کد خبر: ۳۱۱۵۷۲
تاریخ انتشار : ۰۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۲

مردی که قاعده‌ها را تغییر داد (یادداشت روز)

 
 
گاهی آدم نه از قافله شهدا که حتی از نوشتن برای شهدا هم جا می‌ماند! با خودم می‌گویم پنج روز از سالگرد شهادت سید ابراهیم رئیسی گذشته و دیگر نمی‌شود به این بهانه یادداشت نوشت چون قاعده مطبوعات نیست که سرمقاله به چیزی غیر از موضوعات روز بپردازد. اما وقتی موضوع مردی باشد که در خدمت به مردم همه قاعده‌ها را شکست؛ دیگر قواعد معنی ندارد...
کرونا بود و قاعده‌های سخت‌گیرانه‌اش؛ قرنطینه، ماسک، فاصله‌گذاری‌ اجتماعی، محدودیت سفر و... رئیس دولت دوازدهم به بهانه کرونا ماه‌ها بود که نه از تهران بلکه حتی از ساختمان پاستور هم برای سرکشی به امور کشور خارج نمی‌شد. سید ابراهیم اما دلش تاب نداشت؛ جمعه 5 شهریور 1400 تنها دو روز پس از تشکیل کابینه و در حالی که در آخرین روز دولت قبلی یعنی 2 شهریور 1400 آمار مرگ‌ومیر کرونایی رکورد 709 نفر در روز را هم ثبت کرده بود؛ او راهی خوزستان شد. سید ابراهیم به میان مردم خوزستان رفت تا از نزدیک مشکلات آنها در دسترسی به آب را لمس کند. هفته بعد جمعه 12 شهریور 1400 او مهمان مردم سیستان و بلوچستان بود تا مشکلات آب آشامیدنی در این استان را نیز از نزدیک ارزیابی و بررسی کند. یک سال بعد جمعه 11 شهریور ۱۴۰۱ پروژه بزرگ غدیر برای آب‌رسانی به ۲۶ شهر و بیش از ۱۰۰۰ روستای استان خوزستان با حضور سید ابراهیم رئیسی افتتاح شد. طرحی که از زمان آغازش در سال ۱۳۸۷ تا پیش از دولت شهید رئیسی
۵۰ درصد پیشرفت داشت؛ ظرف یک سال به مرحله بهره‌برداری رسید. شهریور ۱۴۰۱ مشکل آب آشامیدنی ۱۰۷ هزار و ۲۹۳ نفر از اهالی سیستان‌وبلوچستان(۸۶۰۸۳ نفر از جمعیت روستایی و ۲۱۲۱۰ نفر از جمعیت شهری) هم حل شده بود و دولت سیزدهم برای دستیابی به شاخص ۹۵ درصدی بهره‌مندی از آب آشامیدنی در روستاهای این استان طی سه سال آینده هدف‌گذاری کرده بود. حتی قواعد سخت‌گیرانه کرونا هم نمی‌توانست تلاش‌های رئیس دولت سیزدهم را محدود کند.
جمعه یعنی تعطیلی؛ این قاعده روزهای هفته است. برای سید ابراهیم رئیسی اما چنین قاعده‌ای وجود نداشت. دیدار با مردم مهاباد، بازدید از ساختمان فروریخته متروپل آبادان، بازدید از یکی از بزرگ‌ترین مزارع قارچ کشور در سروآباد، افتتاح بزرگ‌ترین خط تولید پنل خورشیدی کشور در خمین، حضور در جمع مردم مرزنشین روستای لانو، افتتاح طرح آب‌رسانی به بم و بروات، بازدید از اجرای طرح ملی انتقال آب از دریای عمان به اصفهان، افتتاح پروژه بزرگ فیبر نوری استان گلستان، احیای کارخانه چوب و کاغذ مازندران، افتتاح بیمارستان قائم‌شهر و... فقط بخشی از جمعه‌های سید ابراهیم رئیسی بود. تقریبا تمامی جمعه‌های او در سفر به استان‌ها، سفر به سایر کشورها و یا برگزاری جلسات مهم مدیریتی خلاصه شد. اسکندر مؤمنی، وزیر کشور دولت چهاردهم، در قدردانی از این همه فعالیت رئیس دولت سیزدهم گفت: «یک جمعه ندیدیم که شهید رئیسی در سفر نباشد.» برخلاف این روزها که حتی ایام کاری هفته نیز به بهانه‌ای تعطیل می‌شود؛ سید ابراهیم رئیسی روز تعطیل هفته را هم تبدیل به روز کاری کرد. در این زمینه او باز هم قاعده را شکست؛ جمعه‌ها برای رئیسی هیچ‌وقت تعطیل نبود!
قاعده این بود که رئیس‌جمهور فارغ از گرمای تابستان و سرمای زمستان در هوای مطلوب اتاق کارش، روی صندلی راحت ریاست‌جمهوری می‌نشست و کشور را از دریچه چند اینچی یک صفحه نمایش اداره می‌کرد؛ و یا پشت شیشه‌های دودی تشریفات و از درون ماشین‌های شاسی بلند نگاهی به پایین می‌انداخت و رعیت را مشاهده می‌کرد. روزهای تلخ دهه 90 را می‌گویم؛ روزهایی که اغلب مسئولان دولتی دیواری قطور میان خود و مردم کشیده بودند. سفرهای استانی و حضور میدانی را با بهانه‌های واهی به حداقل رسانده بودند تا کمتر با مردم و مشکلات‌شان چشم‌درچشم شوند و در این سستی و سوءتدبیر مفرط چه امیدهایی که ناامید نشد و چه کارگاه‌ها و کارخانه‌هایی که رو به تعطیلی نرفت!
