وحدت امت اسلامی راهبردی مهم برای نقشآفرینی در تحولات آینده جهان-بخش دوم
چارچوبهای وحدت با نقشآفرینی ایران اسلامی
جهان اسلام با داشتن قریب به 2 میلیارد مسلمان و منابع مختلف مادی و معنوی دارای ظرفیتها و استعدادهای فراوانی میباشد. جمعیت قابلتوجهی از ساکنان زمین را مسلمانانی تشکیل میدهند که در کشورهای مختلف و نقاط متفاوتی در حال زندگی هستند. تفاوت نژادی، زبانی، فرهنگی و اقتصادی و سیاسی زیادی در میان آنان قابل مشاهده است.
این ناهمگونی در کنار فرقهها و مذاهب گوناگونی که زیر چتر اسلام قرار گرفتهاند بستری برای واگراییها فراهم نموده است. در عین حال مجموعه جوامع اسلامی و کشورهای مسلمان، ظرفیتهای انسانی و مادی و منابع خوبی را هم دارا میباشند.
تاریخچه وحدت اسلامی
مسئله وحدت جهان اسلام و همگرایی میان کشورهای آن، موضوعی بوده که علاوهبر ابعاد نظری، در عرصه عملی نیز همواره مورد توجه سیاستمداران و رهبران کشورهای اسلامی بوده است. ریشه اتخاذ اقدامات عملی برای تحقق وحدت در جهان اسلام به مباحث نظری بازمیگردد که بهویژه پس از پایان جنگ جهانی اول، فروپاشی امپراطوری عثمانی و مسئله لغو خلافت و گسترش استعمار غرب در دنیای اسلام آغاز شد. این روند در سالهای پس از جنگ جهانی دوم و اشغالگری رژیم صهیونیستی و در سالهای حکمرانی رهبرانی چون جمال عبدالناصر شدت یافت و ابعاد عملی بیشتری پیدا کرد.
تشکیل سازمان همکاری اسلامی متشکل از ۵۷ کشور در سال ۱۹۶۹ را میتوان از نخستین تجربههای وحدتگرایانه در جهان اسلام دانست که در سال ۲۰۰۹ به سازمان کنفرانس اسلامی تغییر نام داد. این سازمان دارای دادگاه بینالمللی عدل اسلامی و دو دسته کمیتههای دائمی و موقت است. مجمع فقه اسلامی، بانک توسعه اسلامی و مرکز اسلامی توسعه تجارت از دیگر نهادهای ذیل سازمان کنفرانس اسلامی هستند.
بحرانهای گوناگونی که طی دهههای اخیر در دنیای اسلام به وقوع پیوسته از جمله جنگ ایران و عراق، حمله آمریکا به افغانستان و عراق، شرایط نامساعد مسلمانان در میانمار و کشمیر، حمله داعش به عراق و سوریه و تهدید حاکمیت این دو کشور و مواردی نظیر آن حاکی از عملکرد نهچندان موفق سازمان همکاری اسلامی است. مهمترین مصداق عدم موفقیت این سازمان را نیز میتوان مسئله فلسطین دانست که برخی از اعضای این سازمان به ایجاد روابط آشکار و پنهان با رژیم صهیونیستی مبادرت ورزیدهاند.
از دیگر تلاشهای صورتگرفته برای پیشبرد وحدت در جهان اسلام، میتوان به تقریب مذاهب به عنوان یکی از مهمترین برنامههای نظام جمهوری اسلامی در جهان اسلام اشاره کرد. مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در سال ۱۳۶۹ در ایران تشکیل و عهدهدار برگزاری کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی شد. فتوای مشهور شیخالازهر در جواز مراجعه به همه مذاهب اسلامی معروف از جمله مذهب جعفری، شهرت یافتن شخصیتهای تقریبی برجسته از ایران از جمله مرحوم آیتالله تسخیری و روابط نزدیک ایشان با علمای اهل سنت، اقدامات گسترده در نگارش و انتشار کتب تقریبی، تشکیل کمیتههای مشترک میان مذاهب اسلامی از جمله دستاوردهای مجمع تقریب مذاهب اسلامی برشمرده میشود.
با وجود این طی سالهای اخیر و بهویژه پس از شکلگیری تحولات در سال ۲۰۱۱ روند تقریب در جهان اسلام متحمل آسیبهای جدی شد. جنگ سوریه و رویارویی بخشی از مسلمانان علیه یکدیگر، فروپاشی نظام سیاسی در لیبی، شکست اخوانالمسلمین در مصر و مهمتر از همه آغاز عادیسازی روابط امارات، بحرین و مراکش با رژیم صهیونیستی از مهمترین رویدادهایی بود که هم حاصل تضعیف وحدت در دنیای اسلام محسوب میشود و هم به عنوان عاملی تضعیفکننده به بازتولید روند وحدتزدایی انجامیده است.
