نستعلیق خطی که خود زبان است
عبدالصمد حسینی
نستعلیق ایرانی اگرچه خطی است با قدمت چند صد ساله است، ولی برپایه اسلوب و قاعدهای بنا شده که به راحتی با مخاطب حتی مخاطب غیرفارسیزبان ارتباط برقرار میکند.
پتانسیل مغفولی که به شکوفایی خوشنویسی ایرانی منجر خواهد شد توجهبه پژوهشهای سبکشناسی است، که نهتنها میتواند هنرجویان؛ بلکه علاقهمندان خوشنویسی ایرانی را در عین سهولت و سرعت با ظرایف و دقایقی ذوق ایرانی آشنا کند که رسیدن به کنه این دقایق در مدرسه تجربه و تقلید، نیازمند صرف وقت و هزینه بسیار است، از این جهت نیز باید به سلطان علی مشهدی اشاره کرد که نویسنده نخستین راهنمای آموزشی خوشنویسی است. از نمونههای جالب و امروزی این رویکرد پژوهشی در نسل جوان میتوان از مقاله ارتباطات هندسی در خط نستعلیق با بررسی آثار استاد امیرخانی نام برد.
خوشنویس، شوالیه حماسه سیاهی و سپیدی
عرب احمدی پژوهشگر که به تحریر مقاله ارتباطات هندسی در خط نستعلیق پرداخته، درباره این تحقیق میگوید: نتیجه و مقصود بسیاری از کارها بسیار نزدیک به ما است، لیکن به دلیل باورهای غلط و روتین آن را دور میبینیم. بهعبارتی گاه گنج در زیر پای ماست و بدون تدبر و اندیشه در جای اشتباه و با سعی فراوان در طلب آن در جای دیگر هستیم. در این پژوهش سعی شده تا دانش کاربردی به علاقهمندان خط نستعلیق آموزش داده شود که اساتید گذشته و معاصر با زحمت زیاد و تحقیق گسترده به آن رسیده و در آثار خود اجرا نمودهاند.
در پژوهش ارتباطات هندسی در خط نستعلیق نشان داده میشود که استاد امیرخانی از مشق دیوان خواجوی کرمانی و سرو سایهفکن گرفته تا آثار متاخرش اصول دقیق و تکنیک خاصی را بهنحو مستمر به کار گرفته که یادگیری آنها در شکوفایی ذوق خوشنویسان بسیار مهم و کاربردی است.
عرب احمدی تصریح میکند: در این پژوهش بیش از هزاران اثر از آثار استاد امیرخانی در طی بیش از سه سال مورد بررسی و خطکشی قرار گرفت. نکاتی آموزشی که استاد امیرخانی عنوان میکنند، بسیار دقیق و عمیق است. کلید این پژوهش نیز این جمله استاد امیرخانی است که عنوان میکند؛ هنگام نوشتن نبایستی به سیاهی و مسیر رانش قلم دقت کرد، بلکه سفیدی تولید شده و در پیرامون حروف، کلمات و صفحه شاید از سیاهی نیز مهمتر باشد. در واقع لذتی که از سیاهی نستعلیق تجربه میشود، در نتیجه پژوهشی است که بر اهمیت سپیدی کاغذ و برعکس بهکار گرفته شده و این بازی گرفتن فضای سپید و سیاه خود حماسهای جذاب است که استاد خوشنویس در رقم زدن هر حرف، کلمه و سطری به آن مشغول است.
عرب احمدی درباره عناصر راهنمای این پژوهش بیان میکند: در این پژوهش دو اصطلاح کرسی معکوس و مناطق سه گانه نقش پررنگی در انتقال مفهوم دستور آموزشی استاد دارند. درک این دو مفهوم کمک میکند تا دو شاخص مهم جانمایی و اندازه حروف و کلمات در بهترین حالت رعایت شود. با درک این مفهوم هنرآموز در زمان کوتاهتری میتواند به یک چیدمان درست دست یابد و در انتهای سطر نیز از لحاظ خلوت و جلوت یک سطر متوازن خواهند داشت. به زبان ساده، تمرینی در کودکی داشتیم که میگفت، جاهای خالی را با کلمات مناسب پیدا کنید، اصل زیبایی خط نستعلیق نیز در فهم همین مسئله است.
عرب احمدی تصریح میکند: در گذشته فرآیند رایج برای تولید یک قطعه در صنعت این بود که بعد از ساخت بررسی میکردند که آیا این قطعه استاندارد است یا خیر، اما نخبگان تصمیم گرفتند در طی یک فرآیند استاندارد را نیز پیاده کنند و باور داشتند در نهایت سیستم، محصول استانداردی را تحویل خواهد داد که امروز آن را به عنوان ایزو کیفیت میشناسیم. مهارت و زندگی استاد امیرخانی نیز در حدی است که وقتی میخواهد یک نقطه را روی سطر قرار دهد، میداند که آن را باید کجا بگذارد. گویی استاد امیرخانی نیز این مفهوم ایزو را در ذهن ایجاد کرده و از این لحاظ هر چه مینویسد درست بر کاغذ مینشیند. قاعدهای که بهجرات میتوان گفت در ۹۹ درصد آثار ایشان دیده میشود.
