هزینههای آموزش رایگان! (یادداشت روز)
سال جدید تحصیلی دومین هفته خود را در حالی
پشت سر میگذارد که طبق معمول سالهای گذشته، باز هم شاهد گلایه خانوادهها درخصوص هزینههای تحمیلی از سوی مدارس دولتی هستیم.
بسیاری از خانوادهها از اینکه هر سال از یک سو باید به اسم کمکهای داوطلبانه به اجبار مبالغ مختلفی را به حساب مدارس واریز کنند و از سوی دیگر به دفعات و به دلایل مختلف خرده هزینههای روزمره گاه غیرضروری و سلیقهای اعلام شده از مدارس را پرداخت نمایند گلایه دارند.
هر سال نیز شاهد تاکید موکد مسئولان آموزش و پرورش هستیم که از ممنوعیت اجبار مدارس در دریافت هزینه و کمک از والدین سخن میگویند، در حالی که این ممنوعیت تقریباً با آنچه در مدارس رخ میدهد فاصلهای عمیق دارد.
کار تا جایی پیش میرود که بسیاری از مدارس دولتی، تا زمان تسویه کامل کمک به مدرسه، از دادن کارنامه خودداری میکنند یا به شیوههای دیگری برای وصول کمک از والدین متوسل میشوند.
در تازهترین نمونه از تکذیب اجباری بودن کمک والدین به مدارس، چند روز قبل وزیر محترم آموزش و پرورش که خود از چهرههای رشدیافته در نظام آموزشی است، با تأکید بر اینکه «کمک اجباری» در مدارس را قبول ندارد، اظهار داشت: «اگر خانوادهای شکایتی دارد و مدعی است که از او کمک اجباری دریافت شده، حتماً موضوع را به ما گزارش دهد تا به صورت دقیق رسیدگی شود. اگر مدرسهای مرتکب این تخلف شده است، مشخصات آن را اعلام کنید تا با مدیر متخلف برخورد شود. اگر دانشآموزی هست که از او کمک اجباری گرفتهاند، اسمش را اعلام کنید؛ شخصاً وارد عمل میشوم و بازرسی تکبهتک را انجام خواهم داد.»
در حسننیت جناب وزیر در این خصوص مانند مسئولان قبلی وزارت آموزش و پرورش که اجباری بودن کمک به مدارس را تکذیب میکردند، شکی نیست، اما به راستی اطلاع از اینکه مدارس دولتی از والدین هزینه میگیرند یا شرط ثبتنام در بسیاری مدارس پرداخت هزینه قابل توجه است نیازمند گزارش مردمی است؟!
چرا با این حجم از گلایه والدین، وقتی معتقد به غیرقانونی بودن دریافت اجباری کمک به مدرسه هستند اقدام به برخورد با این تخلف و یا بازرسی از مدارس برای بررسی صحت گلایهها نمیکنند؟
مسئولان محترم آموزش و پرورش معتقدند مدارس نیازمند کمکهای داوطلبانه والدین هستند، اما سؤال این است؛ چه اتفاقی رخ میدهد که این داوطلبانه بودن که برای بسیاری از والدین به راحتی مقدور نیست به اجبار تبدیل میشود و کار به گروکشی و تهدید منجر میشود؟
موضوعی که همواره از گذشته تاکنون مسئولان و مدیران مدارس بیان میکنند این است که اداره مدرسه و تامین مخارج آن بدون دریافت کمک از والدین ممکن نیست چرا که سرانه تخصیص یافته از سوی دولت همیشه بسیار کمتر از هزینههای موجود در مدارس بوده است.
حال باید دید وقتی مسئولان آموزش و پرورش از میزان سرانه اندک برای دانشآموزان و هزینههای بالای اداره مدارس خبر دارند و دریافت کمک داوطلبانه برای تامین بودجه کافی مدارس را خیلی تحققپذیر نمیدانند، چطور سعی در کتمان اجباری بودن دریافت هزینه از والدین دارند؟
واقعیت آن است وقتی هزینههای عجیب و غریب تحصیل در مدارس غیردولتی برای اکثریت مردم دور از دسترس است و از سوی دیگر مدارس دولتی هم با عنوانهای مختلف عادی و هیئت امنایی و... هزینههای قابل توجهی به والدین تحمیل میکنند، و یا حتی شاهد دریافت هزینههای گاه چند ده میلیونی مراکز پیشدبستانی وابسته به دولت هستیم، ناخودآگاه زمینه برای معضلات دیگر ناشی از فشارهای اینچنینی از جمله کم شدن تمایل به فرزندآوریهای مجدد و در نتیجه تحمیل خسارتهای دیگر به جامعه فراهم میشود.