سید ابراهیم اما اهل دیوارکشی نبود؛ او در میان مردم بود و با مردم مشکلات را حل می‌کرد. طی 33 ماه از فعالیت دولتش 49 مرتبه به استان‌های مختلف کشور سفر کرد؛ آماری که برای رئیس‌جمهور قبل از او تنها 14 سفر طی 4 سال (1400- 1396) بود! سید ابراهیم رئیسی در کمتر از یک سال از تمامی استان‌های کشور بازدید کرد و سپس برای برطرف کردن مشکلات هر استان و فعال کردن ظرفیت‌های موجود در آن، دور دوم سفرهای استانی‌اش را برنامه‌ریزی کرد. یکی از نمایندگان کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه خوزستان می‌گوید برای بیان مشکلات‌شان به همراه دیگر کارگران، هفت بار با آقای رئیسی دیدار داشتند (سه مرتبه در قوه قضائیه و چهار مرتبه در ریاست جمهوری) دیدارهایی که منجر به تغییر مالکیت شرکت هفت‌تپه و بازگرداندن آن به مجموعه‌ای همسو با فعالیت‌های این شرکت شد. او می‌گوید: «نقش آقای رئیسی مانند یک منجی می‌ماند برای [شرکت] هفت‌تپه. کارگران هفت‌تپه هیچ وقت آقای رئیسی را فراموش نخواهند کرد. او صدای کارگران را شنید.» تجربه‌ای که کارگران شرکت هپکو اراک هم داشتند. 31 تیر 1401 وقتی سید ابراهیم رئیسی در سفر به اراک به بازدید مجدد این کارخانه رفت؛ یکی از کارگران جلو آمد و گفت: «اگر شما نبودید... والله قسم الان کارخانه‌ای وجود نداشت که حالا بخواهید از آن بازدید کنید.» کارگر هپکو می‌گفت: «نان زن و بچه‌ام را مدیون ایشان [رئیسی] هستم.» سید ابراهیم ملتی را نمک‌گیر کرده بود؛ این را کارگران کارخانه‌های کاشی سمنان، رادیاتور یزد، قند یاسوج، چوب و کاغذ مازندران، نساجی قائمشهر، کیان تایر، ایران تراورس و بیش از 8000 واحد صنعتی دیگر می‌توانند شهادت دهند. آنها با چشمان خود دیدند که در دهه 90 چگونه زمینگیر شدند و سید ابراهیم رئیسی چگونه دست آنها را گرفت و از زمین بلند کرد.
رئیس‌جمهور وقت در سفر تفریحی قشم بود؛ استاندار در آلمان به سر می‌برد و سیل روستا به روستا و شهر به شهر در استان گلستان جلو می‌آمد؛ این بی‌تفاوتی نه فقط در سیل نوروز 1398 که قاعده تقریبا همیشگی آن سال‌ها بود! ۲۱ آبان ۱۳۹۶ وقتی حوالی ساعت ۱۰ شب، زلزله کرمانشاه را لرزاند و خانه‌ها و راه‌های مواصلاتی را تخریب کرد، تا دو روز بعد خبری از وزیر راه و شهرسازی وقت نبود! سید ابراهیم رئیسی این قاعده را هم شکست. خرداد 1401 وقتی مجتمع تجاری متروپل آبادان فروریخت، وزیر کشور دولت او با اولین پرواز راهی آبادان شد، جلسه مدیریت بحران را در ساعت 3 بامداد تشکیل داد و تا آخرین روز آواربرداری از ساختمان و کشف اجساد و شناسایی قربانیان در آبادان ماند. مرداد 1401 که سیل مناطقی از استان تهران را فراگرفت؛ استاندار تهران همان روز به کانون اصلی سیل در روستای مزداران فیروزکوه رفت و تا پایان عملیات امدادرسانی در منطقه مستقر شد. با این حال سید ابراهیم به همین میزان دلش راضی نمی‌شد و خودش نیز شخصا به آبادان و فیروزکوه رفت تا از نزدیک در جریان امور قرار گیرد و با مردم منطقه گفت‌وگو کند. در دولت او نه فقط مدیران ارشد دولتی که حتی شخص رئیس‌جمهور نیز کاملا در دسترس بود. سخنگوی دولت سیزدهم در ملتهب‌ترین شرایط در پاییز 1401 نیز حضور در میان دانشجویان را ترک نکرد. او تقریبا به طور متوسط هر ماه در جمعی از جوانان حاضر می‌شد و به سؤالات‌شان پاسخ می‌داد؛ حتی یک‌سوم چنین آماری در دولت‌های پیش و پس از سید ابراهیم رئیسی رؤیایی دست‌نیافتنی است!
وقتی سال 1396 رقیب انتخاباتی‌اش با بدنام‌ترین ‌گروهک‌های تروریستی خارج کشور که او را «آیت‌الله اعدام» می‌خواندند همصدا شد و گفت: «[ملت] آنهائی که در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، را قبول ندارند.»؛ وقتی سال 1400 رقیب دیگر انتخاباتی‌اش به دروغ تحصیلات عالی او را زیر سؤال برد؛ قاعده بازی‌های سیاسی این بود که دست به افشاگری علیه آنها بزند و تنها اندکی از آنچه می‌داند در مقابل دوربین‌ها بگوید ولی رازداری کرد و زبان به ناگفته‌ها نگشود. برای رئیسی سیاست نزاع قدرت نبود؛ فرصت خدمت و سیر الی الله بود و سرانجام 30 اردیبهشت 1403 به مقصدش رسید.
 
سیدمحمدعماد اعرابی