اخبار ویژه
تحریف یادداشت کیهان در رسانههای زرد اجارهای
برخی رسانهها و کانالهای زنجیرهای- اجارهای ضمن تحریف یادداشت کیهان از قول این روزنامه مدعی شدند که اگر مذاکرات به بنبست برسد، در کشور آشوب میشود!
به عناوین تحریف شده در برخی از این رسانههای زرد توجه کنید:
عصر ایران: پیشگویی کیهان از بروز آشوب در کشور در صورت بنبست در مذاکرات
شرق: شریعتمداری زنگ خطر را بصدا درآورد؛ پایان مذاکرات، شروع آشوب در کشور!
هممیهن: پیشگویی کیهان از بروز آشوب در کشور در صورت بنبست در مذاکرات
کانال حامیان پزشکیان: شریعتمداری زنگ خطر را بصدا درآورد؛ پایان مذاکرات، شروع آشوب در کشور!
چند ثانیه: شریعتمداری زنگ خطر را بصدا درآورد؛ پایان مذاکرات، شروع آشوب در کشور!
مرصاد مدیا وابسته به منافقین: شریعتمداری زنگ خطر را بصدا درآورد؛ پایان مذاکرات، شروع آشوب در کشور!
این رسانههای زنجیرهای با تحریف یادداشت مدیر مسئول کیهان چنین القا کردهاند که بنبست و توقف مذاکرات موجب آشوب در کشور میشود و حال آن که یادداشت کیهان تأکید میکند: هدف آمریکا از مذاکره، فتنهانگیزی و ایجاد آشوب در ایران است.
در یادداشت کیهان که با عنوان «فتنه و آشوب، ایستگاه پایانی مذاکره از نگاه آمریکا» منتشر شد، خاطرنشان شده بود: «برخورد دوگانه آمریکا با مذاکرات نمیتواند اتفاقی و بدون برنامهریزی قبلی باشد. این برخورد دوگانه و متناقض در متن خود پیام ویژهای دارد که نباید از نگاه هوشمندانه تیم مذاکرهکننده کشورمان پنهان بماند. موضوع مذاکرات غیرمستقیم اخیر، موازنه صلحآمیز بودن فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران از یکسو و لغو تحریمها از طرف مقابل بوده و هست، ولی آمریکا همزمان با آغاز مذاکرات و در طول آن تحریمهای تازهای علیه کشورمان وضع کرده است و نکته درخور توجه آنکه وزارت خزانهداری آمریکا، قبل از هر دوره مذاکرات، زنجیرهای از تحریمهای جدید را به تحریمهای قبلی افزوده است...
همه شواهد حکایت از آن دارند که نگاه آمریکا برخلاف آنچه تظاهر میکند به مسئله هستهای و درصد غنیسازی نیست. ایستگاه پایانی مذاکره از نگاه آمریکا، فتنهانگیزی و ایجاد آشوب در داخل کشور است. مواضع متناقض آمریکا درباره مذاکرات را باید در این چارچوب ارزیابی کرده و آن را بهرهگیری از ترفند «کجدار و مریز» برای ادامه مذاکره تا رسیدن به ایستگاه مورد نظر دانست. به گروگان گرفتن شرایط اقتصادی و معیشت مردم از طریق شرطی کردن و گره زدن آن به مذاکرات یکی از اصلیترین اهداف حریف است و در این میان به وضوح میتوان دید که یک جریان سیاسی آلوده در داخل کشور که به سختی میتوان در مواضع و عملکرد آن، نمونه متفاوتی با مواضع و عملکرد دشمن را آدرس داد، از مدتها قبل در این عرصه فعال شده است این جریان در هماهنگی آگاهانه و در برخی از موارد ناخودآگاه با مافیای اقتصادی، نقش ستون پنجم آمریکا را برعهده دارد.
