مروری بر دیدگاههای هنری شهید سیدحسن نصرالله
هنر نصراللهی
آرش فهیم
سید شهیدان مقاومت، سیدحسن نصرالله همچنانکه یک رهبر سیاسی باهوش، یک فرمانده نظامی شجاع و یک روحانی دینی صادق بود، شناخت و ذوق هنری و ادبی والایی هم داشت. خطبههای شورانگیز و بیان فصیح و زبان دلنشین این مبارز، گویای تسلط ادبی و رویکرد زیباشناسانه او در سخن و سخنرانی بود. اما غیر از این، این روحانی آزاده، در مناسبات و موقعیتهای مختلف نیز، دیدگاهها و نظراتی را در حوزه فرهنگ و هنر بیان کرده بود. شهادت سیدحسن نصرالله بهانهای است برای مرور و بازخوانی برخی از این دیدگاهها.
یکی از اتفاقاتی که گویای شناخت ویژه نصرالله از عنصر «درام» است به پیشنهاد وی به یک گروه سینمایی برای تولید فیلم برمیگردد؛ فیلم «ابوزینب، راز پنهان» که به گفته سازندگانش، به پیشنهاد دبیرکلِ شهید حزبالله لبنان ساخته شد. فارغ از نتیجه این پروژه و کیفیت فیلم «ابوزینب»، اما محور و سوژه فیلم قابل تأمل است. داستان این فیلم واقعی است؛ ماجرای مادری است که ۱۴ سال راز شهادت فرزندش به خاطر مسائل امنیتی را حتی از همسرش هم مخفی نگه داشته بود؛ سوژهای که خود به خود، سرشار از درام و تعلیقی انسانی و عاطفی است و میتوان با الهام از این موضوع پیشنهادی سیدحسن قصهها و آثار مختلف و زیبایی خلق کرد. توجه به قدرت سینما و رسانه و اینکه یارای حمایت از جبهه مقاومت درمقابل هجمههای دشمنان را دارد، از نظرات و توجهات شهید نصرالله است. این روحانی شهید در پیامی به چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت تصریح کرده بود: «با توجه به هجمه زیاد دشمن علیه جبهه مقاومت امروز حضور چشمگیر اصحاب هنر و رسانه بیشتر احساس میشود. تولیدات در این عرصه میتوانند حقانیت این مسیر را به اثبات برسانند. از اهالی هنر خواستار توجه بیشتر به جبهه مقاومت و معرفی آن هستم.»
شاخصهایی برای هنر مقاومت
حدود یک دهه قبل، شهید سیدحسن نصرالله در افتتاحیۀ یک محفل هنری با عنوان «انجمن فرهنگی و ادبی جبل عامل» در لبنان سخنرانی کرد(۱) و دیدگاههایی را درباره هنر و ادب مقاومت مطرح کرد.
او در بخشی از این سخنرانی از رسانههای جدید چون سینما و تلویزیون با عنوان ابزارهای جدید بیان یاد میکند و میگوید: « خداوند متعال به انسان قدرت بیان بخشید... و این توانایی بیان و تبیین از مهمترین دلایل تغییر و تحول زندگی بشری در همه زمینهها و سطوح است... وقتی خداوند (سبحانه و تعالی) به انسان این قدرت را داد آن را در یک روش منحصر نساخت بلکه این روشها را نیز تنوع و تکثر بخشید. به عنوان مثال، اولین و مهمترین شاهد بر عدم انحصار این روشها زبانها و سخنها هستند -منظورم سخن گفتن نیست- سخنانی که گاهی با زبان ابراز میشوند و گاهی به وسیله نوشتن... یکی دیگر از این وسیلهها توانایی نگارگری و در نتیجه نقاشیها هستند.
همچنین بعضی از جنبههای موسیقی نیز احساس پنهان انسان، شادی، غم، امید، یأس، غربت و تنهائی او را ظاهر میکند و چیزهای متفاوتی را نشان میدهد. این نیروها همیشه، از گذشته تا امروز، موجود و مورد استفاده بودهاند. ولی در دوران کنونی با تکیه به این امکانات به ودیعت گذاشته شده در انسان، افقهای وسیعی در برابر وظیفه بیان گشوده شد. از جمله سینما، تلویزیون، تئاتر، اینترنت و وسائل ارتباطی مختلف که شاهد آن هستیم...».
