اعلام خطری که جدی گرفته نشد! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
ورزشکاران ایرانی در رشتههای مختلف و در میادین قارهای و جهانی بارها ثابت کردهاند که از نیروی نهفته و استعداد ذاتی برای بهتر و قویتر شدن و افتخارآفرینی برخوردار هستند. در همین بازیهای آسیایی، شاهد درخشش پینگپنگبازها بودیم که پس از چیزی حدود ۶۰ سال در قاره آسیا صاحب مدال و سکو شدند. در ژیمناستیک همه شاهد هنرنمایی ژیمناست برومند کشورمان بودیم که موفق شد صاحب گردنآویز نقره شود و بر پرچم مقدس کشورمان بوسه زند و سجده شکر به جای آورد و...
از این نمونهها فراوان در ورزش ایران و از سوی ورزشکاران کشورمان اتفاق میافتد که بیش از هر چیز میتواند پیام و نشانهای زنده باشد برای اینکه مسئولان و دستاندرکاران به خود بیایند و با درک این پیام و فهمیدن این نشانه، قدر استعدادها و داشتهها را بدانند و برای شکوفا کردن و به فعلیت درآوردن توان بالقوه آن برنامهریزی کنند و تدبیر به خرج دهند. اگر غیر از این عمل کنند و سرگرم مشغولیتها و وقتکشیها و تلف کردن سرمایهها و... شوند، نهتنها رشتههای مستعد پیشرفت، «قدمکی» به جلو برنمیدارند و درجا میزنند و پسروی میکنند و استعدادهای انسانی و امکانات مادی آن نفله میشوند، بلکه رشتههایی هم که در آن صاحب نام و عنوان هستیم، دچار افت و عقبگرد میشوند. شاید بارزترین و ملموسترین مثالها در اینباره، فوتبال باشد.
در بازیهای آسیایی ۱۹۹۴ هیروشیما تیم ملی فوتبال ایران با کسب نتایج بسیار ضعیف کاملا نشان داد که از تیمهای برتر آسیا فاصله میگیرد و نزول میکند. تیم ملی بعد از ناکامی در مسابقات مقدماتی جامجهانی، با تغییر در کادر فنی و گماردن یک سرمربی کروات (مرحوم استانکوپوکلهپوویچ) پا به عرصه این رقابتها نهاده بود تا شاید بتواند با قهرمانی یا کسب مدال مرهمی بر زخم ناکامیهای متصل و مکرر صعود به جامجهانی بگذارد اما در همان مرحله مقدماتی یکی از بدترین نتایج فوتبال ایران رقم خورد و تیم ما نتوانست از گروهی که چین و بحرین و ترکمنستان و یمن حضور داشتند به مرحله بعد صعود کند و در همان مرحله اول حذف شد. تیم ایران مقابل چین بازی را
۱ -۰ واگذار کرد، با ترکمنستان ۱-۱ و با بحرین(همان بازی که علی دایی در برخورد با دروازهبان حریف به شدت آسیب دید) ۰-۰ مساوی کرد و یمن را در آخرین بازی که تشریفاتی و بیتاثیر بود شکست داد.
ناکامی در صعود به جامجهانی و شکست اینچنینی در بازیهای آسیایی هشدار روشن و اعلام خطر بزرگی برای شروع نزول فوتبال ایران در سطح قاره آسیا بود، هشداری که متاسفانه، نه آن موقع و نه هیچ وقت دیگر، جدی گرفته نشد و تا امروز هم جدی گرفته نشده است.
والیبال تقریبا از همان مقطع با برنامه و طمأنینه و حرکت تدریجی اما بیوقفه و بالاخره شاید مهمتر از همه رعایت حتیالمقدور و حتیالامکان اصول، پیشرفت به سوی فتح جایگاههای قارهای و جهانی را آغاز کرد و به لطف ثبات و تداوم مدیریتی توانست سدها و موانع ساختاری و خودساخته را یکییکی از پیشرو بردارد و با به خدمت فراخواندن مردان کاربلد و باانگیزه و بیادعا و دفع عناصر آویزان و عوضی آمده و فرصتطلب، رفتهرفته موفق شد به اهداف خود دست یابد تا به اینجا رسید که یکی از قدرتهای درجه اول آسیاست و در جمع تیمهای برتر دنیا.
فوتبال اما به حرکت نزولی (و بهتر است بگوییم خواب خرگوشی) خود که پیش از آن مقطع آغاز شده بود، ادامه داد و میدان را برای بالاتر رفتن و ارتقای جایگاه حریفانی که روزگاری حسرت پیشرفت و جایگاه فوتبال ایران را میخوردند، باز و هموار کرد. حالا بعد از گذشت ۲۹ سال در نوزدهمین دوره بازیهای آسیایی، والیبال ایران با شکست میزبان قدرتمند و خوشسابقه، قهرمان بازیها و صاحب مدال طلا میشود و فوتبال ایران پس از باخت مقابل یکی از شکستخوردگان سنتی یعنی هنگکنگ، راهی برای حضور در جمع چهار تیم اول و تصاحب یکی از سکوهای سهگانه پیدا نکرده و ناکام و مغموم و دست خالی بازیها را ترک میکند.