... با کمال تاسف باید گفت که جریان مورد اشاره و مافیای اقتصادی همسو با آن بیآنکه با مانع جدی و پیشگیرندهای روبهرو باشند، به گروگانگیری شرایط اقتصادی و معیشت مردم از طریق شرطی کردن و گره زدن آن به مذاکرات مشغولند و از هنگام شروع مذاکرات تاکنون شاهد نوسانات فراوان و افزاینده در قیمت کالا و خدمات، افزایش بیحساب نرخ ارز و سرریز فاجعهبار آن روی زندگی مردم و... هستیم.».
چنان که پیداست، یادداشت کیهان، راه خروج از بنبست مذاکرات را پرهیز مسئولان از معطلی در این مقوله و شرطی نکردن اقتصاد میداند. در واقع بنبستی اگر هست، بنبست در مذاکرات بهخاطر زیادهخواهی و دمدمی مزاجی طرف آمریکایی است اما حل مشکلات اقتصادی، متوقف به مذاکرات و به سرانجام رسیدن یا نرسیدن آن نیست. با این وجود شبکه رسانهای زرد و حق العمل کار مأمور است که کشور را مجبور به مذاکره به هر قیمت وانمود کند و در مسیر تحریف و دروغگویی و توهین به شعور مخاطبان، حتی ابایی از تحریف یادداشت کیهان ندارد. این تحریف در عین حال سند روشن دیگری بر این مدعای کیهان است که آمریکا در برابر مقاومت ایران در مذاکرات کم آورده و نتوانسته آرزوهای خود را دیکته کند و در عین حال، برخی محافل را مأمور وارونهنمایی واقعیت میدان کرده است.
طرح مشکلات معیشتی کامیونداران و اعتراض به موج سواری عناصر معاند
در حالی که رسانههای ضدایرانی و معاند میکوشند از مشکلات معیشتی کامیونداران مشکل امنیتی برای کشور بسازند و روی مطالبات این صنف زحمتکش موج سواری کنند، کامیونداران میگویند با جریان معاند مرزبندی دارند و حاضر نیستند امنیت و آرامش کشور را به خطر بیندازند. کامیونداران همچنین از برخی تحرکات مشکوک که با تهدید و ارعاب میخواهند آنها را وادار به تعطیلی کار و اعتصاب کنند، ابراز انزجار کرده و خواستار برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی با عناصر تهدیدکننده شدهاند.
یکی از رانندگان کامیون ضمن ارسال نامهای توام با درد دل و گلایه نوشت: «سلام. وقت بخیر. بنده راننده کامیون و چندین ساله از دنبالکنندگان نشریه شما هستم. بنده جهت آگاهی شما چند مورد از مشکلات اصلی رانندگان رو بیان میکنم، شما هم اگر صلاح دانستید درج کنید و به مسئولان انتقال بدین.
۱-اولین مورد بومیگرایی و عدم تخصیص بار به صورت عادلانه به همه رانندگان بومی و غیربومی، به صورتی که رانندگان غیر بومی در برخی از شهرستانها نمیتونن بارگیری بکنن و یا اگر باری بگیرن خارج از سیستم و به ضرر هم راننده و هم سیستم حملونقل و سوخت کشور هست و متأسفانه روز به روز داره گسترش پیدا میکنه.
۲-عدم پرداخت کرایه بموقع از طرف برخی صاحبان کالا و شرکتهای حمل نقل و شرکتهای بزرگ نظیر فولادیها، سیمان و امور دام. برخی از شرکتهای بزرگ بعضاً تا سه چهار ماه بعد از تخلیه، کرایه راننده را واریز نمیکنند.
۳-عدم دسترسی به لوازم یدکی کامیون که مهمترین آنها لاستیک و روغن موتور با قیمت مناسب هست. حتی با وجود گرانی بیش از ۱۲۰ درصدی بعضی از برندهای روغن متأسفانه موجود هم نیست یا بهتره بگیم احتکار شده.
