل کوچکی در یک ناحیۀ مرتفع واقع شده بود که در میانۀ بلاد الروحاء قرار داشت. این روستا نوار باریکی از اراضی را که از شرق به غرب کشیده شده بود اشغال می‌کرد. خانه‌های آن از سنگ با ملاطی از گل یا سیمان ساخته می‌شد. آب مورد نیاز روستا از چند چشمۀ اطراف آن تأمین می‌شد. این روستای مسلمان‌نشین در عین کوچکی (در طبقۀ مزارع فهرست اعلام جغرافیایی فلسطین دورۀ قیمومت قرار داشت) برای خودش مسجدی داشت. اقتصاد روستا مبتنی بر کشاورزی و دامداری بود. در سال 1944 جمعاً 8/250 هکتار از اراضی روستا به کشت غلات و حبوبات اختصاص می‌یافت؛ 8/0 هکتار نیز آبیاری شده و یا برای احداث باغات به‌کار می‌رفت. 
اشغال روستا و اخراج ساکنین آن 
 سندی در دست نیست
آبادي‌هاي اسرائيلي در زمين‌هاي روستا
 آبادی ایون ایسحاق (157218) که با نام گلعد هم شناخته می‌شود در سال 1945 در غرب روستا و بر روی زمین‌های متعلق به آن احداث شده است. 
روستا در حال حاضر
 روستا به طور کامل محصور شده و علف‌های هرز و کاکتوس‌ها زمین آن را پوشانده‌اند. بجز خشت‌های خام که در جای‌جای محوطۀ روستا پراکنده هستند ردّپای دیگری از وجود خانه در آن به چشم نمی‌خورد. اغلب زمین‌های پیرامون روستا به عنوان چراگاه مورد استفاده قرار می‌گیرند، گرچه بر روی بخش‌هایی از آنها هم زراعت می‌شود. 
بلد الشيخ
موقعيت:
PGR: 154241
فاصله تا حيفا: 7 كيلومتر 
متوسط ارتفاع: 75 متر 
تملك و کاربری زمين‌های روستا در سال 45 / 1944 (هكتار): 
مالكيت                  کاربری 
عرب: 4/584           زراعی: 9/500
يهودي: 5/28 درصد از كل: 51 درصد
مشاع: 372 عمارت ساختماني : 1/24
مجموع: 9/984
جمعيت: 
سال 1931: 747 نفر (به انضمام منطقۀ تلاقي عكّا، السويطات، عرب القليطات، عرب السّمنية، عرب الطوقية و اردوگاه‌هاي كارگران راه آهن)
سال 45 / 1944: 4120 نفر 
تعداد خانه‌ها (سال 1931): 144 باب (به انضمام موقعيت‌هاي فوق الاشاره)
بلد الشيخ پيش از 1948
 روستا بر روي دشت حيفا و در پاي دامنۀ شمال غربي كوه كرمل واقع شده بود. جادۀ حيفا - جنين هم از شرق روستا عبور مي‌كرد، مثل راه آهن حيفا - سمخ كه 5/0 كيلومتر با آن فاصله داشت. يك باند هواپيما بر كنارۀ شمالي اراضي روستا و در حدود 2 كيلومتري شمال آن قرار گرفته بود. 
اين روستا پس از درگذشت صوفي شهير شيخ عبدالله السهلي، كه در نخستين روزهاي حکمرانی عثماني‌ها در فلسطين ماليات روستا به دستور سلطان سليم اول (كه از سال 1512 تا 1520 حكومت مي‌كرد) به او بخشيده شد به اين نام (كه به معناي شهرك شيخ است) معروف گرديد. 
ادوارد راجرز، كنسوليار بريتانيا در حيفا، در سال 1859 از بلدالشيخ ديدار كرده و براساس گزارش او 350 نفر سكنه آن بر روي 12 فدّان از اراضي روستا به كشت و زرع اشتغال داشته‌اند. گردشگر ديگری به نام گوئرين، در سال 1875 جمعيت روستا را 500 نفر تخمين زده است؛ او به وجود درختان نخل و زيتون و چند چشمۀ آب در نزديكي روستا نيز اشاره كرده است. 
[SWP (1881) I:281] در سال 1945 بلد الشيخ از نظر جمعیت دومین روستای بزرگ فرمانداری حيفا محسوب می‌شد و تمامی ساکنین آن مسلمان بودند. روستا دارای طرحی مستطیلی‌شکل بود؛ خانه‌های آن چسبیده به یکدیگر و اغلب از سنگ و سیمان ساخته می‌شد. قهوه‌خانه‌ها و دو پمپ بنزین روستا در کنار جادۀ حيفا - جنين واقع شده بود. در سال 1887 و در دورۀ زمامداری عثمانی‌ها یک مدرسة ابتدائی در این روستا تأسیس گردید. مقبرۀ شيخ عزّالدين القسام، واعظ پارسایی که شهادت او در نبرد علیه نیروهای امنیتی بریتانیا در سال 1935 موجب شعله‌ور شدن آتش انقلاب سال 1936 علیه اشغال بریتانیایی‌ها گردید در قبرستان این روستا قرار دارد. 
