میدانند آمریکا زیر تعهدش میزند باز هم لاف مذاکره میزنند!(خبر ویژه)
سخنان رئیسجمهور تفاوت شگفتی با سخنان معاونان و دستیاران او دارد. آیا نتیجه اجتماع کارشناسان باید این پراکندگی و پراکندهگویی که عواقبی برای کشور دارد، باشد؟
روزنامه جوان ضمن انتقاد از اظهارات غیرمسئولانه برخی افراد دولتی نوشت: با آنکه رئیسجمهور درباره مذاکره مستقیم با آمریکا سخنرانی یا بیانیه یا حرف دقیقی که رو در رو با مردم باشد، نداشته، علی عبدالعلیزاده، نماینده پزشکیان در اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور گفت «دولت با شفافیت اعلام میکند برای مذاکره مستقیم با آمریکا آماده است». اولاً از این شخص بیربطتر در دولت نبود که این خبر را بدهد؟ یا رابطه با آمریکا بخشی از همان توسعه دریامحور است؟! آیا این اصلاحطلبان نبودند که همواره میگفتند سیاست خارجی باید در وزارت خارجه متمرکز باشد؟ حالا دل به دریا زدهاند و دستیار دریامحور را به کار موازی واداشتهاند؟! دوم، دقیقاً کجا شفاف اعلام شده، آدرس بدهید. شخص رئیسجمهور یکی دو مورد آنهم نه مستقیماً که در جواب خبرنگاران اشارهای کرده که مشروط بوده است.
در یک مورد خبرنگاری در حیاط دولت از راه دور در اینباره چیزی پرسید و آقای پزشکیان در حال راهرفتن و دورشدن پاسخ داد «اول [آمریکا] ثابت بکنه که حاضر است به گفتهاش عمل کنه، بعد بله!» یکبار هم در گفتوگو با شبکه انبیسی آمریکا (که در چند دقیقه مثل مستندهای گفتوگو با کارشناسان پخش شد) رئیسجمهور در پاسخ به احتمال مذاکره با آمریکا گفت «آنچه نگرانیم و تا حالا ثابت شده و نتیجه نگرفتهایم این است که یک عمری است داریم گفتوگو میکنیم و طرف مقابل فشار میآورد. باید اطمینان داشته باشیم که هرچه روی کاغذ آمد، طرف مقابل اجرا میکند».
خب! الان آمریکا پیششرطهای پزشکیان را انجام داده و ثابت کرده که حاضر است عمل بکند؟! و دولت اطمینان پیدا کرده است که هرچه روی کاغذ بیاید عمل میشود که دستیار دریامحور میگوید شفاف گفتهایم آماده مذاکره مستقیم با آمریکا هستیم؟!
اثبات اینکه آمریکا حاضر است به توافق عمل کند یا نه، با نگاه به «تجربه گذشته» است یا با یک قول دیگر آمریکا یا یک امضای دیگری مثل امضای کری؟! اگر آمریکا برای عبدالعلیزاده اثبات کرده، بد نیست مردم شیوه این اثبات را بدانند. البته خود دستیار دریامحور به آمریکا شک هم دارد و با آنکه ابتدا میگوید دو یا سه ماه بعد از مذاکره به توافق میرسیم، میگوید «آمادگی ایران مشروط بر این است که ترامپ دغلکاری نکند، دغلکاری یعنی وقتی در مذاکره به این نتیجه میرسی که مجبوری امتیاز بیشتری بدهی زیر میز مذاکره بزنی.» خب این زیرمیززدن آمریکا را از کجا در ذهن داری آقای دستیار دریامحور؟! چرا به آمریکای عزیز گمان بد میبری و چرا مردم را از همینحالا ناامید میکنی؟!
در مورد دیگر علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور در روزنامه اعتماد نوشت با افراد زیادی صحبت کرده و فهمیده که اوضاع خراب است و در آینده نزدیک مخازن نفت خالی میشود و باید نفت را هم وارد کنیم و چه و چه، و به رئیسجمهور گفته «باید روندها اصلاح شود». باز هم از این شخص بیربطتر نبود که به رئیسجمهور درباره ناترازیها تذکر بدهد؟! و اگر دادستان دنبال آدمهایی میگردد که «توی دل مردم را خالی میکنند»، خب این هم یکی دیگر! همین آقای ربیعی درباره ترور دو قاضی نوشت «هروقت روزنهای از امید و گشایش برای حل مسائل پدیدار میشود، بدخواهان ایران با خشونت و هدفمند و منافقانه اقدام به ترور میکنند.» جالب است که همینها سقوط بالگرد رئیسجمهور پیشین را «روزنهای» برای گشایش در امور کشور به دست خود مینامیدند و حالا یک عملیات ترور را برعکس تعبیر و بهانه میکنند که روزنهای را ما گشوده بودیم، اما بدخواهان بستند.
دولت باید در تشخیص سوراخهای روزنهساز خود و در شفافسازی و برنامهداشتن برای آنچه که در سر دارد، خیلی بهتر از این عمل کند. ما نیز به عنوان روزنامهنگار با چند دهه حضور در این عرصه حقیقتاً هیچ دورهای خستهتر از این نبودیم که حالا هستیم، از بس که حرفهای تکراری و ناشیانه میشنویم. این حقالناس ما روزنامهنگاران بر گردن دولت است!