۴-هزینه بالای حق بیمه تأمین اجتماعی نسبت به درآمد رانندگان و دستمزد بعد از بازنشستگی، و همچنین با توجه به اینکه در هر سفر هزینه بیمه تکمیلی از بارنامه کسر و به حساب شرکت بیمه واریز میشود ولی اکثر رانندگان نمیتونن از بیمه تکمیلی استفاده کنند یا حداقل در وسط راه به خاطر مسائل پیچیده و کاغذ بازی منصرف میشوند.
۵-در برخی مناطق برای بارگیری حداقل مبلغ ۵۰۰,۰۰۰ تومان به عوامل و نیروهای انبار به اجبار پرداخت میکنند که اقدامی غیر قانونی از سوی عوامل انبار است.
۶-عدم تخصیص سوخت به ناوگان به صورت هوشمند و سیستماتیک بر حسب پیمایش و راستی آزمایی سندهای حمل. به طوری که تعدادی از رانندگان در وسط هر ماه با کمبود گازوئیل مواجه میشوند و ناوگان زمینگیر و تعدادی هم به خاطر سهمیه زیاد سوخت، میشوند دلال گازوئیل و رو به فروش سوخت مازاد خود در شبکه قاچاق سوخت میکنند. خواهش میکنم به مسئولان انتقال بدید»
راننده دیگری هم در این زمینه نوشته است: «من راننده سنگین هستم و در ناوگان ترابری کشور فعالیت میکنم. چند وقتی هست واقعاً فشار به این قشر ما به شدت زیاد شده و هزینههای سرسامآور لوازم و کمیسیون و ناامنی جاده، جادههای خراب، مشکلات مرزی و الی ماشاءالله مشکلات دیگه.
خواهش میکنم یه مطلب مفید یا درخور این قشر کار کنید تا هم حق مطلب ادا بشه هم اینکه با توجه به خواستههای رانندگان علیالخصوص مشکل جدی سوخت گازوئیل که داریم راهی پیدا کنن تا در این شرایط حساس نه کشور نه راننده وارد حاشیه و مشکل نشن و مشکل حل بشه. الان مثلاً ۷۰۰ لیتر گازوئیل میدن در ماه که نهایت کفاف ۳ سرویس از تهران به کرمان یا شعاع هزار کیلومتری هم نمیده. مشکلات رو به ترتیب میگم خدمتتون: ۱. افزایش مبلغ واریز بیمه.۲. افزایش چند برابری قیمت لاستیک و روغن که من باب مثال سال قبل ۲۰ لیتر روغن متوسط
۱ میلیون بود الان به حدود ۲ تا ۲۲۰۰ رسیده. ۳. نبود نظارت به باربریها که رقمهای نجومی بابت ارائه بار به ما میگیرن مثلا یه کرایه تا کرمان ۱۰ میلیون از تهران باشه حدود ۳ میلیون از ما طلب میکنن و شما هزینه خورد و خوراک و استهلاک ماشین رو هم مد نظر قرار بده در ضمن خرید گازوییل لیتری ۱۵ تا ۲۰ تومن به دلیل کم بودن گازوییل هم اضافه میشه. ۴. نبود نظارت و فاجعهای به اسم عدم کنترل مرزها و ترانزیت و خواب ۱۵ روزه پای مرزها. بنده هم این انقلاب برام مهمه و کشورم و همینطور شخصیت خودم و همکارام این مطالب رو به شما میگم بلکه بگید و مردی پیدا شه یه سامانی بده».
کامیونداران ضمن مطالبه رسیدگی به این قبیل مشکلات صنفی، خواستار برخورد مراجع ذی ربط با تهدید کنندگان کامیونها شدهاند که با شرارت و تهدید، مانع از فعالیت عادی آنها شدهاند.
یادآور میشود رئیس مجلس دیروز ضمن سخنانی بر حل فوری مشکل کامیونداران تأکید کرد و از برگزاری جلسه کمیسیون عمران در همین رابطه خبر داد.
