kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۱۳۶۵
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۳
نگاهـی به مسئولیت خـانه‌داری در جایگاه مادرِ  همه مشاغل-بخش نخست

مادری شغلی ۲۴ ساعته بدون حقوق و مزایا!

 
تارا وحیدی
خانه نبود، بی‌وطن بودم. خانه و تک‌تک اجزایش قداست دارد. گلدان‌ها، بافتنی‌ها و آلبوم‌ها، اشیای با ارزشی‌اند. کنار گلدان‌هایم چای می‌نوشم و رج به رج برای بچه‌هایم می‌بافم. کلاسی نرفته‌ام، فقط یک مادرم و عاشق فرزندانم. هر زن عاشقی می‌تواند دست‌هایش آفرینش‌های عجیبی داشته باشند. خانه کشتی نجاتی است که پاره‌های تنم را از شهر جمع می‌کنم و به آغوشش در می‌اندازم. خانه‌ من از سنگ و سیمان و آجر نیست؛ خانه‌ من خورشید، عکس و خاطره دارد. آرامش، نور و معنویت دارد و می‌شود از هر پنجره‌اش به خدا سلام داد.
خانه‌داری یک شغل دائمی، پرزحمت و بدون مرخصی است، اما بانوان خانه‌دار در قبال این کار پرزحمت حقوقی دریافت نمی‌کنند. متأسفانه گاه آن‌قدر فرد خانه‌دار و زحمت او نادیده گرفته می‌شود که از یک تشکر و قدردانی ساده نیز در قبال آن همه ایثارگری زنان خانه‌دار دریغ می‌کنیم.
 این شغل وقتی ارزش و سختی بیشتری پیدا می‌کند که بانویی مادر می‌شود. همه‌مان به‌خوبی می‌دانیم مادر یک رکن اصلی در تربیت نسل آینده به شمار می‌آید. پس بیراه نگفته‌ایم که خانه‌داری مادر همه مشاغل در نسل پیش‌روست.
ضرورت بیمه‌ کردن زنان خانه‌دار
پویشی با عنوان «درخواست بیمه‌ کردن زنان خانه‌دار» به ثبت رسیده است. در این پویش آمده است: «بانوان زیادی در کشورمان زندگی می‌کنند که به دلیل بدسرپرستی اداره زندگی را به عهده ‌دارند و بعضاً تعدادی از آنها سواد کافی برای کار در مشاغل دولتی را ندارند و این یعنی دولت باید به فکر این قشر آسیب‌پذیر جامعه باشد.»
مرضیه دودانگه یکی از فعالین این پویش از شهرستان دزفول می‌گوید: «بسیاری از بانوان هستند که همسرشان کاردرست و حسابی ندارد و مجبور هستند با وجود اینکه چند بچه دارند، کار کنند تا منبع درآمدی داشته باشند و این موضوع به تربیت فرزند و خانواده آسیب خیلی زیادی می‌زند. اگر بانوی خانه‌دار به‌خصوص بانوانی که مادر هستند، حقوقی داشته باشند با خیال راحت و بدون دغدغه مالی به فرزندپروری و فرزندآوری می‌پردازند و مسئله جمعیتی کشور هم حل می‌شود.» 
وی همچنین با اشاره به بانوان شهرستان دزفول، می‌گوید: «اینجا برخی از مردها شغل درست و درمانی ندارند و آن دسته از بانوانی که همسرشان کار نمی‌کنند، از صبح به سرکار می‌روند و کشاورزی می‌کنند و بعضاً بچه‌ها را در داخل خانه تنها می‌گذارند، در مدتی که مشغول کار هستند خبری از فرزندشان ندارند. درصورتی‌که اگر این مادر داخل خانه منبعی درآمدی داشته باشد، دیگر نگرانی بابت کار نکردن همسر یا کم ‌بودن حقوق همسرش ندارد و به وظیفه مهم مادری و همسرداری‌اش می‌پردازد.»