در این زمینه باید گفت که طبق متن صریح قانون، تحصیل عمومی در کشورمان رایگان است و وظیفه دولتها و مجلس کمک به تامین هزینه تحصیل رایگان برای دانشآموزان کشور به عنوان بزرگترین سرمایه و آینده سازان این مملکت است. حال آنکه بر خلاف این وظیفه قانونی، در بسیاری دولتها
کم و بیش شاهد تلاش برای خالی کردن شانه از بار مسئولیت در حوزه آموزش و پرورش و تمایل به گسترش مدارس غیردولتی و به تعبیری آموزش و پرورش خصوصی بودهایم که در نتیجه باعث گسترش ناعدالتی آموزشی میشود.
پذیرفتنی است که جلب مشارکت بدون اجبار والدین به طرق مختلف و بهرهمندی از کمک خیرین امری معقول و ارزشمند است، اما این موضوع نباید باعث غفلت از وظایف دولت و مجلس شود.
بدون تعارف ساختن آینده این کشور از طریق توجه جدی به آموزش و پرورش و شناسایی و پرورش استعدادهای ناب و همینطور رشد جمعیتی مطلوب ممکن میشود و هر گونه تصمیم یا کم کاری که در این دو حوزه باعث خسارت به کشور شود خطایی نابخشودنی است.
در دولت فعلی دغدغه رئیسجمهور محترم درخصوص آموزش و پرورش محسوس است اما باید با صرفهجویی در بخشهای غیرضروری و افزایش سرانه آموزشی و پرورشی در کنار جلب کمکهای مردمی و خیرین، ضمن کاهش و رفع نگرانی خانوادهها و برداشتن فشار از دوش آنها، تحولی اساسی در این حوزه ایجاد کرد. در واقع کمک خیرین و خانوادهها نباید خیال مسئولان را راحت کند که دیگر وظیفهای ندارند.
رهبر انقلاب که همواره بر لزوم توجه جدی در حوزه آموزش و پرورش تاکید داشتهاند درخصوص اهمیت سرمایهگذاری در این بخش میفرمایند: «نگاه به آموزش و پرورش، نگاه به یک دستگاه مصرفی نباید باشد؛ نگاه به یک دستگاه زیربنائی باید باشد. شما اگر چنانچه مبالغ میلیاردها خرج کنید برای اینکه مثلاً یک سد بسازید یا مثلاً یک بزرگراه بسازید، هرگز فکر نمیکنید که پولتان را مصرف کردید و مثلاً هدر دادید. آموزش و پرورش به مراتب، به مراتب، مهمتر از دستگاههای سازندگی دیگری است که در کشور وجود دارد. اینجا جای سرمایهگذاری است؛ شما در واقع هرچه اینجا پول خرج میکنید، دارید سرمایهگذاری میکنید، دارید زیربنا میسازید؛ این را بایستی همه [توجّه کنند]؛ هم مجلس توجّه کند، هم دولت توجّه کند، هم سازمان برنامه توجّه کند و هم خود آموزش و پرورش هم که توجّه به این معنا دارد.» (ارتباط تصویری با رؤسا و مدیران آموزش و پرورش-11 شهریور 1399).
کشور ما کشوری غنی و ثروتمند است چه از نظر نیروی انسانی و استعداد و چه از نظر منابع مادی؛ سرمایهگذاری هنگفت و سازنده بر روی پرورش نسل آیندهساز این سرزمین یکی از عاقلانهترین کارهایی است که امروز مدیران کشور میتوانند مورد توجه قرار دهند. بیشک یکی از کارهایی که میشود انجام داد، سوق دادن بخش مهمی از حمایتهای مالی قانون جوانی جمعیت به حوزه آموزش و پرورش و تامین هزینه خانوادههای دارای چند دانشآموز و در نتیجه تسهیل تحصیل رایگان و رونق فرزندآوری است.
عباس شمسعلی