مبارزه با بدعت در دین وظیفهای همگانی
بدعت به معنای نوآوری است، ولی بدعت در دین به معنای واردکردن امر غیردینی در دین است، به اینکه امری را که اسلام درباره آن سخنی نگفته و آن را واجب، حرام، مستحب و مکروه ندانسته است، به عنوان یکی از اینها وارد دین کنیم و مثلا بگوییم جشن تولد واجب یا مستحب است یا بگوییم حرام و مکروه است. مشکل این نیست که آیا جشن تولد میتوان گرفت یا نگرفت؛ بلکه مشکل این است که میخواهیم حکم دینی و شرعی برآن بار کنیم. در مطلب حاضر ضرورت و راههای مبارزه همگانی با بدعت و بدعتگذاران تشریح شده است.
***
مسئولیت انسان در قبال بدعتآفرینان
بدعت از بَدْع به معناى نوآورى و ايجاد كردن شىء، بدون نمونه پيشين است. اما در اصطلاح، بدعت در دين، به معنای وضع حكمى بر خلاف حكم خدا و صاحب شريعت است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص110-111، «بدع») البته از آنجا بیشتر فقیهان بدعت را به «ادخال ما لیس من الدین فی الدین» دانستهاند، میتوان گفت که نسبت دادن هر چیزی به دین در حالی که دین درباره آن رای و نظری نداده به عنوان بدعت است. از این رو، در امور مستحدثه و جدید که خداوند در آن به طور کلی یا خصوصی، حکمی را صادر نکرده، اگر کسی بدون بهرهگیری از روش استنباط الاحکام و «ردالفرع الی الاصل» اقدام به صدور حکم شرعی کند، در حقیقت بدعت کرده است. در طول تاریخ همواره بدعت وجود داشته است و حتی در میان اعراب جاهلی این فرهنگ راه یافته بود که برخی به نام خدا حلال و حرام میکردند و احکامی چون حرمت گوشت برخی از چارپایان را به خدا نسبت میدادند.
بدعتگذاران به انگیزههایی چون درآمدهای ناچیز (بقره، آیه 79)، هواپرستی و سوء استفاده از جهل مردم (انعام، آیه 150؛ مائده، آیه 103) به این کار اقدام میکردند. اینگونه رفتار به سبب آنکه افترا و تهمت به خداوند است بشدت از سوی خداوند تقبیح و تهدید شده و بدعتگذاران و بدعتآفرینان را به عذاب سخت دوزخ مژده داده است.(بقره، آیه 79؛ انعام، آیه 183)
پلشتی و بدی بدعت موجب شده تا همه پیامبران به مبارزه با بدعت و بدعتگذاران بپردازند (اعراف، آیه 32) و اوصیای پیامبران در این راه حتی جان خویش را نثار کنند؛ چنانکه امام حسین(ع) در برابر بدعت که در جامعه اسلامی پدید آمده بود قیام کرد و در این راه شهید شد.
از نظر اسلام بدعتستیزی، وظیفه همگانی در چارچوب امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا بدعتآفرینی یکی از بزرگترین منکرات اجتماعی است که شالوده دین را به هم میریزد و سنتهای الهی را دگرگون و سنتهای ابداعی را جایگزین آن میکند.
البته در این میان برخی از افراد مسئولیتهای سنگینتری دارند که از آن جمله مسئولیت عالمان دینی است که نمیتوانند در برابر بدعت و بدعتگذاران سکوت کنند. پیامبر(ص) میفرماید: إذا ظَهَرَتِ البِدَعُ في اُمَّتي فَليُظهِرِ العالِمُ عِلمَهُ، فَمَن لَم يَفعَل فَعَلَيهِ لَعنَةُ اللّهِ؛ هر گاه بدعتها در ميان امّت من آشكار شوند، عالِم بايد دانش خود را آشكار کند. پس هر كه چنين نكند، لعنت خدا بر او باد!(الكافي، ج ۱، ص ۵۴، ح ۲)
بدعت، شیطنت ابلیس و شیاطین همپیمان او از جن و انسان است، در این میان این عالمان هستند که با تشخیص درست بدعت از شریعت میتوانند آن را شناسایی و به مردم بشناسانند. در این میان عابدان به سبب اینکه متوجه نیستند در جایگاه عالم نمیتوانند باشد. از این رو انتظار از عالم است تا عابد: إنَّ الشَّيطانَ يَضَعُ البِدعَةَ لِلنّاسِ فَيُبصِرُهَا العالِمُ فَيَنهى عَنها، وَالعابِدُ مُقبِلٌ عَلى عِبادَتِهِ لا يَتَوَجَّهُ لَها و لا يَعرِفُها؛ شيطان، براى مردم، بدعت مىگذارد، عالِم، آن را مىبيند و از آن نهى مىكند و عابد، به عبادتش روى مىآورد و به آن بدعت، نه توجّهى مىكند و نه آن را مىشناسد.(بحارلأنوار، ج ۲، ص ۲۴، ح ۷۲)
طرد اجتماعی بدعتگذاران
از وظایف مردم در قبال بدعتگذاران طرد اجتماعی آنان است. به این معنا که هر گونه ارتباط با آنان را قطع کرده و تعامل و رفت و آمد نداشته باشند. پیامبر(ص) با صراحت از طرد اجتماعی این افراد با عنوان (اعراض) یاد میکند و فرمان میدهد که با آنان هنگام مواجه شدن اینگونه برخورد کنید و رو برگردانید.(تنبيهالخواطر: ج ۲ ص ۱۱۶) در جایی دیگر میفرماید که رو بر ایشان ترش کنید.(كنزالعمّال: ج ۱، ص ۳۸۸، ح ۱۶۷۶)
در روایات آمده است که هرگونه روی خوش نشان دادن به بدعتگذاران روا نیست؛ زیرا چنین رفتاری در حقیقت تایید آنان و در نتیجه موجب گسترش بدعت و گستاخی بدعتگذاران میشود. پیامبر(ص) میفرماید رفت و آمد به نزد بدعتگذاران(المعجم الكبير، ج ۲۰، ص ۹۶، ح ۱۸۸) و لبخند زدن به روی آنان(بحارالأنوار، ج ۴۷، ص۲۱۷، ح ۴) به معنای کمک کردن به دیگران برای ویرانی اسلام است.
پس لازم است که از هر گونه ارتباط با بدعتگذاران خودداری و آنان را از جامعه طرد کرد؛ چنانکه حضرت موسی(ع) سامری بدعتگذار را طرد کرد.(طه، آیه 79)
پیامبر(ص) میفرماید: هر گاه پس از من، شكّاكان و بدعتگذاران را ديديد، از آنان بيزارى بجوييد و تا مىتوانيد، به آنان ناسزا بگوييد و از آنها، بدگويى كنيد و محكومشان نماييد تا ديگر در تباه كردن اسلام، طمع نكنند و مردم از آنها بر حذر باشند و از بدعتهايشان، چيزى نياموزند. بدينسان، خداوند، در عوضِ آن، براى شما پاداشهايى را مىنويسد و به سبب آن، درجات شما را در آخرت بالا میبرد.(بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۲۰۲، ح ۴۱)
بدعتگذار باید شهره آفاق و در جامعه رسوا شود تا مردم بدانند که آنچه به نام دین میگوید یا عمل میکند بهتان و افترایی بیش به خدا و رسول و دین نیست. لذا رسواکردن بدعتگذار واجب و لازم است. (كنز العمّال: ج ۳ ص ۸۲ ح ۵۵۹۹)
حسین پوررضایی