وی با اشاره به اینکه خیلی از همشهری‌هایش به دلیل دغدغه مالی و کار کردن از فرزندآوری جلوگیری می‌کنند، می‌گوید: «حتی یکی از همسایگان ما مجبور شد، فرزند کوچکش را با خودش به سرکار یعنی در زمین کشاورزی ببرد و ماشین کشاورزی که مشغول شخم ‌زدن بودن فرزند او را زیر گرفت و فرزندش فوت کرد. درحالی‌که اگر این مادر حقوقی داشت و داخل خانه می‌ماند، حالا فرزندش زنده بود.»
افسردگی ناشی از نادیده‌ گرفتن زحمات 
نادیده‌ گرفتن کار زنان خانه‌دار موجب بروز افسردگی در آنان می‌شود. مردان باید نسبت به عقاید سنتی خود در خصوص وظایف زن تجدیدنظر کنند.
جواد تجر، روان‌شناس از کرمانشاه تجدیدنظر مردان در خصوص وظایف زنان را ضروری دانسته و می‌گوید: «مردان باید در جوامع امروزی دوشادوش زنان در خانه، بخشی از وظایف خانه را به عهده بگیرند و زنان را در انجام امور خانه ‌یاری دهند.»
وی در ادامه در خصوص مشکلات زنان خانه‌دار اظهار می‌دارد: «در حال حاضر حدود 15 میلیون زن خانه‌دار در جامعه ما وجود دارد که زحمتشان نادیده گرفته و این امر زمینه‌ساز بروز احساس تنهائی و افسردگی در آنان می‌شود.
داشتن یک کار مداوم و تکراری از طرفی و نبود تضمین مالی از طرف دیگر موجب شده تا زمینه بروز مشکلات و اختلالات روانی در زنان خانه‌دار افزایش یابد.»
این روان‌شناس در ادامه می‌افزاید: «علاوه‌بر افسردگی و اختلالات روانی ممکن، فشارهای روانی ایجاد شده بر جسم زنان نیز تأثیر گذاشته و موجب بروز دردها و ناراحتی‌های جسمی در آنان می‌شود.»
تجر معتقد است همکاری مرد و زن در امور خانه و نگهداری فرزندان تا حد زیادی می‌تواند فشار و استرس ناشی از کار روزمره را در زنان کاهش دهد.
وی در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «زنان شاغل نیز مشکلات خاص خود را دارند و اصلی‌ترین آنها تعارض وظایف کاری آنان با وظایف آنها در منزل است که همین امر می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد استرس و اضطراب در آنان شود.»
این روان‌شناس می‌افزاید: «اشتغال زنان مشکلات دیگری نیز دارد و آن از بین ‌رفتن تعامل میان زن و شوهر است که موجب می‌شود این دو نتوانند تعامل مناسبی با یکدیگر داشته باشند که در این زمینه کار کردن زن و شوهر در یک محیط کاری می‌تواند تا حد زیادی رافع این مشکل باشد.»
تجر به نبود امکانات تفریحی و رفاهی مناسب برای زنان در جامعه نیز اشاره کرده و می‌گوید: «متأسفانه محل‌هایی که زنان بتوانند با آسودگی خیال در آن به تفریح بپردازند، کم است. نبود پارکی که به اسم بانوان و برای آنها باشد، موجب می‌شود زنان نتوانند در کنار مشکلاتشان تفریح مناسبی داشته باشند.»
این روان‌شناس توصیه دارد: «زنان خانه‌دار و شاغل طوری برنامه‌ریزی روزانه خود را تنظیم کنند تا بتوانند در کنار کار و خانه‌داری، فرصتی هم برای تفریح و پرداختن به علایق خود داشته باشند.»