 اقتصاد روستا تا حدّ بسیاری مبتنی بر کشاورزی و دامداری بود. زیتون، غلات و انواع میوه مهم‌ترین محصولات کشاورزی روستا محسوب می‌شدند. پس از برداشت محصولات، روستائیان با استفاده از دستگاه‌های دستی از زیتون‌ها روغن می‌گرفتند. در سال 45/1944 جمعاً 441 هکتار از زمین‌های روستا به کشت غلات و حبوبات اختصاص می‌یافت؛ 8/36 هکتار نیز آبیاری شده و یا برای احداث باغات مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت. منبع دیگری از درآمد نیز وجود داشت و آن هم اشتغال اهالی روستا در حيفا بود. در دوران قیمومت، سرمایه‌گذاران صهیونیست قسمتی از اراضی روستا را اجاره کرده و بر روی آن یک کارخانۀ سیمان و ساختمان‌های دیگری را احداث کردند که در نهایت تبدیل به آبادی یهودنشین نیشر گردید. مقبرۀ شيخ عبدالله السهلی و کاروانسرای مجاور آن(که به احتمال زیاد قدمتش به دورۀ سلاطین مملوکی بازمی‌گردد) در ضلع شمالی روستا قرار گرفته بودند. یک دستگاه شراب‌گیری قطعه‌قطعه شده و چند مخزن در آنجا پیدا شده است که حدس زده می‌شود مربوط به دوران بیزانسی باشند.     
اشغال روستا و اخراج ساکنین آن
در روز 31 دسامبر 1947،‌ هاگانا در بلدالشيخ قتل‌عام به راه انداخت. در کتاب تاریخ‌ هاگانا آمده است که قوایی 170 نفری از مردان پالماح دستور داشتند که «روستا را محاصره کرده، هرآنچه که می‌توانند به مردان بیشتری آسیب بزنند، اموال ایشان را تخریب کنند و از حمله به زنان و کودکان پرهیز نمایند.» بیش از 60 روستایی به دست مهاجمین کشته شدند، و به رغم آخرین بند دستور، زنان و کودکان نیز در میان قربانیان وجود داشتند. در گزارشی که پس از «عملیات» توسط نیروهای مهاجم مخابره شد آمده بود: «به دلیل شلیک گلوله از درون اتاق‌ها، وارد نیاوردن آسیب به زنان و کودکان عملاً غیرممکن بود.» چندین و چند خانه از خانه‌های روستا در جریان این حمله ویران شد. قتل‌عام مزبور در ارتباط با کشتار کارگران یهودی پالایشگاه نفت در چند روز قبل از عملیات به دست همکاران فلسطینی آنها که اهل همین روستا بودند اتفاق افتاد. براساس گزارش روزنامه فلسطینی فلسطين، عمل کارگران فلسطینی در پاسخ، منجر به انفجار بمب در کنار دروازه‌های پالایشگاه نفت حيفا توسط ایرگون ودر نتیجۀ آن كشته شدن 6 كارگر فلسطيني و زخمي شدن 42 نفر ديگر شد. اين روزنامه گزارش كرد كه تلفات وارده به دليل انفجار بمبي ايجاد شده است كه از درون خودرويي كه با سرعت از كنار كارگراني كه براي استخدام در كنار پالايشگاه ايستاده بودند عبور مي‌كرد به بيرون پرتاب شد. پس از اين حمله، كارگران فلسطيني داخل پالايشگاه، خشمگنانه به كارگران يهودي حمله ور شده و 41 نفر از آنها را به قتل رساندند. عجيب اينكه، براساس نظر بني موريس مورخ اسرائيلي‌،‌هاگانا به حملۀ اوليۀ ايرگون عنوان «غيرقابل پاسخ» داده است. [F:۴۷/12/۳۱; M:41-42, 156; S:1383]
پس از قتل‌عام، در روز 7 ژانويۀ 1948 بخش‌هايي از روستا تخليه گرديد. روستا تا اواخر آوريل 1948 به اشغال نيروهاي صهيونيستي درنيامد. طرح دالت براي اشغال بلدالشيخ، در عملياتي كه براي تسخير حيفا اجراشد نيز توسط تيپ كارملي ضروري دانسته شد. با سقوط حيفا‌، در روز 22 آوريل، و در زماني كه روستا در انتظار انجام يك حمله بود، زنان و كودكان به طرف محلي امن حركت كردند. سپس در بامداد روز 24 آوريل، يگان‌هاي ‌هاگانا روستا را محاصره كرده و از ساکنین روستا خواستند كه تسليم شوند (چنان كه هم در گزارش نيويورك تايمز وجود دارد و هم در گزارش بني موريس). هر دو گزارش عنوان داشته‌اند كه روستائيان «22 قبضه اسلحۀ قديمي» خود را تحويل داده و خواستار برقراري آتش بس شدند، اما‌ هاگانا اين پيشنهاد آنها را ردّ و تهديد كرد كه اگر ساير سلاح‌هاي خودشان را تحويل ندهند به آنها حمله خواهد كرد. رأس ساعت 5 صبح،‌ هاگانا با خمپاره و مسلسل به سمت روستا آتش گشود. سپس با ميانجيگري يك يگان بريتانيايي، شرايطي براي خروج روستائيان از جمله زنان و كودكان، تحت محافظت قواي بريتانيايي فراهم شد. ظاهراً تعدادي از آنها به سمت عكّا رفتند، و موريس گزارش مي‌كند كه ساكنين روستا چند روز بعد و زماني كه هراس از وقوع حمله‌اي مجدد از طرف ‌هاگانا ايجاد شد به سمت آن شهر روانه گرديدند. 
[M:74, 93-94, 108; NYT:۴۸/4/۲۵; T:252]  
آبادي‌هاي اسرائيلي در زمين‌هاي روستا
مهاجران صهيونيست در سال 1949 در روستا سكونت يافته و آن را تلّ حنان ناميدند؛ اين قسمت امروز بخشي از شهرک نیشر(154242) محسوب مي‌شود. 
روستا در حال حاضر 
بسياري از خانه‌ها و مغازه‌هاي اعراب هنوز پابرجا هستند و به تصرّف ساكنين آبادي جديد درآمده‌اند. قبرستان روستا قابل مشاهده است اما توجهي به آن نمی‌شود.