اخبار ویژه
اعتراف آمریکا به ترس از ایران
و تلاش غربگرایان برای رفع دغدغه آمریکا
«دنیس فریتس» کارشناس نظامی و سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا به ناتوانی آمریکا و اسرائیل در مقابله با ایران اعتراف کرد.
فریتس در یک مصاحبه اینترنتی گفت: «آمریکا و اسرائیل میدانند که از میان برداشتن ایران کار دشواری است.» او سپس به کشورهایی که در منطقه غرب آسیا مورد تجاوز آمریکا قرار گرفته و حکومتهایشان ساقط شدند اشاره کرد و گفت: «ما همه آن کشورها را از سر راه برداشتیم؛ قذافی را کشتیم و اسد، با اینکه میخواستیم او را بکشیم اما الان در روسیه است. ایران هنوز ایستاده است و دلیل اینکه آنها را در انتهای فهرست رها کردیم این بود که میدانستیم کار سختی است.»
فریتس در ادامه از نقش بازدارنگی قدرت موشکی ایران در محاسبات مقامات نظامی و سیاسی آمریکا میگوید و یکی از علتهای ترس آمریکا از مقابله با ایران را همین میداند: «ما از [برنامه موشکی ایران] میترسیم و به همین خاطر آنها را در انتهای فهرست رها کردیم. هنگامی که به برنامه هستهای آنها حمله کردیم، آنها با موشکهای بالستیک تلافی کردند. این موشکهای بالستیک بسیار دقیق هستند؛ آنها بسیار دقیق هستند.»
این سرهنگ بازنشسته آمریکایی یکی دیگر از دلایل ترس آمریکا در مقابله با ایران را اتحاد و انسجام داخلی در ایران دانست: «ایرانیان مردمانی هستند که هرگاه تهدید میشوند یا به آنها حمله میشود، گردهم میآیند. یکی از نگرانیهای آمریکا نیز همین بود که اگر مردم ایران گردهم بیایند کار دشوار خواهد شد.»
با این حساب معلوم میشود نسخهپیچی جریان غربگرای داخلی با عبارت «مذاکره جامع با آمریکا» که منظورشان علاوهبر برنامه هستهای، شامل برنامه موشکی ایران نیز میشد از کدام اتاقفکر به آنها دیکته شده است. مدعیان اصلاحات برای رفع ترس و نگرانی آمریکا میخواستند پای قدرت موشکی را نیز به میز مذاکرات باز کنند و مانند برجام آن را هم در ازای وعدههای نسیه معامله کنند.
غربگرایان داخلی همچنین از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به انسجام داخلی دریغ نمیکنند. آنها با دوقطبیسازیهای کاذب مانند مذاکره- جنگ، گردش سانتریفیوژها- گردش چرخ اقتصاد، تندرو- میانهرو و... جامعه را چند پاره میکنند. آنها از طرف دیگر با به حاشیه بردن مسائل و دغدغههای اصلی و معیشتی مردم و سوءعملکردشان در مناصب اجرائی جامعه را به نقطه جوش رسانده و سعی در فاصله انداختن میان مردم و حاکمیت دارند.
بیجهت نیست که باید آنها را بازوهای آمریکا در ایران به حساب آوریم؛ چون هدفشان تضعیف نقاط قوت جمهوری اسلامی و تحریک مردم علیه حاکمیت است. آنطور که «دنیس فریتس» کارشناس آمریکایی میگوید با از بین رفتن بازدارندگی موشکی و انسجام داخلی ایران، دو عامل ترس آمریکا برای حمله به ایران و براندازی نظام جمهوری اسلامی برطرف میشود.
با جان ملت بازی کردند و بهجای پاسخگویی
طلبکار هم شدند
علی فکری رایزن اقتصادی ایران در چین در دولت حسن روحانی طی گفتوگویی، خاطرهای قابل تأمل از آخرین روزهای دولت حسن روحانی و در اوج بیماری کرونا بیان کرده است.
او با اشاره به تعللی که دولت روحانی برای تهیه واکسن از چین نشان داده بود، میگوید: «من آن موقع معاون سفیر در چین بودم. شهید رئیسی بلافاصله بعد از انتخاب شدن با رئیسجمهور چین تماس گرفت و تمام اما و اگرهایی که قبلاً وجود داشت که مثلاً کواکس چه میشود، واکسنهایی که از جاهای دیگر میخواهیم بگیریم چه میشود و... اینها را کنار گذاشت و خیلی صریح درخواست 100میلیون دُز واکسن با فرمول تسویه مالی سریع داد. چند روز بعد از همان تماس تلفنی، از تهران تماس گرفتند، هنوز کابینه قبلی سر کار بود و فقط رئیسجمهور و معاون اول تغییر کرده بودند؛ [مدیران دولت قبل] تماس گرفتند و گفتند این مقدار زیاد است و ما ممکن است از جای دیگر هم واکسن بخریم!»
تعلل و سپس کارشکنی دولت روحانی در تهیه واکسن کرونا از چین در حالی بود که در دولت او رکورد مرگ و میرهای کرونایی با 709 قربانی در یک شبانهروز زده شده بود. آنها به امید واکسنهای غربی دست روی دست گذاشتند، حتی از آن هم بدتر بهانه عدم پذیرش شروط FATF برای خرید واکسن را آوردند و از این طریق با جان مردم بازی کردند.