مهم‌ترین مشاغل محسوب می‌شود
زنان خانه‌داری که تمام تلاش و توان خود را صرف خانواده، همسر و کودکان کرده‌اند و زنان شاغلی که همزمان بار خانه‌داری و اشتغال را به دوش می‌کشند و در نتیجه درگیر فشارها و آسیب‌های روحی و جسمی زیادی گشته‌اند، غالباً احساس نارضایتی نسبت به موقعیت و نقش خود دارند. علت آن این است که نگاه مثبت تأییدکننده‌ای نسبت به زحماتشان در خانه دریافت نمی‌کنند. مهم‌ترین چالش و مسئله‌ای که زنان خانه‌دار با آن مواجه می‌شوند، افسردگی است. آنها ممکن است، تحت‌تأثیر عواملی مانند فشارهای روانی ناشی از توقعاتی که در ایفای نقش خانه‌داری از آنان می‌رود، کم‌اهمیت شمردن کار آنها و عدم توجه و قدردانی نسبت به فعالیت‌های آنان در منزل و... دچار دلسردی و به‌تبع آن دچار روزمرگی و افسردگی شوند. 
بهناز شوشتری، کارشناس ارشد مطالعات زنان علت نارضایتی بانوان خانه‌دار را این‌گونه تشریح می‌کند: «خانه‌داری در عرف عام، در مقابل اشتغال به کار برده می‌شود. مراد از اشتغال، خروج از خانه و پرداختن به کاری معین در وقتی مشخص با حقوق و مزایای تعیین ‌شده است، اما زن خانه‌دار هم بیکار نیست، بلکه کارهای متعدد و گاه نقش‌های متعارضی دارد. در ایران، خانه‌داری نوعی حضور بی‌اجر و پاداش در محیط خانه دانسته شده که فایده چندانی بر آن مترتب نیست و نوعی بیکاری تلقی می‌شود. این نوع تلقی از مفهوم خانه‌داری، نتایجی دربر دارد که قابل‌تأمل و بررسی است. اگر اشتغال را بر مبنای تعریفی که در لغت‌نامه دهخدا آمده به معنای پرداختن به کار و یا توجه قلبی به کسی یا کاری بدانیم، زن را محور اصلی تربیت انسان‌ها به شمار ‌آوریم و خانه را اولین کانون تشکیل اجتماع که سعادت و شقاوت انسان‌ها در آن تعیین و رقم زده می‌شود بدانیم، در این صورت خانه‌داری از مهم‌ترین اشتغالات محسوب می‌شود که کمتر کاری به اهمیت آن دیده می‌شود.» 
وی ادامه می‌دهد: «واضح است که زنان خانه‌دار در معرض خطر بیشتری در جهت تهدید کیفیت زندگی نسبت به زنان شاغل قرار دارند. همین‌طور رضایتمندی از روابط زناشویی در زنان شاغل بیشتر از زنان خانه‌دار است. زنان خانه‌دار گاهی با مقایسه خود با زنان شاغل درگیر زمینه‌های سرخوردگی و ناامیدی می‌شوند، اما از آن حیث که زنان خانه‌دار فاقد شبکه‌ و فضاهای اجتماعی برای طرح مسائل خود هستند، به نظر می‌رسد که بسیاری از مسائل مربوط به آنها به‌صورت نامرئی و پنهان باقی می‌ماند. این مسئله به نوبه خود می‌تواند، زمینه‌های ناامیدی، افسردگی، سرخوردگی و فروتری را برای آنها فراهم سازد. این مسئله می‌تواند در میزان کیفیت زندگی و تلقی آنها از سطح کیفیت زندگی‌شان مؤثر باشد.»