بازخوانی نظرات سیدحسن نصرالله نشان میدهد که تصور و تعریف رهبر مقاومت لبنان از هنر متعهد، پیرو و نزدیک به تعریفی است که امامین انقلاب اسلامی ایران از هنر اصیل و مردمی داشتهاند. اشاره شهید نصرالله در این سخنرانی، بیشتر به شعر و ادبیات است اما میتوان دیدگاه او را به تمام هنرها عمومیت بخشید. او درباره کارکردهای شعر -که ما این نظر را به همه هنرها تعمیم میدهیم- ابتدا به اهمیت هنر در تمدنسازی و ساخت ملتها اشاره دارد: «باید بخشی از سلاح، تواناییها، هویت، تمدن و آیندهسازان امت باشند.» و سپس اعتقادش درباره هنر متعهد و تفاوت آن با هنر غیرمسئول را اینگونه بیان میکند: «گاهی برای تفاخرهای پوچ بر عصبیتهای باطل بوده است. اما آنچه در این مناسبت برای من اهمیت دارد این است که بخشهایی از ادبیات در طول تاریخ در خدمت رسالتهای آسمانی، ارزشهای بشری، حق، عدل، مبارزه با طاغوت، دفاع از کرامت، وجود و مقدسات امت، مقاومت در برابر مهاجمان و اشغالگران، بیدارکردن ملتها و برانگیختن احساسات و نیروی حماسه در آنها بوده است.»
وقتی به پیام امام خمینی(ره) خطاب به هنرمندان در سال 1367 مراجعه میکنیم، این شباهت را مییابیم، آنجا که حضرت امام فرموده بودند: «...هنر در مدرسه عشق نشاندهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است. هنر در عرفان اسلامی ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است. هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا، لذت میبرند...».
و همچنین حضرت آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای نیز در تعریف هنر دینی فرموده بودند: «...هنر دینی عدالت را در جامعه به صورت یک ارزش معرفی میکند، ولو شما هیچ اسمی از دین و هیچ آیهای از قرآن و هیچ حدیثی در باب عدالت در خلال هنرتان نیاورید. مثلاً هیچ لزومی ندارد که در محاورات سینمایی یا در تئاتر، نام و یا شکلی که نمادین است، وجود داشته باشد تا حتماً دینی باشد، نه، شما میتوانید در باب عدالت، رساترین سخن را در هنرهای نمایی بیاورید، در این صورت به هنر دینی توجه کردهاید.»(2)
در واقع، هنر اسلامی در مکتب سیدحسن نصرالله، در امتداد نگاه امام خمینی و امام خامنهای، هنری کاربردی در متن مبارزه اجتماعی مستضعفین و رسانه تازیانهخوردگان است.
شهید نصرالله در ادامه این سخنرانی، سه مطالبه از هنرمندان، نویسندگان و شاعران، با یادآوری پیشینه و سنت ادیبان و خطیبان و اندیشمندان جبل عامل دارد (۳)
مسئله اول سیدحسن، راجع به اهمیت فرهنگ بومی و زبان مادری در مقابل فرهنگهای وارداتی و مهاجم است. او در اینباره میگوید: «هر زبان برای هر ملت و امتی بخشی از هویت تمدنی آن است و نابودی آن زبان یعنی نابودی آن هویت تمدنی... امروز بدعت تازهای در بسیاری مناطق جهان عرب رایج شده است که نیمی از سخنرانی را به عربی انجام میدهند و نیمی از آن را به زبانهای خارجی. نمیگویم انگلیسی یا فرانسوی تا به زبان مشخصی حمله نکرده باشم. یکی از مهمترین مسئولیتها دفاع از این زبان و حفظ آن است.»
مطالبه دوم، مقابله با استعمار بیگانگان است. نکته مهم این است که نگاه نصرالله به مبارزه با استعمار و استکبار، جهان وطنی است و تأکید دارد، این مبارزه فقط محدود به لبنان نیست و معتقد است: «امروز این مقاومت و این پدیده نمود و امتداد اصیل آن تاریخ و آن نسلهاست.
امروز بعضی از مردم خطاب به ما میگویند ما لبنانی هستیم و به اندازه کافی در لبنان مشکل داریم. به ما چه ربطی دارد درباره مسائل منطقه، خطراتی که امت را تهدید میکند و نبردهای روز منطقه -که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به ما مربوط میشود.- موضعگیری کنیم؟ عالمان، ادیبان، شاعران، نخبگان و عموم مردم جبل عامل مانند اهالی بسیاری از مناطق لبنان در گذشته با وجود ظلم، محرومیت، انزوا و خشونتی که گرفتار آن بودند خود را کنار نکشیدند. به هیچوجه خود را از آنچه امت را در سرتاسر جهان عرب و اسلام تهدید میکرد کنار نکشیدند. نه فقط در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، شام یا مصر -یعنی کشورهای نزدیکتر-. حتی در سال 1911 به مسائل لیبی واکنش نشان دادند. وقتی ایتالیا لیبی را اشغال کرد یکی از فقیهان ادیب و شاعر جبل عامل که فرزند همین روستای مبارک، عیناثا، بود برای دعوت به مقابله با اشغال لیبی توسط ایتالیا بیانیه داد، سخنرانی کرد و شعر سرود. درباره یک کشور همسایه صحبت نمیکنیم. مواضع علما و فقهای جبل عامل موجود است و ثبت شده. انشاءالله یکی از وظایف این انجمن ارائه این تاریخ، مستندات و اسناد و معرفی آن برهه تاریخی و موضعگیریها و رنجهای آن برهه است.»
