شرحی از ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین- ۶
نقـش انگلیـس در تصرف اراضی اشغالی فلسطین
ولید الخالدی
ترجمه امیرحسین بابالار
ادامه مقدمه...
25- سازمان ملل با پذیرش طرح تقسیم و تصویب قطعنامه 181 در 29 نوامبر 1947م/ 1327ش، نه فقط همه معیارهای انسانی و موازین و مقررات بینالمللی درباره این سرزمین و صاحبان و ساکنان آن را نقض کرد بلکه بدون در نظر داشتن مالکیت ارضی، ساختار جمعیتی و هویت فرهنگی، بروز یک فاجعه بزرگ انسانی و تاریخی را کلید زد. این نهاد بینالمللی بر مبنای فرضیه یهودی و ادعای واهی صهیونیسم، با زیر پا گذاشتن وظایف و مسئولیتهای خود، شریک و سهیم جنایات هولناکی شد که مهاجمان یهودی در آن سالها در فلسطین رقم زدند.
سازمان ملل علاوهبر نادیده گرفتن ابتدائیترین حقوق فلسطینیان، یعنی صاحبان و ساکنان بومی آن سرزمین از حدود اختیارات و وظایف خود نیز تخطی کرد. این نهاد بینالمللی به جای مدیریت اوضاع در مسیر آرام سازی، فلسطین و فلسطینیان را وارد یکی از خشونت بارترین مقاطع تاریخی کرد. جنایت بزرگ دیگر سازمان ملل سکوت و بیتفاوتی در برابر اقدامات جنایت بار یهود آن هم با تمسک به قطعنامه 181، در مسیر اشغال شهرها و روستاهای فلسطینی به بهانه اجرای طرح تقسیم بود. سازمان ملل با تصویب طرح تقسیم فلسطین به دو بخش یهودی و فلسطینی، آتشی را شعلهور کرد که سراسر فلسطین را در برگرفت. پس از آن نیز این سازمان، فقط ناظر و تماشاگر تهاجم وحشیانه گروههای مسلح و تروریست یهودی برای تصرف سرزمین فلسطینیان بود. به بیان دیگر، سازمان ملل حتی برای همان قطعنامه فاقد مشروعیت حقوقی نیز هیچ ساز و کار اجرائی ارائه نکرد. عدم مسئولیتپذیری سازمان ملل پس از تصویب طرح تقسیم بدان معنی است که قطعنامه این نهاد بینالمللی پوششی بود تا هم سازمان جهانی صهیونیسم، اشغالگری خود را توجیه کند و هم مهاجمان و فرماندهان جنایتکار یهودی تبرئه شوند.
انگلستان با صدور اعلامیه بالفور در سال 1917م/ 1296ش، موافقت خود را با ایجاد کانون ملی یهود در سرزمین فلسطین اعلام کرد. در سال 1922 با اعزام هربرت سموئیل یهودی در مقام سرپرست حکومت قیمومت، زمینههای لازم را برای تحقق وعده بالفور، یعنی اشغال تدریجی فلسطین و انتقال یهودیان جهان به آن سرزمین و تأسیس دولت یهودی فراهم کرد.
علاوهبر همه اینها، حکومت قیمومت در سال 1948م، به خصوص تا 15 ماه مه آن سال که مسئولیت حفظ نظم و امنیت در آن سرزمین را به عهده داشت، نه فقط در موارد زیاد، نظاره گر و تماشاچی صحنههای عملیات و تهاجم نظامی گروههای یهودی به شهرها و روستاهای فلسطینی بود بلکه در موارد فراوان ضمن همکاری، زمینهها را برای این جنایتها فراهم و از صهیونیستها حمایت و مساعدت به عمل میآورد.
برای نمونه در ماه مه 1948م/ اردیبهشت 1327ش، با تخلیه غیرمترقبه نواحی استراتژیک شهر قدس، اسباب اشغال آن از سویهاگانا را فراهم آورد. نیز با عقبنشینی ناگهانی از حیفا درآوریل/ فروردین همان سال، موجب تسریع تهاجمهاگانا و اشغال آن شهر شد.
