هنرنمایی بچه زرنگهای ایران
آرش فهیم
بچه زرنگ، فقط لقب شخصیت محوری انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» نیست، بلکه این عنوان را میتوان نماد و نمودی از فعالیت بچههای باهوش و خوش ذوق ایرانی در عرصه پویانمایی هم دانست. این انیمیشن، به کارگردانی مشترک بهنود نکویی، محمدجواد جنتی و هادی محمدیان ساخته شده است و اولین بار در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و هنر-صنعت پویانمایی ایران را یک مرحله پیشتر برد.
سالها قبل، مثلا 20 سال قبل، وقتی انیمیشن یا به اصطلاح عامیانه «کارتون»های کوتاه و چند دقیقهای توسط متخصصان داخلی تولید میشدند، کمتر کسی پیشبینیاش را میکرد که جوانان ایرانی بتوانند کارتونهایی با کیفیت گرافیکی بالا و در سطح جهان بسازند. اما از زمان تولید انیمیشنهای آموزشی نیروی انتظامی، که قهرمانشان هم «داداش سیا» بود، میشد حدس زد که اتفاقات بزرگی در پیش است. تا اینکه سازندگان داداش سیا، بعدا انیمیشن سینمایی «تهران 1500» را ساختند و از همان زمان، تولید پویانمایی سینمایی به شکل حرفهای در کشورمان کلید خورد. اما ظهور گروهی تحت عنوان «هنر پویا» با محصول باشکوه «شاهزاده روم» نگاهها را به هنرمندان این عرصه معطوف کرد. آنها بعدا «فیلشاه» را هم خلق کردند تا نشان دهند در مسیر پیشرفت هستند. سال 1401 نقطه عطفی در تاریخ انیمیشن ایران است؛ «پسر دلفینی»، «لوپتو» و... سرانجام «بچه زرنگ»، راه بچه زرنگهای پویانمایی ایران را کامل کرد.
حاصل زحمات سازندگان این اثر، یک پویانمایی مهیج، خوش ریتم و با کیفیت گرافیکی بالاست که از ابتدا تا انتها، چشمنواز و نشاطانگیز است. هر چند که فضای کار، کمی شلوغ به نظر میرسد و سلطه موسیقی بر تمام اجزاء، متن را پر سروصدا نموده است.
برخی از انیمیشنهای قبلی، بدون درک درست از کاربرد و کارکرد این هنر-صنعت تولید میشدند. مثلا داستانی که میشد آن را در قالب فیلم رئال هم ارائه داد را بر میداشتند و تبدیل به نقاشی متحرک میکردند که فقط یک هزینه و زحمت اضافه بود، چون این نوع کارها معمولا با استقبال هم مواجه نمیشوند. این درحالی است که یک داستان واقعی اگر در قالب فیلم واقعی هم ساخته شود، شاید نتیجه بهتر و هزینه کمتری در پی داشته باشد. خوبیِ کارهای گروه هنر پویا این است که این اصل را جا انداختهاند که انیمیشن فقط نقاشی متحرک نیست، بلکه ساخت یک دنیای فانتزی و تخیلی است که در فیلم رئال، امکانپذیر نیست. «بچه زرنگ» اوجگیری این دنیای خیالی بر پرده سینماست و مخاطب را چه کودک و چه نوجوان به دنیایی میبرد که شکل دادن آن فقط از پس پویانمایی بر میآید و نه قالب دیگری!
اما اتفاق مهم در «بچه زرنگ» این است که مفاهیم مختلف تربیتی، ارزشی و مذهبی، بدون اینکه از فرم اثر بیرون بزند و یا شعاری به نظر برسد، در قالب یک داستان خیالانگیز به ذوق مخاطب میرسد. یعنی تماشاگر غرق در یک قصه است و لذت بصری و هنری میبرد، اما در عین حال و شاید حتی بدون اینکه خودش متوجه بشود، اهمیت حفظ محیط زیست، لزوم حفظ نسل حیوانات و موجودات گوناگون، ارزشهای خانوادگی و اخلاقی و همچنین زیارت مجازی حرم امام رضا(ع) در دل و ذهنش ثبت میشود.
هر چند که همچنان پاشنه آشیل انیمیشنهای ساخت ایران، قصهگویی است. «بچه زرنگ» هم با همه هوش و نبوغش اما باز در ارائه یک داستان منسجم و بیخلل، قابل انتقاد است. به این معنی که گویی چند قصه مجزا به هم متصل شده و یک فیلم سینمایی دو ساعته را ترتیب دادهاند. ماجرای اصلی این انیمیشن، رفاقت بچه زرنگ با ببر است. اما از اواسط، روایت از این ماجرا پرت و منحرف میشود و یک داستان جدید باز میشود و... قدم بعدی برای تکمیل جهش پویانمایی، اعتلای فیلمنامه و قصهگویی در انیمیشنهای سینمایی است.