kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۹۹۲۲
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۱

گنج‌اندوزی و تکاثر از نگاه اسلام

 
 
اسماعیل مقدم
ثروت، ابزار دنیوی تکامل و کمال
مال و ثروت، یکی از ابزارهای دنیوی است که انسان می‌تواند با بهره‌مندی درست از آن، بستر مناسب برای کمال و تکامل خود و دیگران را فراهم آورد. بنابراین، از نظر وحی، ثروت از جایگاه ارزش ابزاری برخوردار است و هرگز نمی‌تواند به عنوان یک ارزش مطلق و به اصطلاح اصولی، دارای ارزش نفسی باشد. 
این بدان معناست که هر گونه هدف‌گذاری ثروت، به معنای رفتاری ضد وحیانی تلقی می‌شود و اهل ایمان باید از چنین رفتاری پرهیز کنند.
مال و ثروت اگر چه از زینت‌های زمینی و دنیوی است، اما از جلوه‌های رحمت الهی نیز به شمار می‌رود، زیرا شرایط را برای دسترسی آسان‌تر و بهتر به کمال و کمالیات فراهم می‌کند.
با این همه بسیاری از مردمان به دلیل هواهای نفسانی و وسوسه‌های شیطانی در دام اصالت بخشی به مال و ثروت می‌افتند و آن را مقصد و مقصود تمام اندیشه و تلاش‌های خویش قرار می‌دهند. این‌گونه است که امری ابزاری به هدفی ارزشی تبدیل می‌شود و اصالت می‌یابد و همه دغدغه‌های شخص می‌شود.
در تحلیل قرآنی، زمانی نعمت‌های الهی از جمله مال و ثروت به عنوان یک ارزش شناخته می‌شود که در قالب خیر درآید. خیر به هر نعمتی اطلاق می‌شود که شخص از آن به درستی و راستی استفاده کند و در مسیر کمالی و اهداف عالی آفرینش آن را به کار گیرد. بر این اساس، نوع بهره‌مندی و به کار‌گیری نعمت‌هایی چون مال و ثروت است که به آن ارزش مثبت می‌بخشد وگرنه چیزی جز وبال گردن آدمی و بلای جان او نیست. 
گنج، ثروت انباشته در راه آبادانی آخرت
گنج، همان زر و گوهری است که در زیرزمین دفن کنند. 
گنج را در عربی کنز گویند و آن مالی است که جمع و ذخیره شده باشد. البته گاه کنز به چیزی اطلاق می‌شود که مال به وسیله آن نگهداری و حفظ می‌شود.(لغت‌نامه‌، دهخدا، ج 11، ص 17017، ذیل واژه گنج؛ و نیز ترتیب العین، خلیل‌بن احمد الفراهیدی، ج 3، ص 598، ذیل واژه کنز)
طریحی، فرهنگ شناس ادیب شیعی بر این باور است که کنز در اصل همان مالی بوده است که برای مواقع نیاز دفن می‌کرده‌اند و بعدها کاربرد این واژه توسعه یافته و به هر مالی که انسان آن را حفظ کند کنز گفته شد. وی همچنین می‌نویسد: اگر زکات مالی پرداخت نشده باشد، آن مال، گنج و کنز است، هر چند که ظاهر و آشکار باشد و نهان نشده باشد.(مجمع‌البحرین، طریحی، ج 2، ص 75، ذیل واژه کنز)
خداوند در آیه 34 سوره توبه و همچنین آیات 76 تا 81 سوره قصص، مال انباشته و ثروت اندوخته‌ای را که با خودداری از پرداخت واجبات مالی چون زکات، جمع شده باشد، حرام می‌داند. بنابراین، این‌گونه نیست که کنز تنها به گنج و دفینه اطلاق شود که پنهان شده باشد، بلکه مالی که زکوات و دیگر واجبات مالی آن پرداخته نشده باشد هر چند که آشکار باشد، کنز و گنج می‌باشد. از این رو در آیات فوق، به ثروت آشکار قارون که در میان شهر بدان تفاخر می‌فروخت، کنز اطلاق شده است؛ چرا که وی از پرداخت واجبات مالی از جمله زکات خودداری می‌کرد.
از نظر اسلام ثروت باید همواره در گردش و جریان باشد و هر گونه رفتاری که موجبات خروج ثروت و مال از گردش سالم شود، امری ناروا و حرام است. بر اساس همین اصل اصیل قرآنی است که خداوند فرمان «انفال» و «فی» را صادر کرده است تا ثروت در دست سرمایه‌داران دست به دست نشود و همگان از ثروت‌های مادی زمین بهره‌مند شود. خداوند در آیه 7 سوره حشر می‌فرماید: آنچه خداوند به صورت «فیء» از اموال ساکنان آن قریه‌ها عاید پیامبرش گردانید، خاص خدا و پیامبر و خاندان او و یتیمان و مستمندان و در راه مانده‌ها است، تا میان توانگران شما دست به دست نگردد.