نسخه شفابخش اسلام
وحدت بین مذاهب اسلامی، خمیرمایه و جوهره انسجامبخشی به جبهه اسلام ناب و شکلگیری تمدن نوین اسلامی بوده و تنها نسخه شفابخش برای التیام دردهای پیکر زخمآلود امت اسلام در فضای غبارآلود کنونی است. وحدت امت اسلامی از دیرباز، آرمان مصلحان صادق و پیشگامان دلسوز امت اسلامی بوده و برای تحقق آن با بیان خویش مجاهدتهای فراوان در عرصههای مختلف انجام نمودهاند و حتی در این راه از بذل جان دریغ ننمودهاند.
حجتالاسلام والمسلمین روحالله شیرمهد، مدرس حوزه علمیه قم با اظهار این مطلب مینویسد: «طلوع خورشید انقلاب اسلامی در ایران نقطه عطفی برای تحقق امت واحد اسلامی شد و رهبران آن راه نجات امت اسلامی را در وحدت و تقریب بین مذاهب اسلامی دانستهاند، تا امت اسلامی را از تلاطم امواج فتنهها و جداییهای ساختگی به ساحل امن وحدت و همبستگی و همگرایی برسانند.»
وحدت از منظر رهبر معظم انقلاب نه امری تاکتیکی و استراتژی، بلکه یک اصل اسلامی است. ایشان در این باره میفرمایند: «نباید به وحدت به چشم تاکتیک نگاه کرد؛ وحدت یک اصل اسلامى است.» (11 مهر 1368)
به گفته حجتالاسلام شیرمهد این بیان رهبر انقلاب، علاوه بر تبیین حقیقت وحدت و خاستگاه دینی آن، پاسخ به آن دسته دیدگاههایی است که وحدت را یک امر صرفاً تاکتیکی یا استراتژیکی قلمداد مینمایند. لذا ایشان وحدت را از واجبات و ضروریات دین مبین اسلام معرفی مینمایند و در کلام دیگری تصریح نمودهاند؛ وحدت بین مسلمین، به صد دلیل واجب، و به صد دلیل ممکن است و «تنها نسخه شفابخش برای علاج دردهای جهان اسلام میباشد.
او میافزاید: «رهبر انقلاب به خاطر ضرورت و اهمیت این موضوع و احاطه همهجانبه بر مسائل دنیای اسلام و با اهتمام کامل به تقریب مذاهب اسلامی میفرمایند؛ آرزویم این است که حیاتم در راه وحدت مسلمین باشد؛ مماتم هم در راه وحدت مسلمین باشد. با توجه به اهمیت موضوع وحدت باید آن را صحیح و مطابق با آموزههای دینی معنا نمود و از سطحینگری در مورد آن اجتناب کرد. بنابراین برداشت صحیح از واژه وحدت و تقریب میتواند نقش ویژهای در تسهیل تقریب مذاهب اسلامی ایفا نماید.»
الزامات وحدت
بهرغم حرکتها و جنبشهایی که در گذشته برای همبستگی کشورهای اسلامی سازماندهی و پیگیری شده که دستاوردهایی را نیز به دنبال داشته است اما همچنان این مطالبه تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله دارد.
اندیشکده تبیین در این باره مینویسد: با توجه به تجربیات پیشین، سیاستگذاری در این حوزه نیازمند درک اقتضائات بینالمللی است. یافتن منافع مشترک میان کشورهای اسلامی و اقدام در چارچوب این منافع حائز اهمیت است. علاوه بر اهمیت سطح روابط میان دولتها، توجه به روابط میانفردی و میاننهادی نیز الزامی خواهد بود چرا که عدم توجه به تمامی ظرفیتها، سیاست مطلوب در این حوزه را با محدودیت مواجه خواهد کرد.
در نظام بینالمللی کنونی، منافع مشترک عنصری کلیدی در روابط میان کشورهاست و دولتها با وجود تضاد منافع در برخی موضوعات، در موضوعات دیگر به همکاری با یکدیگر میپردارند. چرا که گمان میکنند منافع همکاری در آن موضوعات بیش از زیان آن است. کشورهای اسلامی نیز با اشتراکات فرهنگی و مذهبی، زمینههای بسیار گوناگونی برای یافتن منافع مشترک دارند. حفظ و توسعه روابط کشورهای اسلامی بر مبنای منافع مشترک زمینه را برای تعمیق روابط میان آنها مهیا میکند. حوزههایی که میتواند زمینه همکاری را فراهم کند باید شناسایی شده و برنامهریزیها حول آن صورت گیرد.
در روابط میان کشورهای اسلامی، مشاهده میشود که برخی موضوعات اغلب سیاسی بر روابط میان آنها سایه انداخته است و سایر موضوعاتی که میتواند زمینه همکاری را فراهم کند تحتالشعاع قرار گرفتهاند. تفکیک موضوعات موجب میشود تا از کوچکترین فرصتها برای ایجاد همبستگی استفاده شود. در این زمینه لازم است برای تحقق مسائلاشتراکی، به سرعت برنامهریزی و اقدام صورت گیرد و در مسائل اختلافی نیز گفتوگوی مستمر برای کاستن شکافها انجام شود.