صوفی، عضو کمیسیون عمران مجلس در این زمینه گفت: خواسته کامیونداران به حق است چون گرانی بیمه تأمین اجتماعی و احتمال گرانی سوخت برای این عزیزان نگرانی ایجاد کرده است. طبق مأموریتی که ریاست مجلس داده کمیسیون عمران جلسه خود را میگذارد و قطعاً با حضور ارکان تصمیمگیری در حوزه حملونقل جادهای کشور این جلسه انجام خواهد شد.
رضاییکوچی رئیس کمیسیون عمران مجلس هم در تشریح نشست این کمیسیون گفت: در این نشست چالشهای اخیر صنف کامیونداران بررسی شد. بهروز رسانی الگوی پیمایش و مصرف سوخت ضرورت دارد، نمیتوان برای کامیون ۱۵ یا ۲۰ ساله همان مصرف سوخت یک کامیون ۵ ساله را لحاظ کرد.
وی افزود: مقرر شد موضوعات اصلی شامل تکمیل سامانه حمل بار، پرداخت خسارت تأخیر در بارگیری بارها و توزیع عادلانه سوخت متناسب با پیمایش و اصلاح حق بیمه رانندگان در کمیته حملونقل جادهای پیگیری شود.
در همین حال، معاون سازمان راهداری اعلام کرد: امیدواریم در آینده نزدیک با طرح موضوع تخفیف حق بیمه رانندگان کامیون در هیئت دولت بتوانیم برای این رانندگان درخصوص افزایشی که در برنامه هفتم صورت گرفته است، تخفیف بگیریم. همچنین قرار شد سهمیه سوخت پایه ثابت بماند و دیگر این سهمیه کسر نشود.
مهدی خضری گفت: در سنوات گذشته، دولت یک تخفیف برای بیمه رانندگان در نظر گرفته بود که سالهاست این امتیاز به رانندگان داده شده است. امسال با توجه به افزایش 45درصدی حق بیمه رانندگان از ابتدای سال، با اعتراضاتی از سوی صنف رانندگان مواجه بودیم، از سوی دیگر متأسفانه بر اساس ماده 28 برنامه هفتم توسعه، حق بیمه رانندگان مجدداً افزایش یافت. امیدواریم در آینده نزدیک با طرح این موضوع در هیئت دولت بتوانیم به رانندگان در موضوع بیمه تخفیف ارائه دهیم.
وی افزود: سهمیه سوخت رانندگان بر اساس پیمایش است، البته سهمیه پایهای برای رانندگان داریم که برای مواقعی است که در مسیر نیستند و در حال تخلیه و بارگیری هستند. با تدابیر اندیشیدهشده، قرار است سهمیه پایه ثابت بماند و کسر نشود، بحث کاهش سهمیه سوخت رانندگان نیز مجدداً مورد بررسی قرار بگیرد.
برنامه هستهای، فقط انرژی نیست شرط توسعه و پیشرفت است
وقتی توسعه انرژی هستهای در آمریکا «هوشمندانه» و «راهبردی» تلقی میشود، چرا بومی شدن آن در ایران باید «ماجراجویانه» و «تهدیدآمیز» معرفی شود؟
روزنامه جوان با طرح این مسئله نوشت: ایران انرژی هستهای میخواهد چه کار؟ این جمله را رئیسجمهور آمریکا، همزمان با تحمیل فشارهای سیاسی، اقتصادی و رسانهای سرود؛ جملهای که قرار بود تردید را در ذهنها بکارد: آیا کشوری، چون ایران، با آن همه منابع نفت و گاز، واقعاً نیازی به انرژی هستهای دارد؟ اما درست در بحبوحه همین جنگ روانی، خود وی فرمانهایی را امضا میکند که مسیر توسعه صنعت هستهای کشورش را هموار میکند. این تناقض، نه فقط یک دروغ سیاسی، بلکه نماینده یک الگوی فکری در سیاست خارجی آمریکاست؛ آنچه برای ما حق است، برای دیگران ممنوع. انرژی هستهای اگر در واشینگتن توسعه یابد، «هوشمندانه» و «راهبردی» است، اما اگر در تهران بومی شود، «ماجراجویانه» و «تهدیدآمیز» تلقی میشود. عجبا!