خوشخیالی و چشمانتظاری دولت روحانی به واکسنهای سبد کواکس نیز در جای خود جالب، تأسفآور و البته عبرتآموز است. دولت تدبیر و امید[!] در دیماه 1399 سفارش خرید 16.8میلیون دُز واکسن از سبد کواکس را داد و هزینه آن را نیز پیشاپیش پرداخت کرد. اما تا انتهای بهار 1404 خبری از ارسال واکسنهای سبد کواکس به ایران نبود! قرار بود آنها این میزان واکسن را در چند محموله به ایران تحویل دهند اما طبق گفته آقای کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت در دولت حسن روحانی: «از 3.6میلیون دُز واکسن وعده داده شده برای محموله اول آن هم با تاخیر تا پایان بهار ۲۰۲۱ (1400) فقط 2.2میلیون دُز واکسن تحویل شد و سایر محمولهها نیز با تاخیر از برنامه وعده داده شده تحویل شد یا بعضاُ حتی محقق نگردید!» در واقع غربیها یکبار دیگر سر آقای روحانی و دولتمردانش کلاه گذاشته بودند؛ پول را گرفتند و کالا را تحویل ندادند!
همین اتفاق بود که واکنش رهبر انقلاب را نیز در پی داشت. ایشان
16 فروردین 1402 درباره آن روزها گفتند: «آن وقتی که واکسن لازم داشتیم پولش را گرفتند [امّا] واکسنش را ندادند- در سال ۹۹ پول واکسن را گرفتند و به بهانههای مختلف واکسن را ندادند.»
گفتنی است 11 آبان 1400 (1428 روز پیش) پرونده ترکفعلهای حسن روحانی در ستاد ملی مبارزه با کرونا توسط نمایندگان مجلس به قوه قضائیه ارسال شد اما تا کنون خبری از رسیدگی به این پرونده نیست. آن زمان کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی گزارشی از عملکرد حسن روحانی به عنوان رئیس ستاد ملی مبارزه با کرونا تهیه کرده بود که پس از قرائت این گزارش در صحن مجلس، نمایندگان پرونده تخلفات صورتگرفته توسط حسن روحانی را به قوه قضائیه ارسال کردند. لازم به ذکر است حسن روحانی در دوران پس از ریاستجمهوری بارها با خلافگویی و تحریف تاریخ از نقش خود و دولتش برای واردات واکسن کرونا گفته است!
انتصابات عجیب و غریب در دولت چهاردهم
همچنان ادامه دارد
هفته گذشته در اقدامی عجیب و قابل تأمل «م.ر» به عنوان رئیس کل امور بینالملل شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران منصوب شد.
«م.ر» پیش از این نیز در دولت مسعود پزشکیان مسئولیت گرفته و با حکم شهرام دبیری معاون پارلمانی معزول رئیسجمهور به عنوان سرپرست معاونت نظارت و هماهنگی معاون پارلمانی رئیسجمهور منصوب شده بود. همان زمان نیز با توجه به سوء شهرت «م.ر» انتصاب او با انتقادات فراوانی مواجه شد.
نکته قابل توجه آنجاست که «م.ر» هیچ کارنامه و سوابق مرتبطی با مسئولیتهای واگذار شده به او نداشته و صرفاً بر اساس روابط خانوادگی و توصیه مقامات بالاتر به این مسئولیتها رسیده است. از این نکته مهمتر سوابق سوء کیفری و روابط نگران او است که زنگ خطر را به صدا
در میآورد.
آقای «م.ر» از آشوبگران فتنه سبز بود که 11 دی 1388 بازداشت شد. او آن زمان از اعضای «کمیته گزارشگران حقوق بشر» بود که طبق اعلام دادستانی تهران نهادی وابسته به سازمان منافقین به حساب میآمد. کمیته گزارشگران حقوقبشر ارتباط خوبی با محافل ضدانقلاب و برانداز خارج کشور داشت و اخبارش همیشه مورد توجه رسانههای بیگانه قرار میگرفت. اتهام «م.ر» در سال 1388 «محاربه» بود. او اما مثل بسیاری دیگر از مجرمان امنیتی در دولت چهاردهم سر از مناصب دولتی درآورد و حالا به عنوان «رئیس کل امور بینالملل شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران» منصوب شده است.
با توجه به سابقه «م.ر» در ارتباط با سازمان منافقین و محافل برانداز خارج کشور، انتصاب او در چنین گلوگاه مهمی که میتواند منجر به افشای ساز و کار دور زدن تحریمهای نفتی و پتروشیمی ایران شود بسیار تعجب برانگیز است!
گفتنی است پیش از این نیز «م.ب» یکی دیگر از چهرههای مرتبط با منافقین در پتروشیمی خلیج فارس که وابسته به دولت است، منصوب شده بود که پس از اعتراضها و استعلامات منفی اگرچه از سمتش کنار گذاشته شد اما همچنان در هلدینگ خلیج فارس صاحب نفوذ است. همچنین حسین سلاحورزی که پیش از این برای سرنگونی جمهوری اسلامی توییت میزد و لحظهشماری میکرد، از مدتی پیش به عنوان رئیس هیأتمدیره و مدیرعامل پتروشیمی PCC منصوب شده است.
رهبر انقلاب در اولین دیدار خود با دولت چهاردهم درباره به کارگیری افراد خوشسابقه و تا بن دندان معتقد به جمهوری اسلامی تأکید کردند. تجربه نیز نشان میدهد در شرایطی که تحریمهای خارجی اثرگذاری خود را از دست میدهند. انتصاب افراد بدسابقه و وابسته، سیاست تحریمی دشمنان را تکمیل کرده و با افشای اسرار، قفل کردن ساز و کارهای مدیریتی و تعطیلی امور به بهانه مذاکرات و توافق به خودتحریمی میانجامد.