سومین خواسته سیدحسن از اهالی ادب و هنر، موضع در برابر تهدیدات متوجه فلسطین و مقابله قاطعانه و زودهنگام با پروژه صهیونیسم و آزمندیهای اسرائیل برای برپایی یک رژیم اشغالگر برای این پروژه در خاک فلسطین است.
گوهر مقاومت از جنس فرهنگ است!
یکی از نکات قابل تأمل در آن سخنرانی تاریخی شهید سیدحسن نصرالله، نگاه فرهنگی وی به مفهوم مقاومت است. او تأکید دارد که «گوهر مقاومت از جنس فرهنگ است» و در اینباره توضیح میدهد: «ژرفا، حقیقت، اصل و گوهر مقاومت، فرهنگ است. جهاد و کار نظامی مستقیم، ایستادگی اهالی یک زمین در سرزمین خود، پایداری، صبر بر پیامدها و قربانی دادن، نمود و تجسم این فرهنگ هستند. اگر این فرهنگ وجود نداشت هیچکدام از اینها وجود نداشت. همه گونههای مقاومت تجلیات فرهنگ مقاومت هستند.» و درادامه به جهان وطن و فرا قومی و حتی فرامذهبی بودن مقاومت تأکید میکند؛ نکتهای که در کار هنرمندان و اهالی رسانه برای پرداختن به مقاومت اهمیت دارد: «تأکید میکنم مقاومت یک تشکیلات، حزب، جنبش، جریان، مجموعه یا فرقه معین نیست. مقاومت یک فرهنگ و یک خط فکری سیاسی است که میتواند چیزهای گوناگون و احیاناً متناقضی به لحاظ عقیدتی و ایدئولوژیک را دربر بگیرد. میتواند احساسات، فرقهها، ملتها و امتها را در خود جای دهد. چون خاستگاه مقاومت فطرت بشری و هدفهای آن منافع مشترک ملی و نژادی است.»
مسئولیت هنرمندان در جبهه مقاومت
این روزها سخن از مسئولیت هنر و هنرمندان در جبهه مقاومت بسیار است. امروز برخی هنرمندان در جبهههای نبرد حاضر هستند و ترسیمکننده جنگ بین جبهه حق با جبهه کفر و ظلم هستند.(4) اما اکثر اهالی فرهنگ و هنر، از این وادی دور و گرفتار روزمرگیها هستند. پرداختن به مطالب و مطالبات بزرگانی چون شهیدسیدحسن نصرالله، تلنگری در جهت پویایی و حرکت هنرمندان و نویسندگان و اهل فرهنگ و ادب برای پرداخت ژرفتر به حوادث و تحولات این دوران است؛ دورانی که تاریخ در حال پوستاندازی به سود مظلومان و محرومان است و هنرمندان متعهد و آزاده، باید راوی این بخش از تاریخ باشند. همچنانکه سیدشهیدان اهل قلم مرتضی آوینی در اینباره گفته بود: «بیداری محرومان در سرتاسر جهان خبر از آیندهای امیدبخش میدهد. فردای عالم از آنِ محرومانی است که با یقین کامل و قلبی مطمئن به رحمت آفریدگار مسلسلها را برای مبارزه با ارباب جور و اذناب شیطان آماده کردهاند. این جوانان را که همگی آرزومند تشکیل حکومت جهانی اسلام هستند باید آغازگر عصر تجدید حیات اسلام دانست. آنها اگرچه در لبنان، فلسطین، ایران و در پهنه کره زمین پراکندهاند اما این همه همدل و نزدیک به هم هستند که تو گویی روحی واحدند که در پیکرهای متعددی تکرار شده است. اکنون روزی است که همه آنان که انگیزه واقعی برای مبارزه با اسرائیل دارند باید در یک صف واحد گرد آیند و تفرقهها را کنار بگذارند تا جماعت آنان مصداق یدالله شود... اگر محرومان مسلّح شوند و هر آنچه را که در استطاعت دارند برای نبرد با صهاینه و دیگر ارباب جور گردآورند، کار جهان یکسره خواهد شد و عصر استخلاف صالحان و وراثت مظلومان خواهد رسید.»(5) این بیداری، اتحاد و خطشکنی باید در جماعت اهل هنر جبهه مقاومت نیز شکل بگیرد و شاهد نهضت تولید آثار هنری رهاییبخش و جهادی در این بخش از جهان باشیم؛ انشاءالله.
پینوشتها:
۱- متن کامل این سخنرانی توسط پایگاه خبری شهرستان ادب به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
۲- بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر ۰۱/۰۵/۱۳۸۰
۳- جبل عامل، بخشی از منطقه شام بوده که بهخاطر تجمع شیعیان در آن، شناخته میشده. این منطقه در تقسیمات جغرافیایی و مرزی امروز، بخشی از جنوب لبنان است.
۴- محسن اسلام زاده از مستندسازانی است که از نخستین روزهای شروع حملات رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، در خط مقدم حاضر شده و راوی مستقیم اتفاقات است.
۵- بخشی از گفتارمتن مستند «نسیم حیات» نوشته و کارگردانی سیدمرتضی آوینی.