در روستای «سَلَمه» (از فرمانداری یافا) روستاییان با حفر خندق و ایجاد سنگرهای دفاعی در اطراف آن، مانع از تهاجم نظامی یهود و اشغال آن شدند. براساس گزارش خبرنگار نشریه آمریکایی نیویورک تایمز، ارتش بریتانیا با انهدام و پاکسازی سنگرها، فلسطینیان را وادار کرد خندقها را پر کنند و به این ترتیب در اشغال روستا کمک کرد. دخالت نظامی ششصد نظامی انگلیس در حمایت از مهاجمان یهودی علیه فلسطینیان در روستاهای «إشوَع»، «عَرتُوف» و «بَیت مَحسِیر» در فرمانداری قدس در ماه ژوئیه یا تیر آن سال، موجب تسهیل اشغال این آبادیها شد. این همکاریها آن چنان بود که در پارهای مواقع تروریستهای یهودی لباس نظامیان انگلیسی را هنگام عملیات بر تن میکردند. در تهاجم یهودیها به روستای «یازُور» در یافا نیز مهاجمان لباس سربازان و افسران انگلیسی را به تن داشتند. اعلام واگذاری اداره امور منطقه مابین تلآویو و شهرک یهودی نشین «پتح تیکواح» به یهودیها در اواسط دسامبر 1947م/ 1326ش، نمونه دیگر همکاری و مشارکت مستقیم انگلستان در این جنایت بزرگ تاریخی است.
با ذکر نمونههای یادشده به جرأت میتوان اثبات کرد انگلستان شریک جرم و جنایات اشغالگران یهودی و متهم ردیف اوّل این نسل کشی و فاجعه بزرگ تاریخی است. علاوهبر اینها به اعتراف ایلان پاپه، نویسنده یهودی: «مقامات بریتانیا از همان ابتدا، به صهیونیستها اجازه داده بودند که یک منطقه و محدودهی مستقل در فلسطین را به عنوان زیربنای دولت آتی یهودی تامین و تدارک ببینند.»
اُرد چارلز وینگیت (Orde Charles Wingate)افسر ویژه انگلیسی، رهبران صهیونیست را مجاب کرد که در مسیر ایجاد دولت یهودی، تأسیس ارتش و رویکرد نظامی ضروری است. او ضمن این که نقش مؤثر و فعالی در شهرک سازی یهودی ایفا کرد، شیوههای مؤثر مقابله با فلسطینیان را به یهودیان آموزش میداد. از او به عنوان معمار سازمان نظامی تروریستیهاگانا یادشده است. این سازمان ابتدا به عنوان بازوی نظامی ـ تروریستی آژانس یهود در مسیر پیشبرد برنامههای صهیونیسم در فلسطین از هیچ جنایتی فروگذار نکرد و در دوران تأسیس دولت اسرائیل، پایه و اساس ارتش این رژیم را بنیان نهاد.
ارتش انگلیس قیام کم نظیر و سراسری فلسطینیان در سال 1936م/ 1315ش، را با توسل به کشتار بیرحمانه، پس از سه سال سرکوب و مهار کرد. مقامات انگلیسی در طول این قیام شمار زیادی از فلسطینیان را به خاک و خون کشیدند و یا بازداشت، شکنجه و زندانی کردند. انگلیسیها حتی با آموزش نظامی و تسلیح یهودیان، از آنها در سرکوب قیام فلسطینیان کمک گرفتند. دولت انگلیس پس از جنگ جهانی دوّم برای مهار و سرکوب بیشتر فلسطینیان، براساس تجاربی که از قیام سال 1936م/ 1315ش، به دست آورده بود، یکصد هزار نظامی انگلیسی را در فلسطین مستقر کرد. آنها در اخراج و تخلیه ساکنان فلسطینی طبریه درآوریل 1948م/ فروردین 1327ش، با مهاجمان مسلح یهودی همکاری و هماهنگی بهعمل آوردند. «استاکول» فرمانده انگلیسی مستقر در بخش شمالی حیفا، به مقامات و رهبران یهودی اطلاع داد که پس از دو روز دیگر، قوای انگلیسی منطقهی حایل را ترک میکنند. او به این ترتیب مقدمات و زمینههای لازم را برای اشغال حیفا و اخراج و کشتار مردم آن سامان کلید زد. رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی یهودی نیز در 21آوریل یا اوایل اردیبهشت همان سال، تهاجم خود را برای اشغال آن منطقه آغاز کردند.