طبق اعلام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، حدود 16/5 درصد برق آمریکا از طریق ۹۴نیروگاه هستهای تأمین میشود، اما رئیسجمهور آمریکا با امضای مجموعهای از دستورات اجرائی، نشان داد این میزان کافی نیست، آنها خواهان ساخت نیروگاههای بیشتر هستند تا امنیت انرژی را از وابستگی به واردات نجات دهند. اگر آمریکا، هنوز انرژی هستهای را ضروری میداند، چرا ایران، نباید چنین نگاهی داشته باشد؟
ساخت نیروگاههای فسیلی جدید به معنای مصرف بیشتر منابع و آلودگی زیستمحیطی است. در مقابل، انرژی هستهای راهی برای تولید پایدار، پاک و گسترده برق است. از همین رو بسیاری از کشورها در مسیر نوسازی سبد انرژی خود، به هستهای بازگشتهاند و در حال سرمایهگذاریهای گسترده در این حوزهاند.
اما انرژی هستهای فقط تولید برق نیست. این صنعت زنجیره عظیم اقتصادی را درون خود جای داده است؛ از معدن اورانیوم تا تولید میله سوخت، از احداث نیروگاه تا تعمیر و نگهداری، از تربیت نیروی انسانی متخصص تا صادرات دانش فنی، حتی در بخش سلامت، تولید رادیوداروها و فناوری پرتودرمانی برای بیماران سرطانی، یکی از دستاوردهای مستقیم توسعه هستهای است، این یعنی اگر به صنعت هستهای فقط از پنجره «برق» نگاه کنیم، بخش مهمی از ارزش افزوده آن را نادیده گرفتهایم.
ایران یکی از معدود کشورهای در حال توسعه است که موفق شده با اتکا بر توان داخلی، به دانش چرخه سوخت دست یابد.
کشور ما توانسته زیرساختهایی بسازد که حالا نهتنها پاسخگوی نیاز داخل است، بلکه ظرفیت صادرات دانش نیز دارد. این زیرساختها باید حفظ و تقویت شوند، نه متوقف یا معلق در برزخ بیتصمیمی.
یکی از نکات کلیدی در سیاستگذاریهای انرژی آن است که تصمیمات امروز، تأثیرات ۱۰ تا ۲۰ساله دارند. همانطور که کشورهای پیشرفته، توسعه نیروگاههای خود را با برنامهریزیهای میانمدت آغاز کردهاند، ایران ما نیز باید با جسارت، طرحهای جدیدی را برای احداث نیروگاههای هستهای در دستور کار قرار دهد. نیروگاهی که امروز کلنگ آن زده میشود، شاید تا یک دهه دیگر به بهرهبرداری برسد.
در شرایطی که آمریکا خود را برای دوران پسافسیلی آماده میکند و حتی برنامههایی برای تأمین برق مراکز هوش مصنوعی با انرژی هستهای در نظر دارد، غفلت از توسعه این صنعت در داخل، چیزی فراتر از یک اشتباه راهبردی است. آن هم در جهانی که رقابت بر سر امنیت انرژی، نفسگیرتر از همیشه شده است.
واقعیت این است که انرژی هستهای یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی ناگزیر است. کشوری با این سطح از جمعیت، با اقلیمی گرمتر از گذشته، با اقتصادی نیازمند جهش صنعتی و با تحریمهایی که هرازچندگاهی به واردات برق و گاز هم نفوذ میکند، باید روی پای خود بایستد.
این توسعه، پاسخی فنی است به یک مسئله ملی. انرژی هستهای برای ایران ما، همانقدر معنادار و مشروع است که برای آمریکا، فرانسه یا چین. دفاع از صنعت هستهای، دفاع از «بقا» است؛ بقای فنی، بقای اقتصادی و بقای استقلال ملی.