«انقلاب اسلامی» آغازگر عدالت آموزشی در دانشگاهها
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به واسطه نیاز جامعه به نیروی انسانی توانمند و ماهر، گسترش مراکز علمی بیشتر از گذشته احساس میشد. از طرفی ظرفیت دانشگاهها نیز پاسخگوی نیاز کشور نبود و برهمین اساس ساختارهای علمی و آموزشی متنوعی در کشور راهاندازی شد.
پیش از انقلاب در اکثر رشتهها، تحصیلات دانشگاهی محدود به مقاطع کاردانی و کارشناسی بود، اما بعد از انقلاب اسلامی شاهد رشد قابل ملاحظهای در سطح تحصیلات تکمیلی به ویژه مقطع دکتری بودیم.
رشد دانشجویان در مقاطع تحصیلات تکمیلی موجب شد پژوهش در دانشگاهها و مراکز علمی رشد محسوسی داشته باشد که ثمره آن پیشرفت تکنولوژی و بومیسازی اقلام مورد نیاز کشور بود.
در همین ارتباط؛ رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در گفتوگویی گفت: یکی از مهمترین ویژگیهای آموزش عالی قبل از انقلاب بیعدالتی جدی در دسترسی به آموزش عالی بود به طوریکه آموزش عالی قبل از انقلاب فقط در دسترس طیف محدودی از جامعه قرار داشت هم به لحاظ جغرافیایی و هم به لحاظ طبقاتی در قبلاز انقلاب نزدیک به ۷۰ درصد دانشجویان ما فقط در شهر تهران ساکن بودند و ۳۰ درصد در سایر شهرها بودند. وی افزود: این آمار تمرکز جمعیت دانشجویی در پایتخت و محرومیت شهرها و استانها و شهرستانها از آموزش عالی را نشان میدهد، جالبتر اینکه این آمار را وقتی مقایسه میکنیم ۹۵ درصد جمعیت دانشجویی قبل از انقلاب در ۶ شهر کشور شامل تهران، اصفهان، مشهد، تبریز، اهواز و شاید شیراز متمرکز شده بود. لذا قبلاز انقلاب دسترسی به آموزش عالی برای یک طیف خاص محدود شده بود و ما شاهد بیعدالتی و نابرابری جدی در عرصه آموزش عالی کشور بودیم.
رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با مقایسه این وضعیت با زمان کنونی گفت: بعد از انقلاب سهم ۷۰ درصدی تهران به حدود ۲۲ درصد رسیده است یعنی الان جمعیت دانشجویان تهران چیزی حدود ۲۲ درصد کل جمعیت کشور است مابقی در استانها و شهرستانهای دیگر توزیع شده است. معادله تغییر کرده است و این نکته بسیار مهم است.
وی اظهار داشت: یکی دیگر از ویژگیهای آموزش عالی قبل از انقلاب، مردانه بودن جمعیت دانشگاهی اعم از دانشجو و استاد بود. یعنی دانشگاههای قبل از انقلاب بسیار مردانه بودند. سال آخر قبل از انقلاب جمعیت دانشجویی ما حدود ۱۶۰ هزار نفر بود که حدود ۲۰ هزار نفر جمعیت دانشجویی ما خانم بودند و سهم خانمها بسیار ناچیز بود امروز سهم دانشجویان خانم ما از آموزش عالی کشور برابر با آقایان است. یعنی ۵۰ به ۵۰ به نفع خانمها و آقایان توزیع شده است.
نامبرده گفت: بنابراین به لحاظ جنسیتی آموزش عالی قبل از انقلاب یک آموزش عالی مردانه است و آموزش عالی بعد از انقلاب، مبتنی بر توانمندی است و افراد در رقابت مبتنی بر دانش و محفوظات و فارغ از بحثهای جنسیتی قبول میشوند.
وی با اشاره به بخش هیئت علمی گفت: در این بخش نیز وضعیت همینگونه است، بعد از انقلاب در بخش هیئت علمی میانگین ۱۴ برابر جمعیت اعضای هیئت علمی رشد کرده است. این ۱۴ برابر، برای خانمها ۳۰ درصد است درحالیکه برای آقایان حدود ۱۰ تا ۱۱ درصد است. بنابراین سهم خانمها از رشد جذب اعضای هیئت علمی از اول انقلاب تا الان سهم ۳۰ برابری است در حالیکه سهم آقایان سهم ۱۱ برابری است بنابراین اینجا نیز مبتنی بر توانمندی سهم خانمها افزایش پیدا کرده است.
وی افزود: امروز حدود ۳۰ درصد اعضای هیئت علمی ما خانمها هستند حاصل جمع این شد که آموزش عالی قبل از انقلاب آموزش عالی ناعادلانهای در دسترسی است و آموزش عالی مردانهای است در جنسیت، اما آموزش عالی امروز ما، آموزش عالی عادلانهای است بهمعنای برخورداری، برای همه در دورترین مناطق و از نظر جنسیتی آموزش عالی ما آموزش عالی صلاحیت محور و توانمندی محور است تا جنسیت محور که این دستاورد بزرگ
انقلاب است.
رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی اظهار داشت: بیشترین رشد ما بعد از انقلاب در حوزه تحصیلات تکمیلی بود به عنوان مثال مقطع دکترای ما نسبتبه قبلاز انقلاب ۱۶۷ برابر شدهاست. بیشترین رشد جمعیت دانشجویی ما بعد از انقلاب نسبت به قبل از انقلاب در دوره تحصیلات تکمیلی است. در واقع مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد رشد کرده است ولی سهم ما در دکتری یک جهش داشت درحالیکه قبل از انقلاب محدودی از دانشگاهها مقطع دکتری داشتند.
وی افزود: امروز بسیاری از دانشگاههای ما امکان تربیت دانشجوی دکتری را دارند از سوی دیگر رشد جمعیت دانشجویی ما در بخشهایی مثل علوم انسانی و هنر بعد از انقلاب بیشتر از رشتههای دیگر بوده است یعنی بیشتر از علوم پایه بودهاست همه رشتهها رشد کردهاند اما برخی رشتهها از جمله هنر و علوم انسانی نسبت به قبل از انقلاب رشد بسیار زیادی داشتند.
نامبرده با اشاره به رشد کمی آموزش عالی در سالهای بعد از انقلاب گفت: جهت گیریهای آموزش عالی کشور در سالهای بعد از انقلاب تابع میزان تقاضا برای تحصیل و سیاستهای کلان، نوساناتی داشته است به عنوان مثال در یک دورهای اصل دسترسی برابر به آموزش عالی موجب شد توسعه کمی چشمگیری داشته باشیم در آن مقطع از زمان، با تحلیلی که از وضعیت جمعیت دانشجویی داشتند و اینکه فرزندان مناطق محروم بهدلیل ضعف مالی؛ امکان حضور در شهرهای بزرگ را نداشتهاند آموزش عالی را بهویژه در زیرنظام پیام نور بهگونهای توسعه دادند که نیاز به مهاجرت نباشد، این موجب گسترش چشمگیر و کمی آموزش عالی شد.
رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی افزود: در دورهای دیگر نیاز کشور به تولید علم بیشتر بود و رقابت با کشورهای رقیب براساس تولید علم مطرح بود. برای همین اساس تحصیلات تکمیلی رشد پیدا کرد در آن مقطع تشخیص این بود که ما برای پیشرفت و ارتقای جایگاهمان در تولید علم، نیاز به توسعه تحصیلات تکمیلی داریم. برهمین اساس شاهد جهش آموزش عالی و پذیرش دانشجوی دکتری بودیم، چون پذیرش دانشجوی دکتری یعنی افزایش دستیاران پژوهشی که منجر به رشد در تولید مدارک علمی میشود، بنابراین ما بهجایی رسیدیم که ۱۱ برابر میانگین جهانی رشد تولید علم داشتیم.
وی افزود: آموزش عالی در یک دوره با نگاه دسترسی برابر خانوادههای کمبضاعت و بیبضاعت بهصورت کمی در سطح کشور توسعه پیدا کرد و در یک دورهای برای کمک به تولید علم کشور، تحصیلات تکمیلی رشد پیدا کرد. امروز اتفاقی که افتاده این است که بحث کیفیت در کنار رشد کمی در اولویت قرار گرفته است. امروز توجه به ارتقای کیفی آموزش عالی در صدر سیاستها قرار دارد و یکی از شاخصهای این ارتقا کیفیت عبارت است از پاسخگویی به نیاز جمعیت برای پاسخگویی به نیاز جامعه.
نامبرده گفت: از این رو باید ارتباط بین تحصیل و اشتغال را ایجاد کنیم و در دوره سوم که الان در آن قرار داریم، ارتقا کیفیت در آموزش عالی در اولویت است برای این ارتقای کیفیت برنامههایی بهطور موازی در حوزههای مختلف طراحی شده است یکی از برنامههای مهم در حوزه آموزش عالی نیاز بازار کار و توجه به تناسب تحصیل با بازار کار است برهمین اساس اقداماتی که وزارت علوم با محوریت معاونت آموزشی انجام داده است بازنگری سرفصلها است. وی اظهار داشت: در این بازنگری به سرفصلها و محتوایی که مورد نیاز بازار کار است توجه شده تا بتوان صلاحیتهایی را که کارفرما از دانشجو در پایان تحصیل انتظار دارد ایجاد کنیم.
رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با بیان اینکه برای راهاندازی رشتهها و توسعه کمی، گروهها، دانشکدهها و ظرفیتهای جدید آموزش عالی به ارائه پیوست اشتغال توجه شده است، گفت: یعنی اگر پیوست اشتغال و طرح توجیهی ناظر بر بازار کار دانشآموختگان آن رشته وجود نداشته باشد، وزارت علوم برای موافقت با این تقاضاها با ملاحظهای جدی رفتار میکند.
به نقل از خبرگزاری مهر؛ وی در پایان با اشاره به یکی دیگر از محورهای ارتقای کیفیت در آموزش عالی گفت: در قانون برنامه هفتم توسعه احکامی آمده است که این رویکرد وزارت علوم را در راستای تناسب بین تحصیل و اشتغال تقویت میکند. وزارت علوم موظف است علاوهبر دروس نظری، دروس عملی و دروس مهارتی تعریف کنند بهگونهای که دانشآموخته در پایان تحصیل از مهارت لازم برای حضور بازار کار برخوردار باشد.