نستعلیق خطی ورای زبان
امروزه زبان تصویر بهعنوان ابزاری کارآمد برای ارتباط فراگیر با همه فرهنگها معرفی میشود؛ به جرات میتوان گفت که خط نستعلیق تنها خطی است که حتی در صورتی که مخاطب طعم شیرین زبان فارسی را نچشیده باشد باز هم در افسون آن شناور خواهد شود و حظ وافر میبرد؛ ولی راز این گیرایی انکارنشدنی چیست.
مرادی درباره لطایف نستعلیق میگوید: خط نستعلیق دو ویژگی دارد. اول اینکه شما هیچ خط راستی در این خط نمیبینید و هر آنچه که هست انحنا و دور است. دوم اینکه هیچ ضخامت یکسانی نیز در این خط دیده نمیشود و ضخامت پیوسته درحال تغییر است. این تحول از ضعف به قوت و از قوت به ضعف روی منحنی، حس دلپذیری به جان آدم میبخشد. اگر کسی هم خط نستعلیق را نتواند بخواند که بشخصه در نمایشگاههای خارج از کشور زیاد تجربه کردم، باز هم میخکوب تابلوی خوشنویسی میشود. از آنها میپرسم: شما که نمیتوانید این خط را بخوانید؟ به من میگویند: زیبایی این خط برای ما مهم است، ما از فرم آن لذت میبریم.
همین زیبایی ذاتی برای هنر خواندن یک اثر کافی است، یعنی مخاطب چه خط نستعلیق خراسانی را بخواند یا نخواند از آن لذت میبرد. بهعبارتی میراثی داریم که میتواند عقبه فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی را با کمترین هزینه در دنیا به نمایش بگذارد و خود دروازهای باشد به خرد و اندیشه ناب.
استاد موسوی بیان میکند: در کشورهای دیگر، خیلی خط نستعلیق را میپسندند، منتهی در سبک و سیاق، سلیقهها با یکدیگر فرق دارد. مثلا در ترکیه و کشورهای عربنشین سبک و سیاق خط نستعلیق دوره صفوی را بیشتر میپسندند. کشورهای غربی نیز بیشتر به سبک سیاه مشق علاقه نشان میدهند و ارتباط خیلی خوبی با آن میگیرند، چرا که کمتر با متن ارتباط برقرار میکنند و برای آنها فضا و فرم مهمتر و جذاب است.
استاد رسول مرادی نماینده دائم مجمع نمایندگان انجمن خوشنویسان ایران نیز تصریح میکند: خانم آن ماری شیمل از مولوی شناسان بزرگ آلمانی بود که خدا رحمتش کند، کتابی درباره خوشنویسی و فرهنگ اسلامی تالیف کرد که انتشارات آستان قدس هم آن را شاید برای بیش از ۲۰ بار تجدید چاپ کرد. من به منزل ایشان نرفتم، ولی ایشان به ایران آمده بود. کسانی که از منزل ایشان در آلمان دیدن کرده بودند، تعریف میکردند، تنها تابلویی که به تعداد زیاد در آنجا نصب شده بود، از آثار خط نستعلیق بود و ایشان عاشق خط نستعلیق بودند.
آن ماری شیمل خود درباره لایههای پنهان و مغفول خوشنویسی بیان میکند: در بیشتر آثاری که به زبانهای شرقی و اروپایی درباره خوشنویسی نوشته شده از این هنر بیشتر به شکل انتزاعی و تجریدی سخن رفته است، اثربخشی عرفان بر ذهن خوشنویسان و زیبائیشناسی نگاشتههای آنان نادیده گرفته شده است.
با این اوصاف میتوان گفت که نستعلیق خراسانی میراثی ملی از سلطان علی مشهدی است که میتواند نقش کلیدی در گسترش فرهنگ ایرانی داشته باشد. این خط شگفت دنیایی از تضاد و تناقض از تعادل تا رهایی، از سیاهی تا سپیدی را چنان کنار هم مینشاند که بن مایه و چراغ روشنی برای وحدت آرا است. لیکن علاوه بر تحریر سلطان علی مشهدی شناخت تدبیر این هنرمند نیز به ما درس زیستن هنرمندانه را میدهد که میتواند الگویی راهبردی برای مسئولان و تصمیمگران باشد. بهجرات میتوان گفت، زمانی میتوان از ثروت گنجینه بیبدیل نستعلیق بهره برد که هنرمند و اثرش و پژوهشگر و پژوهش هنری را با هم قدر بدانیم.