خداوند در آیاتی از جمله 76 و 77 سوره قصص، ثروت و گنج را ابزاری برای آبادانی سرای آخرت و دستیابی به کمالات برتر می‌داند. این بدان معناست که ارزش گنج در همان ارزش ابزاری بودن آن است و هر کسی باید از ثروت و گنج برای این مقصد و مقصود بهره گیرد.
یکی از ماموریت‌های بشر در زمین آبادسازی آن است. خداوند در آیه 61 سوره هود می‌فرماید: هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا؛ او همان خدایی است که شما را از زمین ایجاد کرد تا در زمین آبادانی کنید. این آبادسازی از طریق کار و تلاش و بهره‌مندی از ثروت‌ها و گنج‌های آن‌، ممکن است. بنابراین، انسان با آبادسازی زمین، زمینه را برای بهره‌مندی عمومی از امکانات زمینی فراهم می‌کند و این‌گونه‌، سرای آخرت خود و دیگران را آباد می‌سازد.
خداوند در آیه 34 سوره توبه‌، به کاربرد گنج در زندگی مادی اشاره می‌کند و می‌فرماید که ثروت را در راه خدا انفاق کنید تا دیگران نیز از امکانات و نعمت‌های زمینی برای رشد و کمال بهره‌مند شوند. 
از نظر قرآن، هر گنج و ثروتی زمانی ارزش می‌یابد که برای برآوردن نیازهای دنیوی خود و دیگران مورد استفاده قرار گیرد و این کار با احسان و نیکی کردن با ثروت به مردم امکان‌پذیر است.
(قصص‌، آیات 76 و 77)
بنابراین، ثروت و گنج اگر به طریق درست مورد استفاده و بهره‌مندی همگانی قرار نگیرد، نه تنها ارزش و کمال نیست، بلکه نقمت و بلای جان آدمی است. از این رو از نظر اسلام هر گونه کنز و تکاثر و ثروت‌اندوزی حرام و گناه دانسته شده است؛ زیرا چنین اعمالی موجب دوری انسان از هدف آفرینش و قرار گرفتن ثروت در بیرون دایره اقتصاد سالم و پویا و تباهی آن می‌شود.
البته بر اساس آیه 82 سوره کهف می‌توان مقداری از مال و ثروت را برای تامین آینده فرزندان خویش پس‌انداز و کنز کرد. در این آیه داستان دو یتیم بیان شده که والدین صالحشان، گنجی را برایشان در گوشه دیواری نهان کرده بودند و حضرت خضر(ع) و موسی(ع) ماموریت می‌یابند که آن گنج در حال آشکار شدن را دوباره بپوشانند تا این کودکان یتیم پس از بلوغ به آن دست یابند.(الجامع‌الاحکام القرآن، قرطبی، ج 11، ص 17) بنابراین، پس‌انداز بخشی از ثروت به شکل کنز و گنج مجاز است؛ اما بر اساس آیه 34 سوره توبه واجب است تا زکات گنج را نیز بپردازند تا این‌گونه هزینه خروج مال از گردش سالم در اقتصاد را بپردازند. شیخ طبرسی در ذیل آیه می‌نویسد که احتمال دارد مقصود از گنج‌اندوزی و انفاق نکردن، کنایه از پرداخت نکردن زکات باشد. پس آیه به طور اجمال به وجوب زکات در گنج اشاره دارد. (مجمع‌البیان، ج 5 و 6، ص 248)
به هر حال، پس‌انداز کردن بخشی از مال برای آینده فرزندان مجاز است ولی لازم است تا زکات آن پرداخت شود.
آثار مخرب گنج‌اندوزی
گنج‌اندوزی آثار مخرب و زیانباری بر فرد و جامعه در ابعاد مادی و معنوی به جا می‌گذارد. همین مسئله موجب شده است تا خداوند هر گونه گنج‌اندوزی را حرام بشمارد.
گنج‌اندوزی افزون بر اینکه موجب می‌شود تا ثروت از جریان و گردش خارج شود‌، سبب افزایش دلبستگی و وابستگی انسان به دنیا می‌شود. کسانی که تعلق شدید به دنیا دارند‌، ثروت را یک اصل و امر اساسی می‌شمارند و زمانی که به ثروت و گنج دست یابند، از این امر خوشحال می‌شوند و به بدمستی می‌پردازند. 
از این رو خداوند در آیه 76 سوره قصص از آفات دستیابی به گنج و ثروت‌اندوزی را دلبستگی به دنیا بر می‌شمارد.
المیزان، ج 16، ص76)
از مهم‌ترین آثار زیانبار گنج‌اندوزی، می‌توان به سرمستی (قصص، آیات 76 و 78)، غفلت از سرگذشت و فرجام انسان‌های قوی‌تر و بهره‌مند از امکانات مادی (همان)، فراموشی از آخرت (همان)‌، طغیان و سرکشی (همان) و فساد و تباهی در زمین (همان) اشاره کرد.
بر اساس همین آیات، گنج‌اندوزی همچنین موجب تجمل‌گرایی، تکبر انسان در برابر خداوند و اعتقاد به نقش تعیین‌کننده دانش و ابتکارات خود، خودداری از احسان و انفاق و مانند آن می‌شود. 
همین آثار و پیامدهای زیانبار گنج‌‌اندوزی است که به عنوان علت یا حکمت حرمت گنج‌اندوزی از سوی خداوند مطرح شده است.