وقتی گزارش صحنههای وحشتناک اشغال حیفا به حکومت پادشاهی انگلیس ارسال شد، علی رغم ابراز نگرانی ظاهری ارنست بوین وزیر امور خارجه وقت انگلستان، ژنرال مونتگمُری رئیس ستاد ارتش آن کشور از این اقدام و همکاری فرمانده انگلیسی حیفا با اشغالگران یهود حمایت و ابراز رضایت کرد.
درآوریل/ فروردین همان سال، وقتی گروههای مسلح یهودی، تهاجم به بیت المقدس و قتل و غارت مردم و اشغال شهر به خصوص بخش غربی آن را شروع کرده و آن را آماج حملات توپخانهای قرار دادند، نیروهای انگلیسی ضمن خودداری از هرگونه مداخله، به نظاره این فاجعه هولناک بسنده کردند.
هنگام تهاجم گروههای مسلح یهودی به یافا در سیزدهم ماه مه/ اردیبهشت آن سال و اخراج و آوارگی بیش از 000/50 فلسطینی و نیز تخریب، انهدام و اشغال بیش از 24 روستا، قوای انگلیسی که مسئولیت حفظ نظم و امنیت آن منطقه را بر عهده داشتند، فقط تماشاگر صحنه بودند و حتی درتخلیه و اخراج فلسطینیان کمک به عمل آوردند. در زمان تهاجم به روستاهای منطقه مرج ابن عامر در ماهآوریل/ فروردین همان سال، نیروهای انگلیسی در صحنه حضور داشتند و مثل همیشه بر این همه فجایع ضدانسانی نظارت میکردند.
به اعتراف بعضی منابع یهودی در ماه دسامبر 1947م/ آذر 1326ش، حدود 75000 نفر نظامی انگلیسی در فلسطین مستقر بودند. آنها نه فقط از دخالت در عملیات تهاجمی و نظامی یهودیان خودداری میکردند بلکه با آغاز اجرای طرح «دالت»، اعلام کردند که مسئولیت حفظ نظم و قانون از این به بعد به عهده انگلیسیها نخواهد بود. اعلام صریح و علنی این موضع، چراغ سبز آشکار به رهبران و فرماندهان صهیونیسم و به آن معنی بود که میتوانند بیهیچ ترس و مانع، عملیات تهاجمی و نظامی خود را برای اشغال حیفا، یافا و تمام مناطق ساحلی مابین آن، اجرائی کنند.
در خاتمه این نوشتار دو نکته یادآوری میشود:
الف) نسخه عربی و انگلیسی کتاب حاضر در سال 1385، به پیشنهاد و همّت بعضی علاقهمندان، به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران انتخاب و جایزه ویژه آن به آقای ولیدالخالدی اهدا شد.
ب) پس از ترجمه کتاب به زبان فارسی، سازمان مردم نهاد جمعیّت حامیان آزادی قدس شریف، در جهت رفع و حل پارهای موانع و مشکلات پیش رو، ضمن فراخوان عمومی، طی نامههای جداگانه و دیدار حضوری، از بعضی سازمانها، دستگاهها و مقامات فرهنگی و ذیربط کشور، به خصوص در دولت و مجلس شورای اسلامی، استمداد کرد و خواستار حمایت، همکاری و مشارکت در چاپ و انتشار این اثر شد که متأسفانه تا آخرین مرحله، هیچ یک به طور صریح و قطعی به این درخواست و پیشنهاد پاسخ ندادند.
محمّدتقی تقیپور
دبیرکل جمعیت حامیان آزادی قدس شریف