خانه‌داری بیکاری نیست
شوشتری کارشناس ارشد مطالعات زنان با بیان اینکه در کشور ما خانه‌داری شغل محسوب نمی‌شود، می‌گوید: «زنان خانه‌دار با ارائه انواع خدمات مهم و ضروری، بیکار محسوب می‌شوند. آن‌هم با این استدلال که از خانه‌داری درآمدی حاصل نمی‌شود. از سوی دیگر خانه‌داری حتی ارزش‌افزوده نیز دارد؛ برای نمونه اگر یک ماه هزینه کارهایی که زن در خانه انجام می‌دهد، محاسبه و ارزش کارش مشخص شود، همه ما متوجه می‌شویم که خانه‌داری زن ارزش اقتصادی دارد. اگر فعالیت‌های داخلی در خانه بر اساس مزد و معادل این فعالیت‌ها در خارج از خانه، بر اساس قیمت این فعالیت‌ها در بازار محاسبه شود، مشخص می‌شود که نه‌تنها محصول نهائی تولیدی زنان در خانه با توجه‌ به زمان صرف شده برای آن بیش از دستمزد بازاری آنهاست، بلکه در بیشتر دوران تولید خود بیش از دستمزد بازاری مردان است. ۲۵ تا ۴۰ درصد از ثروتی که در کشورهای صنعتی به دست می‌آید، از ناحیه کارخانه‌داری است؛ بنابراین با نگاه اقتصادی خانه‌داری نوعی شغل و دارای ارزش مالی است، زیرا گذشته از بررسی کیفی نقش خانه‌داری به‌عنوان محور تعلیم ‌و تربیت، حضور زنان در خانه به معنای انجام برخی امور خدماتی است که ارزش اقتصادی دارد؛ بنابراین محاسبه کمّی ارزش اقتصادی کار زنان در خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است. تعریف کار باید عوض شود تا زنان خانه‌دار بیکار تلقی نشوند. کار باید به معنی هر فعالیتی در نظر گرفته شود که برایش انرژی صرف شود چه رسمی چه غیررسمی، مزدبگیر یا فی‌سبیل‌الله.» 
وی در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «جدا از سیاست‌های حمایتی تأمین اجتماعی از زنان خانه‌دار، باید هریک از اعضای خانواده به همان میزان که برای فعالیت‌های خارج از منزل ارزش قائل هستند، بادید احترام به وظایف زنان در منزل بنگرند. فعالیت زنان در داخل خانه را فعالیتی کاذب قلمداد نکنند، ارزش زمان و انرژی را که مادر یا همسرشان برای کارخانه می‌گذارند، بدانند و به صورتی برنامه‌ریزی کنند که در کارهای منزل شریک و همراه آنها باشند تا زنان خانه‌دار نیز بتوانند فرصت و امکانات لازم برای فعالیت در عرصه‌های موردنظر خود در اجتماع و شکوفایی استعدادهایشان را بیابند، با فراغ خیال و آرامش خاطر به فعالیت‌های اجتماعی روی ‌آورند و در جامعه حضور پیدا کنند و فعالیت‌هایی را انجام دهند؛ چه فعالیت‌هایی که ارزش صرف اقتصادی داشته باشد و چه فعالیت‌هایی که باعث رشد شخصیت و شکوفایی استعدادهای آنها شود.»
این کارشناس ارشد مطالعات زنان با تأکید بر این موضوع می‌گوید: «کار زنان خانه‌دار غالباً پنهان و نامحسوس بوده و در آمارگیری‌ها و حسابرسی‌های ملی به‌حساب نمی‌آید و نقش آن در اقتصاد و اجتماع به‌صورت کامل و صحیح تبیین نشده است. تلقی خانه‌داری به‌عنوان وظیفه که ریشه در تصورات قالبی جامعه ما دارد، مانع از آن است که سهم حقیقی این زحمات در موفقیت‌های فردی و اجتماعی تک‌تک اعضای خانواده در نظر گرفته شود تا علاوه ‌بر دلگرمی زنان خانه‌دار نسبت به این فعالیت، توجه به ارزش‌هایی چون ایثار و فداکاری در فرهنگ عمومی، در بستر زندگی روزمره مهیا شود؛ بنابراین خانه‌داری زنان از ابعاد مختلف باید محل توجه، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی اجتماعی قرار گیرد، از منظر اقتصادی کارخانه‌داری زنان به سبب تولید ارزش‌ افزوده اقتصادی، یک فعالیت اقتصادی محسوب می‌شود. زنان خانه‌دار باید فعال اقتصادی شناخته شوند و آنها را بیکار محسوب نکنیم. نباید زنان در محاسبات ملی در رده بیکار محسوب شوند و باید آنها را از این رده خارج کنیم. زنان با انجام فعالیت‌های خانه‌داری و تأثیر آن در ارزش ‌افزوده به جهت سهم و نقش در اقتصاد ملی و تولید ناخالص داخلی به حمایت‌های اقتصادی و اجتماعی نیاز دارند.»