به گفته کارشناسان، تجارت بر اساس مزیت نسبی کشورهای اسلامی و گسترش همکاری علمی و پژوهشی کشورهای اسلامی جهت درک مشترک از منافع عام جهان اسلام و موانع تحقق آنها از دیگر الزامات تحقق وحدت در عالیترین سطح میان کشورهای اسلامی است.
عوامل درونی و بیرونی ضد وحدت
عوامل و بسترهای ایجاد تفرقه در بین مذاهب اسلامی که برخی از عوامل درونی و برخی دیگر از عوامل بیرونی نشأت میگیرد، امروزه سبب انشقاق بین مذاهب اسلامی شده است که با آگاه شدن ملتها و خودباوری دولتهای اسلامی میتوان مانع از ایجاد تفرقه و شعلهور شدن آتش فتنه در جهان اسلام شد.
به فرموده رهبر معظم انقلاب، مهمترین عامل درونی ایجاد تفرقه پیروی کردن از شیطان است. حجتالاسلام شیرمهد با بیان این مطلب اظهار میدارد: «جهان اسلام، تابع یک خدا، یک پیامبر و دارای یک کتاب است، لکن شیطان با وسوسه خود در افکار و قلوب مسلمانان، از همین عوامل وحدت آفرین، عامل تفرقه میسازد.»
جهالت و کجفهمی یکی دیگر از آسیبهای درونی وحدت مذاهب اسلامی است که رهبر انقلاب اسلامی بارها بر آن تأکید نمودهاند، ایشان میفرماید: «نمىخواهیم بگوییم اختلاف شیعه و سنى همیشه مربوط به استعمار بوده؛ نه، احساساتِ خودشان هم دخیل بوده؛ بعضى از جهالتها، بعضى از تعصبها، بعضى از احساسات، بعضى از کجفهمیها دخالت داشته؛ لیکن وقتى استعمار وارد شد، از این سلاح حداکثر استفاده را کرد.» (25 دی 1385)
حجتالاسلام شیرمهد با اشاره به عوامل بیرونی ناقض وحدت توضیح میدهد: «استعمار و استکبار نقش عمده و اصلی در ایجاد و استمرار تفرقه و دامن زدن به آن را برعهده دارد. برخی از حُکام و دولتهای اسلامی وابسته، خواسته یا ناخواسته در ایجاد و تزریق سهم مهلک تفرقه ایفای نقش مینمایند که اینها را هم باید از جمله آسیبهای بیرونی وحدت شمرد. همچنین گروهها و جریانهای تکفیری دستساز استکبار جهانی که به طور بیسابقه و فزایندهای در حال رشد و نمو در بعضی جوامع اسلامی هستند، نقش پیادهنظام دشمن در اجرای اهداف آن را دارند.»
آثار و پیامدهای تفرقه
بدون تردید تفرقه، پیامدها و آثار مخربی در بین جوامع اسلامی داشته است. به تعبیر رهبر انقلاب؛ جنگ شیعه و سنّی برای دشمنان اسلام خیلی قیمت دارد. اختلاف و تفرقه میان امّت اسلامی موجب میشود که معنویت، طراوت، قدرت، شکوه و عظمت ائتلاف ملی مسلمانان را در هم بشکند و همانطور که قرآن فرموده است، تفرقه سبب میگردد که قدرت جهان اسلام به تحلیل و ضعف سوق یابد، تسلّط و سیطره دشمنان بر کشورهای اسلامی هم از نتایج تفرقه بین ملتهای مسلمان است.
حجتالاسلام شیرمهد در این باره تاکید میکند: «حکومتهای طاغوتی با استفاده از اختلافات مذهبی در عرصه سرزمینی، تلاش دارند که جامعه را به نزاع مشغول سازد تا خود به سادگی بر آنان مسلط گردد. استعمار پیر نیز از اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» بسیار استفاده نموده است. لذا دشمنان وقتی در بین ملتهای مسلمان تفرقه ببینند، بدون تردید برای ضربه زدن در بین مسلمین طمع خواهند کرد.»
این مدرس حوزه علمیه قم در پایان اظهار میدارد: «از دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی راهبرد وحدت، لازمترین و واجبترین و حتی ضروریترین آرمان برای امت اسلامی محسوب میشود. رهبر انقلاب با آگاهی از زمانه و اوضاع جهان اسلام، تلاش دارند که جامعه اسلامی را به سوی وحدت آگاهانه سوق دهند و لذا بر امت اسلامی خصوصاً عالمان و حاکمان آن ضروری است که سطح آگاهی خویش را از این نسخه شفابخش و حیاتی ملتهای مسلمان افزایش داده و آن را به عنوان اصلی مسلم از اصول مترقی اسلام ناب پذیرفته و با ایمان به اینکه تحقق تمدن نوین اسلامی متوقف بر انسجام و اتحاد امت اسلامی هست تمام توان خویش را برای اجرایی شدن و گسترش آن به کار گیرند.»